صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۱۹۳۵
تعداد نظرات: ۱۵۲ نظر
تاریخ انتشار: ۳۳ : ۲۳ - ۲۷ تير ۱۳۹۰
نظرخواهی "انتخاب" از بینندگان در مورد فجایع اخیر کشور
نظر شما بیننده "انتخاب" در مورد اتفاقات مذکور چیست؟ آیا شما خود را وابسته به گروهی می دانید که معتقد است "ایران به دلیل ضعف فرهنگی مردم، ضعف سیاست های فرهنگی و یا "گذار ناگوار از سنت به مدرنیته"، به سوی "فروپاشی اجتماعی و اخلاقی" گام بر می دارد؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
تجاوزات گروهی در شهرهای مختلف و قتل های پی در پی از جمله قتل خیابان کاج، ماجرای قتل پل مدیریت و همچنین اتفاق ناگوار قتل روح الله داداشی قویترین مرد ایران و جهان  و ....

نظر شما بیننده "انتخاب" در مورد اتفاقات مذکور چیست؟ آیا شما خود را وابسته به گروهی می دانید که معتقد است "ایران به دلیل ضعف فرهنگی مردم، ضعف سیاست های فرهنگی و یا "گذار ناگوار از سنت به مدرنیته"، به سوی "فروپاشی اجتماعی و اخلاقی" گام بر می دارد؟

آیا معتقدید "بی توجهی به اصول دینی و استفاده ابزاری از آن، ظاهر گرایی، سطحی اندیشی، منفعت طلبی، بخل، کینه، حسد، ناراحتی از رشد دیگران و حتی سنگ اندازی در راه پیشرفت سایرین، مشکلات اقتصادی و معیشتی، اختلاف طبقاتی و ....که اینک به فرهنگی عامی تبدیل شده، در اتفاقات مذکور موثرند یا خیر؟

گروهی دیگر نیز، گوآنکه می پذیرند مشکلات فرهنگی و اجتماعی در کشور کم نیستند، اما اتفاقات اخیر را حاصل برجسته سازی رسانه ها می دانند.

گروه سوم، اساساً انتشار چنین اخباری را سیاه نمایی دانسته و معتقدند : این اتفاقات طبیعی است و همواره در کشور وجود داشته است.

شما بیننده گرامی "انتخاب"، نظرتان در مورد این اتفاقات چیست؟ خود را نزدیک به کدام طیف فکری می دانید یا اصلاً نظر دیگری دارید؟

اساساً برای خروج کشور از چنین بحران هایی که گاه چنین دامن گیر شده، چه راه حل هایی پیشنهاد می کنید؟

.. و سئوالات و چراهای متعددی که شما بیننده گرانقدر "انتخاب" می توانید نظر و تحلیل خود را با رعایت قواعد، اصول و خطوط قرمز  برای ما در زیر (بخش نظرات) بنویسید. ان شالله، بهترین تحلیل ها پس از انتشار در بخش نظرات همین خبر، در ستون اخبار ویژه منتشر خواهند شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۵۲
در انتظار بررسی: ۹
غیر قابل انتشار: ۱۸
سجاد
|
۰۲:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۶/۱۹
خنده دار است اگر بگوییم قتل روح الله داداشی یک حادثه بوده است که در اثر درگیری لفظی و بگومگوی رانندگی بوجود آمده. به عقیده من این فاجعه نقشه ای طراحی شده و دقیق بوده که توسط دشمنان این قهرمان صورت گرفته است و باید بررسی های دقیقتر و کاملتری در خصوص این پرونده صورت میگرفت.
زهرا
|
۱۶:۰۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۸
هرچه سريع تر از قوه قضاييه ميخام قاتلاي مرحوم داداشي به سزاي عملشون برسند .روحش شاد.
سروش باقری
|
۰۹:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
از قوه قضاییه میخوام هرچه زودتر این قاتلا رو سنگ سار کنن
علي
|
۱۰:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۶
يك پيشنهاد عالي براي جاودانه موندن نام پهلوان روح الله داداشي تلاش كنيد تا مسابقات قويترين مردان هرسال برگزار و پخش بشه و اسمشو جام زنده ياد روح الله داداشي بزاريد يا حق
منتظر
|
۰۰:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۳
...و نترسیم از مرگ مرگ پایان کبوتر نیست مرگ در اب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن میگوید روحش شاد
داداش داداشی
|
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۷
به نظر من داداشی رو اون سه تا نکشتن چندتا گردن کلفت کشتن=این سیاسته=
رضا
|
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۵
مشکل جامعه ما فقر و بیکاری میباشه وقتی فقر از یک در بیاید دین از در دیگر خارج میشود ،بی دینی فساد اخلاقی ،مشروب خواری ،تجاوز به عنف ،قتل ،اجیر شدن توسط باند یا گروهی به همراه دارد و این مصیبت ها را درجامعه به دنبال خو میکشاند
بهنام کاکایی
|
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۳
با سلام و عرض تسلیت
خدمت خانواده ی داغدار داداشی و تمام ملت ایران.
در همه جای دنیا از فرهنگ و ادب و احترام ایرانیان حرف میزنن..........پس کو؟
(((روحش شاد و یادش گرامی و نامش جاودان)))
امیر
|
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۳
سلام ببینین دوستان فقط این جوونا مقصر نیستن اقای داداشی هم مقصر بوده مگه هرکی هیکلش گنده باشه باید با بقیه دعوا کنه مگه این نیست که درخت هرچی بار میگیره خم تر میشه بخشش از بزرگتراست ایشون میتونستن گذشت کنن و برن تا این اتفاق نیفته کسی قهرمان و پهلوانه که تو کل موارد موارد جوانمرد باشه به هرحال روحش شاد و یادش گرامی
پاسخ ها
منتظر
| |
۰۰:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۳
مگه تو اونجا بودی که انقدر راحت قضاوت میکنی! حالا خودت خیلی درخت پرباری! اقای داداشی به کهریزک کمک میکردند کاری که ممکنه هیچ وقت من و شما انجام ندیم . لطفا" قبل از مطلب گذاشتن فکر کنید چون تو دنیای بعدی باید پاسخگوی اعمالمون باشیم.
ناشناس
|
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۳
واقعا تاسف برانگیز بود
نا شناس
|
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۳
با سلام وبا عرض تسلیت خدمت شما و خا نواده آن

مرحوم : من یک سوال دارم چرا در کشوری به نام

جمهوری اسلامی که همه قانون هاشان روی حساب و

کتاب است چنین مشکلاتی به راحتی اتفاق می افتد

ما از مسئولان تقاضا داریم با این مشکلات با جدیتری

برخود کنند تا هیچ جوانی به راحتی به خودش اجازه

ندهد که خلاف های بزرگی بکند. و من در خواست دارم

که به راحتی این قاتلان را اعدام نکنند باید زرج کششان کنند.

