پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : دکتر محمود احمدی نژاد اخیراً
گفته است: ایران کمترین "تعطیلی" را در دنیا دارد و اضافه کرده است: تعطیلی در ایران کم است.
به نظر شما بیننده "انتخاب"، آیا حق با جناب رییس جمهور است؟ آیا تعطیلی در ایران کم است؟
برخی
معتقدند: منظور آقای رییس جمهور، "تعطیلی های تقویمی" است که حق با ایشان
است، اما در ایران، "بین التعطیل" ها، "پنجشنبه ها و حتی بسیاری از روزهای
کاری به دلیل ضعف شدید مدیر ، کارمند یا نظام اداری کشور، شبیه به روزهای
تعطیل است!
اساساً چرا در ایران روزهای غیرتعطیل، بازدهی واقعی را ندارد؟
چرا
عمده ی کارمندان و مدیران دولتی درصدد تعطیل کردن زودتر محل کار هستند؟
چرا اوقاتی که برای نماز و نهار در نظر گرفته شده، بعضی اوقات به استراحت
کارمند می انجامد؟
چرا برخی کارمندان و مدیران درصددند زمان به سرعت
به سوی "اوقات نماز و نهار" برسد و ... پس از پایان این اوقات، فکر گریز
از کار و تعطیلی زودرس باشند؟
آیا عدم وجود تفریحی واقعی باعث عدم
اقتاع مردمی می شود که عمدتاً اخر هفته ها در گردش بیرون شهر هستند؟ (مانند
سفر صدها هزار نفر در هفته های اخیر به شهرهای شمالی کشور)
نمایی از جاده چالوس در یکی از روزهای وسط سال یا خیر؟ آیا شما ذات و فرهنگ ایرانیان را "فراری از کار" و "عاشق تعطیلی و سفر، خوش گذران، تنبل و تن پرور" می دانید؟
با
این اوصاف، چرا عمده ی ملت ایران، (اعم از مدیران و کارمندان) توقعات حقوق
و مزایایی بیشتر دارند؟ آیا مدیران و کارمندانی چنین، مستحق این اندازه
حقوق و مزایا هستند؟
از سوی دیگر، ماه مبارک رمضان نزدیک است. شنیده شده دولت نیز ساعت اداری را به 4 ساعت تقلیل داده و مدعی "افزایش بازدهی" شده است.
اما به نظر شما، در این 4 ساعت، اساساً بازدهی وجود دارد؟
آیا
شما نیز مشاهده کرده اید که مدیر یا کارمندی به بهانه "روزه بودن"، حوصله ی
انجام کار ارباب رجوع را ندارد؟ با این اوصاف، چرا انقدر آماز افراد روزه
دار در کشور پایین آمده است؟
به نظرتان مشکل کجاست؟
.. و سئوالات و چراهای متعددی که شما بیننده گرانقدر "انتخاب" می توانید
نظر و تحلیل خود را با رعایت قواعد، اصول و خطوط قرمز برای ما در زیر (بخش
نظرات) بنویسید. ان شالله، بهترین تحلیل ها پس از انتشار در بخش نظرات همین
خبر، در ستون اخبار ویژه منتشر خواهند شد.
ا1- هفته ای دورز تعطیل رسمی است و در ایران یک روز
2-تعیطلات عید مبعث ، فطر ، قربان هرکدام حداقل یک هفته میباشد و ما در ایران چهار روز تعطیلی عید نوروز را داریم
3- ساعت کاری در کشورهای در حال توسعه هم ردیف ما 30 الی 35 ساعت در هفته است در حالیکه در ایران این 40 الی 45 ساعت میباشد .
4- حال فقط تعطیلی پنج شنبه عنوان شده اینهمه غوغا نمی خواهد که همین حالا هم اکثر شرکتهای خصوصی و سازمان ها و شرکت های دولتی پنج شنبه تعطیل هستند و اتفاق خاصی هم نمی افتد . حال چه عیبی دارد این تعطیلی پنج شنبه رسمی شده و شامل حال تمام کارمنان خصوصی و دولتی گردد تازه حداقل این تعطیلات اخر هفته ها مانند کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته شود .
در مورد بقیه موارد من از خوابیدن بخصوص در روزهای تعطیل متنفرم ولی بیدار نشستن تا روز به شب بپیوندد چه سود ؟ پا از منزل بیرون گذاشتن یعنی هزینه با دهان خشک رفتن و برگشتن هم همان نرفتنش بهتر است.
