صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۸۳۴۹۰۱
تاریخ انتشار: ۵۵ : ۱۸ - ۰۵ آذر ۱۴۰۳
عباسی گفت: در صندلی موتور که حدود یک متر کمتر با او فاصله داشت دو کیلو TNT و ۱۵۰۰ ساچمه کار گذاشته بودند آیا واقعا این میزان مواد انفجاری در این فاصله نیاز بود؟ نه آنها می‌خواستند با این کار در جامعه علمی ما رعب و وحشت ایجاد کنند. علیمحمدی آدم باسواد، دانشمند و متعهد به کشور بود. عرق به هویت ملی در او بالا بود و کشور را دوست داشت. در زمینه تحول در نظام آموزشی کشور کار می‌کرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

تسنیم: رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی با اشاره به نحوه ترور شهید علیمحمدی گفت: می‌خواستند با این کار در جامعه علمی ما رعب و وحشت ایجاد کنند.

فریدون عباسی رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی در برنامه گرامیداشت شهدای هسته‌ای که در دانشگاه شاهد برگزار شد با اشاره به ترور شهید علیمحمدی، اظهار داشت: دشمن آن زمان سراغ علیمحمدی رفت و او را به جنبش سبز نسبت داد. برایش نقشه کشیده بودند ولی اسمش را علم نمی‌کردند. صبح روزی که می‌خواست از خانه خارج شود با انفجار موتورسیکلتی که آن را به درختی در نزدیکی خانه او بسته بودند، ترور کردند.

وی گفت: در صندلی موتور که حدود یک متر کمتر با او فاصله داشت دو کیلو TNT و ۱۵۰۰ ساچمه کار گذاشته بودند آیا واقعا این میزان مواد انفجاری در این فاصله نیاز بود؟ نه آنها می‌خواستند با این کار در جامعه علمی ما رعب و وحشت ایجاد کنند. علیمحمدی آدم باسواد، دانشمند و متعهد به کشور بود. عرق به هویت ملی در او بالا بود و کشور را دوست داشت. در زمینه تحول در نظام آموزشی کشور کار می‌کرد.

عباسی افزود: در حوزه راکتور و لیزر فعال بود. رفقایش در دانشگاه تهران می‌گفتند تعداد مقالات او در فیزیک زیاد بود و هسته‌ای نبود. من از رئیس دانشکده او (فیزیک تهران) پرسیدم که آیا شما لیزر و راکتور بلد هستید که او گفت نه. به او گفتم ولی علیمحمدی در همه این حوزه‌ها کار می‌کرد و آنها را می‌دانست. سال‌ها برای این مسائل وقت گذاشته بود و به مسایل فیزیک علاقه‌مند بود.

وی در ادامه این نشست با بیان اینکه چرا پیش بینی کردم رضایی‌نژاد ترور می‌شود، گفت: یک روز زمانی که رئیس سازمان بودم رضایی نژاد را برای کاری صدا کردم به او گفتم داریوش شما صبح‌ها نامنظمی که این خوب است ولی عصر‌ها در رفت و آمد منظم هستی، دنبال بچه‌ات به مهدکودک می‌روی، این کار را به همسرت واگذار کن که گفت رانندگی‌اش هنوز خوب نیست. گفتم ماشین، خانه و کارت را عوض کن. کلید اتاقم در دانشگاه را به او دادم و گفتم به محل کار نرو، برو دانشگاه جای من بنشین تا تو را به سازمان منتقل کنم. قرار شد با رئیسش صحبت کند و خبر دهد. اینها را سه‌شنبه عصر به او گفتم، شنبه ساعت ۴ بعد از ظهر موقعی که دخترش را از مهد کودک می‌آورد، نزدیک خانه با ۶ گلوله ترور شد.

عباسی افزود: ما به دلیل نوع تخصص افراد پیش بینی‌هایی درباره ترو‌ها می‌کردیم و احتمال می‌دادیم چه کسانی در خطر هستند.

وی خاطرنشان کرد: نیرو‌های اطلاعاتی تابستان ۸۹ به من و شهید شهریاری هشدار دادند. گفتند ماشین‌هایتان را عوض کنید، مقابل خانه‌هایتان دوربین بگذارید و اسلحه به شما می‌دهیم. گفتم ما همه این کار‌ها را کردیم ولی اینگونه نمی‌شود، دفاع کرد. از آنها به خاطر انجام تکلیف تشکر کردیم. چند جزوه درباره مسایل امنیتی دادند و موضوع تمام شد.