صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۸۵۷۰۵
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۱۳ - ۱۱ آذر ۱۳۹۱
هلالی: جزئیات اصلا در شأن منبر نیست. ارزش و جایگاه منبر بالاتر از این است که من مداح بخواهم فلان شخص را به‌عنوان مصداق بر بالای آن نام ببرم. اما کلی‌گویی باید باشد، از اصل انقلاب دفاع شود و از صحبت‌های رهبری گفته شود. نباید این منبرها را مصادره به غیر کرد؛ پای این منبرها و برای حفظ آن خون‌های زیادی ریخته شده. مملکت ما یک آقا بیشتر ندارد و بقیه «همه» زیرمجموعه ایشان هستند. باید مطیع و مجری اوامر ایشان باشند. آقا هم همیشه کلیات را فرموده‌اند و راه را برای همه روشن کرده‌اند. فکر می‌کنم به‌همان اندازه که بتوانیم مجری و مطیع اوامر ایشان باشیم کفایت می‌کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

مصاحبه مفصل هفته نامه مثلث را با عبدالرضاهلالی و روح الله بهمنی مشاهده می فرمایید.


*اجازه می‌خواهم به رسم ادب و باتوجه به اینکه آقای هلالی هم‌سن‌شان بیشتر است و هم سابقه بیشتری در امر مداحی دارند، مصاحبه را با ایشان آغاز کنيم. قصدم این است به زمانی بازگردم که شما هنوز مداحی را شروع نکرده بودید. تا جایی که می‌دانم شما در هیات‌ها قاری قرآن بوده و تا مراحلی هم در تحصیلات پیش رفته بودید. با تمام این تفاسیر چطور شد به مداحی روی آوردید؟
 هلالی: فکر می‌کنم هم بنده و هم آقا روح‌الله - و حتی اکثر مداحان - کار خودمان را با قرائت قرآن شروع کرده‌ایم؛ یعنی پایه‌های روضه‌ها و هیات‌ها اول از قرائت قرآن شروع شد. ما هم در مدرسه قاری قرآن بودیم و هم در کلاس‌های قرآنی شرکت می‌کردیم. در کنار این فعالیت‌ها، مجلس روضه‌ای در مدرسه برپا بود. ما یک معلم پرورشی داشتیم که به‌طور منظم جلسات هفتگی را در آنجا برگزار می‌کرد و ما هم در این جلسات شرکت می‌کردیم. همین باعث شد ما به سمت هیات و روضه گرایش پیدا کنیم. در واقع این نقطه شروع حرکت ما به سمت هیات‌های عزاداری بود.



*آقای بهمنی! شما هم شرایطی مشابه آقا رضا داشتید؛ هم قاری قرآن بودید و هم در دانشگاه تحصیل کرده‌اید؟ انگیزه‌تان برای مداحی چه بود؟
 بهمنی: درست است؛ البته من از سنین طفولیت در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده بودم و یکی از دوستان پدرم - که در زمان جنگ شهید شد - من را از زمان کودکی به هیات می‌برد و نوارهای مداحی را در اختیارم می‌گذاشت. خاطرم هست که در آن زمان بیشتر نوارهای آقای آهنگران را گوش می‌کردیم. نواهای ایشان ملکه ذهن ما شد اما وقتی مشغول به تحصیل شدیم کم‌کم به قرائت قرآن روی آوردیم و بعد هم به سمت هیات و جلسات مذهبی کشیده شدیم.

*البته شما یک تفاوتی با آقا‌رضا دارید و آن هم این است که پدرتان از کارگردانان سینما هستند. چرا راه پدر را ادامه ندادید؟
 بهمنی: پدر من بیشتر نسبت به فیلم‌های ارزشی و دفاع مقدس گرایش دارند و من هم از این کارها بدم نمی‌آید؛ حتی در چند کار تلویزیونی هم با ایشان همکاری کرده‌ام. اما شرایط به‌گونه‌ای بود که ما مداحی را انتخاب کردیم.



*یعنی خودتان علاقه نداشتید؟
 بهمنی: علاقه‌ای به فعالیت در آن حوزه ندارم اما مسائلی را که در این خصوص مطرح می‌شود، دنبال می‌کنم.

*بیشتر به چه سبکی از فیلم‌ها علاقه دارید؟
 بهمنی: تقریبا همه‌جور فیلمی‌ را می‌بینم و هر‌از‌گاهی فیلم‌های سینما و تلویزیون را نگاه می‌کنم.

*پس به‌طور جدی فیلم را دنبال نمی‌کنید.
 بهمنی: نه؛ ولی کارهای پدرم را با دقت نگاه می‌کنم.
 هلالی: هم کارهای پدرشان را دنبال می‌کنند و هم اینکه با ایشان همکاری دارند.
 بهمنی: از لحاظ مذهبی و فرهنگی هم در ارتباط هستیم و مشاوره می‌دهیم.

*اشاره کردید که پیش از مداحی قاری قرآن بودید؛ اما نکته‌ای که در اینجا وجود دارد این است که سبک مداحی و قرائت قرآن با یکدیگر تفاوت دارد و جابه‌جایی در این حوزه سختی‌هایی دارد. شما چطور با این دشواری‌ها کنار آمدید؟
 هلالی: مهم قرار گرفتن در مسیر و راه قرائت قرآن یا روضه‌خوانی است؛ اینکه نوجوانی که تازه خودش را می‌شناسد در مسیر آشنایی با قرآن و مداحی برای اهل‌بیت(ع)قرار بگیرد. در حالی که همین نوجوان ممکن است براساس شرایط جامعه در مسیر دیگری حرکت کند؛ اما اینکه بتواند در مسیر آشنایی با قرآن و مداحی برای اهل‌بیت(ع)قرار بگیرد، بسیار ارزشمند است. برای ما هم همین‌طور است؛ اگر قاری قرآن می‌شدیم افتخار می‌کردیم و حالا هم که روضه‌خوان امام‌حسین(ع)هستیم باز هم افتخار می‌کنیم. اگر می‌توانستم در مسیر فعالیت‌های قرآنی تاثیرگذار باشم آن را ادامه می‌دادم و شیفته این کار بودم. اما به هر حال روزی ما این بود که در مسیر مداحی قرار بگیریم و فکر می‌کنم توانسته‌ام در حد خودم و به اندازه جلسه خودم ذره‌ای روی جوان‌ها تاثیر بگذارم.

*گویا شما در سطوح بالا قاری قرآن بودید و رتبه‌هایی هم کسب کرده بودید. جابه‌جایی از قرائت قرآن به سمت مداحی برای‌تان دشوار نبود؟
 بهمنی: اصلا ریشه مداحی در نواها و آواهای قرآنی است. الان بیشتر سبک‌هایی که ما با آنها مداحی می‌کنیم برگرفته از همان آواها و نواهایی است که در قرائت قرآن از آنها استفاده می‌شود. مداحانی که از ابتدا با قرائت قرآن کار خود را شروع کردند نسبت به کسانی که فعالیت خود را به‌طور فی‌البداهه در مداحی آغاز کردند، موفق‌ترند.

*اتفاقا من معتقدم دستگاه‌هایی که در مداحی و قرائت قرآن به‌کار گرفته می‌شوند متفاوت هستند و ممکن است جابه‌جایی از قرائت قرآن به سمت مداحی به کار شما آسیب وارد کند.
 بهمنی: اصلا اینطور نیست! نواها و دستگاه‌هایی که در مداحی استفاده می‌شوند همان دستگاه‌های قرآنی هستند.



*شما از چه زمانی احساس کردید مشهور شده‌ايد؟
 هلالی: البته به‌کار بردن عبارت شهرت را در خصوص مداحی چندان مناسب نمی‌بینم.
 بهمنی: من فکر می‌کنم «محبوبیت» واژه مناسب‌تری باشد.
 هلالی: فکر می‌کنم در سنین 18 - 17 سالگی بود که بیشتر بین مردم شناخته شدم. البته قبل از آن من در مجیدیه - که محله خودمان بود‌ - میوه‌فروش بودم؛ یعنی صبح‌ها در مدرسه درس می‌خواندیم و بعد از آن هم به سراغ کارمان می‌رفتیم. در همان کار میوه‌فروشی علاقه مردم را به هیات می‌دیدم؛ البته کارهای ما ضبط نمی‌شد، اما به واسطه حضورشان در جلسه نسبت به ما ابراز محبت می‌کردند. مثلا می‌گفتند فلان شخص در فلان هیات می‌خواند و بعد هم مقابل میوه‌فروشی می‌آمدند که ببینند آن فرد چه کسی است. اما محبوبیتی که به درد ما بخورد و بتواند ما را به اهل‌بیت(ع)نزدیک‌تر کند، مهم‌تر است؛ شاید خیلی‌ها شهرت‌های گوناگونی داشته باشند، اما شهرتی که در خانه امام‌حسین(ع)باشد، چیز دیگری است. هر اسمی ‌که روی آن بگذارید زیباست.

