صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۸۸۶۵۴
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۰۸ - ۰۳ دی ۱۳۹۱
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حسين بردبار در روزنامه خراسان نوشت:

يکي از شب هاي طولاني زمستان است که از تقاطع خيابان منوچهري تهران با خيابان فردوسي ، مکاني که به پاتوق دلالان ارز شهرت دارد؛ مي گذريم . تجمعي حدود صد نفر يا بيشتر جلوي پاساژ افشار توجه را جلب مي کند؛ جايي که چندي پيش امثال جمشيد بسم ا... و خيلي از دلالان ديگر ارز، در طول روز با قيمت ها بازي و قيمت سازي مي کردند. عجله مانع آن مي شود تا از کار اين تجمع کنندگان سردر بياوريم هرچند مي شد حدس زد که اين تجمع مربوط به دلالان ارز است، اما چند شب بعد که دوباره همان تجمع را مي بينيم ، نمي توان درنگ کرد ؛ به ميان آن ها مي رويم ؛ حدس مان درست است ؛ گروهي از دلالان ارز ايستاده اند و با زبان ايما و اشاره چيزهايي را بيان مي کنند.

50 هزار دلار با بيعانه
کمي جلوتر يکي از اين دلالان درحالي که دست خود را بلند کرده است،فرياد مي کشد : " 50 هزار دلار با بيعانه ، براي فردا ساعت يک " گويا يکي ازاين دلالان دنبال دلال يا فروشنده اي مي گردد که 50 هزار دلار از او بگيرد. اما چون شب است و صرافي ها همه بسته اند و امکان جابجايي ارز وجود ندارد، حاضر است مقداري بيعانه بدهد. حتي زمان معامله را نيز فردا ساعت يک بعد از ظهر تعيين مي کند.چند نفر هم دور او جمع شده اند.

مثل اين که تازه واردي!
از يکي ازدلالان مي پرسيم که دلار را چقدر مي فروشد ، مي‌گويد "130 تومان" منظورش سه هزار و 130 تومان است اما چون قيمت ارز را بالاي سه هزار تومان فرض کرده است، مابقي آن را نمي گويد ، کمي آن طرف تر ، يکي پشت گوشي همراه خود به فرد ديگري که با او تماس گرفته است مي گويد "قيمت الان 135 تومان است" (يعني سه هزار و 135 تومان) متوجه مي شوم که در همان لحظه اين دلال ۵ تومان به قيمت هردلار مي افزايد. اما اين که در اين هنگام از شب چه مبناي علمي يا اقتصادي پشت اين کار وجود دارد ، معلوم نيست. به يکي ديگر از اين دلالان مي گويم ، قيمت واقعي زير سه هزار تومان است در طول روز هم همين قيمت بود ، نگاهي مي کند و مي گويد مثل اين که شما تازه واردي ، قيمت ها لحظه اي است.

صبح روز بعد
صبح هنگام براي بررسي بيشتر اين بازار به چند صرافي در نزديکي همان مکان سري مي زنيم. اما برخي از آنها کاغذي جلوي مغازه نصب کرده اند که روي آن نوشته شده است: "خريد و فروش ارز نداريم" از خود مي پرسم نکند برخي از اين صرافي ها با دلالاني که شب در اين مکان تجمع مي کنند، در ارتباط هستند و ارز خود را که حاضر نيستند در طول روز بفروشند از طريق آنان آب مي‌کنند؟ البته اين تنها يک پرسش است و بررسي دقيق آن، برعهده نهادهاي نظارتي است که با اين صرافي ها در ارتباط هستند.

5 هزار دلار با يک کارت ملي
صرافي ديگري در خيابان جمهوري اسلامي حاضر نيست 10 هزار دلار را يک جا بفروشد ، فروشنده به ازاي هر 5 هزار دلار، يک کارت ملي مي خواهد . مي گويد : " دنبال دردسر نمي گردم نمي توانم يک جا به يک نفر 10 هزار دلار بدهم ، اما مي تواني ۲ کارت ملي بياوري يا اين که 5 هزار دلار ديگر را فردا بگيري" گويا محدوديت هايي از طرف نهادهاي نظارتي اعمال شده است . اما صرافي مجاور وي حاضر است 10 هزار دلار را به قيمت سه هزار و 150 تومان يک جا بفروشد. از خود مي پرسم اگر محدوديت است چرا براي همه صرافي ها نيست و يکي حاضر است به قيمت بالاتر اين محدوديت را ناديده بگيرد و اگر محدوديتي وجود ندارد چرا آن فروشنده صرافي اين قدر بازارگرمي مي کند؟ کمي از صرافي دور مي شوم که يک دلال ارز به سرعت خود را به من مي رساند و مي گويد که حاضر است به قيمت 3 هزار و 140 تومان، چند هزار دلار ارز بفروشد. نمي دانم چگونه فهميده دنبال ارز مي گردم. شايد فروشنده يکي از همين صرافي ها به او گفته است.

بازار کساد دلالان در روز
شب هنگام جلوي پاساژ افشار در تقاطع خيابان منوچهري و فردوسي تهران، ازدحام و تجمع دلالان ارز توجه هر رهگذري را به خود جلب مي کند. اما در طول روز در اين مکان پرنده پر نمي زند، دليل آن هم مشخص است ؛ ابتداي خيابان منوچهري يک خودروي سبز نيروي انتظامي پارک کرده است که مسئوليت برخورد با دلالان ارز را دارد اما شب اين خودرو پارک نيست. البته دلالان در طول روز بيکار نيستند و کمي بالاتر جلوي کوچه تجمع کوچکي کرده اند. اين موضوع را به يکي از ماموران نيروي انتظامي اطلاع مي دهيم و لحظاتي بعد با حضور يکي از ماموران، تجمع دلالان برچيده مي شود و به سرعت متفرق مي شوند.