اول از همه متوقع بودنمان: شماببینید از مسئول، سرپرست، معاون، معاون مدیرکل، مدیر، مدیر کل، رئیس و..... الی ماشاالله کدامیک اندازه یک کارشناس یا کاردان یا یک تکنسین عادی کارمیکنند. هرچه که به بالا میرویم و دستمزد ها بیشتر میشود برعکس آن کارها به کارشناس، کاردان و تکنسین واگذار میشود. به بیان بهتر کاربیشتر= حقوق کمتر و پست پائین ترو در عوض آن کار کمتر= حقوق بیشتر و پست بالاتر.در همه اداره ها بلاشک نوعی از این بی نظمی یا به عبارت محترمانه تر نظم بی نظمی(بی نظمی در مقیاس کلی خود نوعی نظم محسوب میشود) وجود دارد. برای اینکه از ابتدا مدرگ گرایی= تنبلی بوده است.هرچه مدرک بالاتر، پست بهتر و حقوق بیشتر.فرهنگ درس خواندن را هنوز بدرستی درک نکرده ایم.به عبارت بهتر تنبل بار آمده ایم. در همین اداره و محل کار خودم، یک تکنسین یا متصدی با هزار زور و زحمت تغییر پست به کارشناسی و یا کارشناس به مسئول تغییر پست میدهد بعد باید یک کارمند استخدام کرد که کارقبلی آقا یا خانم را انجام دهند وقتی هم که باز خواست میشود میگویند که یک مسئول یا رئیس که نباید کار متصدی یا کارشناس را انجام دهد.دومی هم تنبل بودنمان را که در همان مورد اول توضیح دادم.
من یک استاد دانشگاه هستم. به کشورهای مختلفی از آسیا و اروپا سفر کرده و چند سال در اروپا درس خوانده ام. به جرات می توانم بگویم که ایرا نی ها، تن پرورترین مردم جهان هستند. این قضیه مخصوصا در مورد خانم ها صدق می کند و یکی از علل عمده شیوع بیماری ها در بین مردم هم همین تن پروری است.
در آلمان اگر وارد اداره ای شدید محال است کارمندی را بیکار و در حال تلفن زدن به فامیل ببینید. اگر کارمندی کار نداشته باشد شروع به تمیز کردن محل کار خود می کند. متاسفانه در ایران ما بجز کارمندان بانک، بقیه ملت در ساعات کار یا در حال خاطره تعریف کردن هستند یا تلفن زدن. باز هم مخصوصا خانم ها.
خلاصه، خدا پدر این نفت را بیامرزه که اگر نبود چطوری می خواستیم این مملکت را اداره کنیم.
مردم تن پرور نيستند، افسردهاند.
اگه نميدوند افسردگي چيه يه چند سال ديگه بريد تو همون اروپا بهتون افسردگي رو تئوري ياد ميدن بعد بياين اينجا براي تز كار عملي.
روزاي تعطيل تو خيابوناي شهر هم نميشه پا گذاشت چه برسه به خيابوناي خارج شهر.
تفاوت مدیریت در اروپا و ایران (طنز)
اروپا: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود
ایران: موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است
اروپا: مدیران بعضی وقتها استعفا میدهند
ایران: عشق به خدمت مانع از استعفا میشود
اروپا: افراد از مشاغل پایین شروع میکنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند
ایران: افراد مدیر مادرزادی هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت است
اروپا: برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر میگردند
ایران: برای یک فرد، دنبال پست مدیریت میگردند و در صورت لزوم این پست ساخته میشود
اروپا: یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود
ایران: یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده
اروپا: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت میکنند
ایران: اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مدیریت میکنند
اروپا: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی میکند و حتی ممکن است محاکمه شود
ایران: اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر میشود و پست مدیریت جدید میگیرد
اروپا: مدیران بصورت مستقل استخدام و برکنار میشوند، ولی بصورت گروهی و هماهنگ کار میکنند
ایران: مدیران بصورت مستقل و غیرهماهنگ کار میکنند، ولی بصورت گروهی استخدام و برکنار میشوند
اروپا: برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی میدهند و با برخی مصاحبه میکنند
ایران: برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن میکنند
اروپا: زمان پایان کار یک مدیر و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است
ایران: مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناریشان را میگیرند
اروپا: همه میدانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است
ایران: مدیران انسانهای ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد
اروپا: شما مدیرتان را با اسم کوچک صدا میزنید
ایران: شما مدیرتان را صدا نمیزنید، چون اصلاً به شما وقت ملاقات نمیدهد
اروپا: برای مدیریت، سابقه کار مفید و لیاقت لازم است
ایران: برای مدیریت، مورد اعتماد بودن کفایت میکند.