با آرزوی اینکه دیگر در مملکت ما این مشکلات پیش نیاید.
ناشناس
|
۱۹:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۲
من معتقدم اکثر ایرانیها در مواقع ضروری که لازم است از حق خود دفاع کنند مظلوم میشن و در برابر آدمهای سالم و درست حاضر جوابند.عاملش نبود روان سالم-تهدیدات در محیط خانواده و تحقیر توسط اعضای خانواده که بعدها باعث کینه میشود واینچنین بروزمیدهد-نخواندن کتابهای روانشناسی-مشکلات جنسی-مواد مخدر-فقدان آموزش صحیح روان روحی و جسمی-و....در هر صورت بیشتر ایرانیها اهل دعوا-کینه توزی و فساد اخلاقیند و این درست نمیشه مگر خود ما ایرانیها خودمونو اصلاح کنیم که هرگز امکان پذیر نیست.
محمد
|
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۲
حدودا شش سال پیش شبیه همین اتفاقی که برای مرحوم دادشی افتاد در شیراز برای برادرم افتاد و متاسفانه برادرم رو از دست دادم ولی هنوز با توجه به طی شدن تمام مراحل قضایی و پیگیری های مکرر حکم قصاص قاتل اجرا نشده و مطمئن باشید تا زمانی که این ضعف در قوه قضائیه وجود داره و با متجاوزان برخورد محکم و قاطع نمیشه روز به روز اوضاع بدتر و ناامنی بیشتر میشه و خلاف کارها پرروتر میشن.این اخباری که از قتل و تجاوز تو رسانه ها میشنویم درصد خیلی کمی از این اتفاقاته تلخه
محمد
|
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۲
کاملاً موافقم لا نظرتون
سونیا
|
۱۴:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۱
خدا رحمتش کند ولی بنظر شما این درست که میگن این قتل برنامه ریزی شده نبود واینکه چطور چنین چیزی ممکن است مرد آهنین ایران از 3 تا پسر 18 چاقو بخوره بنظر من این مسیله کمی بودار است لطفا با مادر مرحوم داداشی تصویری مصاحبه کنید. با تشکر
پاسخ ها
منتظر
| |
۱۹:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۵
تو مصاحبه صندلی داغ اقای روح الله داداشی گفتند که مادرشان چند سال قبل فوت کردند ودر ضمن روزی که اقای داداشی ضربت دیدنید چهلم پدرشان بوده.
امير
|
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۱
دوستان عزيز مرحوم داداشي تو محل ما به قتل رسيد، به نظرم اين نقص به پليس وارده كه چرا هركسي مي تونه به راحتي قمه و چاقو دستش بگيره، چرا وقتي طرح بي حجابي مي ذارن از درو ديوار پليس مي باره ولي وقتي كه بهشون احتياجه مثل اين جشن نيمه شعبان كه هر سال به خاطر بد مستي و درگيري حادثه سازه هيچ كس تو خيابونا نيست؟ به قوه قضائيه هم يه تلنگر مي زنيم چرا زندان به جاي اينكه زندانيان رو به آدمهاي خوب تبديل كنه بر عكس عمل مي كنه و شده محل تشكيل باندهاي مخوف؟ چرا تو تلوزيون و رسانه هاي ديگه وقت واسه گفتن مسائل پشت پرده انقلاب هاي مصر و ....... و فلسطين و لبنان و ...... هست ولي يه برنامه خوب واسه تربيت رواني آدمهايي كه ميل به خشونت دارن نيست؟ چرا جوونا واسه كرايه يه سالن فوتبال بايد 400000تومن واسه يه سانس يك ساعت و نيم بدن ولي واسه سيگاري و ... 1000 تومن هم كافيه؟ چرا مواد مخدر به ايران ترانزيت مي شه؟ با اين زير ساختهاي ......اين اتفاقا هعمچنان ادامه خواهد داشت.
اميدوارم روحش شاد باشه
حسن ورزشکار
|
۲۲:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
بنظر من این بر میگرده به فرهنگ و تربیت جونا در خانواده و جامعه. امروزه خیلی کم به احترام گذاشتن به دیگران و حق و حقوق دیگران اهمیت داده میشه. شاید میشه گفت تربیت کردنا داره ضعیفتر میشه، احترامات داره کمرنگتر میشه، گذشت کردنا کمو کمتر میشه ووو . در کل با یک معذرت خواهی از سمت دو طرف شاید ملت ما ناراحت نمیشدن از غم از دست دادن یک قهرمان و شاید 4تا جون کشته نمیشدن با یک ببخشید ساذه، البته 3تای دیگش بعداً توسط دولت بابت قصاص از طرف خانوادش کشته خواهند شد.
مهدی
|
۰۷:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
اول از همه معذرت خواهی کنم شاید بعضی حرفام تلخ باشه
وقتی صداقت و پاکی از زندگی خیلی از ماها رخت بسته و یا کمرنگ شده از محل کارمون گرفته تا رفت و امدمون تو خیابونا نگاههای ناپاک دوستیهای خیابونی اینترنتی تلفنی اهمیت نداشتن مال حلال و حرام سبک شمردن اوامر خدا جون کم کاری کردن تو هر مقام و منسب حیف و میل بیت المال سر هم دیگه کلاه گذاشتن حق و ناحق کردن ادعای دینداری و در عمل کاملا بی دین بودن قانع نبودن به زندگی خودمون و حق کس دیگرو خوردن قانون بی ارزش چک که باعث بی اعتباری معامله ها و بوجود اومدن درگیری بشه از بین رفتن ارج و قرب روحانی به خاطر سوء استفاده یه عده از این لباس مقدس اهمیت ندادن به حفظ حریم محرم و نامحرم که باعث هزاران هزار فساد شده اجرا نشدن قانونهای بازدارنده اگه قانون باز دارنده ای باشه سرگرم شدن مسوولین به دعواهای خودشون و در نتیجه گرفتاری بیشتر و بیشتر مردم آخ خدا خسته شدم از گرفتاری مردم خدایا هممونو نجات بده بدست آقای غایب از نظرمون باعث همه اینا سبک شمردن و یا اصلا گوش ندادن به خواسته های خدای مهربونتر از همس .
همه اینا دست به دست هم میده میشه جنایتهای تلخ پل مدیریت خمینی شهر کاشمر عقرب موتور سوار چاقو کشیهای این روزا رو دو تا روحانی که قصد و نیت خیر خواهی داشتن میشه جنایتهای حمله های مسلحانه به طلا فروشیها آدم رباییها خفت گیری ها تجاوزها
خیلی دلم برا ایرانمون میسوزه خیلی
با این همه نعمت و اصالتی که تو دنیا بینظیره اینه وضعمون آخه چرا تا کی خدایا آقامونو برسون دیگه نایی نداریم
دلم از کشته شدن مرحوم داداشی خیلی گرفت خدا بیامرزدش روحش شاد .
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۰:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۲
سلام جز خط های آخر جای تلخی نیست عزیز! اون چیزی که در اندیشه ها به عنوان نجات دهنده فرو کردن ( برگ برنده ) ای هست که به قیمت نادانی بشریت!
واقعیت
|
۰۴:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
روحش شاد و یادش گرامی باد...

