صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۹۰۴۷۵
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۰۰ - ۲۹ تير ۱۳۹۸
صبح شرفیاب شدم. مقدار زیادی کارهای جاری بود، به طوری که شرفیابی من دو ساعت طول کشید و باعث ناراحتی اشخاص شد که منتظر شرفیابی بودند. ولی در عین حال صحبت‌های دیگر هم شد. از جمله وضع انفلاسیون [تورم] اروپا و این‌که مثلا در انگلستان که انفلاسیون ۲۶ درصد است، توسعه اقتصادی زیر صفر می‌باشد. در فرانسه توسعه اقتصادی در حدود صفر، در آلمان شاید یکی دو درصد بالای صفر. فرمودند: «این ایران است که توسعه اقتصادی در حدود ۳۰ درصد دارد که در دنیا بی‌نظیر است.» عرض کردم: «۳۰ درصد که فکر نمی‌کنم ولی البته بالای ۱۵ درصد هم که باشد
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند.

به گزارش انتخاب در یادداشت‌های علم، شنبه ۲۸ تیر ۱۳۵۴ آمده است:

صبح شرفیاب شدم. مقدار زیادی کارهای جاری بود، به طوری که شرفیابی من دو ساعت طول کشید و باعث ناراحتی اشخاص شد که منتظر شرفیابی بودند. ولی در عین حال صحبت‌های دیگر هم شد. از جمله وضع انفلاسیون [تورم] اروپا و این‌که مثلا در انگلستان که انفلاسیون ۲۶ درصد است، توسعه اقتصادی زیر صفر می‌باشد. در فرانسه توسعه اقتصادی در حدود صفر، در آلمان شاید یکی دو درصد بالای صفر. فرمودند: «این ایران است که توسعه اقتصادی در حدود ۳۰ درصد دارد که در دنیا بی‌نظیر است.» عرض کردم: «۳۰ درصد که فکر نمی‌کنم ولی البته بالای ۱۵ درصد هم که باشد یک [پدیده] Phenomene اقتصادی است.» فرمودند: «حالا نرخ‌ها را کنترل خواهیم کرد که گرانی بیش از ۵ درصد نباشد.» عرض کردم: «در اصطلاح اقتصادیون این غیرممکن است، زیرا می‌گویند کسی که سربالایی راه می‌رود، طبیعتا باید به نفس زدن بیفتد.» فرمودند: «با این وصف این کار را خواهیم کرد.» عرض کردم: «ان‌شاءالله اعلیحضرت همایونی هر کاری را که تصمیم فرمایید انجام می‌شود، منتها باید عوامل و قوانین لایتغیر اقتصادی را هم در نظر داشت.» نخواستم عرض کنم که ممکن است خیلی مطلب صحیح به عرض مبارک نرسانند. ولی اگر بعدها هم این انتظار را داشته باشند این عرض را خواهم کرد. ولی ماشاءالله شاهنشاه آن‌قدر به این کشور علاقه‌مند است که همه چیز را برای ایران بالاتر و والاتر از همه دنیا می‌خواهد، یعنی شعار ما ایران بالاتر از همه است (شعار آلمان هیتلری). حال اگر بر زبان جاری نمی‌کنیم مطلب دیگری است. عرض کردم: «حالا اغلب ایرانی‌ها این مزایا و این عظمتی که در پرتوی توجهات شاهنشاه پیدا شده است قدر می‌دانند و دیگر غیرمحسوس مغرور شده‌اند.» عرض کردم: «در پاریس که بودم دو دانشجوی ایرانی در هتل به من مراجعه کردند و شکایت کردند با وصف آن که می‌گوییم ایرانی هستیم باز هم هتل‌چی پدرسوخته می‌گوید جا نداریم.» شاهنشاه خیلی خندیدند و خوش‌شان آمد.

