مردمسالاری: انگار
قرار نيست دولت احمدينژاد حتي در ماههاي پاياني خود از حاشيهها دور
باشد. اظهارات محمود احمدينژاد درباره برخي نهادها و مسايل اقتصادي
پيرامون آن بار ديگر نشان داد که دولت اصولگرا و شخص رييس همچنان مواضعي نه
چندان دوستانه در خصوص سپاه دارد تا اين سئوال اذهان اهالي سياست را به
خود مشغول کند که چرا بين دولت و آنها فاصلهاي افتاده است.
سردار کوثري عضو کميسيون امنيت ملي مجلس با مطرح کردن اين اظهارات به استقبال پرسشهاي«مردمسالاري» رفت.
بين دولت و نهادي همچون سپاه چه نسبتي وجود دارد؟
نکته مشخص اين است که سپاه پاسداران در اين
سالها از هيچ کمکي نسبت به دولت دريغ نکرده است و در موقع حساس تشکيل دولت
افراد کارآمد و تاثيرگذاري را به احمدينژاد معرفي کرد که به گواه همه از
نيروها و مديران کارآمد و موفق دولت بودند. با اين وجود هيچ وقت ندانستيم
که چرا و با چه استدلالي نيروهاي معرفي شده توسط سپاه را کنار گذاشتند تا
هم دولت از توانمنديشان محروم شود و هم اين شائبه منطبق با واقعيت به وجود
آيد که آقاي رييس جمهوري کمترين تمايلي براي تعامل با سپاه و نيروهاي اين
نهاد را ندارد.
پس شما قاعدتا به کنار گذاشته شدن آقاي تقيپور از وزارت ارتباطات هم اعتراض داريد؟
دولت و رييس اين حق قانوني را دارند که
دولتمردان را جا به جا کنند، حرف من اين است که آقاي احمدينژاد به طور
واضح با سپاهيها مشکل دارد و به هيچ وجه نميخواهد که با آنها همکاري
کند. آقاي تقيپور يکي از وزراي موفق دولت بود که بدون هيچ دليل منطقي از
دولت خارج شد تا يکي از نزديکان رييسجمهور و دوستان رييسجمهور به اين سمت
معرفي شود.
قبول داريد که متهم کردن رييس دولت به
لج بازي و اين نوع تحرکات عجيب است؟
بله، اما شما هم قبول کنيد که رفتارهاي
احمدينژاد و تصميمهايي که ايشان ميگيرد، تحت هيچ شرايطي متناسب با
جايگاه يک رييس دولت نيست. واقعا متاسفم که آقاي احمدينژاد با بيتوجهي به
جايگاه رياست جمهوري، حرکاتي را از خود به نمايش ميگذارد که تاسف همه را
موجب ميشود. آن هم در قبال يک نهادي که بيشترين حمايتهاي ممکن را از او
انجام داده بود.
ريشه اين تحرکات را در چه چيزي ميبينيد، چه دليلي ميتوان براي انگيزه احمدينژاد براي رويارويي با سپاه آورد؟
بايد از خودشان اين سئوال را بپرسيد. تاکيد
ميکنم که سپاه تا آنجايي که بنده مطلع هستم، دست احمدينژاد را خيلي جاها
گرفته است. اما ايشان جواب خوبي را با بدي دادند و هميشه طوري برخورد
کردند که براي هيچ کس قابل قبول نبود. به هر حال لجاجت دولتي که عنوان
اصولگرايي را يدک ميکشد با سپاه پاسداران انقلاب اسلامي امري بود که پيش
بينياش دشوار به نظر ميرسيد که البته با همت آنچناني احمدينژاد به عنوان
يک موقعيت، مورد بحث و تبادل نظر قرار ميگيرد.
سپاه چه زماني به اين واقعيت پي برد که دولت در مسير مخالفش در حال حرکت است؟
سپاه از همان هفتههاي اول چهار ساله دوم
دولت نسبت به اين مساله که ديگر با احمدينژاد و دولتش هم راي نيست، آگاهي
پيدا کرد. اتفاقهاي افتاده در تصميم گيريهاي اوليه دولت دهم به گونهاي
بود که تشخيص تغيير رويه دولتيها نه تنها اصلا دشوار نبود، بلکه کاملا
محسوس و ملموس بود. دولت از سالهاي 84 تا 88 دولتي بود بر اساس آرمانهاي
اصولگرايي، اما به يکباره همه چيز تفاوت کرد و ايني شد که همه از سال 88
تاکنون آن را مشاهده کردهاند و البته تاسف خوردهاند.
اختلاف دولت و سپاه چه تبعات مشخصي ميتواند داشته باشد، چه کسي يا چه دستگاهي آسيب جدي تري ميبيند؟
قبل از هر کسي اين شخص محمود احمدينژاد است که
وجههاش آسيب ميبيند. البته نسبت به هزينههايي هم که به کشور تحميل
ميشود، نميتوان بيتفاوت شد.
سپاه از نهادهاي مهم و تاثيرگذار نظام است و بر
دولتها واجب است که آن را جدي بگيرند و اراده کنند که با سپاهيها تعامل
داشته باشند. بر همين اساس تاکيد ميکنم که اين شرايط که محصول اظهارات
آنچناني و رفتارها و تصميم گيريهاي غلط دولتيها شرايطي نيست که
مشکلآفرين نباشد.
انگيزه احمدينژاد براي وارد شدن به مباحث و فعاليتهاي اقتصادي سپاه چه چيزي است؟
من نميدانم چرا احمدينژاد با طرح مطالبي بنا
دارد شبهاتي را در خصوص سپاه ايجاد کند. زمينهاي متعلق به سپاه دقيقا براي
نيازهاي سپاه تعريف شده است و بايد احمدينژاد جواب بدهد که بر اساس چه
هدفي چنين اظهارات زير سئوالي را مطرح ميکنند. بهتر است که ايشان با توجه
نشان دادن به وضعيت اقتصاد و مخصوصا صنعت و کشاورزي شرايطي را به وجود
بياورند تا مردم محدوديتهاي کمتري را تجربه کنند.
سئوال من اين است که واقعا حل مشکلات لايههاي
مختلف مردم بايد در اولويت دولت و مسئولان باشد يا اينکه مسايلي از قبيل
زمينهاي تحت اختيار سپاه. همچنين او بايد بداند که سپاه به عنوان نهادي که
زير نظر ستاد کل نيروهاي مسلح است، برنامههاي خود را با مقام معظم رهبري
تنظيم ميکند و دليلي ندارد که خود را ملزم به پاسخگويي در قبال رييس دولت
ببيند. البته بايد گفت که احمدينژاد بعضي وقتها غيرقابل پيشبيني ميشود.
« احمدينژاد بعضي وقتها غيرقابل پيشبيني ميشود» چرا؟
ببينيد! دولت دهميها از همان روزهاي اول به
اين فکر افتادند که دولت يازدهم را هم تحت اختيار خود بگيرند و به همين
دليل معلوم رفتارهايشان به کلي تغيير کرد و دائم دنبال انجام دادن کارهايي
هستند تا به زعم خود بتوانند راي لايههاي مختلف را به سمت خود هدايت کنند.
يعني دولتمردان فعلي بعد از پايان هشت سال قانوني به فکر ماندگاري در موقعيت فعلي هستند؟
بله، رفتارهايشان چيزي غير از اين را نشان نميدهد.
موفق ميشوند؟
نه.
قاطعيت اين«نه» از کجا ميآيد؟
مردم هوشيار هستند و چنين اجازهاي را به احمدينژاد و اطرافيانش نخواهند داد.