پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
50 روز بعد از زورگيري ثبت شده توسط يك دوربين امنيتي در كوچه جمال واقع در خيابان خردمند جنوبي، «محمدعلي» 20 ساله و «عليرضا» 22 ساله اعدام شدند. اين دو به همراه دو نفر موتورسوار در شعبه 15 دادگاه انقلاب محاكمه شده بودند. عليرضا معروف به چرخنگ و محمد علي تا ساعت 5 بامداد ديروز نميدانستند كه قرار است حكم مجازاتشان تا ساعتي ديگر به اجرا درآيد. آنها به گفته يكي از مقامات دادسراي امور جنايي تهران حدود ساعت 5 وقتي فهميدند كه قرار است بهدار آويخته شوند فرصت نوشتن چند خطي به عنوان وصيتنامه يافتند. محمد علي فقط 4 خط براي خانوادهاش نوشت و عليرضا يك صفحه و نيم. آنها در حالي تن به طناب سفيد دو جرثقيل سفيد و نارنجي سپردند كه هيچ كدام از نعمت داشتن پدر برخوردار نبودند و ديروز صبح نيز هيچ كس از اعضاي خانواده آنها به بدرقهشان نيامده بود. تا روز نهم دي ماه هيچ كس نميدانست كه متهمان رديف اول و دوم ديروز پذيراي حكمي شدند كه فقط 37 روز بعد از صدور به اجرا درآمده بود.
در وصيتنامهشان چه نوشتند؟
محمدعلي و عليرضا از روز پنجشنبه تا يك ساعت پيش از اجراي حكمشان در اختيار ماموران اداره آگاهي بودند با اين حال به گفته يكي از مسوولان اجراي احكام، تا زمان آورده شدنشان به محل اجراي حكم كه در خيابان بهشهر واقع شده بود دقايقي براي نوشتن وصيتنامه فرصت يافتند. عليرضا در وصيتنامهاش كه آن را خطاب به دايي خود نوشته بود از او براي آنچه وي از آن با عنوان بيآبرويي ياد ميكرد طلب بخشش كرد. او در ادامه وصيتنامهاش نوشته بود: «دايي، خانهمان را بفروش و با آن يك خانه دو طبقه بخر و مادر و خواهرم [...] را به آنجا ببر و با هم زندگي كنيد دايي از تو ميخواهم كه سايه ات بالاي سر خانوادهام باشد و مواظب [...] هم باشي چون او آبروي من است. وقتي [...] بزرگ شد به او بگوييد هر چند برادرش اعدام شد اما او را خيلي دوست داشت. برايم نماز بخوانيد و به فقيران غذا دهيد. محمدعلي هم در چند خطي كه در وصيتنامهاش نوشته بود از اطرافيان طلب بخشش كرد بود. او در وصيت نامهاش خطاب به مادرش نوشته بود: مادر مرا حلال كن و مواظب خودت و خواهرم باش. برايم زياد گريه نكنيد اما هرپنجشنبه به من سر بزنيد. خواهرم را خيلي اذيت كردم از او ميخواهم كه مرا ببخشد. محمد علي همچنين از خانوادهاش خواست كه از شاكيان پروندهاش رضايت بگيرند.
47 دقيقه براي پايان دو جوان
اجراي حكم اعدام در سحرگاه نخستين روز بهمن امسال در خيابان بهشهر 47 دقيقه به طول انجاميد. 47 دقيقهيي كه با وارد شدن متهمان به محل اجراي حكم آغاز و با انتقال اجسادشان توسط خودروي بررسي صحنه جرم به پايان رسيد. عليرضا و محمدعلي تا لحظات آخر خطاب به خبرنگاراني كه به زحمت جايي براي قرار گرفتن مقابل دو جرثقيل حاضر در محل پيدا كرده بودند اظهار بيگناهي ميكردند و هر از چند گاهي يكبار با شنيدن فريادهايي كه از ميان جمعيت نام آنها را صدا ميزدند سرشان را به سمت جمعيت حاضر در محل اعدام برميگرداندند. عقربههاي ساعت براي محمدعلي و عليرضا دو زورگيري كه 50 روز پيش با تهديد قمه از يك شهروند تهراني زورگيري كرده بودند براي هميشه در ساعت 6:31 بامداد يك بهمن ايستاد و پرونده اين زورگيري ظرف 37 روز بسته شد. ساعت 6 دقيقه از شش بامداد گذشته بود كه قاري، آيه قصاص را تلاوت كرد سپس خليلي يكي از مسوولان واحد اجراي احكام دادسراي جنايي كيفرخواست دو متهم را قرائت كرد و در ساعت 6:13 ابتدا محمدعلي و سپس عليرضا از طنابهاي سفيدي كه روي دو جرثقيل بسته شده بود بهدار آويخته شدند. عليرضا و محمدعلي در آخرين لحظات زير لب اشهد خواندند و از ائمه اطهار استمداد طلبيدند.جسد عليرضا و محمد علي 18 دقيقه بعد از اينكه توسط جرثقيل بالا كشيده شد، توسط ماموران اجراي حكم به پايين آورده شد و بعد از تاييد مرگ آنها توسط نماينده حاضر سازمان پزشكي قانوني به سرد خانه منتقل شد.
