پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در اولین شنبه شب دیماه سال جاری بنابر خبر رسانی های مکرر قبلی مصاحبه
جامعی مابین آقای احمدی نژاد و آقای حیدری در خصوص بررسی کارنامه دوساله
طرح هدفمندی یارانه ها برگزار شد که بصورت زنده از شبکه سراسری یک و رادیو
ایران پخش گردید.
با توجه به سوابق مصاحبه های قبلی مقام عالی ریاست جمهوری محتوای مصاحبه از قبل قابل پیش بینی بود .
این بار هم متاسفانه شاهد فرافکنی و تناقضات متعدد در ادعاهای شخص اول دولت
بودیم که سعی می کنیم مختصری از آنرا در سطح حوصله خوانندگان گرامی ایراد
کنیم.
1- بی گمان بزرگترین ادعای مصاحبه فوق این بود که اوضاع اقتصادی دهک های گوناگون جمعیت کشور در این دو سال بسیار خوب شده است !!!!!!!
به خوبی بیاد دارم در اوراق آغازین کتاب آمار و کاربرد آن در مدیریت نوشته
جناب دکتر عادل آذر و دکتر منصور مومنی عبارت زیبا و عمیقی جهت ارزش و
اعتبار صداقت دانش آمار آمده بود بدین مضمون: علم آمار دروغ نمی گوید بلکه
این آمارگویان هستند که از آن دروغ می سازند.
امروز کم تخصص ترین و عامی ترین افراد کشور هم به شکست و عدم توفیق طرح
هدفمندی اذعان دارند چرا که پیامدهای منفی ناشی از عدم مدیریت و رها کردن
کنترل عوارض اجرای این طرح منجر به از بین رفتن کارکرد این طرح عظیم ملی
شد.
هدف غایی از اجرای طرح عظیم هدفمندی ایجاد عدالت اقتصادی و افزایش سطح
رضایتمندی خانوارها در سایه استفاده بهینه از منابع محدود کشور بود.
با تورم اعلامی دولت که 26% می باشد حال آنکه خود مردم هم به خوبی درک کرده
اند که تورم واقعی بالاتر از 50% می باشد چگونه می توان مدعی موفقیت این
طرح بود؟؟؟؟
دوستانی که کمی سررشته از اقتصاد خرد و کلان داشته باشند مستحضر هستند در
مبحث تورم ما با انقال ثروت از طبقه های فقیر به غنی مواجه هستیم یعنی در
زمان تورم ( حال هر چقدر تورم بالاتر باشد این اثرگذاری بیشتر و عمیق تر
خواهد بود) عملا" فقرا فقیرتر و اغنیا غنی تر می شوند:
بعنوان مثال: صاحبان املاک استیجاری که دارای چندین باب مغازه و واحد
مسکونی تحت اجاره هستند در چنین شرایطی علی الخصوص با عدم وجود سازوکار
نظارتی مناسب خود راسا" اقدام به افزایش اجاره بها خود نموده حال اگر
مستاجر صاحب کار و فن و فروشنده باشد با افزایش بها کالا و خدمات خود و اخذ
بها بیشتر از مصرف کننده نهایی و یا در بدترین شرایط در صورتی که مستاجر
حقوق بگیر این چرخه اقتصادی باشد می بایست بعنوان پائین ترین قشر و عضو
زنجیره اقتصاد این افزایش بها را جبران کند.
این اوضاع در خصوص دیگر فعالان اقتصادی و صاحبان ثروت با شرایط حادتر قابل تجربه است.
2-در خصوص کارکرد تحریم ها بی گمان همگان به خوبی بیاد دارند که رئیس جمهور
مکرر در سفرها و دیدارهای استانی و مردمی خود نسبت به بی اثر بودن تحریم
ها و مشتی کاغذ پاره خواندن این تحریم ها ادعا نموده که از قبل آن امروز
ما شاهد جری تر شدن دشمن و تعمیق عداوت دول غربی هم پیمان با آمریکا و
صهیونیست ها شده ایم.
حال در مصاحبه اخیر شاهد چرخش 180 درجه ای ریاست جمهوری از آرائ قبلی خود
هستیم که : این تحریم ها کشور و نظام را با چالش های سنگین مواجه نموده است
!!!!!!
جای سئوال است که بالاخره آیا این تحریم ها کاغذ پاره هستند یا نه واقعآ بر حیات و ممات اقتصاد ملت ایران موثر واقع شده اند.
3-در خصوص مظلومیت دولت حاضر در قبال منتقدان :
شب گذشته نمایشی توام با تحریک حس رقت انگیز نسبت به کارکرد و زحمات دولت
را شاهد بودیم علی الخصوص آنجا که رئیس جمهور در واکنش به منتقدان و
مخالفان مکث معنادار ( البته از قبل طراحی شده) را اجرا کرد .
اما نکته ای که نباید از آن غفلت کرد اینکه بارها رئیس جمهور در جریان
مصاحبه به مظلومیت و گذشت دولت خود ادعا نموده این در حالی است که بی گمان
بالاترین حمایتهای مقامات و رسانه های نظام از این دولت تاکنون بعمل آمده .
به خوبی بیاد دارم که چندی پیش رئیس جمهور در پاسخ به انتقاد های مکرر سایر
جریانات سیاسی از حمایت های جانبدارانه و سراسری صدا و سیما فرمودند:
دولتی که این حجم کار و زحمات را دارد باید چندین شبکه سراسری صدا و سیما
را 24 ساعته در اختیار داشته باشد تا بتواند واقعا" اطلاع رسانی درستی بعمل
آورد.
چه کسی است که در این چند سال شاهد و ناظر حمایت های مکرر و همجانبانه
سازمان صداوسیما از دولت نبوده باشد آنجا که کوچکترین رفتار دولتمردان با
لطایف الحیل و شعبده بازی های رسانه ای تلمیح شده و مکرر از شبکه های
گوناگون به خورد ملت و عوام داده می شود!!!!!
این در حالی است که روسای سایر قوا حتی از پوشش خبری نشست های خبری و جلسات
پرسش و پاسخ خبری محروم شده و اعتراضات ایشان هم راه به جای نبرده و من
البعد هم نخواهد برد.
مصداق آن همینک در قبال ممنوع التصویر شدن نمایندگان منتقد عملکرد دولت در رسانه ملی جاری و ساری می باشد.
از سوی دیگر سایر رسانه ای و تریبون های مقدس نظام جمهوری اسلامی ایران
که شبانه روز در مدح و ثنای دولت حاضر ذره ای قصور و اهمال ندارند طوری که
شخص اول دولت را معجزه هزاره سوم جامعه بشری نامیده و مخالفان دولت و
رقبای ایشان را مذمت نموده و بعضا" ایشان را مهدور الدم نامیده اند.
حال جای سئوال است کدام سامانه اطلاع رسانی و مطبوعه ای در کشور یارای
مقابله با وسعت پوشش و نفوذ رسانه ملی و تریبونهای مشابه نماز جمعه را دارد
که منتقد دولت مجاز و مختار به استفاده و بهره مندی از آن برای بیان ارائ
خود باشد.
اصلا" آیا منتقد و مخالف نظری قادر به بیان کلام خود می باشد ؟؟؟؟
آیا ترس از استمرار حوادث !!!!!! کهریزک و فشار روحی مشابه مرحوم ستار
بهشتی و یا در کمترین حالت ترس از برکناری حتی حین ماموریت خارج از کشور
امکان و جرات ابراز عقیده را می دهد.
4-در مورد این که سایر نهادها ( منظور مجلس شورای اسلامی و سپاه پاسداران)
در امور اجرایی و مدیریت دولت در اقتصاد و مشخصا" طرح هدفمندی دخالت دارند
باید خاطر نشان ساخت اولا" مجلس شورای اسلامی مکرر خواستار اجرای طرح در
غالب برنامه ای بلند مدت یا حداقل میان مدت بود که اصرار دولت و اجرایی
خودسرانه دولت نهایت مجلس را در مقابل عمل انجام شده قرار داد و دولت عملا
بخش عمده طرح مذکور را ظرف دو سال به اجرا درآورد لیکن اینک که پیامدهای
منفی اجرای ناشیانه طرح گریبانگیر مجری شده سعی در احاله عوارض به سایرین
دارد .