واقعا کی میخواد این جامعه درست بشه ناامنی که تو بندر عباس هست هیچ جا نیست زور گیری تجاوز با اسلحه های سرد و گرم بعد هم که میری کلانتری میگن ما چیکار کنیم شما یکی رو پیدا کنید که بتونه نگهبانی بده از محلتون ما بهش تجهیزات میدیم .... یکی نیست بگه پس شما چی کاره اید.
یک روان شناس
|
۰۱:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
قتل هرگز اتفاقی نیست
و بزودی فراموش نکنیم
حادثه شنیع پل مدیریت رو....
روح مهسا و مرحوم داداشی شاد
ناشناس
|
۲۰:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۰
شهریاران بود خاک مهربانان این دیار
ناشناس
|
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۰
حکم اعدام برای قاتل روح اله داداشی خیلی کمه... قوه قضائیه باید حداقل حکم اعدام در ملا عام رو برای اون کثافت معتاد اجرا کنه. کسی که یک قهرمان ملی و یک ورزشکار با اخلاق رو از ما گرفت و قلبمونو رو شکست. دلم میخواد شهرداری کرج یکی از خیابانهای اصلی شهر رو به اسم اون مرحوم ثبت کنه تا حداقل از خانواده داغدارش دلجویی بشه. روحش شاد.
ناشناس
|
۲۰:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
وقتی مسئله اصلی پلیس مملکت ما ماهواره و بدحجابی است اینگونه مسائل زیاد هم دور از انتظار نیست
ناشناس
|
۱۹:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
به نظر من تحلیل نفر اول کاملا صحیح است و من هم خودم همیشه در همه جا انرا مطرح می کنم .
پس از رنسانس هنوز در اروپا با وجود فروپاشی مذهبی ، اخلاق وجود دارد. چراکه پشتوانه فلسفی دارد ، ولی در کشور ما چون فقط پشتوانه اخلاق ، مذهب و دین است ، با تضعیف آن اخلاقیات هم تضعیف شده ، که بسیار خطرناک است .
در واقع مثل این است که زیر پای جامعه خالی شده است
پاسخ ها
محسن
| |
۲۱:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
کاملا موافقم. وباید دید چه کسانس وچگونه بنام اسلام خشونت را ترویج کردند وجوانان را از اسلام ودین زده کردند ودر نهایت دین ومذهب به شدت تضعیف ونحیف شد.
سعيد
|
۱۹:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
جامعه از شكل عادي خودش خارج شده به نظر من فرق جامعه ما با غرب چيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بابا كدوم آزادي؟؟؟؟؟؟؟؟؟همين ميشه كه انرژي جوونا با هم چين كارايي تخليه ميشه ودر آخر به نظر من اين قتل يك اتفاق نيست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
|
۱۸:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
در جامعه ای که امید نباشه و فقر حاکم شه هر کسی یه جور میخاد بمیره . تو کشور اروپایی روحیه مردم آنقدر بالاست که دوربین مخفی بد ترین شوخی را با مردم میکنه اما آخرش وقتی مردم متوجه دوربین مخفی می شن میبینید میخندن اما اگه کسی جرات داره این کارو ایران بکنه دوربینو تو سرش خرد میکنن. این یعنی مرگ امید.صیغه آزاد و شرعی است ولی جامعه ما پذیرش زنا را دارد اما صیغه را نه.اسلام را عرب ها کامل اجرا میکنن و موفق هستند اما فرهنگ ایرانی ما در تناقض آشکار با دین ما در برخی مسایل است به عنوان نمونه من یک مرد عربستانی را دیدم که سه زن داشت و میگفت منتظرم دو سال است یک بیوه پیدا کنم تا 4 تا بشن. پیدا نمی شه.اما در جامعه ما در تلویزیون مزخرف ما برای این که باب خنده پیدا کنن مرد ها را زن ذلیل و کهنه شوی تو خونه نشون می دن . واین زن هر چه بخاد میکنه.اونجا دست دزد را می زنن چرا که مردم از دولت حقوق بیکاری میگیرن.ما قابلیت پذیرش اسلام کامل را نداریم و گزینشی عمل می کنیم و آخرش میشه این.روابط دختر و پسر و گاهی زنای با محارم میشه. در جامعه ای که کار نکردن سودش بیشتر از کار کردن باشد آیا انتظار وضع بهتری داریم . به خدا آینده از این هم ترسناک تر خواهد شد خدا به داد بچه های ما برسد به حق مولا علی
اصغر
|
۰۹:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
وقتي توي جامعه تفريح نيست جوونا نميتونن انرژي شون رو تخليه كنن . بابا يه فكري كنين براي تفريحات اين جوونا
بی هویت
|
۰۹:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
واقعا کیف کردم از این کامنت های پرمحتوای هم میهنانم که بسیاری از آنها غنی و با معنی هستند ، بطور مثال:
کوروش - ایرانی دوستدارهمه- درجستجوی زندگی- علی- محسن - حمید و.... بسیاری از دوستان بافکرو عاطفه که کامنت گذاشته اند.
ققط ای کاش چشم بینا و گوش شنوا (درحدکافی) وجود داشته باشه تا بشنوه و ببینه که چقدر انسانهای با وجدان و فهمیده در مملکت هستند و به فکر و اندیشه آنان اهمیت دهند ! امیدداریم به خدا.
امير پور
|
۰۹:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
چرا بايداجازه داد جوانان بي تجربه وبي اطلاع وبقول نيروي انتظامي بي فرهنگ همراهشان چاقو وقمه داشته باشند بايد جلوي اين اشخاص راگرفت همانطور كه نسبت به پوشش جوانان حساس است نسبت به حمل سلاح سرد وغيره هم بايد سختگيري كند تا از اينچنين حوادث پيشگري شود
ناشناس
|
۰۸:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
اینها همه به دلیلی فقر اقتصادی و عدم برنامه ریزی و درک حقایق دوره و هیجانات جوانی بسته شده شهر نو
و در نهایت فشار اقتصادی و جنسی است
ناشناس
|
۰۴:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
پاسخ سوال شما، و به طور کلی ریشه بسیاری از معضلات کنونی جامعه کاملا مشخص است. هر چند نوشته اید نظراتمان را با رعایت خطوط قرمز بنویسیم، اما نمی دانم اشاره به برخی ضعف ها عبور از خطر قرمز مورد نظر شما می باشد یا خیر. اما در هر حال امیدوارم از خط قرمز عبور نکنم و کامنتی که در موردش کاملا فکر کردم و بعد نوشتم، در معرض دید قرار گیرد
پاسخ شما را می توان با ذکر این مقدمه آغاز کرد که در هر جامعه ای، نهادها، ادارات، دستگاه ها و ... 4 وظیفه اصلی ارتقا فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، انتظامی و امنیتی افراد جامعه را بر عهده دارند که ضعف هر یک از این دستگاه ها از وظیفه اصلی ِ خود، یا صرف توجه به یکی از وظایف، منجر به ایجاد ناهماهنگی و ناهمگونی وظایف و نهایتا ایجاد اختلال در چرخه صحیح یک جامعه سالم می گردد. مردم حقوقی دارند که حقوق فرهنگی، حقوق اقتصادی، حقوق امنیتی و انتظامی و حقوق سیاسی از آن زمره می باشند. اگر هر کدام از این حقوق نادیده گرفته شوند، یا مورد غفلت واقع گردند نتیجه ای بس اسف بار بر آن جامعه باقی خواهد گذاشت.
زمانی که در کشور ِ ما، دستگاه ها و نهادهای موثر فرهنگی ( از قبیل صدا و سیما، رسانه های دولتی یا نیمه دولتی، حوزه های علمیه، منابر، نماز جمعه ها و ... )، دستگاه ها و نهادهای موثر اقتصادی ( مثل دولت، بانک ها،شرکت های دولتی و ... )، دستگاه ها و نهادهای موثر انتظامی و امنیتی ( مانند نیروی انتظامی، سپاه، حفاظت اطلاعات، قوه قضاییه)، و دستگاه های موثر موثر سیاسی (شورای نگهبان و ... ) تمام ِ همت، نیرو و تلاش خود را بر حفظ قدرت فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی یک گروه سیاسی قرارداده اند، طبیعی است که از مسایل کلی که مربوط به تمام جامعه و شهروندان است غفلت می شود.
در بخش فرهنگی، صدا و سیما صرفا کارکردی سیاسی یافته است، در حالیکه سیاست فقط بخشی از وظایف سیماست نه تمام ِ آن. یعنی از ساخت یک سریال ساده تلویزیونی تا مسایل مهمتر مثل انعکاس دقیق اخبار، به راضی کردن ِ عده ای از سیاسیون می اندیشد نه آنچه مردم را راضی می کند. اسم رسانه مان ملی است، اما زندگی همه مردم در آن نمایش داده نمیشود و تنها بخشی از جامعه می توانند تصویر خود را در رسانه ملی ِ خود ببینند. اسم رسانه مان ملی است، اما تنها اخبار گروهی خاص انعکاس می یابد. اسم رسانه مان ملی است، اما صدای تمام مردم نیست. رسانه های دولتی یا نیمه دولتی مثل مطبوعات و سایت ها هم وابسته به دولت هستند و نمی توانند بر خلاف منویات سیاستمداران نقش رکن چهارم دموکراسی را ایفا کنند. متولیان حوزه های علمیه، منابر و نمازجمعه ها و ... هم صرفا کارکردی سیاسی پیدا کرده اند و در بحث فرهنگی تمام توجه شان به حجاب بانوان یا مرد بودن پزشک معاینه کننده خانم ها تقلیل پیدا کرده است.
در مباحث اقتصادی، آخرین چیزی که در عمل مورد توجه قرار می گیرد، مردم هستند. در حرف همه پیشتاز هستند، اما در عمل تمام بار فشار اقتصادی به مردم تحمیل می شود. به عنوان نمونه در مبحث تولید، واردات کلان، کمر تولید را میشکند و بیکاری را افزایش می دهد. در زمینه افزایش هزینه محصولات، انرژی و ... در عین اینکه دولت انتظار دارد مردم ارزش واقعی و مطابق با قیمت جهانی محصولات وارداتی و انرژی را بپردازند، اما خود حاضر نیست مطابق با همین افزایش قیمت ها، دستمزد کارکنان و کارگران را مطابق استاندار بین المللی افزایش دهد و چنین امری بیش از پیش سفره ها را خالی کرده و فشار اقتصادی مضاعفی به مردم تحمیل می کند. یعنی دولت بین فشار اقتصادی وارده بر خود و مردم، به جای اینکه در پی برقراری تعادل بوده، سعی میکند ار تحمل فشار تا جای ممکن شانه خالی کند و وارد شدن فشار ِاقتصادی بر مردم را به فشار بر خود ترجیح دهد.
در بحث عوامل انتظامی و امنیتی هم وضع به همین منوال است. چند سال است که بیشتر انرژی نیروی انتظامی که وظیفه اولیه و فلسفه وجودی اش حفاظت از جان و مال مردم است، صرف مقابله با اعتراضات سیاسی بخشی از مردم و حجاب بانوان می شود. چون گویا به نظر می رسد آنچه که از نیروی اننظامی حسابرسی خواهد شد، میزان موفقیش در برخورد با این عوامل است و مسایل دیگر در درجه اهمیت نخست نیستند. سپاه و ... هم که به جای اینکه از راه حفظ حقوق سیاسی همه مردم، در پی حفظ انقلاب اسلامی باشند، خود وارد دسته بندی های سیاسی و موضعگیری له یا علیه جریان های سیاسی شده است. در حالیکه حفظ انقلاب از طریق بی طرفی سیاسی ( همان چیزی که امام راحل- رحمه الله علیه- به درستی اشاره کردند، سهل تر می باشد).
نهادهای اصلی سیاسی مثل شورای نگهبان نیز از جایگاه شواریی بی طرف خارج شده و بیش از یک دهه است که در حال موضعگیری های سیاسی پی در پی له یک جریان سیاسی، و علیه جریان سیاسی دیگر هستند، غافل از اینکه جدای از نقش ِ این شورا در سیکل قانونگذاری کشور، نقش سیاسی شورای نگهبان داوری، آن هم در یک مقطع خاص یعنی انتخابات، و در خصوص یک رویداد خاص ( صلاحیت نامزدهای انتخابانی و نظارت بر انتخابات و تایید ِ آن) است، و همه می دانیم یک داور در عین اینکه برای خود قضاوتی دارد و قطعا بر اساس همین قضاوت داوری خواهد کرد، اما نمی باید در تریبون های عمومی، پیش از آنکه موعد انتخاباتی باشد یا بررسی صلاحیتی در کار باشد، درنقش یک ذینفع سیاسی، مدام له یک جریان تبلغ کرده و علیه یک جریان دیگر موضع بگیرد.
شت.وارم باقی خواهد گذاشت
مردم حقوقی دارند. حقوق فرهنگی، حقوق اقتصادی، حقوق امنیتی و انتظامی و حقوق سیاسی از آن زمره می باشند. اگر هر کدام از این حقوق نادیده گرفته شوند، یا مورد غفلت واقع گردند نتیجه ای بس اسف بار بر آن جامعه باقی خواهد گذاشت
نتیجه نادیده گرفته شدن حقوق سیاسی بخشی از جامعه، در اعتراضات دو سال اخیر کاملا واضح است. چون حتی اگر بپذیریم انتخابات سالم بود، اما نهادهای سیاسی موثر چنان جوی ایجاد کرده بودند که گویی، حقوق گروهی که 13 میلیون پشتیان و رای دهنده دارد و آن 13 میلیون رای دهنده، بی ارزش هستند. در نتیجه بخشی از اتفاقات رخ داده حوادث بعد از انتخابات را می توان در این امر یعنی نادیده گرفتن ِ حقوق سیاسی بخشی از جامعهاز قبیل لزوم رعایت بی طرفی مجریان انتخاباتی جستجو کرد.
عدم رعایت حقوق فرهنگی، امنیتی و انتظامی مردم هم، موجب شکل گیری ناهنجاری های و افزایش جرایم و جنایات ِ اخیر گردیده است. به عبارت دیگر، انحراف دستگاه های فرهنگی از وظیفه اصلی ِ خود، و ضعف در حفاظت از مال و جان و ناموس مردم از سوی دستگاه های انتظامی و امنیتی ِمتولی، نقش اصلی را در این میان ایفا می کند.
ممکن است برخی بگویند، آیا عدم رعایت حقوق اقتصادی مردم، نقشی در جنایات ِ اخیر ندارد؟ پاسخ من این است که قطعا دارد، اما از حیث رتبه، در حال حاضر در رتبه سوم قرار می گیرد. افراد زیادی عامل اصلی ِ ناهنجاری های موجود در جامعه را در مسایل اقتصادی جستجو می کنند که البته تاثیر عوامل اقتصادی کاملا درست است و بدیهی است مسایل اقتصادی نقش مهمی در جنایات و ناهنجاری های فعلی ایفا می کند. اما به عقیده من، عامل اصلی ِ جنایات اخیر، در وهله نخست عدم رعایت حقوق فرهنگی ِمردم و ضعف در حفاظت از امنیت مردم است. اینکه چند شرور وارد باغی شوند و به زنان شرکت کننده در مهمانی تجاوز کنند، در وهله اول به اقتصاد مربوط نمی شود بلکه نادیده گرفتن حقوق فرهنگی و ضعف انتظامی، موجب چنین امری است. اینکه در فلان روستا 11 مرد به یک خانم تجاوز میکنند، در وهله اول به اقتصاد برنمی گردد. اینکه سه تازه جوان چرا باید در اتومبیل خود قمه یا چاقو حمل کنند و بدتر اینکه مرتکب قتل عمد نیز شوند، در وهله اول به ضعف اقتصادی مربوط نمی شود. اینکه فردی در میدان کاج با چاقو زخمی شود و قاتل عربده کشی کرده و مردم حاضر در محل صرفا به فیلمبردای بپردازند، در وهله نخست به اقتصاد مربوط نمی شود. هر چند نقش مسایل اقتصادی در وقوع تمام این موارد غیر قابل کتمان است، اما هنوز 5 سالی زمان باقی است تا آثار اصلی عدم رعایت حقوق اقتصادی مردم را مشاهده کنیم. هر چند اکنون برخی آثار ِ این امر کاملا هویداست (مثلا در ناهنجاری های اخیر)، اما اثر ِ اصلی چنین امری (مثل افزایش بی رویه طلاق ها، کاهش ازدواج ها، مختل شدن چرخه اقتصادی از طریق افزاییش بدهکاران چکی و ... ، افزایش غیرقابل باور نرخ بیکاری، افزایش بیماری های روحی ناشی از تالمات اقتصادی و ...)، هنوز به نحو کامل نمایان نشده که از صمیم قلب امیدوارم هرگز چنین روزی فرا نرسد.
پاسخ ها
حسنی
| |
۲۲:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
زیاد بود حوصله نداشتم بخونم
سهراب
|
۰۴:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
به نظر من خیلی از عوامل از جمله همان مشکلات فرهنگی تاثیر گزارند ولی قوانین ما برای مجازات نیز ضعیف است . مثلا همین که مجازات اعدام با رضایت خانواده ی مقتول منتفی میشود خودش اشکال عمده است یعنی به قاتلان می گوید که به هر حال پس از جنایت امیدی هست و همین امید دست آنها را باز تر می کند . آنقدر می آیند و می روند و حتی تهدید می کنند تا خانواده ی بدبخت مقتول رضایت بدهد و قاتل دوباره گستاخ تر روانه جامعه بشود . حتی متاسفانه خود مقامات قضایی به خانواده برای رضایت فشار می آورند که بسیار عجیب است .
ناشناس
|
۰۱:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
به نظرشما اتفاق افتادن حوادث اخیر آنهم پشت سر هم مشکوک نیست .ظاهراطبق اظهارات شاهد قتل مرحوم داداشی که درسایتتون هم هست قتل ازقبل برنامه ریزی شده بود.البته درجامعه یک عده هم بزرگنمایی میکنن باچه نیتی خدا میداند.
گروهبان
|
۰۰:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
من یک سوال دارم : اگر این جنایت اتفاقی بوده و قصد اصلی (کشتن) نبوده یا برنامه ریزی برای این کار نبوده و علتش هم ناشی بودن یا بی تجربه بودن فرد ضارب بوده یا به قولی هیکل این مرحوم را دیده حول شده و ضربه را کنترل نشده زده پس چرا بد از این که خون از شاهرگ مضروب فوران میکند به جای اینکه بیشتر دست پاچه شود یا فرار کند یا چاقو را از دست بی اندازد چرا پس ضربه دوم را به قلب مضروب با شدت بیشتری وارد کرده!!!!!!!! !! پس صارب قصد کشتن را قبل تر از اینکه به فرد مورد نظرش گیر بدهد گرفته بوده ؟؟؟؟
احمد
|
۰۰:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
در جامعه ما همه عصبانی اند نمیشه به کسی گفت بالای چشمت ابرو فوری با چاقو میافتند به جونت آستانه تحمل مردم خیلی خیلی کمه با کوچکترین اختلافی بزرگترین جنایت رو انجام میدن این دستپخت چند ساله مسئولینه که الان ما داریم چوبشو میخوریم وبهترین عزیزان کشورمون رو با ناجوانمردانه ترین حرکت از بین میبرند .خیلی خیلی جای تاسف دارد.
azady
|
۰۰:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
این مسائل ربطی به دین نداره.

