بخشی از برنامه «هفت» جمعه اول دی ماه به بررسی وضعیت اکران فیلمهای پاییز در سال 1391 اختصاص داشت.
در این بخش برنامه مسعود فراستی منتقد ثابت و امیر قادری
منتقد مهمان به بررسی وصعیت اکران سینمای ایران در فصل پاییز پرداختند.
در
ابتدای این برنامه محمود گبرلو مجری با اشاره فیملسازانی که در پاییز،
فیلم روی پرده داشتند و به برنامه «هفت» آمدند، عنوان کرد: «خیلی از
فیلمسازان به برنامه آمدند و از نزدیک پای صحبت منتقدان نشستند. من برای
برنامه «هفت» و همینطور آقای کاهانی متاسفم که در این برنامه حضور پیدا
نکردند تا فیلمشان مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.»
وی
ادامه داد: «آقای کاهانی همانطور که فیلم میسازند باید بعد از آن هم پای
نقد منتفدان بنشینند و این قدرت را داشته باشند تا از فیلم خود دفاع کنند.»
در
ادامه این بحث امیر قادری منتقد با اشاره به حضور تماشاگران و تاثیر آن بر
سینمای ایران گفت: «تا زمانی که سینما نخواهد از طریق مخاطبانش ارتزاق
کند، چشم انداز خوبی نداریم. خیلی از فیلمهایی که نگران اکران آنها در
سینما هستیم اگر با تماشاگر باهوش روبرو شوند، پاسخ خود را میگیرند.»
وی
در ادامه افزود: «ما در سینما با دو گروه مواجهیم. یک گروه مدعی ارزشها و
گروه دیگر روشنفکران. این دو گروه با پول نفت و پول مردم فیلم میسازند و
هر کدام هم کار خودشان را میکنند. اگر از آنها بپرسیم چرا برای مردم فیلم
نمیسازید میگویند مردم سینمایی را دوست دارند که در آن ساز و آواز باشد.
به همین خاطر گروهی که مدعی ارزشها هستند درباره ارزشها فیلم میسازند و
گروه روشنفکر هم میگویند باید هنر را ترویج داد.»
مسعود
فراستی منتقد ثابت برنامه «هفت» که با نظر قادری موافق بود، در ادامه
اظهار داشت: «هر دو گروه نفتی رفتار میکنند و برای این افراد فروش و اکران
مساله مهمی نیست. پول فیلمهایی که میسازند از جیب دولت میرود و تا وقتی
که فیلمساز دغدغه فروش و اکران نداشته باشد، فیلمش فیلم نمیشود.»
قادری نیز در تایید حرفهای فراستی گفت که برای فیلمسازان گیشه و طرح آن مانند فحش است و اگر پول نفت نباشد نمیتوانند فیلم بسازند.
وی
ادامه داد: «دولت که بلد نیست فیلم بسازد و اصلا وظیفهاش فیلم ساختن
نیست. وظیفه دولت بسترسازی برای فیملسازان است. تمام نهادهای وابسته به
دولت باید بر اجرای قوانین سینما نظارت داشته باشند. ما باید قبول کنیم
سینمای ایران وارد تجارت آزاد شود و مخاطب بتواند آزادانه فیلم مورد نظر
خود را در گیشه انتخاب کند.»
فراستی نیز با اشاره
به اینکه دولت باید نقش متفاوتی را از آنچه در حال اجرای آن است، در سینما
به عهده بگیرد، گفت: «ما سی سال است میگوییم سینما نباید دولتی باشد.
دولت مثل همه جای دنیا میتواند ممیزیهای خودش را داشته باشد، اما باید
کنار برود تا حائل میان سینماگر و مخاطب برداشته شود. در هشت سال اخیر به
خصوص چهار سال ریاست آقای شمقدری در مدیریت سینمایی کشور، قرار بوده است به
جای حمایت در مرحله تولید، در اکران از فیلمسازان حمایت شود، اما نه تنها
این اتفاق نیفتاده بلکه وضعیت بدتر از آنچه بوده، شده است.»
وی
با تاکید بر اینکه مردم قرار است در صف بایستند و پول بلیت بدهند پس
فیلمساز باید خودش را با مخاطب محک بزند، افزود: «فیملسازان ما از روبرو
شدن با مردم مشکلی ندارند اما نمیتوانند با مردم و مخاطب آزمون و خطا کنند
تابوهای پیش رویشان امکان روبرو شدن با مردم را به آنها نمیدهد.»
