پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مردم در آینده چیز جدیدی را انتخاب میکنند که با هیچ کدام از این سه دولت شباهت ندارد. یعنی اگر سه تا رئیسجمهور قبلی هم بیایند، شرکت کنند من مطمئنم هیچ کدام رای نمیآورند. مردم وارد یک فضای جدیدی شدهاند. به نظرم یک گفتمان اجتماعی ـ اقتصادی انتخابات را تعیین میکند. که تاکید اصلیاش روی زندگی مردم، اقتصاد و اخلاق باشد.
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگویی مفصل، به توضیح فضای سیاسی کشور، نیازها و الزامات سالهای آتی و نیز راه پر کردن خلا احزابی پرداخته است که باید با برنامههای دقیق کشور را مدیریت کنند.
گزیده سخنان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام را در ادامه بخوانید:
جمهوری اسلامی از زمانی که در کشور مستقر شده است، توانسته گامهای بلندی را برای پیشرفت ایران بردارد ولی این گامها عمدتاً محدود به فعالیتهای سیاسی، امنیتی، دفاعی و اقتصاد دولتی بوده است. مثل زیربناها یا آموزش و پرورش، دانشگاه.
دشمنان ما چون دیدهاند که در بعد سیاسی، امنیتی و دفاعی نمی توانند کاری انجام دهند، آمدند فشار را گذاشتند روی زندگی و اقتصاد مردم و روی مسائل اخلاقی و فرهنگی. پیشبینیها این است که مخالفین ایران این فشارها را ادامه دهند.
در این شرایط با دو مساله مواجه هستیم، یکی ضعفهای مدیریتی که تاکنون بوده و باید برای رفع آن یک فکری کرد، یکی فشارهای بینالمللی در ابعاد اقتصادی و فرهنگی که باید آن را خنثی کرد.
وضعیت اقتصادی ما الان در شرایطی است که باید، یک تحول اساسی در اقتصاد ایران به وجود بیاوریم. اولین مساله این است که زندگی و اقتصاد و فرهنگ را جزو اولویت اول کشور قرار دهیم. تاکنون اولویت اول، بقاء بوده است. از مرحلهی بقا عبور کردهایم باید الان وارد مرحلهی بعدی یعنی اقتصاد و زندگی مردم بشویم. مساله دوم این است که اقتصاد ملی و نه اقتصاد خانوار، تاکنون محور بوده است الان زمانی رسیده که باید به اقتصاد خانواده، شهر و اقتصاد مناطق، در برنامهریزی توجه بیشتری کنند، تا اقتصاد دولت.
مهم این است ما اقتصاد را بدهیم دست اقتصاددانان و پای سیاستمداران را از اقتصاد بکشیم بیرون. اگر این کار را انجام دهیم کمک بزرگی به اقتصاد ایران میشود.
در شکلگیری مشکلات اقتصادی کشور، چند عامل موثر است: اول مسالهی سوءمدیریت است، دوم مسالهی خودتحریمی یا تحریم داخلی است؛ یعنی مقررات و قوانین و سیستم بروکراسی دستوپاگیر و کاغذبازی کشور، مسالهی سوم خودزنی است. در شرایطی که در یک جنگ اقتصادی به سر میبریم که دیگر نباید داخلیها دست به یقه بشوند با هم.
مهمترین عامل که ما از این شرایط بیاییم بیرون، اصلاح و بهبود مدیریت کشور است. راه علاج فقط یکی بیشتر نیست، و آن مدیریت است. مدیریت اقتصادی بسیار مهم است مدیریت رایزنیهای خارجی و دیپلماسی خیلی مهم است.
همان مواردی که مقام معظم رهبری با عنوان توانایی اداره کشور فرمودند. در سالهای آینده باید توان ادارهی کشور را بالا ببریم. تقویت مدیریت اقتصادی و مدیریت روابط خارجی میتواند نقش مهمی در برونرفت از شرایط کنونی کشور داشته باشد.
هر نوع کمکی به مردم خوب است ولی این کمکها باید واقعی و مولد باشد.
من خودم را یک ولایتی آزاده میدانم، فرق یک ولایتی آزاده با دیگران اینست که فرد، همانطور که در اطاعتپذیری کم نمیآورد، در انتقال مسائل و مشکلات و حقایق به رهبری هم کم نمیگذارد. الآن واقعاً افراط و تفریط میشود عدهای به چاپلوسی روی میآورند و عدهای به تمرد و مخالفت خوانی که هر دو به ما آسیب زده است.
در بعد ساختاری نیز مشکلاتی وجود دارد؛ یعنی اینکه رؤسای جمهور ما تاکنون فکر میکنند که رئیس جمهور یعنی رئیس کشور، درحالی که رئیس کشور با رئیس جمهور در ایران فرق میکند. رئیس حکومت رهبری و رئیس قوه مجریه رئیس جمهور است.
رئیس جمهور باید تئوریسین و عملیاتی باشد. چنین خلائی ما داریم که الآن سیاستهای کلان را که میگوییم، دولت نمیآید اینها را تبدیل به الگو کند، تبدیل به راهبرد و خطمشی کند. این مشکل را ما داریم در اداره کشور.
