پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عضو هیئت رئیسه کمیسیون اقتصادی مجلس با انتقاد از خودداری رئیس کل بانک مرکزی از حضور در مجلس گفت: انتظار داشتیم آقای بهمنی نیز از کمک های کارشناسی نمایندگان مجلس و سایر دلسوزان نظام بهره بگیرد.
به گزارش انتخاب، ابراهیم نکو در گفتگو با مهر با اشاره به خودداری رئیس کل بانک مرکزی از حضور در مجلس طی چند هفته گذشته و در پی نوسانات بازار ارز گفت: هدف نمایندگان مجلس حمایت از دولت است و ما بدنبال این هستیم رابطه دوستانه ای میان مجلس و دولت وجود داشته باشد و دولت نیز از حمایت مجلس محروم نباشد تا بتوانیم دست آنها را بگیریم و در جهت حل مشکلات به آنها کمک کنیم.
بهمنی حوصله اش را از دست داده است
وی با بیان اینکه هدف ما از دعوت رئیس کل بانک مرکزی به مجلس کمک به دولت در حل مشکلات ارزی است، گفت: گاهی اوقات باید پذیرفت ممکن است مدیری حوصله اش را از دست داده باشد و نتواند کاری کند یا برنامه ها را به درستی انجام دهد لذا نیت ما این بود که با دعوت از آقای بهمنی به ایشان کمک کنیم تا امور را سر و سامان دهد.
بهمنی باید دعوت نمایندگان مجلس را می پذیرفت
دبیر کمیسیون اقتصادی مجلس تصریح کرد: ما اعتقاد داریم محمود بهمنی باید دعوت نمایندگان مجلس را می پذیرفت و به عنوان دوست حامی به مجلس نگاه می کرد ولی با عدم نگاه دوستانه ایشان یک بدبینی در نمایندگان بوجود آمد و خاطرنمایندگان مکدر شد.
نکو با اشاره به اینکه عدم حضور بهمنی در مجلس به هیچ وجه خوب نیست، گفت: حتی نمایندگان مجلس نیز اگر جایی احساس کمک کنند از دولتی ها و سایر کارشناسان دعوت می کنند تا به کمکشان بیایند لذا انتظار داشتیم آقای بهمنی نیز از کمک های کارشناسی نمایندگان مجلس و سایر دلسوزان نظام بهره بگیرد.
بهمنی تحت فشار رئیس جمهور
عضو هیئت رئیسه کمیسیون اقتصادی مجلس به تشریح بیشتر دلایل غیبت رئیس کل بانک مرکزی در مجلس پرداخت و گفت: معتقدم بهمنی به دلیل تحت فشار بودن و وجود جو روانی ناشی از بی نظمی در بازار احساس می کند با ظاهرا نشدن خود بتواند در حاشیه قرار بگیرد تا التهابات بازار ارز کاهش یابد.
نکو خاطرنشان کرد: البته امکان دارد از سوی رئیس جمهور یا مقامات بالاتر خود نیز برای حضور در مجلس تحت فشار باشد.
وی ادامه داد: با شناختی که از بهمنی پیدا کرده بودیم احساس می کردیم در صحن علنی مجلس حضور پیدا کند اما عدم حضور وی شبهاتی را برای ما بوجود آورد.
نرخ معقول دلار 1500 تومان است
دبیر کمیسیون اقتصادی مجلس در خصوص قیمت واقعی ارز و نظارت دولت بر بازار گفت: با توجه به ادله ای که وجود دارد معتقدم نرخ 1500 تومانی دلار می تواند معقول باشد و حتی باید تلاش کرد پائین تر بیاید اما اینکه در شرایط فعلی این نرخ امکان پذیر باشد مقداری بعید است و باید منتظر بمانیم.
وی با اشاره به اقدامات دولت برای کاهش قیمت ارز گفت: دولت باید راهکارهای منطقی را در برنامه قرار دهد چارچوبی را تنظیم و بر اساس آن چارچوب به صورت قانونی ، منطقی و علمی جلو رود.
نکو تصریح کرد: کنترل بازار با شعار و طرحهای فی البداهه امکانپذیر نیست و هرجا توانستیم علمی تر و با استفاده از کارشناسان زبده امور را پیش ببریم موفق تر بوده ایم اما هر جا که از شیوه های غیرمنطقی استفاده کردیم حتی اگر پاسخ هم گرفتیم کوتاه مدت بوده است.
