صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۹۰۲۹۷
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۰۷ - ۱۵ دی ۱۳۹۱
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حیدر رحیم‌پور ازغدی در سایت الف نوشت:

آقاي حسيني، وزیر محترم اقتصاد! چرا ميليون‌ها دلار ارز ارزان، براي واردات خودروی خارجي لوكس، تخصيص داديد؟! آيا اين ننگ نيست كه ارز نرخ دولتي را به خودرو ميليارد توماني پورشه اختصاص دهید تا زير پاي نوكيسه‌گانی كه بيشترشان يك‌شبه با در شيشه كردن خون مردم فقير به جايي رسيده‌اند، قرار گیرد، در حالي كه چون از كمبود دارو و تامین ارز مرجع برای واردات دارو مي‌پرسند، مي‌فرماييد ارز كافي نداريم!

آقاي وزير! در حالي كه مي‌فرماييد ارز براي خريد گندم به سختي تامين مي‌شود، چرا در شش ماه اول سال، هزینه هنگفت و سرسام‌آوری براي واردات خودروهاي لوكس و کالاهای فانتزی ثبت سفارش داديد؟! شگفت اين كه يك سوم از اين‌ها را فقط يك نفر وارد كرده است!

اين‌ها بخشي از نظرات و فریادهای نماينده مجلسي از تبار مدرس، دكتر احمد توكلي بود و پاسخ اين بود كه آقاي وزير اقتصاد، تجربه دارد؛ آن‌چه كه انجام مي‌دهد، بي بازخواست مي‌باشد. گزارش اين واقعه را كه بارها نوشته‌ام و دادرسي نيافته‌ام، بخوانيد تا بر تسلط آقاي وزير بر اوضاع كشور آگاهي بيشتري داشته باشيد.

چهار سال پيش گروهي از مهندسان رشته آبياري صنعتي كشاورزي آگاه مي‌گردند كه بيشترين یارانه‌هاي آبياري صنعتي خرج خريد ورقه‌هاي ژئوممبران (كف‌پوش مخازن آبی) مي‌شود و ايران چنين مصنوع ساده‌اي را از کشور دبي! وارد مي‌كند. به منظور بهبود اوضاع، کارآفرینی و خودکفایی کشور به آقاي رييس جمهور گزارش مي‌دهند و ايشان بلافاصله مبلغ هشت ميليارد و پانصد ميليون تومان كه در آن روز بيشتر از همه مخارج تاسيس كارخانه و سرمايه در گردش بود به بانك ملي حواله مي‌دهد. آقاي حسيني فرمودند من فردا به مشهد مي‌روم ايشان هم بيايند تا همه مشكلات در يك مجلس حل و فصل شود و مرا به مشهد برگرداند.

ليكن ملاقاتي حاصل نشد و چون عدم پاسخ‌گویی و خودسري ايشان را به دفتر رياست جمهوري گزارش كردم، جوابي نيامد. پس از تماس‌ها و پیگیری‌هاي بسيار جوان متديني گوشي را گرفت و گفت فلاني، آقاي مشايي همه فاكس‌ها و نامه‌هاي شما را به بايگاني مي‌فرستد و هيچ كدام به رييس جمهور نمي‌رسد. من به ناچار از طریق دکتر سعيد جليلي، دبیر شورای عالی امنیت با آقاي رييس جمهور تماس گرفتم. پيام آمد به بانك مراجعه شود. چون به نزد رييس بانك رفتند، گفت ما به مكانی که شما در نظر گرفته‌اید، گر چه با كليه مجوزهای اداري، وام نمي‌دهيم، برويد در شهرك صنعتي، سوله‌اي بخريد تا وام پرداخت شود.

گروه مهندسان دست به دهان، با هزار مصيبت، سوله را خريدند ولي بانك فرمود بودجه تمام شده و كشور بودجه‌اي ندارد.

آقاي دكتر توكلي، شما كه از فرزندان مجلس مدرس مي‌باشيد اين را به عرض مردم كشور برسانيد. آقاي دكتر، در اين لحظه كه مهندسان وامانده بودند، واردكنندگان ورقه‌های ژئوممبران با مهندسان ملاقاتي مي‌كنند و مي‌فرمايند بيش از اين، خود را آزار ندهيد زيرا ما در ميان مقامات، دوستاني و در بانك‌ها، عواملی داريم كه به شما اجازه رقابت با ما را نمي‌دهند و حرفشان درست بود. زيرا آقاي وزيري كه 8.5 ميليارد تومان وجه پرداخت تاسيس كارخانه‌اي را كه براي صدها نفر مهندس و نیروی جوان، کار ايجاد مي‌كرد و بزرگترين ياور آبياري صنعتي كشور بود نداشت؛ در اين مدت بيش از پانصد ميليارد تومان از اين ورقه را از خارج وارد كرده‌اند.

درد بزرگي براي ایشان به بار آمده و تنها تقاضايشان از شما دادرسي اين است كه دولت سوله‌اي كه خريدش را بر آنان تحميل كرد خريداري و جواب طلبكارانشان را بدهد و يا اینکه به دلیل بدهي‌ها و به جرم گام نهادن در مسیر تولید ملی! به زندان بروند؛ و لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم.