صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۹۱۹۰۶
تاریخ انتشار: ۴۴ : ۲۰ - ۲۶ دی ۱۳۹۱
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
جمعی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب در نامه‌ای خطاب به حبیب‌الله عسگراولادی، مواضع اخیر وی را دلسوزانه و ناشی از انصاف، میانه‌روی و اعتدال توصیف کردند.

به گزارش انتخاب به نقل از ایسنا، در بخش‌هایی از متن این نامه که از سوی ابراهیم اصغرزاده،  محمدجواد حق‌شناس، اسماعیل دوستی، مسعود سلطانی‌فر، سعید لیلاز و سیدرضا نوروززاده خطاب به حبیب‌الله عسگراولادی به عنوان «برادر گرامی و ارجمند» نوشته شده، بعد از سلام و احترام، با بیان این ادعا که «بدترین اتفاق سال‌های اخیر این بوده که شرایط گفت‌وگو خاصه گفت‌وگوی سیاسی از نیروهای فعال انقلابی گرفته شده است» آمده: احتمالا با ما موافقید که ما غالبا فرصت‌سوزی کرده‌ایم و امکان دیالوگ را از خود و دیگران دریغ کرده‌ایم. ما می‌توانستیم سخت‌ترین مشکلات و بدترین موانع را با هم فکری و تشریک مساعی حل کنیم و از میان برداریم اما شوربختانه گاه به دلیل فقدان تربیت فرهنگی و ناآشنایی با اندیشه تعامل فرهنگی و اجتماعی که ریشه در سرشت استبدادی جامعه دارد و گاه به جهت شیطنت برخی از بدخواهان و کینه‌توزان، از جاده انصاف دور شدیم.

در بخش دیگری از این نامه با اشاره به تاثیرات منفی عدم مدارا و گفت‌وگوی مناسب اجتماعی در یک جامعه ابراز عقیده شده است: مهمترین تاثیر چنین جامعه‌ای فقدان قانون و روح قانونگرایی است. هرکه به هرم قدرت خود را نزدیکتر احساس کرده، نیاز چندانی به رعایت قانون ندیده است. اگر این روند عمومی و سنت رایج جامعه‌ای گردد باید فرهنگ مردم‌سالاری و اخلاق انسانی و تعامل حزبی را که مهمترین سرمایه اجتماعی هر سرزمینی است، به تاراج رفته دانست.

در ادامه با اشاره به اینکه "مشکل دیگر به نیت‌های بدخواهانه و کینه‌توزانه برمی‌گردد"، خطاب به عسگراولادی آمده است: جنابعالی که از السابقون انقلاب و از شاگردان و مریدان حضرت امام خمینی(ره) هستید و با گوشت و پوست خود طعم مبارزه، همراه با شکنجه و زندان رژیم ستمشاهی را چشیده‌اید، اما می‌دانید چه بسیار کسانی با سنت سیاسی امام(ره) در مخالفت که نه، در جنگ بودند. آن‌ها نه به مبارزه اعتقاد داشتند و نه امام را ولی نعمت خود می‌دانستند. آن جریان و خط فکری بعدها حتی در انقلاب دوم، در پس شعار ظاهرفریبی مبارزه با مارکسیسم، با اشغال سفارت آمریکا مخالفت کردند و می‌گفتند در جایی که سفارت شوروی هست، چه نیازی به اشغال سفارت آمریکاست. ساکتین انقلاب و مخالف خط و مشی امام در فضای فراهم آمده از خون و ایثار شهیدان، ناگاه کاسه داغتر از آش شده، بر طبل ظاهرفریبی می‌کوبند هرچند به برکت آگاهی مردم مسلمان و خاطره تاریخی و تدبیر رهبری انقلاب نمی‌توانند به این خواسته شوم خود برسند.

در بخش دیگر، به انگیزه نگارش این نامه اشاره شده است: چیزی که باعث شد این نامه نگارش شود، اظهارنظر منصفانه‌تان در روزهای گذشته بود که البته در هیاهوی اهل غوغا کمتر شنیده شد.این رویکرد خردگرایانه نشان از انصاف، میانه‌روی و اعتدال دارد. این همان گوهر گمشده جامعه امروز ماست.

نویسندگان این نامه با اعتقاد به اینکه «امروز فضا چنان غبارآلود شده که اهل خرد و علاقه‌مندان به انقلاب و تمامیت این کشور، دل‌نگران هستند. آن‌چه در فضای غبارآلود آسیب می‌بیند، اعتدال و خردورزی و انصاف است. ما همگی بر کلیاتی اتفاق داریم که ماهیت اصلی نظام را شکل می‌دهد»، تفکر عسگراولادی را زیبنده قدردانی دانسته‌اند و با اشاره به اینکه «کروبی و موسوی در جناح رقیب قرار داشته‌اند»، خاطرنشان کرده‌اند: برخورد با آن‌ها بنا به ظاهر می‌توانست به تقویت جناح سیاسی‌تان منجر شود، مع ذلک از گفتن حقیقت پروا نکردید و گفتید آن‌چه را که گفتنش این روزها پرهزینه و بی‌پاداش است. چه خوب است که یادآوری نماییم رقابت هم اگر هست باید سالم، حرفه‌ای و البته اخلاقی باشد.

صادرکنندگان این نامه همچنین خطاب به عسگراولادی ابراز عقیده کرده‌اند: قطعا چیزی که می‌گویید مبتنی بر درک و دریافتتان بوده و جای بسی تقدیر و تشکر است که میان رقابت سیاسی و گفتن حقیقت مرزی قائل نشده‌اید و برای خوش‌آیند تندروها از جاده انصاف دور نیفتاده‌اید. تداوم این اظهارات دلسوزانه در فضای کنونی نه تنها موجب دلگرمی یاران امام و همرزمان سابق شما شده بلکه سرمشقی است برای نیروهای جوان که بدانند هنر سیاست‌ورزی قدم نهادن بر جاده اصول و چارچوب‌های اخلاقی و قانونی است. اصولگرایی واقعی با رویکرد اصلاح‌طلبانه از چنین فرهنگ و الگویی تبعیت می‌کند.

در ادامه نامه آمده است: جناب عسگراولادی! ما باید تکلیف خود را با گذشته و حال و در یک کلمه، حقیقت روشن کنیم. ما هم باید پاسخگوی تندروی‌ها و ندانم‌کاری‌ها باشیم. جناب آقای عسگراولادی! ما نیز شما را و تمام خردگرایان و سیاستمداران معتدل را سرمایه کشور می‌دانیم؛ سرمایه‌ای که باید در شرایط خطیر به کار آینده مملکت آید.

در پایان این نامه آمده است: جا دارد تاکید نماییم که تفکر اصیل اصلاح‌طلبی و جریان اصلاح‌طلب پاسخ به یک نیاز تاریخی و خواست عمومی و حیاتی برای کشور و جمهوری اسلامی به شمار می‌آید. همان‌گونه که تفکر محافظه کاری و جریان اصولگرایی نشانه ضرورت و یک خواست ملی زمانه ماست. این دو نمادی از تعادل و خردورزی سیاسی در این مرز و بوم بوده که حذف هر کدام به منزله منکوب کردن فرآیند توسعه و پیشرفت و رقابت سیاسی در ایران است.