آن سوي داربست چه ميگذشت؟
اجراي حكم اعدام اين دو محارب كه از روز قبل در صدر اخبار رسانهها قرار گرفته بود، با چند پلاكارد كه در محل اجراي اعدام درست كمي آن طرفتر از كيوسك پليس كلانتري 107 فلسطين نصب شده بود به اهالي محله خردمند جنوبي، ويلا و ... اطلاعرساني شده بود. با اين حال عده بسيار كمي براي ديدن صحنه اعدام اين دو محارب به محل آمده بودند. كمتر از مراسم اعدام كوشا، در محدوده پل مديريت، كمتر از ماجراي اعدام مجرمان باغي در خمينيشهر و كمتر از مراسم اعدامي در نظامآباد كه همگي سال گذشته به اجرا درآمده بود.در ميان مردمي كه از ساعت پنج بامداد براي اعدام محمدعلي و عليرضا آمده بودند تنها سه زن ديده ميشدند كه از اهالي محله پيروزي بودند. يكي از اين دختران در گفتوگو با خبرنگار ما گفت: محمد علي و عليرضا از هممحلهييهاي ما بودند. با اين حال تعداد زيادي از جمعيت حاضر در صحنه از اهالي خيابان شكوفه در منطقه پيروزي بودند كه براي ديدن اجراي حكم اين دو، به محل آمده بودند. رضا، مردي كه به گفته خودش بار دوم است كه به ديدن صحنه اعدام در ملأ عام آمده نيز گفت: من ساكن اين محله هستم و براي همين به ديدن اعدام آمدم. او كه پيش از اين براي اعدام عقرب سياه نيز به محل اجراي حكم رفته بود در ادامه گفت: فكر نميكنم با اجراي حكم اعدام براي اين دو، زورگيريها كمتر شود. من زورگيري بدتر از اين را هم ديدم و فكر ميكنم براي ريشهكن شدن اين جرايم بايد كار بنيادي و اصولي كرد. چند پسر جوان كه از دوستان عليرضا و محمد علي بودند نيز در حالي كه گريه ميكردند با فرياد ميخواستند كه اجساد دوستانشان زودتر به پايين آورده شود. يكي از آنها خطاب به خبرنگاران گفت: شما را به خدا بيخيال ما شويد. مگر از ديدن اين صحنهها لذت ميبريد ؟دقايقي بعد از اينكه اجساد محكومان به پايين آورده شد پيرمردي كه در پارك هنرمندان در حال قدم زدن بود از افرادي كه هنوز به صورت پراكنده در پارك حضور داشتند ماجرا را ميپرسيد. او ميگفت: من هر روز براي ورزش كردن به اين پارك ميآيم اما اصلا خبر نداشتم كه قرار است اينجا كسي اعدام شود. او در پاسخ به اين سوال كه آيا از ماجراي زورگيري اخير در تهران كه فيلم آن منتشر شده است خبر دارد گفت: من اصلا چنين چيزي نشنيدهام.
سرنوشت دو متهم ديگر پرونده
رسيدگي به پرونده زورگيران تهراني با اعدام عليرضا و محمد علي در حالي پايان يافت كه متهم رديف سوم و چهارم اين پرونده كه با هم برادر هستند هر كدام به حبس و شلاق و تبعيد محكوم شدهاند. در جلسه دادگاهي كه روز شنبه نهم ديماه به رياست قاضي صلواتي در شعبه 15 دادگاه عمومي و انقلاب برگزار شد حكم به اعدام متهم رديف اول و دوم و همچنين 10 سال حبس، پنج سال تبعيد و 74 ضربه شلاق براي دو زورگير ديگر صادر شد. اين احكام پنجشنبه گذشته از سوي قضات ديوانعالي كشور تاييد شد و تنها سه روز بعد به اجرا گذاشته شد.
روايتي از اجراي يك حكم
از شامگاه ديروز ضلع شمال غرب پارك هنرمندان داربستكشي شده بود. روي داربستها با پارچهنوشتههايي اعلام شده بود كه اين محوطه، محل اعدام دو سارق زورگير است.
به گزارش مهر، امير 23 ساله كه ساكن خيابان خردمند، محل سرقت متهمان بود، گفت: اجراي حكم اين دو سارق خشن نشان داد قوه قضاييه با مجرمان شوخي ندارد و آنها را به سزاي عمل خود ميرساند. زن ميانسالي كه قرباني زورگيري شده بود هم در ادامه گفت: چند روز قبل در خيابان سپهبد قرني داشتم راه ميرفتم كه دو موتورسوار با تهديد چاقو كيفم را سرقت كردند. اين ماجرا خيلي سريع رخ داد و من تا مدتي در شوك بودم. مرد سالمندي كه در گوشهيي از محوطه ايستاده بود نيز گفت: چرا تا چند سال قبل اينقدر زورگير با سن و سال كم نبود. برخورد قاطع با اين مجرمان لازم است اما كافي نيست. چرا بررسي نميكنند علت اين افزايش سرقتها چه بوده و چرا سن مجرمان كاهش پيدا كرده است؟ البته برخي اهالي به محل اجراي حكم گله داشتند و ميگفتند نبايد پاركي كه محل اجتماع هنرمندان است براي اجراي حكم اعدام انتخاب ميشد.