این که بخش قابل توجهی از مردم ایران به ویژه جوانان به علت های متعددی دین

گریز شده اند شکی نیست.

اما با توجه به این که قبلا نیز چنین اتفاق های رخ میداد اما انقدر بزرگ نمایی نمیشد

باید متوجه بود که حکومتی که تمام تلاشش رو در جهت حفظ نظام.مقابله با آزادی

بیان .تفکر.حجاب.علم و دانش و نابودی مغز های متفکر و احذاب و روشنفکران میکند.

تنها چیزی که میگستراند نا امنی .بی اعتمادی. فساد. فرار مغزها .هرج و مرج و

تنفراز دین است.

البته نباید نقش تربیت رو در اینجا فراموش کرد.تعلیم و تربیت نادرست و مشکلات

زیادی که اکنون مردم در گیر آن هستند میزان تحمل و صبر انسان ها رو به حدی

کاهش داده است که کوچکترین موضوعی آنها را به سر حد جنون و عصبانیت

میکشاند و در عصبانیت تنها چیزی که کار نمیکند عقل است.

نبود تفریح و خوش گذرانی و شادی برای جوانان. محدود کردن آنها در چهار چوب

بسته دینی .عدم توجه به خاسته های روحی و جسمی جوانان .افزایش فقر و

کاهش ازدواج و تابو کردن مسائل و نیاز های جنسی و

روابط خارج از ازدواج. نبودن برابری های اجتماعی و جنسی و....

از مسائلی هستند که انسان ها را پرخاشگر.ستیزه جو.جنگ طلب و بی صبر و تحمل

بار می اورد.
محمد
|
۲۰:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
نبود قانون مجازات حمل سلاح سرد دلیل مهمی است چون اگه قانون سخت گیری کنه
(((((حمل سلاح به جای آرامش دادن و بالا بردن اعتماد به نفس اراذل و اوباش سلب امنیت ازشون میکنه))))
م.ع
|
۲۰:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
با سلام، از متخصصين آمار دولت نهم كه مبدا تاريخ از نظر آنها سال 84 است، درخواست مي كنم كه تعداد قتل و تجاوز به عنف و قمه كشي و امثالهم را در دوران باستان ( قبل از سال 84) و مابعد تاريخ مقايسه كنند. وقتي سخنان شخص دوم مملكت حساب و كتاب ندارد، انتظار نداشته باشيد كه رفتار ملت هم حساب و كتاب داشته باشد. مي دونم كه جرات نداريد منتشر كنيد.
reza
|
۱۸:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
خیلی ناراحت شدم اون قهرمان ما بود خداوندبه خانوادهاش صبر دهد روحش شاد یادش گرامی
ناشناس
|
۱۸:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
دلیل این همه خشونت فشارهای نامتعارفیه که به مردم جامعه میاد ما الان اینجا نظر میدیم ولی عده ای که این مشکلات وتو جامعه بوجود میارم از این وادی دورند
ناشناس
|
۱۸:۲۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
پایان پروژه اخلاقی(الگوی ....در جهان ) ما هم بسر آمده مثل کمونیسم و کاپیتالیسم و اومانیسم....این هم بیلان کاری دیگه دنبال چی بهانه ای هستید!!!
کوروش
|
۱۸:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
بـــــــنام خداوند جان و خــــــــــــــرد : روح الله دادشی خدابیامرز در واقع توسط 3 تا جوان لاغر مردنی کشته نشد .بلکه قربانی فرهنگ غلط جامعه ما شد..جامعه ای که حرمت بزرگتر و کوچکتر بودن دیگر ارزش نیست ..بی اخلاقی و بی ادبی نه تنها از قبح افتاده بلکه نشانه فخر هم شده!! بجای اینکه خرد ورزی بزرگی و ادب و متانت نشانه بلوغ باشد چاقو کشی و استعمال مواد مخدر و گستاخی نشانه بلوغ فرد میشود..قتل ناجوانمردانه داداشی زنگ خطر فرو پاشی اخلاق جامعه ماست ..فرهنگ زیبای ایرانی نه تنها فراموش شده بلکه جامعه ما از ایرانی بودن خود فاصله گرفته و به نوعی هویت ایرانی خود را از دست داده..امروزه ایرانی بودن را فقط باید در شناسنامه جستجو کرد همانطور که بعضی فقط شناسنامه ای مسلمان هستند...متاسفانه باب شده هر کی و هر چی کار زشتی میکند می گویند یا ایرانی است یا ما ایرانی ها اینطور یا آنطور!!!! فرهنگ ناب ایرانی مال گذشتگان پر افتخار ما بود و ما فقط با وام گرفتن از آنها ژست میگیریم بدون آنکه ادامه دهنده انان باشیم. من معتقدم وقتی که ما فرهنگ و اخلاق را از دست دادیم یا از آن دور شدیم دیگر ایرانی نیستیم فقط شناسنامه هایمان نام ایرانی دارد و فقط آبروی نیاکانمان را می بریم و گرنه هویت دیگری پیدا کردیم. با سپاس
ناشناس
|
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
فقر فرهنگی و ترویج خشونت اجتماعی - در یک کلام سیاستهای فرهنگی ما این نتایج رو به بار اورده - فقر فرهنگی نتیجش نبود اخلاقه و بالاگرفتن خشونت - اموزش و پرورش از پایه خرابه - چرا مردم در کشوری مثل ژاپن با چنین رفتارهای که بعد از زلزله اخیر نشون دادن زبان زد میشن ؟؟ چیزی جدای از اموزش و فرهنگ نیست - حالا سکاندارن مملکت ما با ادعا های گوش خراششون باید دست رنج !! خودشون رو ببینن - از طرفی من گمان میکنم رفتارهای سازمانهای حتی مثل نیروی انتظامی خودش ترویج دهنده خشونته - این روزها سازمانهایی از این دست مانند امر به فلان و بسیج و گروهایی مشابه - در رفتار با مردم دارن این خشونت رو ترویج میکنن و به امری عادی تبدیل میکنن - دیگه توی این مملکت احترام و اخلاق جایی نداره - این به اصطلاح مذهبیون مسئول ، هم که با بازیچه قراردادن این مسائل که در بخش زیادی از مردم ریشه های تعصبی داره تنها بدنبال نیات سیاسی و قدرت طلبی خودشونند -
ناشناس
|
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
جواني كه نه كار دارد نه اميدبه زندگي وتشگيل زندگي فردي عصبي مزاج بوجود مي آِيد ودر جامعه ميگردد
ناشناس
|
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
معلوم نيست چه بلايي سر جوانان آمده كه اكثريت آنها عصباني هستندوبا كوچكترين مسئله داست به سلاح سرد يا گرم مييرنداحتمالا بحرن هاي سياسي واجتماعي واقتصادي وبيكاري ونداشتن اميد به آيتده اين بلا را سر آنها آورده
ناشناس
|
۱۶:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
این قاتل ها از نسلی هستند که نطفه شان در شرایط اضطراب فقر بدبختی جنگ اعصاب عدم امید به آینده فلاکت و .....بسته شده و در همان شرایط در شکم مادر پرورده شده به دنیا آمده و زیسته اند . حالا این نسل مانند زخمی است که سر باز کرده و در بوجود آمدن این نسل فکر میکنید چه کسانی مقصرند ؟
ناشناس
|
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
به نظر من عامل اصلی تمامی اتفاقات اخیر بحران ها و مشکلات اقتصادی عتمه مردم هست که باعث پرخاشگری و عصبانیت مردم شده در حالی که تا همین 4 یا 5 سال پیش اینقدر بی انگیزگی و سرخورگی در جامعه نبود و مردم با هم مهربانتر و با گذشت تر بودند و من از آن روزی می ترسم که در کشور ما زلزله و با مسئله ای مانند ژاپن اتفاق بیفته مردم ما همدیگرو زنده زنده می خورن . مسئولین ما هم قربونشون برم کلاهه بی مسئولیتی و بی فکری را تا گردن به سر کردن و هر روز در رسانها سعی در خرای کردن همدیگر و حفظ منافع خود دارند . به قول مولایمان علی که از هممان دری که فقر وارد شود از همان در هم فساد و فحشا و جنایت هم وارد می شود.
امیر
|
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
وقتی نیروی انتضامی به جای برقراری امنیت و برخورد بااشرار با مردم برخورد میکند و ان ها را مجرم میکند دیگه کسی درامان نیست حتما نیروری انتظامی برای قتل روح الله داداشی توجیه میکند که{حجابش نا درست بوده است؟} و در اخر نیروی انتظامی باید به وظیفه ذاتی خود یعنی برقراری امنیت توجه کند نه به موضوعات حاشیه ای که به قول نیروی انتظامی مطالبات اصلی مردم است؟
و در اخر به سخن علیرضا دبیر در خبرگزاری اینده میرسیم که میگوید:وقتی كسی با چنین سوابقی هدف تیغ كینه و خشم قرار می‌گیرد، تكلیف آن آدم ساده و نحیفی كه می‌خواهد میان همین خیابان‌ها، جاده‌ها خانواده‌اش را به شادی و نشاط میهمان كند، چیست؟ / نمی‌خواهیم بپذیریم كه اگر به تعداد تمام مردم، پلیس و مامور و نگهبان هم بگذاریم، باز خشم و جنون آنی خودمان می‌تواند فاجعه بیافریند و جان‌های شیرین را بستاند.
جلال الدین شهراسبی
|
۱۴:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
جهان پهلوان روح الله داداشی تا ابد الگوی جوانان مالک اشتر حصارک باقی خواهد ماند
روحش شاد.....
سارا
|
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
مهم اینه که قهرمانمونو کشتن حالا میگیم نوشدارو بعد مرگ سهراب.
چرا روسری و مانتو رنگارگو مدل مو شده مسایل داغ روزامون در حالی که جوونای با عشقمونو دارن میکنن زیر خاکو ما خوابیم.
خدا جون به دادمون برس.
ناشناس
|
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
برخورداری ازامنیت بالای کشورعزیزمان است نگران نباشید درست میشود
ایرانی
|
۱۳:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
به نظر من آقایونی که همش فکر و ذکرشون اینه که خدایی نکرده موی کسی بیرون نباشد و نیروهایشان را به جای پرداختن به مسائل امنیتی برای این منظور صرف میکنند باید جوابگوی این قضیه باشند.