2- با اين جمله شما كه ايرانيها "تنبل و وقت گذران" شدن موافق نيستم چرا كه به قول دوستمون اكثراً مردم دوشغله و سه شغله شدن و ساعات كاريشون (مفيد و غيرمفيد) بالاي 13-14 ساعته.
3- در جواب اينكه "آیا مدیران و کارمندانی چنین، مستحق این اندازه حقوق و مزایا هستند؟" ميگويم بله چراكه با افزايش حقوق و دستمزد ديگه نيازي به شغل دوم اينجانب نيست و نتيجه اينكه كل انرژيم مصروف كار اداري و خدمتگذاري! ميشه مگه بدمون ميآد پيش زن و بچه باشيم
نکته مهم که باید توجه کرد ساعات کاری است که ما به ظاهر انجام می دهیم اما مفید نیست . سالهاست که ادارات زیادی در تهران پنجشنبه ها تعطیل است . آنچه که مهم است کیفیت و بهره وری از ساعات کار است که بایستی بالابرد . تا کنون مسئولان زیادی آمده و رفته اند تنها شعار دادن و طرحهایی را اجرا نموده که حاصل آن فقط منافعی برای خودشان داشته است .
یه حساب سر انگشتی اونا در سال 145 روز تعطیلن و ما در بهترین حالت 90 روز.
1- اونا برای عزاداری هیچ تعطیلی ندارن.
2 - بازده کاری اونا در روز حداقل 5 ساعت مفیده که در ایران حدود 1.30 دقیقه هست.
3 - اونا بلدن چطور خوش بگذرونن ول ما نه ( اگه بلد باشیم هم نمیتونیم.)
به نظر من احمدی نژاد درست گفته از نظر کمیت و کیفیت ما تعطیلاتمون کمتره.
یکبار وقتی صبحها دارید سر کار می روید کمی به چهره مردم دقت کنید می بینید که چهره ها مرده است و انگار که مردم به زور سر پا ایستادن مشکل مردم ما تچند روز تعطیلات نیست مشکل اینه که مردم اینقد مشکلات و فشار تو زندگی دارن که وقتی هم که به تعطیلات می رن همش فکر و خیال مشکلاتشونو دارن مثل اجاره خونه -هزینه زندگی -هزینه بچه ها -پاس شدن چک ها و .....
اگه تو کشورهای دیگه مردم تعطیلات می رن وقتی که برمی گردن از نظر روحیه کاملا آمادگی رفتن سر کارو دارن و بازدهی خوبی هم دارن اما مردم بدبخت ما چی ؟
این از سطح زندگی مردم و این هم از در آمد ها.....
طبیعیه که آدما از خوشگدرانی خوششون میاد اما اگه آرامش ذهنی وجود داشته باشد. چرا واقعا فراغت ما با بطالت ما یکی است؟ عمده ترین علت شاید امنیت شغلی باشد. امنیت شغلی بازدهی ما را پایین می آورد چون وجدان کاری لازم را نداریم. نمونه اش را همه جا می توان دید. بارزترین آن اعضای هیئت علمی دانشگاه ها هستند. رادمان کاری آن ها در برخی دانشگاه ها از میزان کارکرد یک دانشجوی کارشناسی ارشد پایین تر است. امنیت شغلی موجب کثرت شغلی در کشورمان شده و کارمند سالاری بلای جان کارگر سالاری. اشتغال در کارگر سالاری است. دست وپا میزنیم تا به در یا برسیم اما در یک متری غرق می شویم.