*خاطره‌ای هم دارید که اولین بار در کدام مراسم بزرگ خواندید و با استقبال مردم مواجه شدید؟
 هلالی: حرم امام رضا(ع).

*چه سالی؟
 هلالی: مراسم سال تحویل سال 79 یا 80 بود. البته در آن سال‌ها مردم شوری را که با سبک‌های جدیدتر باشد نمی‌پسندیدند اما یادم هست شوری که در آن دقایق در حرم‌امام‌رضا(ع)خواندم با استقبال بسیاری مواجه شد.

*آقاي بهمني! چه زمانی میان مردم به شهرت رسیدید؟
 بهمنی: فکر می‌کنم در سال‌های 79 یا 80 بود.

*یعنی قبل از آقا رضا شروع کردید؟
 بهمنی: نه؛ تقریبا همزمان بود، اما ایشان در جامعه شناخته‌شده‌تر بود.

*یادتان هست کدام مجلس بود؟
 بهمنی: من کارم را از قرائت قرآن شروع کرده بودم و بعد از آن هم عضو گروه تواشیح بودم؛ به همین دلیل در برنامه‌های مختلف با مردم در ارتباط بودیم. بعد هم که وارد هیات‌های عزاداری و مداحی شدیم، این ارتباط ادامه پیدا کرد. در واقع قرائت قرآن و مداحی به هم وصل شد و فاصله زیادی بین آنها نبود.

*آقاي هلالي! یادتان هست اولین نوحه و شوری که خواندید و معروف شدید چه بود؟
 هلالی: «مثل تموم شهدا به کام من عسل بذار»؛ فکر می‌کنم همین بود.

*«بی‌بی بی‌حرم قبرت کجاست مادر» هم بود.
 هلالی: آن را بعد از «مثل تموم شهدا» خواندم. این ریتم تند سینه‌زنی برای مردم تازگی داشت. البته قبل از ما هم بود؛ حاج قربان و نریمان می‌خواندند، اما سبک و سیاق دیگری داشت. اینکه بخواهند شعرهایی بخوانند که با زبان ساده با امام‌حسین(ع)حرف بزنند و از زبان عامیانه در شورها استفاده کنند خیلی مرسوم نبود. جوان خیلی خالصانه دوست دارد بگوید من نوکرتم؛ در حالی‌که خیلی از مداحان پیشکسوت‌تر ما این زبان را نداشتند. البته سید‌جواد ذاکر کمی بیشتر در این‌باره کار می‌کرد و شعرهایی را در مورد «حرم»، «مستی» و «دیوانگی» وارد مداحی کرد. در ابتدا برخی این سبک‌ها را نمی‌پسندیدند، برخی هم در برابر آن مقاومت می‌کردند و گروهی هم نهی می‌کردند. اما فکر می‌کنم مجموع این برنامه‌ها خوب بود و جوان‌ها را به سمت این مجالس‌ ترغیب می‌کرد. در آن زمان دیدگاه بسیاری از جوان‌ها این بود که برای طبل و دهل زدن به هیات بروند یا به همراه دسته‌های عزاداری در خیابان‌ها راه بروند؛ البته همین هم بسیار ارزشمند بود. اما این روزها می‌آیند که زیارت عاشورا، روضه و سخنرانی را گوش کنند و در آخر مراسم هم سینه بزنند. می‌خواهم بگویم که این نگاه عوض شده و پتانسیلی که در این هیات‌ها وجود دارد هنوز خودش را نشان نداده است.



در آن زمان مجالس ما در منزل شهدا برگزار می‌شد. در یکی از جلسات که در منزل شهید کریمی ‌و در ایام شهادت‌حضرت رقیه(س)بود، من نوحه‌ای خواندم که روی نوار ضبط شد. اما نوحه‌ای که خیلی عمومی‌تر شد همان چیزی بود که من در مورد حضرت‌زهرا(س)خواندم؛ «پاشیم بریم مدینه».

 بهمنی: اگر اشتباه نکنم در مدح حضرت‌ابوالفضل(ع)خواندم که در جلسه آقا‌رضا بود؛ «توشهریاری، فاطمه تباری سالار ابوالفضل علمدار ابوالفضل». مردم با آن شعر و نوحه ارتباط خوبی برقرار کردند و از ما استقبال کردند.

*چند کار خوب هم درباره امیرالمومنین(ع)داشتید.
 بهمنی: کار که زیاد است. شما اگر دقت کنید خواننده‌ها هر سال یک آلبوم به بازار عرضه می‌کنند که هفت یا هشت قطعه دارد؛ در حالی که ما هر هفته چندین جلسه داریم که در هر کدام از این جلسات شعرها و سبک‌های جدیدی خوانده می‌شود.

 هلالی: خواسته مردم این است؛ مردم پرتوقع شده‌اند. قبلا می‌گفتند که شعرها باید از حفظ خوانده شود اما بعد از فرمايشات حضرت آقا مقداری از این توقع کم شد. امروز مستمع ما به روز است؛ امروز شعر جدید می‌خواهد و فردا سبک تازه. شاید ما کشش نداشته باشیم که در این مسیر پابه‌پای مردم حرکت کنیم. امروز سطح آگاهی جوان‌ها و مردم بالاتر رفته و به‌دست آوردن دل جوان‌ها بسیار مهم است. امروز هم توقع بیشتری از شعرها و سبک‌ها دارند و باید این خواسته را در حد بضاعت خودمان برآورده کنیم.

*آقاي هلالي! شما به نوعی در این حوزه خط‌شکن هستید و سبک جدیدی را ابداع کرده‌اید. تناسب این موضوع با محتوا چگونه است؟ آیا پیش آمده است که به فرم نزدیک شوید و از محتوا دور بیفتید؟ برای پاسخ دادن به سلیقه مخاطب با محتوا چه می‌کنید؟
 هلالی: محتوای اصلی، محبت و عشق به امام‌حسین(ع)است. گاهی انسان در مسیری قرار می‌گیرد که روضه و گریه به‌طور ناخودآگاه روی او تاثیر می‌گذارد.

*میان سبک و محتوا چطور تناسب ایجاد می‌کنید؟
 هلالی: خدا می‌داند سعی نکردیم اسیر این مسائل بشویم. به زبان ساده‌تر شاید شما تحت‌تاثیر جو قرار گرفته‌اید. یقینا در میان شعرها و سبک‌ها، گاهی چیزی پیدا می‌شود که جوان را متاثر کند. اما بحث من بر سر تاثیر و آماده شدن دل است. ما وظیفه‌ای داریم و آن این است که دل و روح افراد را در جلسات آماده کنیم تا حقایق عاشورا را بپذیرند. همه کار ما این نیست که در شعرها امیال گفته شود. باید همه اینها - حتی به‌طور کوتاه – باشد، اما گاهی هم گفتن به زبان ساده و آشناکردن روح و روان جوان‌ها با حقایق دینی کار بزرگی است. حالا خودشان به مرور زمان مسیرشان را پیدا می‌کنند؛ همین که در این مسیر قرار بگیرند کافی است.



*یعنی شما رسالت خود را در همین‌جا تمام‌شده می‌بینید؟
 هلالی: نه؛ باید به مداحان شعر خوب بدهند. آنها هم توقع دارند و توقع درستی است. اما تکلیف جوانی که اصلا در این فضا نیست و هیچ علاقه‌ای به شعرهای شما نشان نمی‌دهد چیست؟ این جوان هم باید در این مسیر قرار بگیرد. او هم باید روز عاشورا به در خانه امام حسین(ع)بیاید. نه فقط روز عاشورا، که باید 365 روز سال را بیاید. حالا سلیقه‌اش این است که می‌گوید من سبک سینه‌زنی آقای فلانی را دوست دارم. باید از این فرصت برای بردن او به این جلسات استفاده کنیم.