برای پیوستن به ائتلاف سهگانه، دعوتی از من صورت نگرفته و اگر دعوتی هم صورت میگرفت من با این وضع، قبول نمیکردم. دولت ائتلافی را 8 سال پیش، سال 83 قبل از انتخابات 84 مطرح کردم. اسمش را گذاشتم دولت ائتلافی کارآمد و متعهد. که نیروهای ارزشی و طرفدار نظام، اینها به جای 7، 8 نفر کاندیدا، بیایند و با همدیگر یک ائتلاف درست کنند منتها این ائتلاف از دل نخبگان شکل بگیرد. مجمعی از نخبگان شکل بگیرد، اینهایی که میخواهند نامزد شوند بروند آنجا و برنامهشان را اعلام بکنند و بگویند چه میخواهند بکنند؟ اولاً شرایط کشور را بگویند، بگویند ما شرایط ایران را اینگونه میبینیم، پیشبینیها ما از 4 سال آینده اینهاست و برای رفع مشکلات و همچنین استفاده از فرصتها ما برنامهمان این است. نخبگان نشستند و نمره میدهند به آن. وقتی یک فردی با تیماش بیشترین نمره را آورد این میشود محور ائتلاف و باقی میآیند دور ِاین فرد یک وحدتی را شکل میدهند. حسن این کار، چون منطق است، پایدار میماند.
اگر دو سه نفر، پشت صحنه به خاطر دلسوزی بیایند یک جلسهای تشکیل بدهند و به دیگران بگویند شما بیایند پیش ما،این اول تفرقه است. اگر طلبکاری صورت بگیرد، این اول اختلاف است.
من به یک دولت فراگیر و جامعه امید میاندیشم؛ حتی دولت ائتلافی هم کشش ادارهی کشور در 4 سال آینده ندارد. اگر 8 سال پیش دولت ائتلافی شکل میگرفت نه آن فتنه شکل میگرفت و نه این دعوایی که بین سران سه قوه است. شرایط عوض شده دیگر. یعنی دولت ائتلافی کافی نیست نه اینکه نباید ائتلاف کرد اما باز هم کافی نیست. چرا؟ چون ما با یک تحریمهای شدید اقتصادی مواجه هستیم. بنابراین اصلاً مدل مدیریتی باید از حالت جناحی بیاید به سمت جهادی و ملی.
دولت فراگیر یعنی همهی کارشناسان دلسوز و همهی اقوام، همهی کسانی که واقعاً میخواهند در راه نظام و ملت ایران فداکاری کنند را شامل می شود.
محور ائتلاف فوقالعاده مهم است و نمیتواند یک چیز احساسی و عاطفی و یا قرارهای سیاسی باشد. با قول و قرار سیاسی نمیشود کشور را اداره کرد. مثلاً کوتاه آمدن ها باید یک منطقی داشته باشد.
انتخابات هرچه شفافتر برگزار شود، باعث میشود که مردم تصمیمگیری درست انجام دهند. اگر روی مهمترین مسائل کشور مثل حادثه فتنه و یا در رابطه با تحریمهای اقتصادی و یا رهبری افراد بخواهند دو پهلو صحبت کنند. این شفافیت نیست.
اعتراض خیابانی را قبول نداشتم، لذا از آنها حمایت نکردم. گفتم تخلفاتی که انجام شده، باید از طریق قانونی پیش برود نه کف خیابان. شورای نگهبان به محض اینکه اعلام کرد انتخابات درست بوده، من تایید کرده و در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری هم شرکت کردم در حالیکه بسیاری از بزرگان شرکت نکردند.
معتقد بودم و هستم که اعتراض حق مردم است اما از طریق قانون این باید ادامه پیدا کند.
بعضی وقتها ما شاهد روی کار آمدن افرادی در انتخابات بودیم که آسیبهای جدی به کشور وارد کردند؛ مثل دوران بنیصدر یا دورانهای دیگر ولی اینها مانع نشد که جلوی انتخابات در کشور گرفته شود.
آزادی در تمام دنیا محدود به قانون است. اگر شما قانون را رعایت کنید یعنی آزادی هست. آزادیای که برخلاف چارچوب قانون باشد، آزادی نیست.
چند تا نکته مقام معظم رهبری گفتند که خیلی مهم است. معیارهای روشنی، رهبری گفتند، یکی این بود که تا موقع انتخابات مسائل انحرافی به وجود نیاید. مسأله دوم اینست که ممکن است یک عدهای بخواهند با فعالیتهای سیاسی یا اقتصادی و یا انحرافی در انتخابات یک اثر غیرواقعی بگذارند. البته ایشان فرمودند ملت ما بصیر است و واقعاً همینطور است ولی رسانهها وظیفه دارند اینها را به مردم بگویند. نکته سومی که فرمودند این بود کسانی که نمیتوانند کشور را اداره بکنند نیایند.
