صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۹۹۲۰۲
تاریخ انتشار: ۴۸ : ۱۳ - ۲۴ اسفند ۱۳۹۶
بررسی اظهارات عجیب عضو ارشد حزب اتحاد ملت درباره استعفای شهردار تهران؛
نعیمی پور که سابقه حضور در یک نهاد امنیتی را هم دارد، با چه سندی چنین ادعایی را مطرح کرده است؟ اینکه فردی مدعی شود اعضای یک حزب به نجفی توصیه کرده اند کناره گیری کند، آیا نیاز به اثبات و ارائه دلیل و مدرک ندارد؟ آیا کسی که چنین ادعایی مطرح کرده، به شنود دسترسی دارد؟ چطور می توان ناگهان چنین ادعایی بدون سندی را مطرح کرد و طلبکارانه از طرف مقابل انتظار شفاف سازی داشت؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 

در شرایطی که تندروها و منتقدان دولت پس از استعفای بهت آور محمدعلی نجفی از شهرداری تهران، به پایکوبی مشغولند، برخی اصلاح طلبان با اظهارات خود نه تنها باری از دوش برنداشته و راه حلی ارائه نمی ددهند بلکه به بزم جناح مقابل و اخلال در شهرداری نیز کمک می کنند.

به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب»، محمد نعیمی پور، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و از امنیتی های سابق و چهره های  پشت پرده و تاثیرگذاری که در ایام انتخابات شورا، به سرمهندس لیست امید و سپس به لابی گر اصلی انتخاب شهردار مشهور شد، پس از استعفای نجفی دست روی موضوعاتی گذاشته که پتانسیل اختلاف افکنی میان اصلاح طلبان و جناح پیروز انتخابات شورای شهر در آن نهفته است.

به طور مثال او در اظهارات خود گفته است: «اخیراٌ افراد موثر حزب کارگزاران سازندگی به منزل آقای نجفی رفته و در آنجا بحث‌های مختلفی مطرح شده است. در آنجا هم بزرگان حزب کارگزاران، معتقد بودند که آقای نجفی بایستی کناره‌گیری کند. معتقدم باید محتوای این جلسه برای همه ملت روشن شود، اینکه چرا این حرف زده شده است.»

این ادعای نعیمی پور از چند جهت دارای ایراد است؛ اول اینکه نجفی از موثرترین اعضای حزب کارگزاران بوده و حضور و مشورت او با هم حزبی های پیشین خود اتفاق غیرعادی تلقی نمی شود. از طرفی، روحیه مشاوره گرفتن، رفتاری قابل تحسین است؛ طبیعتا گستردگی دامنه مشورت ها می تواند به بهبود اوضاع کمک کند؛ از این جهت نمی توان از چنین جلسه ای – به فرض صحت ادعای نعیمی پور – فی نفسه انتقاد کرد.

نکته دیگر اینکه نعیمی پور که سابقه حضور در یک نهاد امنیتی را هم دارد، با چه سندی چنین ادعایی را مطرح کرده است؟ اینکه فردی مدعی شود اعضای یک حزب به نجفی توصیه کرده اند کناره گیری کند، آیا نیاز به اثبات و ارائه دلیل و مدرک ندارد؟ آیا کسی که چنین ادعایی مطرح کرده، به شنود دسترسی دارد؟ چطور می توان ناگهان چنین ادعایی بدون سندی را مطرح کرد و طلبکارانه از طرف مقابل انتظار شفاف سازی داشت؟

موضوع دیگر اینکه حزب اتحاد ملت از زمان حضور نجفی در ساختمان بهشت، تاکنون بیشترین سهم را در انتصابات شهرداری تهران به خود اختصاص داده؛ بیشتر از هر حزب و طیف دیگر از اصلاح طلبان. اکنون سوال اینجاست که با وجود این واقعیت، و توجه به اظهارات نعیمی پور، چرا نجفی حزب اتحاد ملت را طرف مشورت خود قرار نداده است؟ چرا حزبی که بیشترین سهم در انتصابات نجفی را داشته به صورت تشکیلاتی طرف مشورت شهردار تهران نیست؟