محسن
یزدی مدیرکل فرهنگی خبرگزاری فارس هم که مهمان تلفنی برنامه بود، با اشاره
به این که بحث اکران و ریزش مخاطب بحث مهمی است، گفت که دولت در بحث
سیاستگذاری ورود ندارد و با این وصعیت هرکس دیگر هم جای مدیران فعلی
بنشیند، باز اوضاع به همین شکل خواهد بود.
او از سال 1391 به
عنوان سالی نام برد که سینما در زمینه رکود مخاطب رکورد شکسته و افزود: «
شکافی بین ذهنیت مردم و فیلمسازان به وجود آمده است.»
به
گفته یزدی، ریزش مخاطب در سینمای ایران از اوایل سال 1376 آغاز شده و این
مصادف باز زمانی بود که دست سینماگران را بازگذاشتند و دوره طلایی آقایانی
بود که میخواستند ممیزی نباشد.
امیر قادری در
ادامه این بحث به بیانیهها و اقدامات حوزه هنری اشاره کرد و گفت: «در
آخرین بیانیه حوزه هنری رسما برای مردم تصمیمی گیری شد. من کاری به درستی و
نادرستی این بیانیه ندارم، اما متوجه نمیشوم که چرا ما باید برای مردم
تصمیم گیزی کنیم. نتیجه این رفتار میشود این که مردم از هر فیلمی که حوزه
هنری با اکران آن مخالف است استقبال میکنند و به خاطر همین میان فیلمسازان
مسابقه تابو شکنی به پا شده است.»
وی همچنین
عنوان کرد: «ما اصلا بخش خصوصی در سینمای ایران نداریم. شما یک تهیه کننده
سینما را برای من مثال بزنید که به خاطر هزینههای فیلمش به زندان رفته
باشد. البته یک نفر را در دهه 60 داشتیم. در حال حاضر تهیه کننده هم دغدغه
فروش فیلم را ندارد.»
گبرلو در پاسخ به او گفت که اخیرا یکی از تهیه کنندگان سینمای ایران به زندان رفته که نمیتوانیم اسمش را در برنامه بیاوریم.
اما
فراستی سیستم غلط و بیمار فرهنگی و سینمایی کشور را مقصر اصلی این ماجرا
دانست و ابراز کرد: «مشکل اینجاست که دولت فیلمسازان ما را فاسد میکند.
دولت به فیلمسازی که فیلم اولش نفروخته است دوباره پول میدهد تا فیلم دومش
را بسازد و همه این رفتارهای غلط ناشی از سیستم غلط در جامعه ماست.»
وی
گفت: «سیستم غلط به نهادهای مختلف اجازه قانون شکنی میدهد. از کجا معلوم
فردا یک نهاد کوچکتر از حوزه هنری پیدا نشود که خیلی سختگیرانهتر از حوزه
برای بستن سینما و تاکید بر ارزشهای خود بایستد؟ فیلم اگر فیلم باشد ارزش
دارد. اول باید ببینیم آیا با فیلم طرف هستیم یا خیر و بعد بحث ارزشها
مطرح شود.»
محسن یزدی در ادامه به تاثیر گذاری سینما
بر جامعه اشاره کرد و گفت که به همین دلیل دولت باید نظارت داشته باشد،
اما در حال حاضر سیستم نظارت در یک دور باطل افتاده است.
او
افزود: «حوزه هنری در حال حاضر سیستم نظارت را از طریق اکران اعمال میکند
که نتایج آن چند وقت دیگر مشخص میشود و به نفع سینماست.»
یزدی
تاکید کرد که نمیشد چیزی را به یک کارگردان حقنه کرد و باید یک سیستم
وجود داشته باشد. او به نظر منفی فراستی در مورد فیلم «یک خانواده محترم»
در این سیستم تولید شده، اشاره کرد و گفت که مثلا در یکی از همین فیلمهایی
که الان روی پرده سینماست، یک زن متدین را بد به تصویر کشیدهاند و انگار
او یک هیولاست.»
مسعود فراستی هم گفت: «به نظر من
فیلم «یک خانواده محترم» ماقبل فیلم و خائنانه است. مشکل این فیلم نیست.
مشکل سیستم است. من پیشنهاد دادم این فیلم اکران محدود و نقد و بررسی شود
تا مردم خودشان درباره آن تصمیم بگیرند.»
وی در
پایان خاطرنشان کرد: «ما سینمای خنثی نمیخواهیم. چون سینمای خنثی ضد مردم،
ضد سیاست و ضد اجتماع است. ما سینمایی میخواهیم که اوضاع جامعه را نشان
دهد و گرم باشد. ضد ملی نباشد و اخلاق در آن رعایت شود.»