پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
هفت صبح: مرد جنایتکار در جریان تحقیقات مقدماتی به قتل مرد نگهبان اعتراف کرد.
چندی قبل، کشف جسد مرد میانسالی در اتاقک نگهبانی یکی از ساختمانهای نیمهکاره شهرک غرب به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، گزارش داده شد. طولی نکشید که ماجرای این مرگ مشکوک در بیسیم کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ پیچید و خیلی زود قاضی موسی رضازاده؛ بازپرس ویژه قتل شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی، راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
به این ترتیب تیم بررسی صحنه جرم دادسرای جنایی تهران و همچنین تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران نیز برای رسیدگی به موضوع راهی محل حادثه شده و بررسیهای ابتدایی برای رازگشایی از ماجرا کلید خورد.
تیم جنایی در اتاقک نگهبانی با جسد مردی حدوداً ۵۵ ساله افغانستانی مواجه شدند که از ناحیه سر هدف ضربه جسم سخت قرار گرفته بود. مشاهدات ابتدایی تیم تشخیص هویت حکایت از آن داشت که اصابت جسم سخت به سر مقتول علت تامه فوت او را رقم زده است. با این حال برای انجام معاینات و آزمایشهای دقیقتر جسد با دستور بازپرس جنایی به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد.
اولین سرنخ
در نخستین گام از تحقیقات جنایی تماسها و آخرین مکالمات مقتول مورد بررسی قرار گرفت. مطابق اطلاعات به دست آمده از این طریق تیم جنایی به سرنخهایی از عامل جنایت دست پیدا کردند. بررسیهای اولیه هم نشان میداد که مقتول ساعتی قبل با مرد جوانی بهنام مالک قرار ملاقات داشته است که همین سرنخ شک تیم جنایی را برانگیخت.
به این ترتیب مالک که شواهد نشان میداد آخرین فردی بوده که مقتول را ملاقات کرده است، به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقیب قرار گرفت. کارآگاهان در نخستین گام با اقدامات اطلاعاتی و بهرهگیری از شیوههای کشف نوین جرم، هویت متهم را شناسایی کردند و متوجه شدند که او پس از ارتکاب جرم به یزد رفته است و در ساختمان نیمهکارهای کارگری میکند.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پس از دریافت این اطلاعات مهم در مورد آخرین قرار ملاقات مقتول با مالک، بیدرنگ راهی یزد شدند و پس از تعقیب و مراقبتهای نامحسوس مرد جنایتکار را در یک عملیات منسجم به دام انداختند. مرد جنایتکار در جریان تحقیقات مقدماتی به قتل مرد نگهبان اعتراف و عنوان کرد بهخاطر اختلافات شخصی دست به این جنایت زده است.
علت جنایت چه بود؟
متهم بعد از انتقال به بازداشتگاه پلیس آگاهی تهران هدف تحقیقات قرار گرفت و در تشریح جزئیات این جنایت گفت: «مقتول دایی دوستم بود و از مدتها قبل زمانی که در افغانستان زندگی میکردیم او را میشناختم. او مدتی بود که نگهبان کارگاه ساختمانی واقع در شهرک غرب تهران بود و من هم در یک ساختمان نیمه کاره واقع در اسلامشهر کارگری میکردم تا اینکه روز حادثه مقتول با من تماس گرفت و از من خواست بعد از کارم نزد او بروم تا با هم چای بنوشیم و گپ بزنیم.»
متهم در ادامه گفت: «من هم دعوت او را برای صرف چای قبول کردم و غروب روز حادثه به اتاقک او رفتم. وقتی آنجا رسیدم ابتدا با هم گپ زدیم سپس او برای من چای ریخت. من وقتی چای را نوشیدم دیگر نفهمیدم چه شد، چون بیهوش شدم. وقتی به خودم آمدم که برهنه بودم و بیحال روی زمین افتاده بودم. به سختی خودم را جمع و جور کردم و میخواستم از در بیرون بروم که دوباره مقتول قصد داشت سد راهم شود. من که فهمیده بودم او نیت شومی در سر داشته و میخواهد من را مورد آزار و اذیت قرار دهد؛ برای اینکه خودم را نجات دهم، بدنه فلزی قلیانش را که گوشه اتاق بود برداشتم و با آن ضربات متعددی به سر مقتول زدم که باعث مرگش شد.»
متهم برای روشنشدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و تحقیقات همچنان ادامه دارد.