*مداحان سنتی و طیف هواداران آنها می‌گویند که جذب مخاطب و آنچه پامنبری می‌خواهد، باعث شده که مداحان نسل جدید به سمت برآورده کردن این خواسته‌ها حرکت کنند. آیا شما چنین تهدیدی را وارد می‌دانید؟ بر فرض وارد بودن این انتقاد، چگونه می‌توان با آن مقابله کرد؟ همیشه که نباید براساس سلیقه مخاطب حرکت کرد...
 هلالی: نظر مراجع راهگشاست. من می‌گویم نظرات کارشناسانه و دلسوزانه از سمت افرادی که در بطن کار باشند، لازم است. اگر قرار باشد انتقادی صورت بگیرد باید از سر دلسوزی باشد و بتواند عیوب کار را برطرف کند. در برهه‌هایی مثل محرم نظرات فوق‌العاده زیاد می‌شود؛ همه صاحب‌نظر می‌شوند و هجمه می‌آورند. بعد هم که محرم تمام می‌شود تمام این مسائل تا سال آینده به فراموشی سپرده می‌شود. در حالی ‌که ما در طول سال گرمی ‌و سردی این کار را می‌چشیم و اگر هم قرار باشد کسی در این حوزه صحبت کند؛ صحبت بزرگان ما، مراجع و کسانی است که در این رابطه کارشناس هستند.

 بهمنی: ما هیچ‌گاه از محتوا دور نیفتادیم. همه تلاش ما این است که راه درست را به مستمعین خود نشان دهیم. البته بستگی دارد ما این راه درست را چگونه به مستمعین‌مان نشان دهیم و آنها را هدایت کنیم. گاهی می‌بینیم که با یک آهنگ دلنشین یا یک حرف جدید مستمع به هدف اصلی نزدیک‌تر می‌شود. برخی می‌گویند که باید طبق روش گذشتگان و روش‌های سنتی این کار انجام شود؛ اما ما می‌گوییم نه! اگر نوآوری در خواندن و حرف زدن‌ها باشد، مطمئنا مستمعین ما هم راه درست را پیدا می‌کنند. اما اینکه صرفا بیایند انتقاد کنند و بگویند این راه اشتباه است، نباید در این مسیر حرکت کرد و این سبک‌ها نباید خوانده شوند، من موافق نیستم. به نظر من هر وسیله‌ای که جوان‌ها را به درست‌اندیشی‌ترغیب کند، راه درستی است.

 هلالی: هر وسیله مشروع و معقولی که محتوا را بهتر به دل برساند و مظلومیت و جایگاه اهل بیت(ع) - خصوصا امام حسین(ع)- را بهتر نشان دهد؛ مثل عنصر هنر، نقاشی، موسیقی، تئاتر، تعزیه و... که بتواند این موضوع را بهتر منتقل کند و مخاطب را بهتر جذب کند مهم است. مهم «حضور» برای گریه و عزاداری است؛ ما از برکت آن گریه غافلیم. ممکن است فردی که نمازخوان است بگوید من خطاکارم، گناهکارم، دیگر نمی‌خواهم نماز بخوانم! این اشتباه است. به پیامبر(ص) گفتند که شخصی گناهکار است اما نماز هم می‌خواند. پیامبر(ص) فرمود: نمازش او را نجات می‌دهد. گریه بر امام حسین(ع)هم باعث نجات خواهد شد. ما باید اجازه و فرصت بدهیم که جوان‌ها بیایند و در این جلسات و روضه‌ها قرار گیرند و بعد به آنها مسیر درست را نشان بدهیم. اما اگر بخواهیم هجمه بیاوریم، فشار وارد کنیم و همه چیز را از پایه و بن خراب کنیم خیلی کار درستی نیست.

*قبلا فضا نسبت به این سبک از مداحی و مجالس تندتر بود اما الان کمی آرام‌تر شده؛ درست است؟
 هلالی: صد‌در‌صد. مخصوصا اوایل که اصلا این سبک‌ها و سینه‌زنی‌ها را قبول نمی‌کردند؛ حتی با گفتن ذکر امام حسین(ع)هم مخالف بودند. آداب سنتی را بیشتر می‌پذیرفتند و می‌گفتند که عزاداری باید به شکل سنتی باشد، مداح باید حتما عبا داشته باشد، مداح حتما باید
کت و شلوار بپوشد.
 بهمنی: ما خودمان از برخی آقایان دعوت کردیم که بیایند، در جلسات ما حضور پیدا کنند، ببینند و با فضا آشنا شوند. بعد از اینکه آمدند دیدند که تفاوت زیادی وجود ندارد. آهنگ‌ها و لحن‌ها عوض شده اما حرف اصلی و هدف یکی است. بعد از اینکه فضا را از نزدیک دیدند، برخوردشان ملایم‌تر و ملاطفت‌آمیزتر شد.

*من می‌خواهم به همان ماجرای مشهور شدن برگردم. من به‌عنوان یک فرد عادی در جامعه نسبت به کسی که اسم و رسم دارد شرایط متفاوتی برای زندگی دارم. شما بعد از اینکه در هیات‌ها شناخته شدید چه تغییری در زندگی‌تان ایجاد شد؟
 هلالی: قطعا برخی کارها نباید از ما سر بزند و مردم به‌عنوان یک فرد عادی به ما نگاه نمی‌کنند. نگاه‌ها روی جامعه مداحان - خصوصا جوان‌ترها - حساس‌تر است.

*حتی ممکن است با یک حرکت، حرف و حدیث جدیدی درباره آنها ایجاد شود.
 هلالی: نه فقط حرف و حدیث؛ توقع دارند و شاید خیلی‌ها مداح را الگوی خود قرار می‌دهند که البته این کار هم اشتباه است. ما بهترین الگوها را داریم؛ مثل علی‌اکبرِ امام‌حسین(ع)، خود امام حسین(ع)و اهل‌بیت(ع). اما وقتی الگوهای اشتباه ایجاد می‌شود چه هنرمند و چه ورزشکار آسیب وارد می‌کند. حالا ممکن است بگوییم ما به فلان شخص علاقه داریم اما برخی «مداحان» را به‌عنوان الگو انتخاب می‌کنند و ما باید مراقب خودمان باشیم؛ مراقب کارها، افکار، رفت و آمد و بقیه مسائل زندگی باشیم.

 بهمنی: مسائل زندگی افراد مشهور بیشتر از دیگران رصد می‌شود. حالا ما که با عواطف، احساسات، حس باطنی و فطرت مردم کار داریم بیشتر مورد توجه قرار می‌گیریم. ممکن است مداحی باشد که در بین تعداد قابل‌توجهی از جامعه شناخته شده باشد، اما مردم با او ارتباط قلبی برقرار نمی‌کنند. چون مداح مستقیما با عواطف و معنویات مردم سروکار دارد خیلی دقیق‌تر به او نگاه می‌کنند؛ به همین خاطر محدودیت‌هایی هم دارد. البته ما که معصوم نیستیم و ممکن است گاهی خطایی هم از ما سر بزند.

 هلالی: این از خصائل امام حسینی بودن مردم است؛ یعنی علاقه‌ای که به مداحان و ذاکران نشان می‌دهند و حساسیتی که نسبت به آنها دارند، نشان می‌دهد که امام‌حسین(ع)و اهل بیت برای آنها دارای ارزش هستند و نسبت به آنها اعتقاد خاصی دارند. به همین خاطر افرادی هم که خود را به این خانواده منسوب می‌کنند مورد توجه مردم هستند و این افراد باید مراقب رفتارهای خود، صحبت‌ها و موضع‌گیری‌های تاثیرگذار خود باشند. الان مداحان ما در مسائل گوناگون زندگی مردم تاثیر کمی ندارند؛ حتی در مسائل سیاسی. نقش مستقیم هم دارند.