سوال اینجاست که این اعتمادسازی باید از کدام سو انجام شود؟ آیا غیر از این است که عملکرد خود حزب زمینه چنین موضوعی را فراهم نکرده است؟

عضو ارشد حزب اتحاد ملت در دیگر بخشهای اظهارات خود هم صحبت هایی را مطرح کرده که هیچ نتیجه ای جز اختلاف افکنی در شورای شهر ندارد. او به طور مثال گفته است: «به نظر من بعضی از دوستان آقای نجفی و کسانی که در حال حاضر با ایشان مراوداتی دارند، تلاش‌های زیادی کرده‌اند که آقای محسن هاشمی را شهردار کنند. تا آنجا که مطلع هستم، تا همین اواخر هم به این موضوع اصرار داشته‌اند در حالی که همه می‌دانند رفتن یک نفر از شورا، تبعات سنگینی خواهد داشت .آقای محسن هاشمی هم به همین دلیل پذیرفتند که در شورا باقی بمانند و ریاست شورا را به عهده بگیرند. پس این فشارها چه هستند؟ آیا مصلحت سیاسی و یا مصالح دیگری پشت سر آنها نهفته است؟ مثلاٌ توجه بیشتر به روابط در سطوح بالاتر که عواقبی را برای مصالح اقتصادی بوجود نیاورد؟»

چنین اظهارات مبهمی که برخی اطرافیان نجفی را در مظان اتهام قرار می دهد به جز اختلاف افکنی میان اصلاح طلبان و شورای شهر چه حاصل دیگری دارد؟

آیا این جوسازی ها، سخنان مبهم و نیش دار، و تحمیل اختلاف به درون شورای شهر، تجربه تلخ شورای اول را تداعی نمی کند؟ آیا ادامه روند، تکرار تاریخ و ناامید کردن مردمی که با انتظار اصلاح رویه های پیشین، به اصلاح طلبان روی آوردند نیست؟

از طرفی، نجفی گزینه مطلوب اصلاح طلبان برای شهرداری تهران بوده و مورد قبول طیف مختلف این جناح قرار گرفته بود. هنوز هم استعفای وی دست کم به صورت قانونی، مورد قبول شورای شهر واقع نشده و قانوناً تا زمان وقوع این امر، شهردار تهران است.

با این وجود، یک عضو دیگر حزب اتحاد ملت که داعیه نظریه پردازی نیز دارد، در یادداشتی اگرچه ظاهرا به شورای شهر توصیه کرده که در پذیرش استعفای نجفی عجله نکند اما خود، صرفاً در مورد جانشین نجفی صحبت کرده است! او ویژگی های شهردار موردنظرش را اینچنین برشمرده است: «از میان خصایص شهردار جایگزین، داشتن چهار خصیصه برای ادامه راه نجفی ضروری است. اول اینکه شهردار جایگزین در سابقه‌اش به پاکدستی معروف باشد. دوم اینکه به مبارزه با فساد از طریق نهادینه کردن سازوکار شفاف سازی اعتقاد داشته باشد. سوم اینکه در گماردن مدیران به اصل شایسته‌گزینی (نه رفقا گزینی) اعتقاد داشته باشد. چهارم اینکه با محرومان و آسیب‌دیدگان شهری فقط بوروکراتیک و اداری مواجه نشود، بلکه با کمک دولت و جامعه مدنی به توانبخشی نهادی این بخش از جمعیت کمک کند.»

به نظر می رسد، گزینه سازی های دستوری بدون توجه به علل اتفاقات اخیر و تداوم لجبازی های مسبوق به سابقه برای نشان دادن «گردنِ کلفت» به بخش های قدرتمند و از قضا شکست همیشگی این استراتژی، علی الظاهر هنرِ حضراتِ همیشه مدعیست ؛ سوال اینجاست که در چنین شرایطی، برشمردن ویژگی های شهردار بعدی به چه معناست؟ این «با دست پس زدن و با پا پس کشیدن» چه معنایی دارد؟ چنین فضاسازی هایی جز دشمن شاد کردن و ایجاد یک بحران جدید به دست خودی ها، چه نتیجه دیگری خواهد داشت؟