..........
آیا بهتر نیست به جای قرار گرفتن در مقابل مردم فرهنگ سازی کنیم؟؟؟

از آقای لاریجانی سوال میکنم آیا ممنوع کردن حمل چاقو باعث کاهش چاقو کشی شده؟؟؟

روح الله به خاطر عقده ها و مشکلات روانی و فقر فرهنگی ما ایرانیها کشته شد.

روح الله داداشی رفت و ما فردا این موضوع را فراموش میکنیم مثل همه کسانی که رفتند و ما فراموششان کردیم.

به خانواده مرحوم روح الله دادشی که از سرمایه های این مملکت قدر نشناس بود تسلیت عرض میکنم.
ناشناس
|
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
ماهی از سر گنده گردد نی ز دم
ناشناس
|
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
هرکه بامش بیش برفش بیشتر
داداشی اولی نبود آخری هم نخواهد بود
ولی یادمون باشه پهلوانان نمی میرند
فراهانی
|
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
ای کاش وقتی جوانان ما در مبارزه با تروریستها و قاچاقچی ها شهید می شوند هم رگ غیرت ما کمی بجنبد
پاسخ ها
منتظر
| |
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۵
چه ربطی داره بی سواد؟
ناشناس
|
۱۲:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
به خانواده مرحوم داداشي تسليت مي گم .اين اعمال ناشي از عقده هاي دروني ما ايرانيها داره ما همه عقده اي هستيم و دنبال جايي براي تخليه عقده ها و مشكلات رواني كه متاسفانه هيچ جايي براي تخليه اين عقده ها نداريم . و نتيجه مي شه اين اعمال ... زور گيري . زنا .مزاحمت هاي خياباني و ...
مهدی
|
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
خدا بیامرزد هر کی که پرچم ایران بر بام جهان نشونده
ناشناس
|
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
ما فقط ادعای دین داری داریم ولی در حقیقت از همه جهان خدا نشناستریم این مثلا دینی که بهش عمل میکنیم فقط هذیان که اگه نبود این حیوان صفتی ها رو نباید به این شکل گسترده ببینیم.دوست داری انسان باشی یا مثل انسان رفتار کنی؟بگو چیه ما تو این خاک نفرین شده شبیه انسانهاست!!؟
ستوده قمصری
|
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
دوستان نه فقر فرهنگی است نه فقر مالی این موارد که کشور ما را بی ثبات کرده فقط و فقط عدم تامین و امنیت اجتماعی است وووبیخودی جاهای دیگر سراغش را نگیرید
حامد
|
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
به نظر بنده هیچ فرقی بین قاتل و مقتول نیست. کسی که در یک درگیری شرکت می کند مقصر است. یکی می شور ... قرائی و همه به بدی از او یاد می کنند و یکی می شود داداشی که برایش مراسم پر شور می گیرند. اینکه یک نفر مرده، جای ناراحتی دارد اما باز هم در مجرم بودن هر دو طرف شکی ندارم.
پاسخ ها
منتظر
| |
۱۹:۲۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۵
مگه تو اونجا بودی که اینقدر راحت در مورد مجرم بودن روح الله داداشی حرف میزنی بی سواد؟
حامد
|
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
به نظر بنده هیچ فرقی بین قاتل و مقتول نیست. کسی که در یک درگیری شرکت می کند مقصر است. یکی می شور ... قرائی و همه به بدی از او یاد می کنند و یکی می شود داداشی که برایش مراسم پر شور می گیرند. اینکه یک نفر مرده، جای ناراحتی دارد اما باز هم در مجرم بودن هر دو طرف شکی ندارم.
ناشناس
|
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
به نظر من جامعه ايران كلا دچار يك نوع افسردگي و تنش ذهني شديد شده است. دليل وقوع اين اتفاقات به چند عامل بر ميگردد. اول عامل اقتصادي چون ما در يك كشور غني به لحاظ منابع و امكانات زندگي مي كنيم اما به لحاظ اقتصادي وضعيت وخيمي داريم.دوم عامل روحي و رواني مثلا ما شاهد هستيم كه همه كشورهاي دنيا و علي الخصوص كشورهاي همسايه ما مرتب در حال پيشرفت هستند و آن وقت ما (مسئولين ما) به فكر اين هستند كه آقاي دكتر ... متخصص زنان و زايمان شرم آور است! مشاهده پيشفت ديگران و عقب ماندگي خودمان از همه لحاظ روحيه ما ايرانيان را تخريب كرده است. از طرف ديگر برخورد غير منطقي متوليان امر با مظاهر تمدن و پيشرفت مثل اينترنت و ماهواره باعث شده تا اين ابزار به جاي اينكه در راه درست و مفيد براي پيشرفت سطح فرهنگ جامعه (خصوصا فرهنگ سازي جوانان) به كار گرفته شوند به بساطي براي معركه گيري و لج و لجبازي ميان پليس و مردم تبديل گردد و در اين ميان ماهواره و اينترنت كاربردي مضر و تخريب كننده فرهنگ يابند.
حرف هاي ديگري هم هست كه مطمئنم انتخاب درج نمي كند پس تا همين جا كفايت مي كند.
يك رزمنده شيميائي
|
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
اخه چطور ميشه 3 تا جوان باريك اندام و كوچولو و بجه كه به افتابه دزد حريف 2 نفر اونم به اون گردن كلفتي بشن .بايد تاملي به اين اتفاق نمود چون به هم جور در نمياد.
ناشناس
|
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
امیدوارم که خدا به ما رحم کنه، دیگه صبح که میایم بیرون باید با خانواده خداحافظی کنیم چون با این اوضاع مملکت شب برگشتنمون به خونه با کرام الکاتبین هستش
shayan
|
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
اصرار و پافشاری بر مفاهیمی که محدودیت عمل دارند و بیگانه سازی مفاهیم (مفاهیم مورد نظر دین،دموکراسی،اخلاق) و بسته بودن اثر گذاری اندیشه و همه چیز دان بودن روحانیت.
سپنتا
|
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
من فقط مي دونم اوضاع اجتماعي ايران خيلي داغون شده.... بهتره اين دولت مرداي سياست زده و از خدا بي خبر كمي هم دلشون واسه اوضاع رواني جامعه بسوزه... اونقده درگير اين فعاليت هاي مسخره سياسي هستن كه از مملكت درموندن.... اي كاش با اون تدبيرشون جلوي اين همه سياست زدگي رو مي گرفتن كه حالا اوضاع اينجوري نشه... قتل، تجاوز، زورگيري،....
هادي
|
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
متاسفانه امنيت مرده است نه پليس امين،نه قانون و نه زنداني كه درس عبرت باشد.چند روز پيش من هم به اين مشكل روبرو شدم و زنگ زدم پليس گفت بايد بري شكايت كني بعد مارسيدي كنيم من با آنها گفتم فرد مهاجم دارد با چاقو تهديد و اربده كشي مي كند امينيت جاني نداريم چگونه برويم شكايت كنيم
پاسخ ها
ک م ا
| |
۲۰:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
مشابه همین اتفاق در سال 1386 برای من افتاد ! به 110 زنگ زدم ، پلیس راهنمایی فرستاد ! آخرش هم هیچی به هیچی !!!!
ناشناس
|
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
فشار اقتصادی بر مردم از یک سو باعث شده که عده زیادی یا بیکار باشند یا اگر کار دارند با ده ساعت کار حقوقی حدود 400 تومان بگیرند که باعث فشار عصبی و کاهش تواناییی فرد میگردد و زمینه را برای فوران و تخلیه عصبی باز میگذارد

