شهید شاطری کس دیگری بود می برد ما را تا
مرز اسرائیل می گفت من اینجا را آسفالت کردم جاده ها را نگاه میکردید،
احساس میکردید با دستهایش دارد آسفالتها را مرتب می کرد. با عشق کار
میکرد. فضایل و خدماتش را نمی شود گفت، این هم نوش جانش که همه خوبیهایش
را غریبانه با خودش برد.
به گزارش خبرگزاری ابنا ـ حاج حسن با نام مهندس حسام
خوشنویس معروف بود، اما نه میان ایرانیان که بیشتر او را اهالی جنوب لبنان
میشناختند، نه حتی شیعیان، مسیحیان این دیار هم حاج حسن را خوب
میشناختند. وقتی کمر همت بست برای بازسازی لبنان و خرابیهای به جای مانده
از ددمنشیهای رژیم صهیونیستی، برایش شیعه و سنی تفاوت نداشت؛ از خانههای
روستاهای شیعه نشین گرفته تا کلیساهای مسیحیان آن دیار، همه دست همت این
سرباز سبکبال ولایت را دیده بودند که چگونه بیادعا مشغول آبادانی
سرزمینشان است.
البته فرماندهان ارشد رژیم صهیونیستی هم او را بهتر از ما میشناختند، هر
زمان که در مرز فلسطین اشغالی و لبنان چشمشان به "مسجد قدس" میافتاد که
شبیه به بیت المقدس در دل "پارک بسیار زیبای ایرانیان" بنا شده است،
داغشان تازه میشد و همین بود که به دنبال انتقام از بنّای آن بودند و چه
ناجوانمردانه حقد و کینه خود را به این "سردار سازندگی و آبادانی" نشان
دادند.
"حاج حسن" اگرچه سردار بود اما سر داد نه در میدان جنگ
که در کارزار سازندگی و آبادانی؛ مدتها بود که ردای خدمترسانی به مظلومان
لبنان را به تن کرده و جای جای این دیار را با دستان پرتوان خود آباد کرده
بود.
بیراه نگفتهاند که شهادت لیاقت میخواهد و عجیب نیست که این سینهزن و
میاندار هیات شیعیان بیروت و ندبهخوان جمعهها آن، با پهلوی زخمی به
استقبال فاطمیه رود.
نوشتن از "حاج حسن" برای کسی که او را ندیده و نشناخته بودند آسانتر است؛
وصفش را شنیده و قلمی میکنند؛ اما وصف حاج حسن ما را باید از زبان "سید
حسن نصرالله" شنید.
شاطری ما کمتر از "عماد مغنیه" نبود
در مراسم تشییع پیکر شهید حاج حسن شاطری، حجت الاسلام و المسلمین پناهیان سخنان کوتاهی را در توصیف این شهید بیان کرد.
متن سخنان پناهیان که همراه با بغض و حزن خاصی بیان شد، در ادامه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
...در رثای سردار مخلص نازنینی مثل آقای شاطری حرف بزنم؛ نمیدانم خوشحال
باشم که این چند سال با ایشان آشنا شدم یا ناراحت باشم؛ خدا شاهد است از
دیروز که خبر شهادت ایشان را شنیدم کاملاً افسرده شدم؛ خدا شاهد است عطر و
بوی بعد از عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس که خبر رفقای شهید را
میدادند، در جانم زنده شد. بعد از دفاع مقدس چنین حال و هوایی نداشتم.
چهار پنج سال پیش من در سفارت لبنان با ایشان آشنا شدم. در سفرهای بعدی که
میرفتم فقط به عشق دیدن ایشان بود که میرفتم. منتظر بودم کی میآید که با
ایشان حرف بزنم و نگاهش کنم. آدم اهل عمل و اهل اخلاص؛ خیلیها به خارج از
کشور میروند یا بوی خارج از کشور به مشام اینها می خورد، عوض
میشوند.امام جماعت محترم مسجد میگفت که نگاه میکردم دعای کمیل آن گوشه
نشسته - کسی که سالها خارج از کشور است و در حال و هوای سواحل مدیترانه
است - دیدم آن گوشه نشسته و دعای کمیل میخواند و زار زار گریه میکند.
یکی از رفقا چند وقت پیش مهمانش بود، میگفت که در ماشین میخواستم با
ایشان حرف بزنم اما ذکرهایش تمام نمیشد. آدم عمل و اخلاص بود.