*فکر می‌کنم مناسب است که در همین بخش به نقش مداحان در سیاست بپردازیم. سیاسیون هیات‌ها را دارای پتانسیلی می‌دانند؛ بالاخره شما جماعتی را پای منبرها می‌آورید و فکر می‌کنند افرادی که به هیات می‌آیند، خانواده‌هایشان و دوستان‌شان شبکه گسترده‌ای هستند که اگر مداح بگوید این کار را انجام دهید یا نه تاثیر می‌پذیرند. این مساله شما را آزرده‌خاطر می‌کند یا از آن استقبال می‌کنید؟
 هلالی: استقبال می‌کنیم. نباید هم آزرده کند. اگر بر‌اساس صحبت‌های بزرگان و مراجع عمل می‌کنیم و بخواهیم خط‌دهی کنیم از این مساله استقبال می‌کنیم. اگر جوان مداحان را دوست نداشته باشد، باید چه کسی را دوست داشته باشد؟ اگر با مداحان، روحانیون و کسانی که به نوعی در حوزه دین کار می‌کنند عکس یادگاری نگیرد با چه کسی عکس بیندازد؟ اتفاقا این باید باعث خوشحالی ما مي‌شود؛ نه اینکه به خودمان مغرور شویم و بگوییم «ما» چنین کاری کرده‌ایم. این نشان می‌دهد که فطرت جامعه و مردم ما به سمت امام‌حسین(ع)است. الان شما به هیات‌ها که بروید می‌بینید چند درصد از مردم نسبت به این مسائل گرایش دارند. اگر فلان چهره سیاسی بیاید و یک تجمع یا میتینگ برگزار کند، چند درصد از مردم دور او جمع می‌شوند؟ حالا یک روضه‌خوان امام‌حسین(ع)یک تجمع برگزار کند چطور؟ مردم به واسطه امام‌حسین(ع)نسبت به مداحان رغبت دارند. مداحان هم باید مراقب کارها، رفتارها و موضع‌گیری‌های خود - خصوصا مواضع سیاسی - باشند. اما این موضع‌گیری‌ها باید در حد کلی‌گویی باشد.

*پس شما در مجموع موافقید که باید پتانسیل سیاسی - اجتماعی مداحان فعال باشد؟
 هلالی: صد در صد. چون امام حسین(ع)ما یک امام‌حسین سیاسی هم بود. او یک فرد صرفا مذهبی نبود. اعتقاد شخصی من این است که مداحان باید در حد کلی‌گویی مواضع سیاسی خود را بیان کنند.

*چرا نباید وارد جزئیات شد؟
 هلالی: جزئیات اصلا در شأن منبر نیست. ارزش و جایگاه منبر بالاتر از این است که من مداح بخواهم فلان شخص را به‌عنوان مصداق بر بالای آن نام ببرم. اما کلی‌گویی باید باشد، از اصل انقلاب دفاع شود و از صحبت‌های رهبری گفته شود. نباید این منبرها را مصادره به غیر کرد؛ پای این منبرها و برای حفظ آن خون‌های زیادی ریخته شده. مملکت ما یک آقا بیشتر ندارد و بقیه «همه» زیرمجموعه ایشان هستند. باید مطیع و مجری اوامر ایشان باشند. آقا هم همیشه کلیات را فرموده‌اند و راه را برای همه روشن کرده‌اند. فکر می‌کنم به‌همان اندازه که بتوانیم مجری و مطیع اوامر ایشان باشیم کفایت می‌کند.
البته نگاه حاج منصور در میان مداحان در اين بخش برجسته‌ تر و حرف‌هاي او دلسوزانه است. این را براساس شناختی که از ایشان دارم می‌گویم.

*یعنی در واقع حاج منصور به نوعی از داعیه‌داران مداحی سیاسی هستند؟
 هلالی: بله؛ ایشان پرچمدار هستند. اعتقاد حاج‌منصور این است که امام حسین(ع)فقط امام حسینِ نیزه خوردن نیست؛ امام حسین(ع)سیاسی هم هست. حرکت امام‌حسین(ع)هم یک حرکت سیاسی بوده و اگر روزی کسی خطا کرد و از مسیر مشخصی که برای او تعریف شده خارج شد باید او را به مردم معرفی کرد. باید به مردم گفت که فلانی خطاکار است و دارد انحراف ایجاد می‌کند. این نگاه حاج منصور است. ایشان دنبال منفعت سیاسی شخصی نیست.

 بهمنی: در این قضیه برخی سیبل شده‌اند اما من می‌گویم ما از کسی حرف می‌زنیم که همه نیت و حرفش «حق‌گویی» و طرفداری از حق بود. به همین دلیل ما تا جایی که می‌بینیم از حق تعدی نمی‌شود، از آقایانی که دم از حق می‌زنند حمایت می‌کنیم؛ اما زمانی که می‌بینیم کسی راه و روشی دارد که با راه مورد نظر امام حسین(ع)فرق دارد، تذکر می‌دهیم.

*الان رابطه شما با حاج‌منصور چطور است؟ هیات ایشان می‌روید؟
 هلالی: رابطه خوبی داریم. البته الان جلسات ما شکل گرفته و خود آنها هم راضی هستند که ما مسئولیت و وظیفه‌مان را در همان هیات خودمان انجام دهیم. اما کماکان با آنها در ارتباط هستیم.



*به جلسه اخیری که در مسجد ارک برگزار شد رفتید؟
 هلالی: فرصت نکردم.
 بهمنی: تهران نبودیم و برای مراسمی ‌به شهرستان رفته بودیم.

*اما در مجموع شما خیلی به عنوان مداح سیاسی شهرت ندارید...
 هلالی: من سعی نکردم وارد شوم؛ چون برای ما خطرناک است. ما چه از لحاظ سن و چه از لحاظ تجربه شرایط ورود به این ماجرا را نداریم. اما یقین بدانید که در سال‌های آینده من هم در کنار روضه‌خوانی فردی سیاسی خواهم بود.

*یعنی در آینده نزدیک؟
 هلالی: بله؛ اگر احساس کنم که ایجاب می‌کند این کار را خواهم کرد، ولی با شیوه خودم.

*رابطه‌تان با مداحان نسل قبل چطور است؟ با حاج منصور ارضی، سعید حدادیان، محمود کریمی...
 بهمنی: الحمدلله با همه ارتباط خوبی داریم.
 هلالی: همه با هم خوبیم.

*قبلا با حاج سعید می‌خواندید؟
 بهمنی: کنار خیلی‌ها خوانده‌ایم؛ حاج محمود کریمی، حاج سعید حدادیان و...
 هلالی: مردم شاید در ظاهر ارتباط مداحان را نبینند، اما مطمئن باشید که پشت پرده ارتباطات ما خیلی قوی است.
 بهمنی: بله؛ واقعا تنگاتنگ است.
 هلالی: همه در کنار هم هستند و خیلی از خط‌دهی‌ها در همین جلسات مشترک مشخص می‌شود.
 بهمنی: جلسات پشت پرده... (خنده)



*واقعا از این جلسات دارید؟
 بهمنی: بله.

*مداحی برای‌تان شغل است یا کار دیگری هم در کنار آن دارید؟
 هلالی: کار دیگر یقینا در کنارش داریم.
 بهمنی: ما شغل آزاد داریم.
 هلالی: من هم چند سالی است که وارد کارهای آزاد شده‌ام.

*به‌خاطر ارتباط با مردم قطعا از مشکلات جامعه با‌خبر هستید. آیا مردم برای گفتن مشکلات‌شان به شما رجوع می‌کنند؟
 هلالی: بله. مردم مشکلات و گرفتاری‌هایی دارند و اکثر مسئولان ما هم در قبال مشکلات مردم مسئولند و باید پاسخگو باشند. مردم ما مردم خوب و مظلومی‌ هستند و به‌وقتش هم نشان داده‌اند که پای انقلاب هستند. بچه‌های‌شان را داده‌اند، خانواده‌های‌شان را داده‌اند، زندگی‌شان را داده‌اند و باید قدر این مردم را دانست.
 بهمنی: در ماه‌های اخیر فضای کشور ما، فضای خاص و ملتهبی است و حتی استنباط ما این بود که تکایا و هیات‌ها مثل هر سال از محرم استقبال نمی‌کنند و ممکن است هزينه‌ها کمتر از سال‌های قبل باشد اما مردم ما به‌قدری خوب و معتقد هستند که وقتی به خیابان‌ها نگاه می‌کنیم می‌بینیم که استقبال آنها از سال‌های قبل هم بیشتر است. این نشان‌دهنده این است که مردم ما در سخت‌ترین شرایط هم به گذشته‌شان، فطرت‌شان و سرلوحه‌های دینی‌شان رجوع می‌کنند و از آنها استمداد و کمک می‌طلبند. این مساله وظیفه مداحان را در این ایام سخت‌تر می‌کند که چه حرفی بزنند و چه تفکری را به مردم القا کنند.