یک جلسه 400 نفره از خواص شکل بگیرد، اینها بنشینند و همه کاندیداها را بررسی کنند و نمره بدهند. من پیشنهادم این است که صد تا از اساتید حوزهی علمیه باشد، صد تا از دانشگاهیان و اساتید درجه اول دانشگاه کشور باشد، صد تا از نمایندگان مجلس و صد تا از کارشناسان برجستهی دولتی باشد که اینها از وجوه مختلف واقعاً بتوانند نظر بدهند و نامزدها را به چالش بکشانند. یعنی کسانی که میخواهند کاندیدا بشوند در مقابل این 400 نفر سوالات تخصصی و فنی آنها را پاسخ دهند. یک چالش واقعی صورت میگیرد، چون ما میخواهیم کشور را 4 سال یا 8 سال بدهیم دست یک تیم و همه پشت اینها راه بیفتیم.
البته این هم میشود که ما همینطوری بدون یک جدیتی در کار اجازه بدهیم یک گروهی بیاید و مشکلاتی برای کشور به وجود بیاورد. من آسیبشناسی سه دولت گذشته را در این میبینم. حالا یک زمانی در آینده انشاءالله احزاب در ایران آنقدر قوی شوند که ما دیگر نیازی به این مدلهای گذر نداریم. ولی این مدلها، مدلهای عقلانی برای گذر از شرایط است که برسیم به یک جناحها و احزاب قوی.
انتخابات بدون مناظره، به نظر من یک انتخابات ناقصی است. دلیلش اینست که تریبونهای یک طرفه، همه حقایق را نمیتوانند روشن کنند. منتها اشکالی که در مناظرات 88 بود، این بود که یک بار بیشتر انجام نشد. در دنیا معمولاً یک روال است و حداقل سه بار این اتفاق میافتد. همیشه مناظره دوره اول احساسی است و زد و خورد در آنست ولی مناظرات دوم و سوم این به سمت عقلانیت میرود و به تعادل میرسد. اگر مناظرات روی قاعده خودش انجام میشد، ممکن بود سه قطبی بشود انتخابات. یک فضای دیگری در کشور به نظر من شکل میگرفت.
من در مناظرهی 88 نشان دادم که از ادب خارج نمیشوم مگر اینکه احساس کنم که یک ضرورتی باشد و یک برنامهریزی خاصی شده باشد. من اصولاً مقابله را راهکار اول نمیدانم. یعنی ترجیح میدهم که تخریب بشوم، اما تخریب را من قاعدهمند نکنم. مشکلی در مناظرات داشتم این بود که من نگران بودم، که اگر جواب بدهم، این یک قاعده و یک هنجار میشود. قرآن مجید می فرماید: شما شایعه نکنید. قرآن مجید میفرماید «اِنالله یُدافع عَنِ الذین آمَنوا»، «خداوند از مومن دفاع میکند.»
رقابت باید باشد و جاذبهی فراوانی هم دارد، اما چه کسی گفته رقابت فقط یعنی چپ و راست؟ چه کسی گفته رقابت در مردمسالاری دینی بین جناحهاست؟ در غرب بین جناحهاست ولی اینجا میتوانند اصولگرایان باشند و رقابت جدی هم صورت بگیرد اما رقابت برای رفع مشکلات جدی مردم، برای مشکل بیکاری، مشکل گرانی.
معتقدم ما از بحثهای جناحی داریم خارج میشویم یعنی 8 سال آینده، سالهای پیروزی ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی است نه سالهای پیروزی یک جناح. چه اول و دوم باشد و چه جریان سوم.
مردم در آینده چیز جدیدی را انتخاب میکنند که با هیچ کدام از این سه دولت شباهت ندارد. یعنی اگر سه تا رئیسجمهور قبلی هم بیایند، شرکت کنند من مطمئنم هیچ کدام رای نمیآورند. دلیلش این است که مردم وارد یک فضای جدیدی شدهاند.
به نظرم یک گفتمان اجتماعی ـ اقتصادی انتخابات را تعیین میکند. که تاکید اصلیاش روی زندگی مردم، اقتصاد و اخلاق باشد.
من معتقدم که ما باید دیپلماسیمان را خیلی جدیتر بکنیم. یک آسیبشناسی 30 سالهی اخیر داشته باشیم و ببینیم اشتباهاتی که در دورهی سه تا دولت بوده کجاها بوده. یک جا ما انفعالی برخورد کردیم و یک جا ما به سمت ماجراجویی رفتیم. اینها خیلی مهم است. مسالهی دوم مهارتها در دیپلماسی فوقالعاده نقشآفرین شده است. و بعضی از وقتها فرصتهای طلایی وجود دارد ولی به دلیل ضعف مهارت دیپلماتهای ما، نمیتوانیم از فرصتها استفاده کنیم.
الان میشود فهمید رفتار دولت اوباما با ما چه خواهد بود. به نظر من از آرایش این سه تا وزیرش ما میتوانیم پیشبینی کنیم آقای اوباما در طی سالهای آینده چه رفتاری هم در منطقه و هم با ایران خواهد داشت.
منبع : خبرگزاری فارس