پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : والدین روزانه به فرزندانشان دروغهای زیادی میگویند و حتی به این مسئله توجهی نمیکنند. ممکن است ندانسته این دروغها را بگویند، اما دروغها هر چقدر که هم کوچک باشند میتوانند به سادگی منتقل شوند و آسیب زننده باشند. در حقیقت تصور میکنند که، چون والدینشان دروغ گفته اند آنها نیز میتوانند دروغ بگویند.
به نقل از lifehack؛ کاملا درک میکنم که در برخی مواقع برای محافظت از فرزندانمان به عنوان پدر و مادر باید دروغ بگوییم، زیرا نمیخواهیم به آنها آسیبی برسد. در حقیقت این دروغهای کوچک میتواند آنان در آینده به دروغ گوهای بزرگتری تبدیل کند. بدیهی است که هیچ والدینی نمیخواهند چنین باشد، بنا براین باید از این امر پیشگیری کنید و به خود و فرزندانتان دروغ نگویید.
در این مقاله به چند نمونه از دروغهایی که اغلب پدر و مادرها به فرزندان خود میگویند به همراه تعدادی راه حل بیان شده است که عبارتند از:
" تهدید ها"
به جای تهدید، امتیازاتی را از آنان سلب کنید. اگر در حال مشاجره با خواهر یا برادر خود هستند و میخواهید جنگ را متوقف کنید، ممکن است بگویید که فرد خیالی در حال تماشا رفتارشان است، (مسئلهای که در نهایت متوجه میشوند که دروغین بوده است). یک تنبیه واقعی را اتخاذ کنید مانند برای چندین دقیقه اسباب بازی هایشان را بگیرید و تنها رهایشان کنید. یکی از موثرترین روشها برای متوقف کردن مشاجرههای خواهر و برادری: صحبت با کودکان است.
"اجازه نمیدهم اتفاق بدی برایت بی افتد "
این امر ممکن است تصمیم شما باشد، اما میتواند چنین هم نباشد. نمیتوانید ۱۰۰ درصد وقت خود را به کودکان اختصاص دهید و از آنها مراقبت کنید. در عوض، حقیقت را بگویید و طوری بیانش کنید که او همچنان احساس امنیت، اعتماد و آگاهی از خطرات را پیدا کند. چیزهایی مثل " همیشه سعی میکنم از شماها محافظت کنم، اما افراد بد نیز همه جا وجود دارند، به همین دلیل نمیخواهم در فروشگاه از من دور شوید. من در اینجا حضور دارم تا مراقبتان باشم، اما اگر از من دورشوید و در معرض خطری قرار بگیرید، من متوجه نخواهم شد. " ممکن است کمی ترسناک به نظر برسد، اما حقیقت ماجرا چنین است.
" پارک بسته است "
به خوبی میدانید که پارک باز است، اما، چون زمانی ندارید که به پارک اختصاص دهید، دروغ میگویید. صادق باشید، " مامان نمیتواند امروز شما را به پارک ببرد، زیرا هنوز کار هایش را انجام نداده است، برخی از دستورات مهمی را که باید انجام دهید، به آنان بگویید. " ممکن است شکایت کنند و ناراحت شوند، اما شیوه درست این است. واقعیت زندگی را میآموزند، اینکه نمیتوانند همیشه هر چیزی را که میخواهند فورا به آن دست یابند. حقیقت به شما کمک میکند تا صادق باشید.
" قول میدهم، صدمهای نبینی "
نیازمند تزریق کوچکی هستند و فریاد میزنند، اما میگویید که مسئلهای نیست. با این وجود فریاد میکشند، زیرا با تجربه کمی از درد در مییابند که دروغ گفته بودید. در نهایت اگر آسیب جدی دیده باشند، به یکی از افرادی تبدیل خواهید شد که مورد سرزنش قرار میگیرند، زیرا گفته بودید آسیبی نخواهند دید. ممکن است این دروغ گوییهای کوچک موجب عدم اعتماد آنان شود.
" بهترین هنرمند و نقاش هستی! "
هنگامی که صادق نیستید، تحسین نکنید. باور داشته باشید یا نه، کودکان به اندازه شما فکر نمیکنند. در عوض میتوانید خلاقیتشان را ستایش و تحسین کنید. آنها را برای چیزی هستند که باور کنید، در مورد کار توانایی هایشان صادق باشید.
" زمان خواب! "
ساعت ۳۰: ۷ است در صورتی که میدانید ساعت واقعی خواب ۸ است، به سمت تخت خواب هدایتشان میکنید. راه حل: "زمان آماده شدن برای رفتن به تختخواب فرا رسیده است. " کلمات مهم و تاثیر گذاری که میتوانید به کار ببرید " زمان خواب " است. همه چیز درباره اطمینان و اعتماد میان شما و فرزندانتان خلاصه میشود. پس صادق باشید.
" نمیدانم چه اتفاقی برای نقاشیهایی که روی یخچال بود، افتاده است. "
میدانید چه اتفاقی افتاده است، زیرا نمیتوانید تمامی نقاشیهایی را که فضای زیادی اشغال کرده اند در یک جا نگه دارید. بهترین کار این است که مسئله را برای آنها توضیح دهید. انتقال تمامی نقاشیها به یک کمد میتواند فکری عاقلانه باشد، در این صورت اطمینان حاصل میکنند جایشان امن است.
" یک دقیقه دیگر میآیم "
میخواهید درکنار آنها حضور پیدا کنید و بازی را با کمک شما تکمیل کنند. اما اکنون در حال پرداخت صورت حساب هستید و میخواهید اول آن را به پایان برسانید و سپس میگویید تا یک دقیقه دیگر میآیم. در صورتی که ممکن است زمان بیشتری نیاز داشته باشید بنا براین بگویید که در حال انجام کاری هستید و هر زمان که تمام شود در کنارشان حضور پیدا خواهید کرد. در این صورت دیگر مجبور نیستید دروغ بگویید.
" تنها میگذارمت "
به جای استفاده از تاکتیک ترساندن، پیامدها و عواقبی که تهدیدشان میکند را بازگو کنید. به عنوان نمونه میخواهید بروید فروشگاه و کفش هایش را به پا نمیکند، بگویید اگر تا ۵ دقیقه دیگر آماده نباشی برخی امتیازاتت را از دست میدهی. " کافی است که عواقب کار را یاد آوری کنید و صادق باشید. دیگر فرزندی دارید که به حرفهای شما گوش میدهد، نه اینکه از پدر و مادرش بترسد.
" پول کافی برای خرید ... نداریم. "
برای فرزندانتان توضیح دهید و بگوید که برای سفری که در پیش دارید باید پس انداز کنید، بنا براین نمیتوانید این پول را خرج کنید. کمک کنید تا درک کنند برخی مواقع برای انجام عملی خاص، باید از تعدادی خواسته هایشان بگذرند. در حقیقت یک درس واقعی از زندگی را به آنها آموزش میدهید.
فرارو