ملت بدبخت از صبح تا شب کار میکنن برای صاحبخانها تا انها از تعطیلات لذت ببرند
چون حقوق ها کمه کسی به خودش زحمت نمیده درست کار کنه
حتما متوجه شده اید که شنبه صبح ها اکثر مردم خسته هستند با اینکه جمعه تعطیل بوده
یا مثلا 14 فروردین کسی حوصله کار ندارد با اینکه دو هفته قبلش تعطیل بوده
در ایران امکان تفریح مناسب وجود ندارد لذا اکثر روزهای تعطیل صرف کارهایی می شود که در به عنوان تفریح شناخته نمی شوند
مثلا خوابیدن در روز تعطیل
تلویزیون تماشا کردن و فیلم دیدن
حتی عده ای روز تعطیل کارهای خود را به جای محل کار در خانه انجام می دهند
بنابرای عدوم تفریح مناسب، عدم وجود مکان مناسبی برای تفریح و بطور کلی عدم شناخت اهمیت استراحت و تفریح از سوی مسئولین باعث شده اصولا روزهای تعطیلی بی نتیجه باشند
اولااز مقطع فوق دیپلم تا دکتر در دانشگاههای دولتی ادامه دادم و در مقطع فوق و دکتر معدل 18
دوما: دوتا فوق لیسانس دارم
سوما: مهارت های خود مانند زبان و مهارت های کامپیوتری به روز کردم
جهارم اینکه : دو گروه تشویقی دارم
پنجم اینکه :سه فرزند دارم
یک روز برای خودم حساب کردم که باکسر تعطیلات حدود چهار ماه و نیم کار فشرده و طاقت فراسا داریم و می گفتم ای کاش حقوق ما در کنار افزایش کار افزایش می یافت
ا ما در این سالها دایم از جانب برخی همکارانم سرزنش می شدم که چرا وقت خود را صرف مطالعه می کنی تا دانش آموزان رشد کنند و من از این حرف آنان متعجب می شدم
از جانب فامیل سرزنش می شدم
از جانب ادراه که ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ داستان ان مثنوی است
اما اکنون فهیمدم که چرا تمایز من سبب آزارم می شد زیرا مردم بر شیوه بزرگان خود هستند کاش وزیر آموزش و پرورش سختی که من امسال کشیدم درک می کرد و می فهمید
چون حقوق ها کمه کسی به خودش زحمت نمیده درست کار کنه
اتفاقا" کاهش دستمزدها هم برای کارگران ساده و هم برای تحصیل کرده ها و عدم تناسب بین آن ، باعث اصلی کندی کار می باشد و دلیل اصلی تمام مشکلات هم عدم مدیریت صحیح کلان در مملکت !
همونطور كه ميبينيد شركت نفت يكي از بيدروپيكر ترين ارگانهاي كشور شده. شركت نفت يه زماني شركت نفت بود. الآن كه نيروهاش به فضل الهي پيمانيند و مثل فلان كار ميكند و از يك طرف پيمانكارها دائم دارند از سروته همه مزايا به عناوين مختلف ميزنند. دست آخر اون چيزي كه دستشونو ميگيره چندرغاز حقوقه به اندازهاي كه يك ماه زنده باشند كه بتونند ماه بعد دوباره مثل فلان كار كنند. تمام امتيازات شركت نفت حذف شده. موقع كار كردن بيچارهها شركت نفتياند. اما موقع حقوق و ... ربطي به شركت ندارند و هيچ شركت نفتي از حقوقشون دفاع نميكنه. اگه حقوقشون عقب بيفته يا كم بشه يا مزاياشونو بالا بكشن هيچكي نيست يه دفاع ازشون بكنه.
لطف كنين ديگه اينجوري قياس نفرماييد.
ماه رمضان ، ده روز جشن های بیست و دوم بهمن ، بیستم شهریور تا پانزدهم مهر ماه جز برای مشاغلی که برای خرید سال جدید تحصیلی رونق میگیرن ) فروردین ماه ، پانزدهم تا بیست و نهم اسفند ماه ( جز برای مشاغلی که برای خرید عید رونق میگیرن ) ،فاصله بین اربعین و روز رحلت حضرت محمد(ص) ، اواخر اردیبهشت تا اوسط تیرماه ( روزهای برگزاری امتحانات پایان سال آموزش و پرورش و زمان برگزاری کنکور ) زمانهای مرده کاری به شمار میان .
غیر از اون تعطیلی روزهای پنج شنبه و جمعه میتونه ضرر و زیان زیادی رو به واحد هائی بزنه که در زمینه صادرات فعالیت میکنن و ارتباط اونها رو با بازار جهان به سه روز دوشنبه ، سه شنبه و چهارشنبه محدود میکنه و در صورتی که اون واحد ها بخوان کارمندانشون رو برای کار در این روزهای تعطیل ترغیب کنن چاره ای جز پرداخت اضافه کاری که عملا هزینه ای اونها رو بالا میبره ندارن .