محدودیتهای اجتماعی که حکومت بر مردم قرار داده مانند دخالت در زندگی شخصی و محدود کردن رفتارهای افراد در پوشش و تفریح و فیل دیدن و خوردن و حتی دخالت برگزاری مراسم جشن خصوصی مثل ازداواج باعث یک نوع عقده درونی شده و مردم که نمی توانند به مقاوم بالاتر یعنی حکومت اعتراض کنند به ناخداگاه به کسانی با مقام پایین تر یعنی مردم معمولی اعتراض کرده و تنش عصبی جامعه تا حدود زیادی ناشی از این است

محدودیتهای عرفی و خانوادگی که فرهنگ غلط بر مردم حاکم کرده سومین علت له شدن مردم تحت فشار عصبی است

امروز در جامعه ما 60 میلیون افراد داریم که همگی امکان دست زدن به جنایت را دارند یعنی تحصیلکرده و بیسواد ندارد و اگر چه 60 میلیون جنایتککار باالفعل نداریم ولی هرکسی امکان دست زدن به یک جنایت را به صورت بالقوه دارد

مثلا شما فرض کنید پشت ترافیک هستید برای مدت نیم ساعت و ماشین شما به علت کمبود بنزین کولرش خاموش است و کاملا در گرمای تابستان عرق کرده اید حال اگر یکی یک فحش به شما بدهد صد در صد با او درگیر می شودی و شاید جنایتی ترکیب شوید
این اتفاق برای هر یک از ما ممکن است بیفتد پس همه ما بالقوه ممکن است دست به جنایت بزنیم