*اگر شما به هیاتی بروید و بخوانید و بعد هم به شما پاکتی بدهند قبول می‌کنید؟
 هلالی: با جان و دل قبول می‌کنیم.
 بهمنی: بله؛ اگر به‌عنوان هدیه باشد قبول می‌کنیم.
 هلالی: یعنی خدا نکند من بخواهم پول دیگری به دست بیاورم. این پول به قدری شیرین و پربرکت است که حد و اندازه ندارد. من پاکت پول امام حسین(ع)را با هیچ‌چیز عوض نمی‌کنم.

*همه انکار می‌کنند، اما شما خیلی راحت می‌گویید که قبول مي‌كنيد.
 هلالی: حلال‌ترین پولی است که دیده‌ام. حتی پیش آمده که از آن پول به برخی نزدیکانم داده‌ام. گاهی وقت‌ها‌ تراول است و گاهی هم یک اسکناس ده‌هزار تومانی. خودشان می‌گویند که پول حاج‌رضا خیلی برکت دارد. الحمدلله خودم هم برکات زیادی از پول امام حسین(ع)دیده‌ام؛ به شرطی که خرابش نکنیم.



*البته بین مداحان چند دیدگاه وجود دارد؛ گروهی هستند که قبل از رفتن به هیات به‌اصطلاح «طی می‌کنند» و می‌گویند تا پول را ندهید نمی‌خوانیم؛ گروه دیگری هم هستند که چشمداشتی ندارند و برای رضای خدا و دل خودشان می‌خوانند.  
هلالی: وظیفه ما فقط نوکری امام حسین(ع)است. پول بدهند یا ندهند، پاکت بدهند یا ندهند، جمعیت بیاید یا نیاید، من باید نوکری‌ام را بکنم. چه پنج نفر بیایند و چه ده هزار نفر، من نباید وظیفه‌ام را فراموش کنم. در کنارش هم نباید توقع آن‌چنانی از مردم داشت که من باید فلان مقدار پول بگیرم؛ ما نیامده‌ایم کاسبی کنیم. البته صاحب مجلس که فکر شام هیات را می‌کند، فکر جا را می‌کند، فکر منبری را می‌کند، فکر باران را می‌کند، فکر صوت و بلندگو و سی‌دی را می‌کند، باید فکر مداح را هم بکند؛ این هم جزئی از روضه است. شما نگاه می‌کنید می‌بینید 10 شب به مداح زنگ زده‌اند که کجایی، دستور داده‌اند که بیا، بنشین و بلند شو؛ بعد که مداح می‌آید و می‌نشیند و روضه می‌خواند، صاحب مجلس شب آخر تلفن هم به او نمی‌کند كه بگوید خسته‌نباشی!

*یعنی الان اگر جایی شما را دعوت کنند که بدانید پول نمی‌دهند، نمی‌روید بخوانید؟
 بهمنی: الی ماشاءالله پیش آمده كه رفتم و خواندم.
 هلالی: تا دلت بخواهد رفته‌ام. ما توقع یک تلفن داریم. بارها پیش آمده که گفته‌اند ما با فلان مداح صحبت کرده‌ایم و گفته که مبلغ این است؛ من سیزده شب محرم را رفته‌ام و در همان هیات خوانده‌ام اما تا الان یک نفر به من یک زنگ هم نزده که حالت چطور است؟ اتفاقا چند وقت پیش یکی از صاحبان همان هیات را دیدم و با روی خوش با او سلام و علیک کردم. من که برای او نوکری نکردم؛ من برای امام‌حسین(ع)نوکری کردم.
 بهمنی: به نظر من پاک‌ترین، طیب‌ترین و طاهرترین پول همین است. بهترین پولی که به زندگی انسان می‌آید «صله» است. اصلا ما در روایات می‌بینیم کسی که مدح و ثنا و منقبت اهل بیت(ع)را می‌گفته بالاترین پاداش را به او می‌دادند.
 هلالی: اصلا می‌گویند پولی که وارد دستگاه امام‌حسین(ع)می‌شود، پول دیگری است. من اعتقاد دارم. دعبل برای امام رضا(ع)شعری خواند و حضرت به او پولی دادند. دعبل پول را نگرفت و عرض کرد من پول نمی‌گیرم، برای پول نخواندم. امام رضا(ع)فرمودند: «پولی را که ما به شما می‌دهیم برنگردانید.» گفت من چیز بهتری می‌خواهم. فرمود چه می‌خواهی؟ دعبل گفت: «من تکه‌ای از پیراهن شما را می‌خواهم.» امام فرمود آن را هم می‌دهم و پیراهنش را هم به او داد.

وقتی از محضر امام رضا(ع)مرخص می‌شد، نیم‌نگاهی به حضرت کرد و گفت: «آقا ما به خاطر شما یک سنگ هم نخورده‌ایم.» حقیقتا هم همین است. دستبوسی، احترام، بالای مجلس نشستن‌ها و... برای ما بوده، اما کتک، نیزه، شمشیر، سنگ و مصیبت برای سیدالشهدا(ع). اجر کمی هم ندارد. مداحان ما همیشه سعی خودشان را کرده‌اند و باید حرمت خادمان امام حسین(ع)همواره حفظ شود.

*در مورد هجمه به مداحان چطور فكر مي‌كنيد؛ كم هم نبود، در اين سال‌ها؟
 هلالی: در برهه‌هایی مثل محرم این هجمه‌ها بیشتر هم می‌شود؛ یعنی نظرات تند و مصاحبه‌های شدید. بعد از ماه محرم دوباره همه‌چیز فراموش می‌شود و فروکش می‌کند. دید انتقادی با رویکرد آسیب‌شناسانه خیلی خوب و راهگشاست؛ به شرط اینکه از طرف افراد کارشناس باشد اما اگر غیر از این باشد نه‌تنها مثبت نیست، بلکه ضرر دارد و کار را هم خراب می‌کند. انتقادات زمانی می‌تواند موثر باشد که کارشناسانه و از سر دلسوزی باشد.

*در ماجرای توهین به امام‌ هادی(ع)شما شخصا کفن پوشیدید و در هیات خود این کار قبیح را محکوم کردید. دقیقا چه اتفاقی افتاد که شما این‌طور به میدان آمدید؟
 هلالی: موضوع امام‌ هادی(ع)یک تلنگر بود. کار کردن دشمن روی این موضوعات عجیب نیست. آنها فهمیده‌اند که این هیات‌ها و جلسات هر‌چه باشکوه‌تر باشد برای آنها مشکلات بیشتری ایجاد می‌کند. آنها این را فهمیده‌اند؛ این خوابیدن ما، نشستن ما و بی‌تفاوت بودن ما عجیب است. توهین به امام‌ هادی(ع)تلنگری برای همه بود؛ خصوصا جوان‌ها. آنها خواستند با این کار درصد اعتقاد و حساسیت جوان‌ها را نسبت به ائمه(ع)بسنجند. برنامه‌ریزی کردند که یكی بیاید، آهنگی بخواند و به‌سرعت آن را در اینترنت پخش کنند. می‌خواستند با این برنامه‌ریزی درصد حساسیت را بفهمند. الحمدلله هیات‌ها برابر این کار سکوت نکردند و در حد بضاعت خودشان تلاش کردند. ما هم در حد خودمان تلاش کردیم واکنش نشان دهیم. بعد هم می‌بینیم به فاصله چهل روز آمدند و فیلم توهین‌آمیز به پیامبر اسلام(ص) را ساختند و در سراسر جهان پخش کردند.
اگر یک نگاه کارشناسی و دقیق وجود داشته باشد متوجه می‌شود که اینها برنامه‌ریزی‌شده است و می‌خواهند با این کارها حساسیت شیعه، سنی و جوان‌ها را نسبت به اعتقادات‌شان بسنجند. ما باید هوشیار باشیم و به‌موقع واکنش نشان دهیم. من در قضیه امام ‌هادی(ع)دیدم خیلی‌ها سکوت کرده‌اند و می‌گفتند باید منتظر بزرگان و مراجع باشیم؛ اگر آنها صحبت کردند ما هم محکوم می‌کنیم. این اشتباه است؛ در همه مسائل که نباید وارد شوند!  یعنی در هر مساله‌ای باید وارد شوند و بعد ما به خودمان بیاییم که حرکتی انجام دهیم؟ این طبیعی است که برابر کار زشت و ناپسند یک فرد - آنهم نسبت به انسانی مثل امام‌ هادی(ع)- من به‌عنوان یک روضه‌خوان باید یک واکنش و حرکتی انجام بدهم. نسبت به امام ‌هادی(ع)و زیارت جامعه کبیره؛ حداقل موضوع امام‌ هادی(ع)را تقویت کنم. به خاطر نقصان ما بود که اینها علیه امام هادی(ع)هجمه آوردند. در مورد امام باقر، امام‌جواد(ع)و امام حسن عسکری - علیهم السلام - بیشتر باید برای جوانان صحبت شود. آنها می‌دانند کجا دست بگذارند. چندین بار حرم حضرت را منفجر کردند. باید کارهایي در خور شأن این بزرگواران انجام دهیم.