در صورتی که یک تعطیلی روز سه شنبه و یا یکشنبه داشته باشیم عملا کشورمون رو چهار روز تعطیل کردیم و چهار روز هزینه رو به صاحبان مشاغل وارد کردیم بدون اینکه برای درآمد اونها در این روزهای تعطیلی چاره ای اندیشیده باشیم.
کوتاه اینکه هیچ کس از تعطیلی بدش نمیاد ، به شرطی که دولت پرداخت حقوق کارمندان شاغل در بخش خصوصی رو به همراه سایر هزینه های جاری اونها رو در روزهای تعطیل تقبل کنه . بیجاره اون شرکتهای کوچیک و بزرگی که با وجود تحریم دل به بازار داخلی خوش کردن و همه توانشون رو صرف فروش محصولات و تولیداتشون در داخل کشور میکنن....
پیرو این حدیث تعطیلاتمون خیلی خوب واستاندارد و در مقایسیه با کشورهای دیگه زیاد هم هست
ماه رمضان ، ده روز جشن های بیست و دوم بهمن ، بیستم شهریور تا پانزدهم مهر ماه جز برای مشاغلی که برای خرید سال جدید تحصیلی رونق میگیرن ) فروردین ماه ، پانزدهم تا بیست و نهم اسفند ماه ( جز برای مشاغلی که برای خرید عید رونق میگیرن ) ،فاصله بین اربعین و روز رحلت حضرت محمد(ص) ، اواخر اردیبهشت تا اوسط تیرماه ( روزهای برگزاری امتحانات پایان سال آموزش و پرورش و زمان برگزاری کنکور ) زمانهای مرده کاری به شمار میان .
غیر از اون تعطیلی روزهای پنج شنبه و جمعه میتونه ضرر و زیان زیادی رو به واحد هائی بزنه که در زمینه صادرات فعالیت میکنن و ارتباط اونها رو با بازار جهان به سه روز دوشنبه ، سه شنبه و چهارشنبه محدود میکنه و در صورتی که اون واحد ها بخوان کارمندانشون رو برای کار در این روزهای تعطیل ترغیب کنن چاره ای جز پرداخت اضافه کاری که عملا هزینه ای اونها رو بالا میبره ندارن .
در صورتی که یک تعطیلی روز سه شنبه و یا یکشنبه داشته باشیم عملا کشورمون رو چهار روز تعطیل کردیم و چهار روز هزینه رو به صاحبان مشاغل وارد کردیم بدون اینکه برای درآمد اونها در این روزهای تعطیلی چاره ای اندیشیده باشیم.
کوتاه اینکه هیچ کس از تعطیلی بدش نمیاد ، به شرطی که دولت پرداخت حقوق کارمندان شاغل در بخش خصوصی رو به همراه سایر هزینه های جاری اونها رو در روزهای تعطیل تقبل کنه . بیجاره اون شرکتهای کوچیک و بزرگی که با وجود تحریم دل به بازار داخلی خوش کردن و همه توانشون رو صرف فروش محصولات و تولیداتشون در داخل کشور میکنن....
تا به حال با خود فکر کردید چرا ایرانیها فقط در ایران حس وحال کارکردن ندارند و همین ایرانیها را در خارج کشور نگاه کنید چطور کار میکنند ؟ چون در ایران پولدار و فقیر دل خوش ندارن توجه کن دل خوش .چون زندگی ما اکثر تعطیلاتش همش غم است و گاهی شادی با اعمال شاقه.آیا ما اجازه تفریحات دسته حمعی را داریم؟امیدوارم منظورمو گرفته باشید. آیا همین تعطیلات هم مفید انجام میشود که بعد از آن خستگی از تن بیرون رود یا اینکه بدتر احساس خستگی میکنید؟تعطیلیها کم نیستند کیفیت تعطیلیها پایین است.کیفیت استفاده از انها . آنهم بخاطر موقعیت زمانی و نبودن .. ول کن بابا بیخیال کی گوش میده همین نون مردمو بدن خودش کلیه اصلا چه معنی داره ایرانی بخواد تو ایران تفریح کنه .میخوای تفریح کنی کورشی پول داشته باشی بری آنتالیا نداری برو بمیر(با خودم بودم جسارت به کسی نشه)