پیامی از کیسینجر دیروز رسیده بود امروز جوابش را دیکته فرمودند. عرض کردم: «موضوع اخراج اسرائیل از سازمان ملل توسط رای [کشوراهای] جهان سوم یک مسئله مغرنجی برای آمریکا می‌شود. به طوری که دیشب اخبار را گوش می‌کردم، رادیوی صدای آمریکا در شرح و تفصیل سیاست خارجی آمریکا می‌گفت اگر جهان سوم در این امر موفق شود، معلوم نیست آمریکا هم در سازمان ملل باقی بماند. و من در اروپا که در بیمارستان به دقت جراید خارجی را می‌خواندم، احساس می‌کردم که این دردسر بزرگی برای آمریکا خواهد بود.» فرمودند: «نمی‌دانمی، هیچ بعید نیست اصولا آمریکا میل نداشته باشد که از سازمان ملل خارج شود. چون طرفی که از عضویت خود نمی‌بندد. هم باید به جهان سوم کمک کند و هم فحش بخورد.» عرض کردم: «این درست است، ولی این‌جا پرستیژ بین‌المللی آمریکا در معامله است. بعد معلوم نیست روابط آمریکا با اعراب چه می‌شود.» فرمودند: «اصولا آمریکا [انزواگرا] isolationist بود.» عرض کردم: «بعد از جنگ اول هم همین مسئله پدر آن‌ها را درآورد، یعنی دنیا را ول کردند که انگلیس و فرانسه بین خود تقسیم کنند، حالا هم اگر ول کنند دشمن گردن‌کلفت آن‌ها شوروی و بعد هم چین همین عمل را با دنیا خواهند کرد. ولی به هر حال جهودها در داخل آمریکا قدرت دارند و چون آمریکا را می‌چرخانند، اما معلوم نیست که کار به کجا بکشد.» فرمودند: «به هر صورت آمریکا حساب‌های خودش را کرده، اولا [خودبسنده] self-sufficient است، ثانیا قدرت او که تغییری نمی‌کند، فقط دردسر او کم می‌شود.» عرض کردم: «این درست است، اگر دشمن نمی‌داشت، ولی کار امروز جهان با این وابستگی عجیب و غریب امور و کشورها به هم، به نظر غلام کار را مشکل می‌کند.»

بعد در خصوص انگلیس باز صحبت کردیم که وضع [هرولد] ویلسون با قبول کارگرها به یک اضافه دستمزد شش لیره در هفته به طور کلی خیلی بهتر شد. فرمودند:« همین‌طور است ولی اصولا این کشورها در حال نکبت و نابودی هستند.»

شرح سلامتی علیاحضرت ملکه پهلوی را عرض کردم. نامه‌[ای] از والاحضرت ثریا رسیده بود تقدیم کردم که فوری با علاقه جواب فرمودند.

گزارشی رسیده بود که رادیو اسرائیل قبلا به جای خلیج‌فارس که همیشه می‌گفت، فقط به کلمه خلیج اکتفا می‌کند. شاهنشاه خیلی ناراحت شدند. عرض کردم: «بالاخره شاهنشاه هم که دائما به آن‌ها حمله می‌فرمایید.» فرمودند: «آخر کارهای آن‌ها احمقانه و بی‌منطق است.

» عرض کردم: «به هر حال باید به یک صورتی جواب حملات اعلیحضرت همایونی را بدهند.»...

قدری صحبت دزدی‌های کلان شرکت‌های خارجی شد که مثلا شرکت نفت اکزان Exxon در ایتالیا ظرف ده سال ۴۰ میلیون دلار به ایتالیایی‌ها و احزاب سیاسی رشوه داده. فرمودند: «حالا خبرهای بزرگ‌تری است که حتی رئیس ستاد نیروی دریایی آمریکا Admiral Holloway که چندی پیش ما را روی کشتی Kitty Hawk ملاقات کرد معلوم می‌شود با تمام شرکت‌های بزرگ زد و بند داشته و همچنین خیلی [از] ژنرال‌های بزرگ آمریکا در پنتاگون.»

بعد من مرخص شدم... به کارهای جاری رسیدم. بعدازظهر [جمشید] آموزگار وزیر کشور را که مامور جبهه ترقی‌خواه حزب شده در منزل ملاقات کردم. او می‌خواست نظراتم را در زمینه حزب‌بازی بداند و عرایضی هم توسط من به پیشگاه مبارک بکند. گفتم خودت عرض کن بهتر است. اما یک نکته را صحبت کردیم که من توجه نداشتم و آن این‌که از اعضای سابق حزب ایران نوین در مجلس فقط ۴۲ نفر مجددا انتخاب شده‌اند از ۲۳۰ نفر وکیل که از این‌ها هم نصف دوستان من بوده‌اند که در حزب ایران نوین اسم نوشته بودند، اغلب کردها و آذربایجانی‌ها و بلوچ‌ها. بنابراین حزبی که با اصرار و با پول و قدرت دولت خودش را به عنوان اکثریت بر مردم تحمیل می‌کرد چنین وضع مفتضحی داشته است ولی کسی به روی خودش نمی‌آورد.

سر شام رفتم، عده زیاد بود، نخست‌وزیر هم بود. صحبت مهمی نبود. شاهنشاه قصه ایرانی‌های پاریس را که صبح من عرض کرده بودم، برای حاضرین فرمودند.

منبع: یادداشت‌های علم، جلد پنجم،‌ تهران: کتاب سرا،‌ چاپ سوم، ۱۳۹۳، صص ۲۹۱-۲۹۷.