*آقا روح‌الله! شما هم در آن جلسه بودید؟
 بهمنی: آقا رضا و دوستان‌شان چندین جلسه در همین رابطه برگزار کردند، ولی ما در جلسه‌ای که منتسب به هیات خودمان بود شرکت کردیم. هم محکوم کردیم و هم یکی از جلسات را به این قضیه اختصاص دادیم. در آن جلسه اشعاری خوانده شد، تذکراتی نسبت به این موضوع به مردم دادیم و تا جایی که از دست‌مان برمی‌آمد مردم را آگاه کردیم.

*اشاره کردید مردم با وجود مشکلاتی که دارند باز هم نسبت به برپا کردن هیات‌ها و تکایا اهتمام ویژه‌ای دارند. تحليل شما چيست؟
 هلالی: مطمئنا بی‌تاثیر نیست. عاشورا یک حرکت است. عاشورا یعنی دشمن‌شناسی، وقت‌شناسی و حضور در عرصه مجاهدت. عاشورا همیشگي است. دهم محرم فی‌نفسه تفاوتی با روزهای دیگر ندارد، اما این حضرت حسین‌بن علی(ع)است که به این روز جان می‌دهد و معنا می‌بخشد. این را باید فهمید. یعنی در هر سال این عظمت، شکوه، مرتبت و تفکر تکرار می‌شود. از همه مهم‌تر علت این اتفاق شناخت باطل است. باید علل این واقعه را بررسی کرد. باید در این ایام توجه بیشتری به خطبه‌ها داشته باشیم. باید به این جمله سیدالشهدا(ع)که فرمود: «شکم‌های شما از حرام پر شده که از شنیدن کلام حق غافل هستید» فکر کنیم. اینها برای همه ما درس است؛ برای پدر و مادرها، برای جوان‌ها؛ یعنی اگر ما لقمه حرام بر سر سفره‌ها بیاوریم چنین تاثیری دارد. البته عده‌ای هیچ‌گاه نخواهند فهمید. بعد پدر می‌پرسد که چرا پسر من این راه را انتخاب کرد؟ باید این مسائل را موشکافی کنیم. عاشورا فقط روضه‌خوانی و سینه‌زنی نیست؛ البته آنها هم اثرات خود را دارد. انسانی که در عطر‌فروشی می‌نشیند ناخواسته بوی عطر می‌گیرد. بعضی‌ها می‌پرسند تو چطور می‌گویی من امام‌حسینی هستم اما می‌روی و فلان گناه را هم انجام می‌دهی؟ پس من دیگر هیات نمی‌آیم! نه؛ اشتباه نکن. هیچ‌وقت سعی نکن که این منافذ نور را ببندی. همین نفس حضور در هیات‌ها یک روزنه است و یک روز باعث نجاتت می‌شود. در جلسه می‌نشینی و در محضر اهل بیت(ع)حضور داری؛ همین حضور به برکت روضه و به برکت اشک تاثیر خودش را می‌گذارد. مگر رسول‌ترک نبود؟ شاید از نظر مردم فردی لاابالی بود و اشتباهاتی هم داشت، اما ارتباطش با جلسات امام حسین(ع)باعث تحول او شد. ما به‌دنبال این تحول هستیم و عاشورا می‌تواند این کار را انجام دهد. ممکن است فردی بگوید من خطاکارم؛ چه نمازی؟! نه؛ آن نور است، سعی نکن آن را ترک کنی. همین نماز باعث نجات تو می‌شود. به پیامبر(ص) گفتند که شخصی گناهکار است، اما نماز هم می‌خواند. پیامبر(ص) فرمود: «نمازش او را نجات می‌دهد.» عاشورا تکرار آن عظمت است. باید از عاشورا درس گرفت و با استفاده از آن، حق و باطل را شناخت. باز هم می‌شود عاشورا تکرار شود.

 بهمنی: به نظرم اینکه عاشورا در میان مردم کمرنگ نمی‌شود، مصداق این سخن امام صادق(ع)است که از شهادت امام حسین(ع)حرارتی در دل‌های مومنین است که تا قیامت به خاموشی نمی‌گراید. به همین خاطر ما روز به روز شاهد زیباتر شدن و اقبال عمومی مردم نسبت به عزاداری سیدالشهدا(ع)خصوصا در ایام محرم هستیم. واقعا عاشورا سرلوحه زندگی همه ماست و همه‌چیز در آن هست؛ ایثار، گذشت، فداکاری، جانبازی و... تمام حسن‌هایی که می‌تواند در وجود یک انسان جمع شود در وجود آقا ابا‌عبدالله(ع)جمع شده است.

*پس در واقع عاشورا یک سبک زندگی به انسان‌ها ارائه می‌کند که این‌طور از آن استقبال می‌کنند.
 بهمنی: بله، همین‌طور است. ما در روز عاشورا به این تدبر و بینش می‌رسیم که چطور یک نفر که سرلوحه همه خوبی‌های عالم بوده، این‌طور مظلومانه به شهادت می‌رسد. این فطرت درونی انسان‌ها را بیدار می‌کند. به همین خاطر مردم به‌دنبال این هستند که چرا این حق و این خون پایمال شده است.
 هلالی: باید فکر کرد تا به این بصیرت رسيد.
 بهمنی: بهترین زمانی که می‌توان در این‌باره تدبر کرد و به نتیجه رسید، عاشوراست. این تفکر نقطه اوج انسانیت است.

*این عزاداری و گریه بر سیدالشهدا(ع)چه تاثیری دارد که مردم تا این حد نسبت به آن پایبند هستند؟ به محرم که نزدیک می‌شویم خیلی‌ها کار و زندگی‌شان را رها می‌کنند و به‌دنبال عزاداری و مجالس روضه می‌روند.
 بهمنی: امام حسین(ع)می‌فرماید من کشته اشک هستم.
 هلالی: حضور در جلسات عزاداری، روحیه ظلم‌ستیزی را در انسان زنده می‌کند. انسان ناخواسته از زشتی‌ها بدش می‌آید. همین که در مجلس امام حسین(ع)ظلم‌هایی که به حضرت رقیه(س)و اهل بیت(ع)شده، تشنگی و مصیبت آنها را می‌شنود از ظلم بیزار می‌شود. جنس ظلم و باطل را می‌شناسد؛ یعنی وقتی انسان در این فضا قرار می‌گیرد، ناخواسته از کسی که به مظلوم کمک کند، خوشش می‌آید. قرآن عدم تعقل را سقوط انسان می‌داند. در مجلس عزاداری باید فکر کرد و حق و باطل را استخراج کرد. باید علت کفر و سیاهی در عاشورا را فهمید. یکی از نمونه‌های آن لقمه حرام است که عرض کردم. باید در منبرها بصیرت عمومی به مردم داد که هر لقمه‌ای را سر سفره‌شان نبرند. عفت و حجاب خانم‌ها، چشم مردها و مسائل دیگر هم باید در منبرها گفته شود. نمونه‌های زیادی هم داریم. چطور ممکن است یک مادر از فرزندش بگذرد که برود شهید بشود؛ آن هم به خاطر یک حرف بچه حضرت زهرا(س)که گفت جوان‌ها به جبهه بروند. باور کنید اینها اثرات روضه و محبت به اهل بیت(ع)است. مادر به راحتی از چند فرزند خود و زن خیلی راحت از شوهرش می‌گذرد. اصلا هم مانع نمی‌شوند؛ مثل ماجرای زهیر در عاشورا. می‌گویند برو. باید درباره همه اینها فکر کنیم تا ناخودآگاه در مسیر باطل قرار نگیریم.