به فرض دخالت مجلس باز جای سئوال است که ایا مجلس بجز تدوین قوانین نقش نظارتی و کنترلی دارد یا خیر ؟؟؟
اگر ما مجلس را مهندس ناظر این بنا بدانیم ایا این مهندس ناضر حق دارد
تخلفات و کزی های اجرای طرح را به دولت مجری یادآوری کند یا نه می باست صبر
کند تا این دیوار تا ثریا کج برود؟؟؟؟
دولتی که حسابش پاک باشد از محاسبه چه باک دارد.
چرا دولت معتقد است که صرفا هموست که از مشاوران خبره و کارآمد بهره مند
است و مجلس با حجم عظیمی از کمیسیونهای تخصصی و نهاد های علمی محروم از این
خرد جمعی است؟؟؟؟؟
5-در خصوص بحث اجرای فاز دوم طرح هدفمندی باید یادآوری کرد ای کاش دولت به
جای اصرار بر اجرای فاز دوم نواقص و ایرادات و پیامدهای اولیه این طرح را
در همان فاز اول جبران می کرد آنگاه به بخش دوم می پرداخت.
وقتی ماحصل طرح اول تورم کمر شکن کنونی و ایجاد رکود تورمی برای صنایع شده
چگونه این کمر شکسته و این اقتصاد زوار دررفته قادر خواهد بود ضربات فاز
دوم را تحمل کند؟؟؟؟
اوضاع خانوار ایرانی همینک به مثابه فرد تشنه کام و محتاج آبی است که در
وهله اول طرح هدفمندی با یک لیوان اب دریا در صدد رفع تشنگی اش می باشیم
شاید در جرعه اول و آغازین خانوار حس رفع عطش و برآورد نیاز کند ولی با
گذشت لحظاتی اثر این تشنگی مظاعف تر شده و آن آب داده شده بی تاثیر که نه
بلکه بد اثر و شدت دهنده تشنگی شده حال ما می خواهیم در فاز دوم این تشنگی
تشدید شده را با حجم بیشتری از آب دریا و نمک مضاعف تری رفع کنیم!!!!
مطمئن باشید که اگر کل دریا را هم در گلوی این تشنه بیچاره بریزید ذره ای رفع عطش نمی شود.
مصداق این ادعا این است که اگر شما دوست گرامی به خاطر داشته باشید در
روزهای آغازین طرح هدفمندی صدا و سیما در مصاحبه های بچه گانه حاکی از دانش
کم و جهت گیری سیاسی اقدام به ارائه گزارشات تصویری از سطح بازارهای
شهرستانها می کرد که بله اهالی از محل یارانه های نقدی خودشان پس از رفع
تمام هزینه ها در صدد تهیه و خرید اقلام لوکس خانوار می باشند .!!!
اما همینک همین خانوارها می بایست ارقام بیشتری را صرف تردد به مرکز شهرستان و بخش جهت تهیه ارزاق - سوخت و یا دارو و ... کنند .
طوری که بعد ها هم رئیس جمهور مکرر از مردم می خواست فعلا" از خرید مایحتاج
غیر ظروری خودداری کنند و این پول ها را پس انداز کنند!!!!
یعنی پس از اندک مدتی کم کم خود آقایان هم متوجه شدن حلاوت آغازین طرح بدل به تلخ کامی عمیق تورم کنترل نشده گردید.
اینها بخشی از گام های رو به عقب دولت در اجرای ناشیانه طرح بود اما گام رو
به پیش دولت و ملت این بود که بالاخره دولت به تجربه فهمید که اقتصاد و
مدیریت یک علم می باشد که سهل الممتنع می باشد شاید ظاهری آراسته و اسان
داشته باشد لیکن در دل خود بسیار پیچیده و غامض می باشد.
شاید اگر امروز رئیس محترم جمهور نامه آن 57 اقتصاد دان که از جریانات
گوناگون و نحله های متفائت سیاسی بوند را مجددا" مورد مداقه و قرائت قرار
دهد بهتر به هشدارها و انذار آن دلسوزان پی خواهد برد و بی محابا مدعی
نخواهد شد که بین حجم پول در گردش و افزایش تورم هیچ ارتباطی نیست!!!!!
به امید ایرانی اباد و ایرانیی شاد.
برادر کوچک این ملت -موسوی