آرمان- مطهره شفیعی: حزب موتلفه شاید پرسابقهترین حزب
سیاسی فعال در ایران باشد که همیشه سعی دارد از پرستیژ پدرسالارانه خود
کوتاه نیاید، این حزب وظیفه خود را در راستای هدایت اصولگرایان به سمت آنچه
میداند که به اعتقاد خودش بهترین راه برای حفظ آرمانها و ارزشهای
انقلاب و وحدت است. اما این نقش طی سالهای گذشته بهویژه پس از روی کار
آمدن دولت نهم به تدریج کمرنگ شده به نحوی که در انتخابات مجلس نهم و
انتخابات ریاست جمهوری یازدهم که قرار است سال آینده برگزار شود، جایگاهی
برای این حزب متصور نشدند و کار به جایی رسید که این حزب بر طبل معرفی
کاندیدای مستقل در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 کوبید. در این میان نباید
فراموش کرد که حزبی مثل حزب موتلفه، آنچنان بیتجربه نیست که با یک بار
نادیده گرفته شدن از سوی نواصولگرایان جوان میدان را رها کرده و به
گوشهای پناه ببرد پس بزرگان آن گرد هم جمع میشوند تا راهکاری برای یافتن
جایگاه اصلی خود پیدا کنند. برای بررسی وضعیت گذشته و حال حزب موتلفه لازم
است در ابتدا به انتخابات قبلی یعنی انتخابات مجلس نهم اشاره شود.
راهکارهای موتلفه برای جبران ناکامی انتخابات مجلس نهم
پس از شکست حزب موتلفه در انتخابات مجلس نهم، این حزب
واژه شکست را نپذیرفت بلکه عنوان داشت فراکسیون موتلفه در مجلس، فراکسیونی
با اعضای زیاد خواهد بود. واژه شکست از آن رو به موتلفه پس از انتخابات
مجلس نهم، نسبت داده شد که دبیرکل این حزب یعنی محمدنبی حبیبی و قائممقام
او یعنی اسدا... بادامچیان نتوانستند به عنوان ستونهای موتلفه اقبال عمومی
بهدست آورند. پس از این ناکامی بود که بزرگان موتلفه به فکر افتادند تا
راهی برای کاهش فشار افکار عمومی پیدا کنند لذا بحث برگزاری کنگره حزب و
تغییرات در شورای مرکزی را مطرح کردند. در همین راستا بحث تغییر دبیرکل هم
مطرح شد که بعضی اعضا مانند حمیدرضا ترقی آن را نفی نکردند اما همگان شاهد
بودند که کنگره برگزار و کمترین تغییری در شورای مرکزی داده شد و به دنبال
آن بحث ناکامی در انتخابات مجلس کمرنگ شد و تنها سایهای از آن بر سر این
حزب باقی ماند که البته برای این بخش هم چاره داشتند. موتلفه در حالی که
برخی احزاب اصولگرا موضع سکوت در پیش گرفتند به ناگاه عنوان کرد کاندیدایی
از درون خود را برای ریاست جمهوری معرفی میکند تا آن سایه کمرنگ هم محو
شود.
راهکارهای موتلفه برای تعادل سیاسی
پس از پایان انتخابات مجلس، اعضای موتلفه که خود را
پدرخوانده اصولگرایان میدانند به این نتیجه رسیدند که باید وظیفهای
بزرگتر از کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری برای خود تعیین کنند که
همان جمع کردن تمام سیاسیون اصولگرا در زیر یک چتر بود. ظاهرا این مسیر هم
از حبیبا... عسگراولادی آغاز شد که با نامه نوشتن برای برخی تندروهای
سیاسی از آنها بخواهد مشی تندروی را به فراموشی بسپارند و دور از اختلافات
به دور هم جمع شوند چرا که پیر سیاست میدانست وضعیتشان طبیعی نیست و
فشارهای خارجی روزبهروز در حال افزایش است و بهتر میدانست که راه مقابله
با این دشمنیها هم جز وحدت جریانات سیاسی داخل نظام نیست. اگر این
استراتژی بهدرستی تبیین شده باشد باید هوشیاری موتلفه را در این مسیر
ستود چرا که در مقابل هجمههای یاران خود یعنی اصولگرایان سکوت کردند و در
برخی اوقات خود هم با منتقدان همنوا شدند تا این سناریو حالت طبیعی داشته
باشد. این برنامه به نحوی بود که اعضای میانه حزب به انتقاد از عسگراولادی
بپردازند و در این میان، دبیرکل حزب که معمولا آخرین موضع را اعلام میکند
به دفاع از عسگراولادی بپردازد و از آن پس، حمایتها از عسگراولادی آغاز
شود.
اصلاحطلبان و موتلفه
موتلفه در این مسیر توانست به اهداف تعیین شده برای خود
دست یابد چنانکه اصلاحطلبان را جذب کرد که تایید این موفقیت، نامه برخی
اصلاحطلبان به عسگراولادی در تقدیر از مواضع میانهرو او بود. تا به
اینجای کار، موتلفه توانست نزدیکی خوبی از طریق ریشسفید خود یعنی
عسگراولادی با اصلاحطلبان برقرار کند اما اصلاحطلبان هنوز مواضع برخی
اعضای موتلفه در مورد آنها را فراموش نکرده بودند و اگر چراغ سبزی نشان
داده شد، تنها خطاب به عسگراولادی بود.
مرحله نهایی؛ وحدت با رقیب
مرحله جدی ماجرا از اینجا آغاز میشود که موتلفه گام
نهایی خود را بر میدارد. در این مرحله عسگراولادی توانسته اعتماد
اصلاحطلبان را به خود جلب کرده و رقیب یعنی اصلاحطلبان توانستند او را
یکی از اعضای خانواده خود ببینند و حالا نیاز بود تا ردههای میانی موتلفه
به تأسی از ریشسفید حزب ارتباط خود با اصلاحطلبان را تقویت کنند به نحوی
که دیگر خبری از کینهها و انتقادها نباشد. راهکاری که موتلفه برای نیل به
هدفش اندیشید دعوت از اصلاحطلبان برای حضور در جمع آنها بود البته این
مسیر را به صورت علنی اجرا نکردند بلکه برنامه اینچنین بود که تماسهای
محرمانه با اصلاحطلبانی برقرار کنند که به اعتقاد آنها از اصلاحطلبان
معتدل هستند و از آنها دعوت کنند تا در جمعی با اعضای موتلفه همسخن شوند
تا شاید گذشتهها فراموش و راهی به سمت آینده باز شود.
وحدتطلبی موتلفه از گذشته تا امروز
ناگفته نماند که حزب موتلفه در برقراری ارتباط با رقیب
یعنی اصلاحطلبان سابقهای طولانی دارد. هنوز در اذهان باقی است که نشریه و
ارگان رسانهای موتلفه با سران اصلاحات به گفتوگو میپرداخت و راهی را
پیش گرفته بود که این گفتوگوهای رسانهای به دیدار چهره به چهره اعضای
موتلفه با چهرههای اصلاحطلب منجر شود. این دوران به پایان رسید اما هنوز
هم ارگان رسانهای موتلفه یعنی نشریه «شما» و «ذکر» به گفتوگوهای دوستانه
با اصلاحطلبان میپردازند و اکنون دیدارهای محرمانه با اصلاحطلبان است که
پروژه وحدت را تکمیل میکند.