تغییر شیوه های مدیریتی لازمه ثبات بازار ارز
عضو هیئت رئیسه کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه اگر دولت برنامه ای برای کنترل بازار تنظیم داشته باشد و از نظر افراد توانمند استفاده کند ولو اینکه برنامه در کوتاه مدت قابل اجرا نباشد ارزش دارد، گفت: اگر در آینده دولت بتواند در بازار ارز کنترل داشته باشد و همزمان شیوه های مدیریتی را تغییر دهد می تواند ثبات و تعادل را در بازار ارز برقرار کند.
خيلي ساده است
با چاپ نكن
هر اونس طلا سال 57 مبلغ 244 دلار ارزش داشته و هم اکنون 1759 دلار يعني 2/7 برابر شده .
سطح قيمت ها در آمريکا در اين 33 سال 8/3 برابر شده ، پس از تقسيم اين دو رقم ، ارزش واقعي طلا در چهان 9/1 برابر شده است .
لذا اگر تورم ايران صفر بود قيمت سکه از 420 تومان 57 بايد به 3/797 تومان مي رسيد(9/1 برابر) .
حالا اگر امروز ارزش واقعي 630 هزار تومان را براي سکه بپذيريم ، بايد يهاي سکه 790 برابر 3/797 ريال شده باشد.
براي محاسبه نرخ برابري ريال و دلار بايد تورم آمريکا را از 3/797 خارج کنيم (تقسيم بر 8/3 ) که به عدد 208 مي رسيم .
يعني در 33 سال ارزش ريال در مقابل دلار 208 يراير سقوط کرده و لذا :
پاسخ : 73 ريال ضربدر 208 مساوي = 15184 ريال .
نتيجه : کنترل بهاي دلار بستگي به کنترل بهاي طلا دارد. همه خرابکاري ها از آشفتگي هاي بازار طلا شروع شد . بانک مرکزي فکري معقول کند .
.
.
مگه خبر ندارید اینجا مملکت گل و بلبله ؟
2:دلارتورمی:
یکی از روشهای محاسبه نرخ ارز حقیقی، تعدیل نرخ ارز اسمی بر اساس مابهالتفاوت تورم داخلی و خارجی است. در این استدلال انتخاب سال مبنا از اهمیت راهبردی برخوردار است.
بهترین زمان برای تعیین سال مبنا، سالی است که عرضه و تقاضای ارز بدون دخالت دلارهای نفتی تعیین شده باشد. بنابراین با انتخاب سال ۱۳۴۰ و با فرض محاسبه مابهالتفاوت تورم داخل ایران با آمریکا طی ۵۰ سال گذشته، نرخ حقیقی دلار در سال جاری حدود ۸۲۰ تومان برآورد میشود.به عنوان مثال سطح عمومی قیمتها در ایران از سال ۱۳۴۰ تا ابتدای سال ۱۳۹۰ در یک دوره ۵۰ ساله، ۷۸۰ برابر شده و سطح قیمتها در کشور آمریکا با ارز خارجی دلار، ۷/۴۲ برابر شده است. بنابراین نسبت قیمتهای آمریکا به ایران طی دوره مورد نظر ۱۰۵ برابر کاهش داشته است. چنانچه سال ۴۰ را که در آن نرخ ارز اسمی معادل۷۶ ریال بوده، به عنوان سال مبنا انتخاب کنیم، یک محاسبه ساده نشان میدهد میزان نرخ ارز اسمی در سال ۹۰ که نرخ ارز حقیقی در این سال را معادل سال مبنا قرار میدهد، معادل ۸۱۹۰ ریال خواهد بود.
البته از سوی دیگر اگر بخواهیم مبنا را براساس قدرت برابری خریدی محاسبه کنیم نرخ دلار در سالجاری میلادی بر اساس محاسبه صندوق بینالمللی پول معادل 632 تومان خواهد بود.
پس درنتیجه براساس سه روش معروف در علم اقتصاد ما به سه رقم متفاوت رسیدیم1:هزارتومان2:هشتصدونوزده تومان3:ششصدوسی دوهزارتومان
حالاشما این رقم را مقایسه کن با سه هزار تومان فعلی.دربهترین حالت ملت داره سه برابر ارزش واقعی دلارهزینه بی کفایتیه مدیران محترم را میدهد.