اگر خیلی ها دست به درگیری نمیزنند نه اینکه از نظر روحی مشکل ندارند بلکه به علت ترس است
فراز
|
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
باید به مطلب آقای دبیر توجه کنیم لپ قضیه همین است که ایشان هم رویشان نشده بیشتر توضیح بدهند. من فکر می کنم که از اخلاقیات داریم به سرعت دور میشویم و کلنگ این
بد خلقیات هم توسط بعضی از مسئولین به عنوان رسوا کردن رقبای سیاسی و بارعایت نکردن اصول قواعد و عبور از خطوط قرمزبه هر قیمتی را که نتیجه ان را در جامعه بیشتر داریم می بینیم. آقایان مسئول باید الگو باشند.
fecnh
|
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
Vaghean behtareh ke niroye entezaaamii... be jayeh peigiriee gasht hayeh ershad ye peigiri ham dar bareh in masael bokoneh... amniaaatii dige to jame niss.. alan be har kasi begi bala cheshmet abroo ye chaghoo dar miareooo mikoshe...
***
|
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
جناب انتخاب! با توجه به اینکه اکثریت خوانندگان این سایت از دو طیف مخالف (به لحاظ تفکرات سیاسی) تشکیل شده ، شما خودت در مقاله بالا خط رو به هر دو گروه دادی! به نظر من همه مواردی که بالا ذکر شده در این قضایا دخیله. اجرای سیاستهای اجتماعی نادرست ، عدم رسیدگی موثر به اشتغال و معیشت مردم ، اقدامات ضعیف دولتها (دولت فعلی و دولتهای قبلی) در ارتقاء سطح بینش اعتقادی و مذهبی مردم بخصوص جوانها ، عدم وجود سیاست و مدیریت مستمر بر کلیه امور اعم از اقتصادی و فرهنگی (که هر دولت با سلیقه و سیاست خودش عمل می نموده) ، نوعی احساس سردرگمی در میان مردم درباره تحولات سیاسی و اجتماعی و ... همه در بروز اینجور تراژدی ها موثر بوده است. ولی برابر آموزه های دینی ما که قرآن می فرماید " لاتذرو وازره وزر اخری" (هیچ کس بخاطر گناه دیگری ماخذه نمی گردد) بایستی مبانی اعتقادی اسلامی همه ما تقویت شود تا با در نظر گرفتن خدا و وجدان خود از ارتکاب جرائم ریز و درشت در زندگی مان خودداری نمائیم.اگرچه موضوعات و مشکلات جامعه در اراده ما تاثیر دارد ولی اراده انسانها قوی تر از هر گرفتاری و مشکلی است. انشاءاله در آینده شاهد چنین فجایعی نباشیم.
نويد
|
۱۰:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
من با گزينه ي اول شما موافقم.ببينيد حتي اگر يك قتل ساده نيز بود و رسانه ها سيا نمايي كردند بايد به اين موضوع توجه كرد كه چرا
1-پليس تمام نيروي خود را براي مبارزه با انچه بد حجابي ميداند ميگزارد و با اقتدار!!! با زنان و گاها مردان برخورد مي كند اما امنيت خيابان ها را فراموش مي كند؟
2-برخي مسئولين در برهه هاي زماني مختلف سعي در ارتقاي سطح فرهنگي مردم داشتند اما برخي از اقايان ناراحت شدند وجلوي طرح ها را گرفتند و هزاران چراي ديگر
ناشناس
|
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
این اتفاق فاجعه است...
ناشناس
|
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
در خبرها آمد 30 درصد ایرانی ها دچار مشکلات روانی هستند و این امر با رشد فزاینده ای روبرو است. عمده این مسائل ناشی از مشکلات معیشتی، فقر، فاصله طبقاتی و فقر فرهنگی که در افراد جامعه به صورت عقده های پنهانی شکل میگیرند و در حوادث این چنینی عنان از دست داده و منجر به چنین فجایعی میگردند متاسفانه مبلغین دینی به جای آنکه به ریشه یابی اصولی مسائل بپردازند با حاشیه پردازی باعث دین گریزی، روی آوردن به فرقه ها مانند شیطان پرستی و ... را موجب می گردند در فجایعی مانند کاشمر نه حجاب دخیل بود و نه متجاوزین سابقه شرارت داشتندآیا باز هم باید بی حجابی را مشکل بزرگ مملکت تلقی نمود چگونه می شود که یک ترافیک که امر عادی این روزهای شهرهای بزرگ است منجر به نزاع و قتل میشود؟ آیا پزشک مرد زنان و زایمان در این امر دخیل است؟ جامعه ایرانی نشان داده هیچ گاه با زور تن به کاری نمیدهد همانگونه که طرح کشف حجاب جایی در بین مردمان ایران نداشت طرح حجاب اجباری نیز با شکست مواجه خواهد شد کما اینکه پیش از این چنین بوده پس شایسته است با بررسی صحیح مشکلات مردم و نه سطحی نگری مانع اتفاقات اینچنینی شد.
سمیه متقی
|
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
به نظر این حقیر ، مدیریت سنتی - مذهبی و مصلحت اندیشی بیش از حد و مرز مسئولان در مواجهه با فجایع و همچنین کتمان حقایق تلخ جامعه توسط رسانه های انحصاری و دولتی ، باعث افزایش و عدم پیشگیری از این نوع فجایع ، تجاوزات ، قتل ها و ... گردیده است . عدم وجود برنامه جامعی در رابطه با هویت بخشی به فرهنگ ایرانی و آموزش جوانان ایرانی ، برخوردهای تلخ گونه با سلایق و عقاید مردم بالاخره کار دست فرهنگ ما داده است تا جایی که امنیت اجتماعی سلب و رخدادهای ددمنشانه در جامعه رو به افزون گرویده است
بهزاد
|
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
متاسفانه ما برای هر چیزی یک خط قرمزی می کشیم که نباید از آن عبور کرد اما آیا برای عبور نکردن افراد فقط کشیدن خط قرمز کافیست؟ یا باید چالشها راهها دیدگاهها و فرهنگ سازی نیز در آن مد نظر قرار بگیرد؟
سامان
|
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
به نظر من علاوه بر ضعف در سياست هاي فرهنگي، ضعف شديد مديريتي در دستگاه هاي مسئول در حوزه امنيت، از جمله نيروي انتظامي، وزارت كشور ، صدا و سيما و ... ميتواند از عوامل اين گونه حوادث تلقي كرد. به طور مثال در حال حاضر اولويت كاري در نيروي انتظامي طرح حجاب و عفاف و جمع آوري ديش هاي ماهواره مي باشد. مشخص است كه با تواني كه نيروي انتظامي در اين در طرح ها گذاشته است جايي براي تامين امنيت مردم در خيابان حتي در روز روشن باقي نمي ماند.و حتي اصرار بر اين گونه طرح ها همچنان باقي مي ماند و به چرايي اين مسئله توجه نمي شود كه با گذشت چنديد سال از اجراي اين گونه طرح ها (گشت ارشاد و جمع آوري ماهواره) چرا تا كنون نتيجه مطلوب حاصل نشده و اصرار بر طرح نادرست همچنان وجود دارد.
اما غير از اين مطالب عرض شده به نظر من ريشه اين مشكلات نه در مطالب فوق بلكه در يك مسئله ساده تر و عيان تر است.و آن چيزي به جز مسئله اقتصاد و معيشت مردم نمي باشد. عده اي از كارشناسان قبل از اجراي طرح هدفمندي يارانه ها پيش بيني نمودند كه با اجراي اين طرح و اثرات تورمي ناشي از آن بسياري از قشرهاي مختلف در جامعه به سمت دهك هاي پايين سوق داده مي شوند و لذا به به همان ميزان آمار جرم و جنايت و آسيب هاي اجتماعي فزوني مي يابد چيزي كه در عمل و در حال حاضر به چشم مي آيد و اثرات اين طرح كم كم دارد خود را نشان مي دهد.
به نظر اينجانب در آينده نه چندان دور بايد منظر حوادث بدتر از اين هم بود.
ناشناس
|
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
به نظر من در وهله اول تمام مشكلات جامعه بخاطر وضع ناگوار اقتصادي جامعه ميباشد شايد در ظاهر وضع خوب باشد اما در واقع مردم مشكلات اقتصادي فزاينده اي دارند و هميشه فكر و ذهن مشغول اين مشكلات باشه، اين باعث ميشه كه مردم كنترل خودشونو در مواقعي كه بايد بر رفتارشون كنترل داشته باشند از دست بدن و بسوي ناهنجاري رفتاري كشيده بشن كه بعضي مواقع متاستفانه فاجعه بار خواهد بود
ناشناس
|
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
تو كه جرات نداري نظرات ما رو پخش كني چرا سئوال مطرح مي كني؟
و اما جواب:
1- برخوردهاي خشن افراد خود سر با مردم
2- نداشتن هر گونه برنامه فرهنگي توسط دولت
3- صدا و سيما دستگاهي ضد فرهنگي است
4- مدعيان غير دولتي فعال در عرصه فرهنگ سخنان و اعمالشان ضد فرهنگ است (بزغاله و ......).
5- انحراف فعاليت هاي نيروي انتظامي از اهداف اصلي به مسايل حاشيه اي و بي اهميت
6- تنزل جايگاه و غرور ملي به دليل تنزل آدم هاي مسئول
7- ..................اگر منتشر كردي بقيه اش را هم خواهم گفت. مي ترسم فقط وقتم را تلف كرده باشم.
محمدعلي
|
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
علت تامه اين همه ناهنجاري و گستاخي، تعطيل کردن احکام نوراني اسلام در اين مملکت مدعي اسلام است.
1- چرا مفسدين را آنگونه که خدا فرموده مجازات نمي کنند: «سزاى كسانى كه با [دوستداران] خدا و پيامبر او مي ‏جنگند و در زمين به فساد مي‏كوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت‏ يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت (مائده - 33)
2- چرا دست سارقين بريده نمي شود:
« و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه كرده ‏اند دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا ببريد و خداوند توانا و حكيم است (مائده - ۳۸)
و بسياري احکام ديگر که در قرآن و سنت آمده است.
در همين مورد اخير اگر دستهاي قمه کش اين سه جنايتکار بريده شود ديگر کسي جرأت حمل چاقو خواهد داشت.
البته بسيار واضح است که وقتي مراعات حال سازمانها و بوقهاي حقوق بشري ضد بشر اولويت داشته باشد ، احکام خدا معطل مي مانند و جرثومه فسادي مانند سکينه محمدي با آنهمه شقاوت و قساوت فقط و فقط ميهمان قوه قضاييه است و هر وقت دلش تنگ شد به مرخصي هم مي رود!
به خداوندي خدا قسم تا قوه قضاييه اصلاح و مجري احکام اسلام نشود کاسه همين کاسه و آش همين آش خواهد بود.
اين مسائل را به زمينه هاي فرهنگي و از اين دست توجيهات مسخره مربوط نکنيد. البته فرهنگ خوب است و اساس سعادت جوامع اما همين کشور بي فرهنگ سعودي را نگاه کنيد پايين بودن جرم و جنايت آنها از با فرهنگ بودن آنهاست؟ نه . به اين دليل است که حاکم شرع آنها بدون توجه به توصيه و اخم اين و آن، حکم قاطع صادر مي کند و هر از چند گاهي تعدادي دست و پا و گردن مجرمين را در ملأ عام قطع مي کند و امنيت را به جامعه مي بخشد.
ناشناس
|
۰۹:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
راه حلشم اینه که بجای اینکه همه همو غم خودمونو بزاریم برا اینکه با بد حجابیو جداسازیو تفکیک جنسیتی تو جامعه...
بزاریم برای افزایش امنیت جامعه اینم با بگیرو ببندو بزنو بکوب حل نمیشه...درسته باید بیان اشرارو از سطح جامعه جم کنن ولی نه اینکه بگیرن ببرن 2ماه بعد 2سال بعد ولشون کنن حالا بیان بیرون بر تجاربشونم افزوده شده حالا بیاو درستش کن 100کاره نکرده ی دیگرم از این به بعد انجام میدن...باید خیلی قاطع باهاشون برخورد کنن ماشاللا هر کدوم چنان پرونده های سنگینی دارن که تا عمر دارن میتونن تو زندان بمونن.یکیم این که برا حمل سلاح سرد تو جامعه مجازات سنگینی قرار بدن رو این مسئله هم تبلیغ کنن بعد عملیش کنن.
بعد مسئله دیگه ایم هست اینه که به فکر جوونام باید بود والا اینا بیشترش از بیکاری هستش...از فشارایی هست که رو جوونا هست فشارایه روحی روانی جنسی جسمی بابا اینا همه باعث طغیان میشه باعث میشه تو جامعه همه دل مرده بشن باعث میشه با کوچیکترین مسئله ای همه بپرن به هم.
ناشناس
|
۰۹:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
بسیار جای تاسف است جوانی که تا دیروز قهرمان یک ملت بود امروز در زیر خروارها خاک آرمیده باشد امیدارم خداوند روحش را مورد رحمت و مغفرتش قرار دهد چرا که او بسیار نسبت به بندگانش مهربان است
ناشناس
|
۰۹:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
از اين خبر متاسف شديم . اما واقع بينانه آن است كه احتمالا غرور قهرماني ايشون رو دربر گرفت و منجر به كشمكش بين آن جوانان شد.
سامان
|
۰۹:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
متاسفانه به نظر من این چند ماه انقدر از این مسائل شنیدیمو دیدیم که دیگه کم کم داره عادی میشه برامون.
فاجعه ی سعادت اباد تازه داشت از یادمون میرفت که یک دفعه فاجعه ی خمینی شهر پیش اومد ,این مسئله پیگیری نشده بود که حادثه ی کاشمر به وجود اومد این مسئله تموم نشده بود که حمله به روحانیی سر زبونا افتاد..حالا همه ی اینا تازه داشت از یادمون میرفت که یکباره این فاجعه رخ داد...
تو این مسئله ام گذشته از این که قربانی روح الله داداشی باشه گذشته از این که قهرمان ملی و شناخته شده باشه,بابا یه ادم بود خانواده داشت زن داشت بچه داشت...تو یه لحظه همه ی اینا به باد رفت...
اخه وتقعا نمی دونم ما ایرانیا چرا اینجوری شدیم؟!انسانیت خودمونو از دست دادیم...فقط فکر کلاه گذاشتن سر همو دوزو کلک شدیم...دیگه کاراییم که تو غرب وحشی هم انجام نمی دادن داریم اینجا انجام میدیم,به ناموش هم تجاوز میکنیم هم دیگرو تو خیابون تیکه پاره میکنیم گلو همو میبریم و...اصلا نمیفهمیم بابا هم وطنیم هم شهرییم از پوستو خون هم هستیم...نمیدونم والا