واقعاً به خانوادهاش تبریک می گویم. به پسرشان و بچههای دیگرشان که چنین
عضو خانوادهای داشتید که تقدیم خدا کردید؛ شما قلبتان آرام باشد که مرگ
او را شهادت قرار داد. همه ما میمیریم ولی معلوم نیست چگونه میمیریم.
خدایا تو شاهد باش شهید ما به دست اشقیالاشقیا کشته شد
ولی خدایا تو شاهد باش که شهید ما به دست اشقی الاشقیا کشته شد. خیلی مهم
است به دست چه کسی کشته میشویم، برای اینکه آنهایی که اسم شمر و یزید روی
خودشان میگذارند آنها حاجی ما را کشتند.
در ایام تقریبی سالگرد شهادت شهید عماد مغنیه هستیم، شاطری ما کمتر از عماد
نبود و جایگاه ویژهای داشت؛ در غربت و خلوصش همین بس که نمیشود خدمات
پنهان او را گفت.
خدا شاهد است یک موی شهید شاطری در بدنه مدیران جامعه ما باشد یک هفته طول
نمیکشد حضرت ظهور خواهد کرد. من به همه احترام می گذارم ولی فاصله ها زیاد
است این را باور کنیم.
نوش جانش که همه خوبیهایش را غریبانه با خودش برد
شهید شاطری کس دیگری بود می برد ما را تا مرز اسرائیل می گفت من اینجا را
آسفالت کردم جاده ها را نگاه میکردید، احساس میکردید با دستهایش دارد
آسفالتها را مرتب می کرد. با عشق کار میکرد. فضایل و خدماتش را نمی شود
گفت، این هم نوش جانش که همه خوبیهایش را غریبانه با خودش برد.
از محل مأموریتی که داشت، یک حرفی زد و به من گفت: "فلانی تو باید اینجا
بیایی که چگونه آقا (رهبر انقلاب) دلها را تسخیر کرده است، باید بیایید
اینجا ببینید چند تا کارگردان را بیاور اینجا" خدا شاهد است هر روز منتظر
تماس ایشان بودم. دیروز مداوم زنگ میزدم که ببینم میتوانم ایشان را پیدا
کنم، در همین زنگزدنها و اضطراب، یکدفعه پیامک آمد که شهید شاطری به
خدا پیوست.
کسی که برای خدمت به شیعیان مرز نداشت /از نوادری بود که میتوانست انقلاب، امام و آقا را به جهان معرفی کند
من میخواهم به خانوادهاش تبریک بگویم و به مقام معظم رهبری تسلیت؛ به آقا
میگویم: یکی از نوادر کسانی که میتوانست شما، انقلاب و امام را به جهان
معرفی کند از دست دادید و به این سادگیها جای ایشان پر نمیشود. میخواهم
به امام زمان تسلیت بگویم و بگویم کسی که برای خدمت به مظلومان شیعه مرز
نداشت از دست دادید. به این سادگی جای ایشان پر نمیشود مگر به عنایت شما و
اشکهای شما و خون خود این شهید و مدد این شهید که عنایتش بر سر همه ما
باشد.
بر دست دوستان
در مراسم تشییع پیکر سردار شهید حسن شاطری که علی رغم عدم اطلاع رسانی
مناسب با حضور گسترده مردم برگزار شد، سردار سرلشکر جعفری، سرلشکر قاسم
سلیمانی، سردار حسین سلامی، حجج اسلام سعیدی، صدیقی، صمدی آملی، پناهیان،
وزیر امورخارجه و جمعی از همرزمان شهید حضور داشتند.
پیکر این شهید بزرگوار پس از تشییع در تهران با انتقال به زادگاهش سمنان،
روز جمعه پس از اقامه نمازجمعه در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده می
شود.
سردار شهید حسن شاطری رییس ستاد بازسازی ایران در لبنان از رزمندگان هشت
سال دفاع مقدس بود که در امور مهندسی جنگ، راهسازی و جاده سازی در مناطق
جنگی فعالیت داشت.
وی پس از جنگ تحمیلی نیز در افغانستان و سپس بعد از جنگ 33روزه رژیم
صهیونیستی علیه لبنان، در جنوب این کشور مسئولیت هیئت ایرانی بازسازی جنوب
لبنان را برعهده داشت.
سردار شهید حسن شاطری روز سهشنبه به دست مزدوران رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.