پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : زبیگنیو برژینسکی، یکی از برترین مشاوران سیاست خارجی و امنیت ملی کاخ
سفید در طول تاریخ است. وی مشاور جیمی کارتر و یکی از هسته های اصلی اتاق
فکر او بود.
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب ؛نویسنده دهها کتاب و مقاله و مدرس مرکز بین المللی مطالعات استراتژیک
هنوز در سن 84 سالگی یکی از وزنه های مهم سیاسی در آمریکا به حساب می آید.
انتقادات تند و تیزش از جورج بوش و جنگ با تروریسم او را بسرعت به یکی از
حامیان باراک اوباما تبدیل کرد که در آن زمان سناتور بود، اما سیاست خارجی
او را هم در دوره اول به باد شدیدترین انتقادات گرفت. در این مصاحبه
اختصاصی در مورد مسائل مطرح امنیتی سیاسی دور دوم ریاست جمهوری باراک
اوباما با او گفتگو کرده ایم:
یورونیوز: دکتر برژینسکی با تشکر از فرصتی که برای تحلیل سیاست خارجی
باراک اوباما در دوره دوم ریاست جمهوری و امنیت ملی آمریکا در اختیار ما
گذاشتید.
زیبگنیف برژینسکی:خواهش می کنم. خوشوقتم که با شما هستم.
یورونیوز: اوباما دو نفر از سناتورهای نزدیک به خود را برای
وزارتهای کشور و دفاع در نظر گرفته: جان کری و چاک هیگل. هر دو نفر تجارب
زیادی از جنگ ویتنام در توشه دارند. آیا این تنها یک اتفاق بر اساس شایسته
سالاری است یا اینکه اوباما با این انتصاب ها در حال انتقال پیامی است؟
زبیگنیو برژینسکی: خوب. هر دو. فکر نمی کنم این انتصاب بطور ویژه
انتقال اهمیت درسهای ویتنام باشد از سوی دیگر موردی بوده که در تاریخ
ماجراجویی های آمریکا در مقیاس جهانی یک نقطه عطف بشمار می رود. بنابراین
از این نظر هر دوی این افراد وزنه ای هستند و بقدری درایت دارند که بتوانند
درسهای بیشتری از این ماجرا استخراج کنند.
یورونیوز: آیا در حال حاضر چیزی بعنوان دکترین اوباما مطرح شده است؟
زبیگنیف برژینسکی: ما دکترینی بنام دکترین اوباما داریم اما همانطور که
قبلا تاکید داشته ام این فقط یک دکترین است و ما هنوز استراتژی و راهبردی
تحت عنوان استراتژی اوباما نداریم. به نظرم این دو عضو جدید کابینه می
توانند استراتژی لازم را برای این دکترین فراهم کنند.
یورونیوز: و این استراتژی چه خواهد بود؟
زبیگنیف برژینسکی: به نظرم ابتدا باید در راستای شناسایی اولیه این
استراتژی این حقیقت مورد توجه قرار بگیرد که منازعات سنتی که در طول دویست
سال گذشته در سطح دنیا شاهد آنها بودیم در آینده به آن شکل ادامه پیدا
نخواهند کرد. این بدین مفهوم است که دیگر یک قدرت جهانی نمی تواند بر جهان
هژمونی داشته باشد حتی اگر ابرقدرت باشد. اما در عین حال با منازعات کم و
بیش مشابهی روبرو هستیم که قابلیت ریسک بالایی دارند. بنابراین واکنشمان به
آنها باید از دقت، ظرافت و تنوع لازم برخوردار باشد و در حالت خوشبینانه
با همکاری دولتهای بزرگ دیگر صورت بگیرد. در این راستا باید از انواع
رویارویی هایی که بطور ضمنی در تاریخ معاصر تجربه شده اند، بپرهیزیم.
یورونیوز: سال اول دور دوم ریاست جمهوری در آمریکا معمولا
امیدوارکننده است برای اینکه رییس جمهوری در زمینه سیاست خارجی سرمایه ای
برای خود اندوخته است. چهار سال کامل زمان داشته تا خلاقیت به خرج دهد و
دیگر نگرانی نسبت به روابط خارجی ندارد. اوباما این سرمایه خود را باید
چگونه خرج کند؟ اولویتهای او باید کدامها باشند؟
زبیگنیو برژینسکی: "به نظر من بواسطه منازعات رو به افزایش در منطقه
خاورمیانه، و نه تنها مناقشه سنتی اسرائیل و فلسطینیان، اولویت ها تا حدودی
خودشان را تحمیل کرده اند. مسئله سوریه و همچنین ظرفیت منطقه برای از سر
گرفته شدن شعله های جنگی وسیع تر و همه گیرتر را داریم و از سوی دیگر خطری
که از جانب ایران وجود دارد. اما ورای اینها اگر به نقشه دنیا نگاه کنید و
به مرزهای جنوبی اوراسیا دقت کنید. ابتدا کره شمالی را دارید و از طریق
دریای چین به هند و چین می رسید. افغانستان، پاکستان، ایران، عراق، سوریه و
مسیر کانال سوئز و مصر و سپس مسیر مالی و نیجر… این کشورها در واقع در
کمربندی قرار گرفته اند که هر لحظه احتمال انفجار و بحرانی شدن شرایط در آن
وجود دارد.