 بهمنی: در شئون مختلف زندگی تاثیرگذار است؛ مثل حجاب و وقار زنان و دختران جامعه. ما می‌بینیم حضرت‌زینب(س)با این همه مصیبت و سخت‌ترین داغ‌هایی که دیده‌اند، ذره‌ای از هدف والای خود دست نکشیده‌اند و خللی در حجاب ایشان وارد نشده است. عبادات، روشنگری‌ها و افشاگری حضرت‌زینب(س)هم سر جای خودش است. همه اینها برای ما درس است.

*درباره جوانان چطور است؟
 بهمنی: جوان‌هایی بوده‌اند که با دید دیگری به سمت هیات آمده‌اند، اما بعد از مدتی تغییر کرده‌اند.
 هلالی: شايد اول رفته‌اند دنبال طبل و دهل. ولی روضه تاثیر خودش را بر او گذاشته؛ بعد از مدتی شیفته سینه‌زنی شده است.
 بهمنی: ما کسانی را داشتیم که چنین روحیه‌ای نداشتند، مثلا از صدای فلان آقا خوشش می‌آمده، در جلسات او شرکت کرده و بعد دیده که این فضا یک فضای انسان‌ساز است.
 هلالی: و الان خودش منبع شده...
 بهمنی: بله؛ به جایی رسیده که جوان‌های
همسن و سال خودش را جذب می‌کند و راه درست را به آنها نشان می‌دهد.

*از این بحث خارج شویم. برخی این انتقاد را به شما وارد می‌کنند که سبک‌هایی را وارد مداحی کرده‌اید که با سبک‌های موسیقی در هم آمیخته است. شما چقدر این انتقاد را قبول دارید؟
 هلالی: من عرض کردم که هر وسیله مشروع و معقولی که بتواند بهتر از روش‌های دیگر محتوا را به دل‌ها برساند و مظلومیت و جایگاه اهل بیت(ع)- خصوصا سیدالشهدا(ع)‌- را برای جوان ما بهتر نشان دهد، می‌تواند در عزاداری کاربرد داشته باشد. مثل عنصر هنر؛ پانتومیم اجرا می‌کند، تصویرسازی می‌کند. این جایی نوشته نشده اما چرا مستمع گریه می‌کند؟ مثلا زمین خوردن؛ تا این حرکت را انجام می‌دهد همه گریه می‌کنند. مگر اینها جایی نوشته شده؟ مهم این است که شما بتوانید گریه را جاری کنید. بستر را آماده کنید تا روح و جان عزادار حقایق دین را بفهمد.
 بهمنی: در کنار این مساله باید شئون اهل بیت(ع)حفظ شود. یعنی شاید یک شعر و سبکی به ظاهر زیبا خوانده شود، اما شئونات اهل بیت(ع)را زیر سوال ببرد؛ ما با این مخالفیم. ما در خواندن سبک‌ها و نوحه‌هایی که به مردم تحویل می‌دهیم همیشه دقت می‌کنیم، با خالق اثر صحبت می‌کنیم، تحقیق می‌کنیم و بعد آن را به مردم تحویل می‌دهیم. تا جایی که شئون اهل بیت(ع)زیرسوال نرود رعایت کرده‌ایم؛ اما شاید اشتباهاتی هم کرده‌ایم.
*ما و شما، همه در دوره‌ای بزرگ شده‌ایم که سبک مداحی انقلابی در گوش‌مان زمزمه شده و در واقع با این نواها بزرگ شده‌ایم. این سبک به سبک‌های سنتی خیلی نزدیک‌تر بود تا سبک‌های جدید؛ حتی پرچمداران مداحی سنتی در برابر ایجاد و پا گرفتن این سبک مقاومت بسیاری کردند.
 هلالی: نوآوری باید باشد؛ ما نمی‌توانیم بدون نوآوری کاری از پیش ببریم. شما اگر بخواهید برای زیارت از تهران به قم بروید با ماشین مدل بالا می‌روید یا پیکان؟ من اگر بتوانم این نوآوری را ایجاد کنم حسن بزرگی است. ما در این روزگار - سال 2012 میلادی - چطور می‌توانیم با این وضعیت فحشا، منکرات، ماهواره‌ها و هجمه ضدفرهنگی مقابله کنیم؟ باید یک نوآوری در مسیر باشد تا جوان انگیزه هیات رفتن داشته باشد.
 بهمنی: این نکته را هم در نظر داشته باشید که همین سبک‌هایی که ما از آنها به‌عنوان سبک‌های سنتی یاد می‌کنیم، در همان زمان نوآوری همین آقایان بود که البته با مقاومت نسل‌های قبلی مواجه شد؛ مثل حاج‌اکبر ناظم.

 هلالی: یعنی در هر دوره‌ای که یک فرد یا جریان بیاید و نوآوری به خرج دهد، با هجمه‌هایی مواجه می‌شود. این طبیعی است. البته می‌بینید که آرام‌آرام دارند این سبک‌ها را قبول می‌کنند. مهم این است که صید ما خوب بود. این هیات‌ها جوان‌ها را خوب صید کرده‌اند. ما نباید از این مسائل غافل شویم و به سبک‌ها بپردازیم. سبک‌ها هم باید در مسیر خودش قرار بگیرد ولی نوآوری واقعا لازم است.

 بهمنی: مقام معظم رهبری هم چند سال پیش فرمودند که مداحان باید در سبک‌ها نوآوری داشته باشند، اما در عین حال به شئون هیات پایبند باشند.

 هلالی: اگر جوانی بدون آموزش و پشتوانه وارد امر مداحی شود و فقط به اخلاصش تکیه داشته باشد ممکن است از بیراهه سر در‌بیاورد. در حالی که می‌توان با هدف‌گذاری او را در مسیری که باید طی کند قرار داد. باید فضا را آرام کرد و خوراک خوب داد. باید شاعران مذهبی را به یک جمع دعوت کرد و شعر خوب را به دست مداح رساند. الان ما چند تا شاعر خوب داریم؟ چند نفر داریم که سبک خوب بسازند؟ بیایند روی اینها برنامه‌ریزی کنند و از آنها بخواهند که برای مداحان سبک بسازند و شعر بگویند. بیایند اهداف خود را روی سبک‌ها و ملودی‌ها خوب پیاده کنند. واقعا می‌ارزد که برای این کار هزینه کنند، اما این کار را انجام نمی‌دهند و فقط از عزاداری‌ها انتقاد می‌کنند. چطور برای یک بازیگر چند‌صد میلیون خرج می‌کنند؟ بیایند برای اهل بیت(ع)خرج کنند. اگر سبک‌ها و شعرها را به صورت کتابچه در سراسر کشور توزیع کنند آیا هلالی به‌دنبال سبک‌های سخیف و اشعار ضعیف و بی‌محتوا خواهد رفت؟ ولی ما هیچ برنامه‌ریزی نداریم؛ چند روز مانده به محرم شروع می‌کنیم به حرف زدن و انتقاد کردن. همه هم حرف می‌زنند! بعد از عاشورا هم پرونده بسته می‌شود تا سال بعد.

 بهمنی: یک مشکل و دردی که ما داریم این است که در بحبوحه شروع هیات‌ها و اقبال مردم به هیات‌ها شروع به آسیب‌شناسی مداحی‌ها و هیات‌ها می‌کنند. در حالی که در مواقع دیگر سال کاری به این کارها ندارند. ما نمی‌گوییم انتقاد نکنند، اما چهار تا حرف خوب هم بزنند. همه درها را به روی ما بسته‌اند و در مقابل این همه انتقاد از ما حمایت نمی‌کنند. خیلی از همین آقایانی که بی‌رویه به ما انتقاد می‌کردند وقتی به هیات ما آمدند و شور و استقبال جوان‌ها را دیدند، نظرشان تغییر کرد و گفتند که ما از این به بعد از شما حمایت می‌کنیم. همان کسانی که خواندن و سبک و سیاق ما را قبول نداشتند.

