پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مصطفی حق بین، سرویس سیاسی: ضمن پوزش از مخاطبان فرهیخته و گرانقدر «انتخاب» ، جهت یادآوری پیشینه ی ماجرای ورود ادبیات ناشایست به فضای سیاسی - رسانه ای کشور، لازم است مجدداً چنین عبارات ناپسندی را تکرار کنیم:
"این
ممه رو لو لو برد" ، "آب رو بریز اونجا که می سوزه" ، "ماموری که ساعتها
زیر آفتاب سر چهارراه مشغول است، مودبانه اش این است که پدرش در می آید" ، "تو کیه چی هستی اصلا چیه کی هستی" ، "گندهتر از تو هم علطی نکرد "، "یک کلمه از مادر زن عروس"، "انقدر قطعنامه بدهيد تا قطعنامه دانتان پاره شود" و ....
به
گزارش سرویس سیاسی انتخاب ؛ می دانیم که می دانید این سخنان از آن کیست ، روزگاری که چنین سخنانی بر زبان رانده شد ، خیلی ها ، خندیدند که عجب رییس جمهوری، چه
شیرین زبان است! خیلی ها هم ریسه رفتند و صحبت های جناب دکتر را تکرار
کردند تا ایشان اینور را هم دریابند، و برخی نیز سکوت پیشه کردند تا رییس جمهور خیال کند چه عامیانه! چه
مردمی! و امثال این جملات و کلمات تکراری که همواره تکرار می شود! ... و البته بودند کسانی که به چنین ادبیات ناپسندی تاختند و اما، خود نقره داغ شدند!
اما در جددیترین نسخه ی این ادبیات متتفاوت، حدس بزنید این جمله از آن کیست:
"باید چهار ماهواره به فضا پرتاب کنیم تا هر "ننه قمری" کلید آنرا پایین نیاورد"
اشتباه
نکنید! این سخنان مربوط به عزیزان سرکوچه نیست، دکتر محمود احمدی نژاد
رییس جمهور ایران چنین سخنانی را در یک همایش رسمی و در برابر دیدگان چندده
مهمان، خبرنگار و دهها دوربین بیان داشته اند!
نمی دانم جداً آقای
دکتر (که رییس جمهور 77 میلیون ایرانی هستند) چگونه می توانند به خود اجازه دهند از چنین واژه نادرستی، آنهم در
چنین محفلی استفاده کنند و لابد موجبات انبساط خاطر ملت ایران را فراهم
آوردند! همانطور که ایشان در همین همایش، خطاب به مجری مناظرات جنحالی سال
88، به شوخی گفتند: می خواهی الان هم بگویم بگم بگم؟» گویی ملت همه از «بگم
بگم» جناب دکتر، دچار شور و شعفی مضاعف شده اند و تکرار آن را خواستار شده
اند! (البته وقتی ایشان چنین سخنانی شیرینی را به زبان آوردند، آن طرف
اطرافیان
آقای رییس، چنان ریسه می رفتند که مجریان جلسه مانده بودند چگونه می شود
این وضع را جمع کرد!)
اما واقعاً چگونه شده که جناب دکتر، تصور کرده
اند این «بگم بگم» ها یا استفاده از عباراتی چون «ممه رو لولو برد» ، «آب
رو بریزید... » ، «ننه قمر» و ... شیرین است؟!
مثلاً می توان
چنین تصور کرد که عزیزی از اطرافیان جناب دکتر، پس از استفاده از واژه «آب
را بریزید آنجا که می سوزد» توسط رییس، با در دست داشتن پرینت SMS های
مردم، راهی دفتر رییس جمهور شده و خطاب به دکتر گفته «ببینید مردم طی یک
هفته ی اخیر 2 میلیون بار این SMS را برای یکدیگر فرستاده اند و 6 مدل جوک
از آن ساخته اند» .... و جناب احمدی نژاد نیز پس از مشاهده این پرینت، با
خوشحالی تمام می گوید: بهرحال، این، همه چیزی بود که از دست ما برمی آمد،
امیدوارم مورد قبول ملت واقع شده باشد»... یا مثلاً بیان واژه «بگم بگم» را
باعث خنده ی مردم و نمودی از نوکری خود برای ملت توصیف کنند!