یورونیوز: اجازه دهید درباره اروپا حرف بزنیم. ناظرانی وجود
دارند که معتقدند آمریکای تحت اوباما به سمت اروپا چرخیده است. من به این
موضوع نگاه مثبتی دارم ولی اینجا مانند یک طعنه تند و تلخ معنی می دهد. می
دانیم که اروپا خود مشکلات عدیده ای دارد و کارهای اشتباه زیادی انجام داده
ولی از سوی دیگر بر این نکته هم واقف هستیم که اروپا همچنان تبلور مسئولیت
پذیری و رهبری سیاسی است. سئوال من از شما این است: آیا در این روزها نکته
ای وجود دارد که آمریکا آنرا بعنوان درس از اروپا فرا بگیرد؟
زبیگنیو برژینسکی: خوب، به نوعی بله. اگر در آینه به اروپا و مشکلاتش
نگاه کنیم در واقع انعکاس برخی از مشکلات خود را دیده ایم. مشکلات جدی
مالی، منازعات اقتصادی-اجتماعی، برخی از قطب بندی های جدی داخلی، بن بست
های سیاسی و عدم وجود دیدگاهی درباره آینده. بنابراین هر یک می توانیم از
دیگری درس بگیریم من نسبت به هر دو خوشبین هستم و فکر می کنم اروپایی ها و
بویژه اتحادیه اروپا خود را از وضعیت فعلی خارج می کند.
یورونیوز: با توجه به رقابت بین آمریکا و قدرتهای نوظهور
اقتصادی نظیر چین، هند و یا روسیه آیا آمریکا هنوز به اروپا نیازدارد یا
اینکه اصلا نیازش به اروپا بیشتر هم شده است؟
زبیگنیو برژینسکی: شما از چین و هند و روسیه بعنوان قدرتهای نوظهور یاد
کردید ولی اگر بیشتر دقت کنید تنها یکی از آنها در زمره قدرتهای نوظهور
قرار می گیرد. دو کشور دیگر چنین وضعیتی ندارند. یکی با نوستالژی گذشته سر
در گریبان است و در مورد قدرت و شرایط اجتماعی-اقتصادی دیگری غلو شده است.
کشوری که بر مبنای وعده و وعید است و ظرفیت بالایی دارد. تنها یک قدرت
نوظهور وجود دارد و آن چین است و البته ما باید توجه ویژه ای به آن داشته
باشیم، اما اروپا در حال حاضر بعنوان یک تمامیت پراهمیت مطرح است و شریک
سنتی و متحد اصلی ماست و از ظرفیت قابل توجهی برای کمک به بهبود اوضاع
جهان بعنوان نمونه ای از یک فردای بهتر، برخوردار است. گرایش هایی در اروپا
به سمت ویژه شدن و گرایش هایی هم به سمت بازگشت به گذشته وجود دارد که
رهگشای مشکلات اروپا نیستند. اروپا نیازمند رهبری قاطعانه موثرتر با نگاه
به آینده، درست مثل چند دهه گذشته است و این مسئله ای است که امروز فاقد آن
است.
یورونیوز: تنش سیاسی با روسیه بویژه پس از تصویب قانون موسوم
به "ماگنیتسکی"تشدید شده است. قانونگذاران روسیه در عملی تلافی جویانه
فرزندخوانندگی کودکان یتیم روسیه توسط شهروندان آمریکایی را ممنوع کردند و
کارکنان رادیو آزادی هم از مسکو اخراج شدند. برخلاف چنین پیشینه ای، شما
امکان و کیفیت تنظیم مجدد روابط با روسیه را از سوی اوباما چگونه ارزیابی
می کنید؟ آیا همانطور که بسیاری ناظران می پندارند یک شکست کامل بود؟ موضع
شما چیست؟
زبیگنیو برژینسکی: خوب قطعا به نظر من این یک شکست کامل نبود و فکر هم
نمی کنم خیلی خام و ساده لوحانه بود. اول اینکه خیلی محدود بود و در زمره
تنظیم مجدد قرار نمی گیرد. هیچ چیز واقعا جاه طلبانه ای در مورد آن وجود
ندارد. از عصر رایانه ها شروع شد. درست است؟ و خاموش و روش کردن یک رایانه
یعنی چه؟ این کار یک عمل بزرگ که بخواهد حافظه رایانه را تغییر دهد یا آنرا
پاک کند نیست. فقط یک تعدیل دوباره است. یعنی یک تعریف متعادل از اهداف
مورد نظر است و به نظر من این هدف پیگیری می شود اما در شرایط فعلی فقط با
توجه به تنظیمات جدید، و حضور مجدد پوتین این پیگیری مشکل ترشده است. به هر
حال پوتین شماره دو نسبت به پوتین شماره یک تاثیر و قدرت بمراتب محدودتری
داشت. او در تفکر گذشته است. به روسیه بزرگ بعنوان یک قدرت جهانی می
اندیشد. بدنبال تاسیس چیزی شبیه اتحاد جماهیر شوروی با یک نام متفاوت است.
اینها اهداف غیر واقع بینانه ای هستند که در نهایت فکر نمی کنم حتی خیلی از
روسها از آن حمایت کنند.
یورونیوز: آیا فکر می کنید شاهد تنظیم مجدد این تنظیم مجدد در دوره دوم اوباما باشیم؟
زیبگنیف برژینسکی: بله. موافقت ها و مخالفت هایی در این زمینه وجود خواهد داشت.