واقعا به ایرانی بودن خودم تاسف میخورم.
خواص
|
۰۹:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
من فقط یک جمله می خواهم بنویسم!!!
اگر این اتفاقات در دوران آقای خاتمی می افتاد پیراهن عثمان می شد و هزاران تهمت و افترا رییس جمهوری وقت را فرا می گرفت.
فقط می دانم که دیگر من شهروند ایرانی در این شهر امنیت ندارم خدا به داد ما برسد نه مسولین .
سعيد
|
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
سلام
سايت وزين انتخاب
ضمن عرض تسليت به خانواده مرحوم و جامعه ورزشي ايران .
دلايل باز شمارده شده توسط آن سايت تماما حقيقت و هرکدام درصدي از واقعيت موجود را شامل ميشود .
البته سياه نمايي براي چه ؟ برجسته سازي به چه منظور ؟ با اين الفاظ و توجيهات دولتي سالهاست که آشناييم ! اما هيچکدام چاره کار را نکردند ! بلکه جاده باز کن مردمي بودند که با هزار اميد و آرزو از خانه خود بيرون ميروندو ناگاه ...... مگر از اين دست حوادث در چند سال اخير کم داشته ايم ؟ از نظر من عمل و نوع عمل يک چيز است و فکر و انديشه قبل از آن که موجب شده يک شهروند در ماشين خود آلت قتاله داشته باشه مطلب ديگر . ايا عدم احساس امنيت نبوده ؟ اگر آلت قتاله نداشت و با آن مرحوم در گير ميشد چه اتفاقي برايش مي افتاد ؟ و بعد از درگيري نيروي انتظامي چه برخوردي با ايشان و مرحوم ميکردند و يا قوه قضاييه و قاضي بي طرف محترم جانب کدام يک را ميگرفت ؟ اينها سوالاتي است که بايد کارشناسان و اهل فن و روانشناسان به بر رسي آن بپردازند .
با تشکر از نظر خواهي شما
ناشناس
|
۰۸:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
به نظر میرسه که بزخی از این اعمال که بازخورد زیادی در جامعه داشته ، " سفارشی " و در جهت نا امن نشان دادن اجتماع و بعد امنیتی کردن بیشتر کشور باشد به نام امنیت بیشتر اجتماعی .........
محسن
|
۰۸:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
مردم ايران به بلوغ اجتماعی نرسيده اند. خشم را حتی در ساده ترين مواجهات نشان می دهند. بی فرهنگی در همه جا خود را نشان می دهد و متاسفانه روز به روز در حال گسترش است. نماد شخصيت مردم ايران در رانندگی آن هاست! عدم رعايت حق ديگران، تنها به خود اهميت دادن و هيچ حقی برای ديگران قايل نبودن مشخصه ايرانی است. تا زماني که نپذيريم در اين زمينه مشکل داريم نمی توانيم راه حلی پيدا کنيم. متاسفانه تعريف های نامربوط که مسئولان(روسای جمهور) از مردم می کنند نوعی غرور کاذب را ايجاد می کند که هر کس خود را بهترين بداند و به فکر رفع عيب خويش بر نيايد. مسلما نظر من تخصصی نيست اما معتقدم که متخصصان جامعه شناسی می توانند پس از آسيب شناسی جامعه ايرانی نسخه ای برای آن بپيچند. معيار پيشرفت فرهنگ اجتماعی هم پيچيده نيست. به نظر من هر گاه در خيابان های شهر نظم عبور و مرور و احترام به حقوق ديگران نمود پيدا کرد، بسياری از اين مشکلات حل خواهد شد. ياد خواهيم گرفت که ديگران نيز حقی دارند و در نتيجه ديگران را راحت تر تحمل خواهيم کرد که درگيری و سرانجام مصيبت بار رخ ندهد. مشکل اصلی کشور ما در حال حاضر به نظر من فرهنگی است. فرهنگ خوب نيز احترام به حقوق ديگران و پايمال نکردن آن است.
ناشناس
|
۰۸:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
تنها چیزی که برای من آشکارست این است که وقتی به سخنرانی‌ها و رفتار مسئولین نگاه میکنم عصبانیت، پرخاشگری و تند مزاجی در نزد ایشان موج می‌زند خواهش میکنم لحن آنها را در سخنرانی‌های اخیر مثلا ایت اله احمد خاتمی، ایت اله جنتی ، آیت اله یزدی (که علاوه بر مسولیت سیاسی روحانی هم هستند) و ... همچنین نمایندگان مجلس در صحن خانه ملت و نیز دلتمردان و به خصوص پلیس که متاسفانه فرق اقتدار و خشونتگرای را گم کرده‌ مشاهده بفرمایید اشاعه این رفتار در بالای هرم قدرت و انعکاس آن به پایین طبقات جامعه دستاورد چنینی نیز خواهد داشت من به واقع متاسفم
سلام
|
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
موقعی بیکاری زیاده بچه پولدار و بی پول ول می گردن و همه عصبی هستند و دنبال فتنه. از طرف دیگه ایمان در جامعه ما پوستی شده نه زیر پوستی پس اون چیزی که واقعیته با اونچه در ظاهر مطرح میشه متفاوته . ضمنا رسانه ما همش دنبال اینه که تو انگلیس یه روانی این کار و کرد . امریکا دو تا سیاه پوست دزدی مسلحانه کردند . فلان جا تجاوز شد که بگن ایران مهد انسانیت و دینداریه ولی ادم ها اولش ادمند و نون و اب و شغل و زن و تفریح می خوان و ضمنا ممکنه مسلمون ، مسیحی و ...باشن تازه دین درونیه نه ریش و رد مهر بر پیشونی .
روی این حساب این اتفاقات طبیعت جامعه ای میشه که اعتقاد درونی رو باید حتما بیرونی به نمایش گذاشت بدون اونکه ایدوئولوژی آدمها ساخته شده باشه
ناشناس
|
۰۸:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
سلام
مرگ ارزان شده و قوی و ضعیف نمی شناسد شاید بی عدالتی بی داد می کند و در آن زمان است که ارازل قوت می گیرند ...
از سوئی مردم در فشار اقتصادی شدید گیرکرده اند و نهایتا متوسل به تخلف شدند و تخلفات باعث دریدگی و نترس شدن آنها در برابر قانون شده
آزرمین
|
۰۸:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
به نظر من مردم ما به سوی بی هویتی پیش میروند به دلایل گوناگون فرهنگی-اجتماعی والبته اقتصادی.به لحاظ فرهنگی ما یک فرهنگ مختلط داریم که دارای ریشه های ایرانی-اسلامی-مغولی وحتی اروپایی است البته همه التغاطی جوانان ما یک احساس سردرگمی فرهنگی دارند.دربعداجتماعی نیز ما فاقد مدنیت نهادینه وپایگاه اجتماعی قوی هستیم . گاهی اصول اولیه روابط اجتماعی هم توسط شهروندان رعایت نمیشود.آموزش از درن خانواده ها غالبا ضعیف است ودر مدارس نیز بدان پرداخته نمی شود.اما عامل مهم اقتصاد وقتی فرد از دوران سخت نوجوانی به دوران جوانی میرسد و می خواهد طعم شیرین آن رابچشد با کوهی ازمشکلات مالی روبه رو میشود که کامش راتلخ می کند. مشکل شغل-مسکن وبه تبع آن مشکل ازدواج.وقتی خانواده نتواند فرزندش را تامین کند خودش هم نتواند در جامعه موقعیتی به دست آورد مسلما باعث سرخوردگی و ایجاد فشارهای عصبی به آنجوان میشود.مگراین معضلات اکثرا توسط همین جوانان ناکام و سرخورده به وجود نمی آید؟وقتی جوان از سوی خانواده واجتماع مدام پاسخ منفی به نیازهایش بشنود چطور می شود انتظار داشت طغیان نکند؟ درشرایط کنونی بیشتر خانواده ها ازعهده مخارج زندگی برنمی آیند چه رسد به هزینه در امور فرهنگی یا حتی داشتن یک مسافرت خوب و مفرح درسال!
ایرانی دوستدارهمه
|
۰۷:۵۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
بنده این جریان را در غالب یک تمثیل خدمتتان ارائه و خلاصه میکنم:
هرکس به عنوان پدر خانواده ، اگر به بچه و بچه های خود از جهت (مالی ، اخلاقی ،تربیتی، محبت و رسیدگی) توجه نکند ، آن بچه و بچه ها اولین کاری که میکنند جیب همین بابارا میزنند! به غریبه پناه میبرند!! یاغی و سرکش میشوند!عصبی و پرخاشگر میگردند!عقده ای و متجاوز میشوند و...
وقایع دهشتناکی که بعلت توجه نکردن به نیازهای مردم خصوصا جوانان گریبان همه مارا گرفته است !! یا حق .
رضا
|
۰۷:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
استفاده ابزاری از دين، سطحی اندیشی ديني، منفعت طلبی، جلوگيري از رشد فرهنگي غير ديني و حتی سنگ اندازی در راه پیشرفت سایرین بنام دين، مشکلات اقتصادی و معیشتی دليل اين فرهنگ امروزي قالب در كشور است.
ناشناس
|
۰۷:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
اگر به عکس و چهره قاتلین نظر کنید بسیاری از سئوالاتی که کردید جوابتان را خواهد داد .
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۶:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۹
شما چهره هاشونو دیدی؟ یا منظورت اون دستهاست!!
ناشناس
|
۰۷:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
ایران تازه به صد سال پیش کشورهای غربی رسیده اینگونه حوادث طبیعی است ولی این مورد کاملا هدفمند بود
AEL
|
۰۴:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
به نظر من چنین مسائلی در هرکشوری وجود دارد.
این مسائل ریشه در فقر دینی،فقر اقتصادی دارد.
محسن
|
۰۳:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
ان هم روضه خواندم و سوالتان را جواب ندادم
قطعا همینطور است ما به سوی فروپاشی فرهنگی اخلاقی و اجتماعی گام بر می داریم سرعت بسیار بالایی هم دارد چرا که افراد کاردان و مسئولیت پذیری متولی امر نیستند اگر هم باشند که نیستند غمی ندارند صندلیشان گرم ونرم است و حقوق و درآمدهای ملیونی و بلکه ملیاردی دارند که روزگاری در خواب هم نمی دیدند و به خود دردسر بدهند که چه شود؟
شک نکنید که این چند جوجه لات خود قربانی هستند افرادی ترک تحصیل کرده یا اخراج شده از مدارس افرادی که فقط کتک خورده اند و فحاشی شنیده اند افرادی که فقط تحقیر شده اند انتقام آنها انتقام از یک جامعه ذلیل و ناتوان در تربیت خود بوده است حضرات مسئول هم بدانند که روزی چاقوی این جوجه لات ها گلوی خود انهار را پاره خواهد که و...چه دیر است آنروز ...
باش تا صبح دولتد بدم و ...
پاسخ ها
sam
| |
۰۹:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۰
آقا محسن گل گفتی.سعدی شاعر بزرگ پارسیانمی فرماید:
ای زبر دست زیر دست آزار
گرم تا کی بماند این بازار
به چه کار آیدت جهانداری
مردنت به که مردم آزاری
محسن
|
۰۳:۲۳ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
اول انکه از قتل این پهلوان با اخلاق آنهم به دست چند جوجه لات بسیار بسیار متاسف شدم . به خانواده بستگان و دوستانش هم تسلیت می گویم .
به نظرم مسئله با یک تسلیت و یا دستگیری و اعدام حل نمی شود و اگر شده بود هر روزی شاهد فاجعه ای نبودیم . این قتل مرحوم داداشی یا حمله به دوروحانی جوان به خاطر دفاع از ناموس مردم و برخورد با ناهنجاری و یا حمله و آدم ربایی و تجاوز دسته جمعی در باغی در خمینی شهر و ...همگی یک پیام مشترک دارد و آن اینکه متولیان تعلیم و تربیت و مدیران مسئول امور اجتماعی کشور در انجام وظایفشان شکست مسلم و قطعی خورده اند .. و برای اداره جامعه امروز حرفی برای گفتن و تئوری عالمانه ای برای اجرا ندارند. تنها تئوری که من شخصا مشاهده نموده ام چشم در مقابل چشم و نفس در مقابل نفس بوده است .
من مسئول این فاجعه و همه فجایع از این دست را کسانی می دانم که فقط حرف می زنند و تصور می کنند با چند دعا یا نصیحت و یا گرفتن و درس عبرت دادن ها کار حل می شودو چقدر ما هر روز درس عبرت می دهیم در مقابل چشم کودکانمان آدمها را به بالای دار می کشیم . و چه درس عبرتی !!!
من مسئول این وقایع را آنانی می دانم که با اندک بهانه ای دانش آموزان معصوم در مدارس را با شدیدترین رفتارهای وحشیانه تنبیه می کنند و در نهایت انسانهای خشن تحویل این جامعه می دهند .
من مسئول این وقایع را کسانی می دانم که به جای استفاده هوشمندانه از ابزارهای رسانه ای مثل ماهواره به جای تنوع بخشیدن و گسترده کردن و عالمانه نمودن برنامه های رادیو تلویزیونی تنها برنامه های بی محتوا یخ و خشک و نا متناسب تحویل جامعه می دهند و به جای رونق بخشیدن به فضای رسانه ای آسمان ایران تلاشس می کنند چادر به سر ایران بکشند.
...خلاصه آنکه مگر جامعه ما چه چیزی به خورد فرزندانش داده است که از آنها اکنون انتظار رفتار متمدنانه دارد ما دقیقا آنچه را کاشته ایم درو کرده ایم .
وقتی سرنخ همه ی این چراها را می گیرید و دنبال می کنید به یک نقطه سرچشمه می رسید و آن اینکه (مردونه سانسورش نکنید اصل مطلب این جمله است ) شبانانی بر کرسی سلطانی نشسته اند و سلاطین ما ...
امير حسين كريمي
|
۰۳:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۸
اولا:تمامي پيش فرض هايي كه شما در اختيار بينندكان كذاشته ايد تماما به نسبتهاي مختلف درست است.
در موردريشه هاي جرم و جنايت بايد كفت: مسايل و مشكلات اقتصادي و اختلاف طبقاتي در درجي اول و مشكلات فرهنكي و مشكلات رواني در درجي دوم حايز اهميت است. كه اين سه عامل با هم پيوستكي دارند. كه كاهش اين مشكلات قطعا منجر به كاهش جرم و جنايت ميشود. ثانيا:كم توجهي به دانش روز در زمينه علوم انساني شناخت ريشه ها و در پي آن حل آنها را هر چه مشكل تر ميكند.