پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سخنان تند و آتشین حمید رسایی تنها چند ساعت پس از آزادی مهدی هاشمی، بیش از آنکه شبیه به یک موضع گیری سیاسی باشد، به یک «انتحار» و «خروج کامل از دایره اخلاق» می ماند.
به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ رسایی هرچه توانست و در چنته داشت، نثار آیت الله هاشمی کرد و به بهانه فرزندش، بدترین توهین ها را به او کرد . به واقع اگر این همه اتهام ساخته و پرداخته ذهن او ثابت نشود، او که لباس روحانیت به تن دارد و به ادعای خود کارش «پند و اندرز» مردمان است، چه پاسخی در برابر دستگاه قضا خواهد داشت؟ آیا دستگاه قضا حاضر است او را به دادگاه کشانده و این همه زشت گویی هایش را در کفه ترازوی عدالت نهاده و پاسخش را بدهد؟
اما او که به خیال خود ضربه ای مهلک به «هاشمی» زده، براساس رویه و روش جریان متبوع خود داد و فریاد تصعنی می کند و «هل من مبارز» می طلبد و احیاناً مورد تشویق رفقا قرار می گیرد ، در حالیکه به گواه عاقلان، این جماعت «نانشان بر همین بلواهاست»
یکی چون رسایی چنین در وسط معرکه پیراهن پاره می کند و دیگری چون «کوچک زاده» که تا دیروز در مورد پرونده مرحوم «ستار بهشتی» جیکش درنمی آمد، چنان خونخواه آن مرحوم شده و خونش را ابزار رسیدن به اهداف حقیر سیاسی اش کرده که آدمی را به خنده وامی دارد!
در همین حال، حسن فاتحی با ارسال یادداشتی به «انتخاب» آورده است:
امروز در مجلس شورای اسلامی ، آقای رسایی ، با تمام توان ازفرصت
ایجادشده درحاشیه ماجرای آزادی مهدی هاشمی استفاده کرده و درعباراتی
یکسویه ، برای ترور شخصیتی آیت اله..هاشمی رفسنجانی سنگ تمام گذاشتند.
اینکه جناب رسایی چه خصومتهای با خانواده آیت اله..هاشمی رفسنجانی دارد
، شایسته است خودش در برابر وجدان خویش جوابگو باشد ، ولی اینکه درتریبون مجلس
شورای اسلامی عطف به فضای بگم بگمهای عوامفریبانه ، پرونده مهدی هاشمی
، بهانه ای برای کوبیدن وترور شخصیتی آیت اله..هاشمی رفسنجانی باشد ،هم
با عدالت ادعایی او مغایرت دارد و هم اینکه امثال او ، خودشان در مجلس شورای اسلامی حتی ظرفیت شنیدن سوال از رئیس جمهور
را نداشته اند، فلذا براساس فرمایش مولایمان حضرت علی (ع) آنچه که برای خود
نمی پسندند برای دیگران نیز نباید بپسندند.
بنده نه مهدی هاشمی را می شناسم و نه دوست دارم بشناسم ، ولی وقتیکه
تریبونهای امانتی مردم ، در اختیار افراط گرایان قرار می گیرد وآنها هرچه
دلشان خواست براحتی مطرح می کنند ، متوجه بی عدالتیها در نقاب عدالت ادعایی
می شوم.
آن آقایی که خریدار خودروف رسوده رئیس جمهور شده بود ، چطور وثیقه 500
میلیاردی می گذارد و مورد توجه جناب ایشان قرار نمی گیرد ولی زمانیکه
مهدی هاشمی با وثیقه ده میلیاردی آزاد می شود، پرچم عثمان افراشته می شود؟
چگونه می شود ، امثال مه آفرید که دارئیشان بیش از 12000میلیاردتومان
برآوردشده ، درتعاملات انجام یافته با طیفی از مدیران متخلف که ذکر شمه ای از
اسامی و فسادشان در پرونده اختلاس بزرگ بر مردم به نمایش گذاشته شد ، مورد
کنکاش قرار نمی گیرد و اینکه دانه درشتهای واقعی پرونده چه کسانی بودند که هنوز هم
مورد سوال مردم است ،ولی در منطق جناب رسایی ،حتی شرارت رسانه ای شده
چند جوان درزیل نام مهدی هاشمی آورده می شود؟
آقای رسایی ، مردم به خود می گوید اسلام امثالتان، چرا فساد خودی ها را
ولو درشت نمی بیند ولی از اتهامات دیگران ،پیراهن عثمان برای جلوس مدیریتها
درست می نمایند؟
چراباید امثال مهدی و فائزه هاشمیها درتعقیب فرضیه شما
،به عنوان علت العلل مورد توجه قرار گیرد ولی منطق غیر اخلاقی امثال شما
در هتک حرمت مومنین در رسانه ملی و تریبونهای امانتی ، به
عنوان زمینه ساز حوادث سال 88 مورد توجه قرارنگیرد؟
جناب رسایی شما با تکیه بر کدام ماده قانون اساسی حق دارید در رسانه ملی
و تریبونهای امانتی ،براحتی رقبای خود را بی آبرو کنید ولی دیگران نباید فرصت
جوابگویی به جنابتان را نداشته باشند؟
چگونه می شود در زمان پاکترین دولت تاریخ انقلاب!، که مورد حمایت شما و رفقایتان می باشد، بالاترین اختلاسها با رقمهای درشت اتفاق می افتد ، و بدون
پردازش به دانه درشتها به پست تو فرستاده می شود، ولی زمانیکه دیگران
در مظان اتهام قرار می گیرند،به صرف رقیب بودن، شایسته ترورشخصیتی حتی درسطح
خانواده می گردند؟
چگونه می شود ، همان جریان انحرافی برای سرپوش گذاشتن بر علل
حادثه 88 ،بابزرگ نمایی تصنعی ، مواقعی که به نفعتان است ،مورد نقد صوری
قرار می گیرد ، ولی درجریان سوال از ریس جمهور که تنها حامی همان بزرگ این جریان می باشد، با هزار خدعه مانع پرسش از سوال نمایندگان می شوید؟برادر
رسایی دم خروس را باورکنیم یاقسم دروغ حضرت عباس شمارا؟
اگر امثالتان دلشان برای اجرای عدالت علوی تنگ می شود که مواقعی
چنین خطابه های مصلحتی می نمایند،چرا شبیه همین خطبه ها را در فساد خودیها
مطرح نمی نمائید؟
سوال اخر اینکه ، چرا افراد مورد وثوقتان و یا رئیس جمهور محبوب
جریان شما ، مثل ملک زاده هاو......اتهامتشان براحتی ازمسیر بررسی خارج شود
ولی پرونده مهدی هاشمیها تابو شود؟
اگر ملاک عدالت است ،بایستی پرونده هر دو در مسیر درست بررسی وبه سمع مردم
رسیده شود،ولی اگر جنگ زرگری در آستانه انتخابات براه انداخته اید، مطمئن
باشید که دیگر مردم بصیرتهای دروغین وفرصت طلبانه را ارجی نمی نهند؟
روحانیت باید الگوی اخلاقی ودینی مردم باشند.نه مثل این اقا اینچنین بی پروا هرچه دلشان میخواهد نثار مردم میکنند .زنده باد اقای هاشمی که به حق یکی از ستون های انقلابند..
ضمنا براي امثال خود آقاي رسايي هم كه چند ساله در مجلس كار مي كنند!! فكر نكنم 10ميليارد پولي باشد.