*شما در هیات‌هایی که دارید، نسبت به روضه‌خوانی هم به اندازه سینه‌زنی بها می‌دهید؟
 هلالی: هر‌کدام زمان خودش را دارد. هم زمان روضه و گریه مشخص است و هم اندازه سینه‌زنی. اما گاهی کم و زیاد می‌شود. رغبت جوان‌هایی که «پامنبری» ما هستند بیشتر به شور و سینه‌زنی است و ما هم سعی می‌کنیم آن را تقویت کنیم. اشکالی هم ندارد. شاید مداحی هم باشد که مردم بیشتر به روضه او رغبت دارند. چه لزومی ‌دارد که حتما اصرار کند من باید سینه‌زنی بخوانم؟ من می‌خواهم خودم را به مردم ثابت کنم یا می‌خواهم این حرکت را پیش ببرم؟

*یعنی هر‌کس بر‌اساس سلیقه‌ای که دارد باید مداح سینه‌زن یا روضه‌خوان را انتخاب کند؟
 بهمنی: شما وقتی می‌توانید روضه‌تان را با زبان سینه‌زنی به جوان‌ها انتقال دهید، چرا نباید این کار بکنید؟
 هلالی: وقتی من می‌توانم با این روش سینه‌زنی آن کاری را که می‌خواهم انجام بدهم و روی جوان‌ها تاثیر بگذارم، چرا باید لقمه را دور سر خودم بچرخانم؟ روضه‌خوانی خیلی خوب است و باید هم باشد؛ اما چه لزومی‌ دارد ما سینه‌زنی را نفی کنیم؟ جوان با سینه‌زنی هم به آن جایگاهی که باید برسد، می‌رسد.

*برای روضه‌ها اطلاعات‌تان را از کجا کسب می‌کنید؟
 هلالی: کتاب‌های مقاتل که هر سال با‌ ترجمه‌های به‌روز شده منتشر می‌شوند.

*وقت‌تان بیشتر صرف مطالعه برای روضه‌خوانی می‌شود یا تمرین برای سبک سینه‌زنی؟
 هلالی: در حال حاضر بیشتر وقت‌مان صرف تمرکز می‌شود.

*از چه لحاظ؟
 هلالی: به خاطر اینکه جلسات ما پشتیبان و اسپانسر ندارد. درست است که مردم به اندازه وسع‌شان کمک می‌کنند و هیات امام حسین(ع)با همین کمک‌ها می‌چرخد، اما ما واقعا با مشکل مواجهیم. امروز ما یک جای ده هزار نفری برای جلسات‌مان تدارک ندیده‌ایم. الان فقط یک مهدیه تهران است که متاسفانه به دلیل برخی عملکردهای غلط نه‌تنها رشد نکرده، بلکه سیر نزولی هم داشته است. در حالی که واقعا حیف است؛ چون به خاطر رفتارهاي یک عده از افراد به این روز افتاده است. به‌جای اینکه جوان‌ها به جلسات مهدیه تهران بیایند و رفت‌وآمد کنند، در مهدیه قفل است. خیلی از حسینیه‌های بزرگ هم چنین شرایطی دارند؛ به‌جای اینکه جلسات در این حسینیه‌ها و مساجد برگزار شود در ورزشگاه‌ها برگزار می‌شود. این درد است؛ ما برای هماهنگ کردن سالن کشتی برای ماه محرم چه مصائبی را تحمل کردیم. دیگر تمرکزی برای‌مان نمانده است. به جای نظرات کارشناسی درباره سبک‌ها و هیات‌ها بیایند برای ما جا فراهم کنند که مبادا دوباره آتش بگیرد. 

 بهمنی: اصلا لطف امام‌ حسین(ع)است که این هیات‌ها با این نظم برگزار می‌شود. ما آنقدر که برای هماهنگی و برگزاری جلسات زمان صرف می‌کنیم برای مطالعه، شعر و تمرکز وقت نمی‌گذاریم. الان همه فکر و ذکر ما این است که محرم را چطور بگذرانیم. برای جلب حمایت‌ها زمان زیادی صرف کردیم. عرف می‌گوید که تمام فکر و ذکر مداح باید روی مطالعه و شعر و تمرکز باشد، در حالی که ما اصلا به این مسائل نمی‌رسیم.

 هلالی: ما اصلا به مطالعه نمی‌رسیم. تمام اطلاعاتی که داریم مربوط به تجربیات سال گذشته است. ما یک ماه است که درگیر هماهنگ کردن محل هیات هستیم که بتوانیم آدم‌ها را زیر یک سقف جمع کنیم که زیر باران خیس نشوند. اما کسی به این مشکلات اهمیت نمی‌دهد. جوان‌های زیادی به این هیات‌ها می‌آیند، اما کسی از آنها استفاده نمی‌کند.

*در ایام محرم در چند هیات می‌خوانید؟
 هلالی: چهار هیات و برای سه قشر. هیات‌الرضا که هیات خودمان است، منزل آقای توکل که مقداری علمایی‌تر است، بعد از آن تهرانپارس است که مقداری فشن‌تر است، آخر شب هم که خدا شاهد است همه لوتي مسلك هستند.

*شما چطور؟
 بهمنی: من، سه جا.

*از چهره‌های مشهور سیاسی، ورزشی و هنری چه کسانی به هیات شما می‌آیند؟
 هلالی: همه‌جور آدم می‌آیند؛ از هر تیپی. این نشان‌دهنده زنده و پویا بودن دستگاه امام‌حسین(ع)است. امام‌‌حسین(ع)متعلق به همه است.

*درباره این اسامی ‌نظرات خود را در یک عبارت کوتاه بگویید؛

حاج‌منصور ارضی.
 هلالی: نور
 بهمنی: پیرغلام

*محمود کریمی‌
 هلالی: مداح پرشور و توانمند
 بهمنی: توانمند

*حسن خلج
 هلالی: آرامش
 بهمنی: احساس

*سید‌جواد ذاکر
 هلالی: رحمت‌الله علیه
 بهمنی: شیدای امام حسین(ع)

*عبدالرضا هلالی
 هلالی: ...
 بهمنی: مظلوم. مظلوم در اوج

*روح‌الله بهمنی
 هلالی: دوست خوب
 بهمنی: شاگرد

*جواد مقدم
 هلالی: ملودی
 بهمنی: با‌استعداد

*حسین سیب‌سرخی
 هلالی: هم‌کسوت
 بهمنی: هم‌کسوت

*شیخ حسین انصاریان
 هلالی: فوق‌العاده
 بهمنی: خطیب توانا

*مرحوم کافی
 هلالی: مهدیه تهران

*پیامبر اکرم(ص)
 هلالی: مظلوم
 بهمنی: پیامبر زیبایی‌ها

*امیرالمومنین(ع)
عدالت

*حضرت زهرا(س)
 بهمنی: مادرم

*امام حسین(ع)
 هلالی: شافع محشر

*امام حسن(ع)
 بهمنی: کریم

حضرت عباس(ع)
 هلالی: برادر

*حضرت زینب(س)
 هلالی: مدافع
 بهمنی: پیامبر عاشورا

*امام رضا
 هلالی: مهربان
 بهمنی: رئوف

*امام‌هادی(ع)
 هلالی: جامعه کبیره

*امام زمان(عج)
 هلالی: غریب

*آرزوی‌تان چیست؟
 هلالی: امام زمان(عج)از من راضی باشند
 بهمنی: عاقبت به خیر شدن. آرزو دارم در محضر رهبري روضه بخوانم.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۴
غیر قابل انتشار: ۵۳
ناشناس
|
۲۰:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
خدایا سایه آقا ( امام زمان عج ) را از سر ما کوتاه مگردان و فرج ایشان را عاجل بگردان . الهی آمین
ناشناس
|
۱۹:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
این همان هلالی هستش !!!!!!!!!
شهروند
|
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
خدایا دل و زبان مرا یکی بفرما.