پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
درياچه اروميه دومين درياچه شور جهان است كه به خاطر ويژگيهاي خاص خود از سوي سازمان ملل متحد در فهرست پاركهاي ملي و ذخيره گاههاي بيوسفري جاي گرفته است. اين درياچه همچنين يكي از مهمترين محلها براي جوجه آوري پرندگان مهاجري است كه هرساله درفصول پاييز،زمستان و بهار به جزاير اين تالاب - به خصوص جزاير نه گانه - مهاجرت ميكنند. چون بستر اين درياچه نمكين است تمام آبهاي سطحي و زيرزميني كه وارد آن ميشوند مزهاي شور به خود ميگيرند و به علت اين شوري بسيار زياد، جانداراني كه در آن زندگي ميكنند «خاص و محدود» هستند. درياچه اروميه درياچه اي كه داراي امتيازات خاص زيستمحيطي بوده و يك اكوسيستم ويژه، نه تنها در ايران بلكه در كل دنيا به شمار مي آيد، اين روزها به سرعت در حال نابودي است. تا كنون بيشاز 60درصد آن نابود شده است و اگر اين نابودي از مرز 90درصد تجاوز كند، ديگر هيچ اميدي به بازگشت آن نيست. مهمترين علت تخريب درياچه اقدامات كارشناسي نشدهاي همچون ساخت بيشاز 36 سد در استانهاي آذربايجان غربي، آذربايجان شرقي و كردستان مي باشد كه ورود آب به درياچه را شديدا كاهش داده و تاثيرات ويرانگري برحيات آن گذاشته اند. هر چند مسئولين، چنين اقداماتي را با هدف توسعه منطقه و خدمت به مردم آن نواحي توجيه مي كنند، اما اي كاش آنان پيشتر به عواقب اقداماتشان كه زندگي گياهي، جانوري و حتي انساني را در اين منطقه در معرض خطر قرار داده است انديشيده بودند؟ و اكنون كه وضعيت حيات و توسعه منطقه چنين تأسف بار شده است، غير از فرافكني و توجيه، اقدامات عملي مناسبي را به عمل آورند. تا به امروز متخصصان راهكارهاي زيادي براي نجات درياچه اروميه پيشنهاد كرده اند اما به نظر ميرسد بسياري از اين راهكارها يا غيرعملي هستند يا آنقدر پرهزينهاند که مسوولين مربوطه را دچار رخوت در اقدام كرده است. اما مسئولان ذيربط بايد توجه داشته باشند كه پرداختن هزينههاي هرچند زياد، در برابر طيف گسترده تاثيرات منفي ناشي از نابودي درياچه كه حال و آينده منطقه را تهديد خواهد كرد، نه تنها كاري عبث و غيرمنطقي نيست كه اقدامي شجاعانه و قابل تقدير نيز خواهد بود. به هر حال همه متخصصان معتقدند كه اگر هرچه سريعتر اقدامات علمي و عملي مناسبي در اين خصوص صورت نگيرد بايد به زودي شاهد مرگ اين درياچه باشيم. درياچه اي كه خاص و منحصر به فرد است و نفسهاي بسياري از مردم و موجوداتي مانند آرتميا و پستانداري در حال انقراض مانند گوزن زرد ايراني به نفسهاي آن بستگي دارد. درياچه اي كه خشكيدنش باعث عدم مهاجرت پرندگاني چون فلامينگو، پليكان، انواع اردكها، انواع غازها و قوها كه فصول مختلف سال را در اين تالاب ميگذرانند، ميگردد. نابودي اين درياچه باعث قطع جوجهآوري و نيز كاهش تنوعزيستي در ميان اين پرندگان نيز خواهد شد. اين مساله يك مساله جهاني است و وقوع آن چهره ناخوشايندي از تعلق خاطر ما ايرانيان به مسائل مهم زيست محيطي را پيش چشم جهانيان به تصوير ميكشد. كارشناسان معتقدند آنچه امروزه ميبينيم با آنچه در آينده با خشكي اروميه اتفاق خواهد افتاد بسيار متفاوت است و تنها با آسيب رساندن به شهرهاي اطراف تمام نخواهد شد ما پيش از اين شاهد خشك شدن تالابي چون «تالاب پريشان» بودهايم و تبعات جدي آن را نيز ديدهايم، اما اين بار بايد در نظر داشته باشيم كه بستر درياچه اروميه نمكين است و موضوع تنها به ريزگردهاي هميشگي ختم نميشود. اين بار ريزگردهايي همراه با نمك را خواهيم داشت كه خشك شدن زمينهاي زراعي و تبديل شدن زمينهاي كشاورزي به شورهزار از طبيعيترين عواقب آن خواهد بود و به دنبال آن كاهش توليدات دامي، زراعي و دريايي در كشور را خواهيم داشت كه مشكلات خاص خود را به دنبال خواهد داشت.
بروز بيماريهاي پوستي و تنفسي، تنها نمونههايي از امراض ناشي از نابودي درياچه اروميه به عنوان يكي از بينظيرترين درياچههاي جهان خواهد بود. با اينكه احيا كردن اين درياچه در وضعيت كنوني دشوار است اما مردم هنوز هم اميدوارند كه بازهم شاهد نفسهاي پويا و زنده آن باشند. تا كنون بحثها و نظريات فراواني در خصوص نجات درياچه عنوان شده است. حتي اهميت پرداختن به اين مسأله در مجلس شوراي اسلامي و در سفرهاي دولت نيز، کموبيش، بازتاب يافته و وعدههايي نيز داده شده است كه متأسفانه فقط در حد شعار باقي ماندهاند. شايد اين روزها آخرين فرصتها براي اخذ مناسبترين تصميمات اجرايي نيز به سادگي از دست ميرود. اما ما ياد گرفتهايم كه هميشه اميدوار باشيم. اين روزها همايشي تحت عنوان «همايش بينالمللي درياچه اروميه» با حضور كشورهايي همچون اوكراين، روسيه، بلژيك، آمريكا، كرواسي، انگلستان و تركيه در شهر اروميه با هدف ارتقاي دانش عمومي و فني و بهرهمندي از تجارب ملي و بينالمللي و برگزيدن بهترين راهكار براي بهبود وضعيت درياچه اروميه در حال برگزاري است، كه آخرين نگاههاي نگران دوستداران محيطزيست را به خود معطوف کرده است. اميد است كه متوليان امر، دقيقترين و اجراييترين راهكارهاي ارائه شده در اين همايش را برگزيده و در كوتاهترين زمان ممكن به اجرا در آورند. زيرا اگر اين معدود فرصتها را نيز از دست بدهند، جفاي بزرگي در حق حيات يك جامعه، يك اكوسيستم نادر، يك درياچه بينظير و يك داشته تاريخي– طبيعي منحصر به فرد كردهاند. جفايي كه عليرغم تمام توجيهات آنان، با گذشت نسلها نيز از خاطر آزرده و پرسشگر آيندگان زدوده نخواهد شد.
*كارشناس محيط زيست