اما
چه می شود کرد که ایشان رییس جمهور هستند و احترامشان واجب! اما سئوال این است که تا کی؟
آیا واژه "ننه قمر" آخرین بدعت احمدی نژاد در ادبیات سیاسی ایران است؟
شاید هم نه، شاید باید تا آخرین روزها و ساعات منتظر چنین سخنانی بود، به
قول آقای دکتر، تا ساعت 9 صبح دوازدهم مرداد ماه! خدا از دهانتان بشنود جناب دکتر! باشد، 7 سال چنین بود، طبعاً ملت این چند صباح را نیز به خاطر مبارک پاک ترین دولت تاریخ، تحمل خواهند کرد.
جمع کن خودتو
به هیچ چی نتونستی گیر بدی چه چیزایی تیتر میکنی
خستمون کردی
ادبی حرف بزنه که ملت نفهمن چی میگه بعدشم یه سری ضرب المثل ایرانیه.ایرانی؟ انتخاب ایرانی؟فهمیدی.
چرا خودتو ناراحت میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگر خود نویسنده ی این نوشته در انتخان جز این است نگاه که میکنم در این جند سطرتان هیچ از کنایه و سرگرانی به رییس جمهور کم نگذاشته اید
مرغ همسایه غاز بود اخوی
خود گويي و خود خندي عجب مرد هنرمندي !
تا کی و تا کجا مردم باید تاوان اینهمه نابخردی و بی مسوولیتی ایشان و دار و دسته اش را بپردازند. کاش کسی بود که ضرر و زیان ناشی از ناکارآمدی این دولت را حساب میکرد و میگفت که چه به روز این ملت و کشور چه در داخل و چه در صحنه بینالمللی آمده است. موضوعی که بزرگان مملکت میتوانستند زودتر آن را ختم بخیر کنند و نکردند و باید فردای قیامت جوابگو باشند. چرا که برای حفظ اسلام و نظام نباید از خود اسلام و نظام هزینه کرد!"
به هزاران دلیل
به رانندگیمون،توصف ایستادنمون،رعایت حق هم کردنمون و... نگاه کن وبشمار ازاین دلایل
حالا خوبه احترام ایشان را دارید وگرنه چه می کردید!
امیدوارم بعدی هم اینقدر جنم و تعصب ملی داشته باشه که دشمان رو اینجوری بسوزونه !
شاگردان ایشان بودیم که حالا نمیتوانیم چنین ادبیاتی را بپذیریم.
ناخداگاه بین آقایان سید محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد مقایسه پیش می آید و میبینیم که ادبیات سیاسی وضعیت فعلی ما در حالت سقوط است.
آن گفتگوی تمدن ها و تفسیرهای عرفانی کجا ؟ و این گفتگوی چاله میدانی و تفسیرهای نه نه قمری ! کجا ؟
در پایان باید گفت زنده باد عشق ... زنده باد سید محد خاتمی ...
اون موقع چرا همه در شور و نشاط بودن ؟ الان که نوبت به اصولگراها رسیده ادبیاتش زشته و بگم بگم شده ادبیات کوچه بازار؟!؟!
پس چی انتخاب مردیم از بس آقایون مدیر و مسئول برامون لفظ کلام گاف اومدن!
واقعا متن جالب و خوبیه .من از همون مناظره اول ناراحت شدم .چون ایشون خیلی بچه گانه عمل کردند و گفتند بگم بگم.
فقط برام جالبه چرا الان ؟؟؟؟؟؟؟
الان که دیگه آخرشه این سخنان و متنها چه فایده. اان که دیگه ته خط رسیدیم .
ای کاش همان موقع یک نفر خودی نشان میداد.
تاریخ زشتی برای ایران ساخت
ما از مناظره ها به ادب اين آقا پي برديم