تسنیم: در کمتر از 10 روز تا انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، امیرحسین قاضیزاده هاشمی نامزد انتخابات به برخی سوالات درخصوص روند ادامه رقابتهای انتخاباتی و اولین مناظره که دوشنبه 28 خرداد برگزار شد، پاسخ داد.
تاکنون یک مناظره با موضوع اقتصادی برگزار شده و در روزهای آینده 4 مناظره دیگر نیز در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برگزار خواهد شد.
* اگر اجازه بفرمایید گفتگو را با موضوع داغ این روزها که بحث مناظرات است آغاز کنیم. اولین مناظره هم شب قبل از این گفتگو با موضوع اقتصادی برگزار شد و واکنشهای مختلفی بین مردم و کارشناسان داشت و من دیدم که حضرتعالی هم بعد از مناظره صحبتی داشتید و یک ارزیابی کوتاهی در خصوص آن کردید.
با این سوال میخواهم شروع کنم که از نظر شما مناظره اول چطور بود؟ چون دیدم که خیلی از مخاطبین گفتند یک مقدار طولانی و به لحاظ زمانی و تعداد سوالات یک مقداری کسل کننده بود.
به نظر بنده جنس مناظرات باید با برنامههای کارشناسی متفاوت باشد. البته تلویزیون کار خیلی خوبی کرده و برنامههای متعددی مثل گفتگوی ویژه و نشستهای کارشناسی را در اختیار کاندیداها قرار داده اما انتقال این محتوا به فضای مناظرات، مناظرات را از خاصیت می اندازد. اگر هم قرار است بحثی مورد طرح قرار بگیرد نباید با حجم زیاد سوالات باشد بلکه میبایست رویه و برنامه هر نامزد و نوع اقدامات او را مد نظر قرار داد.
بعضی از دوستان در مناظره یک سری حرفهای کلی میزنند. بنده تلاش کردم تا این مسئله را جا بیندازم که از کلی گویی دست بردارید و مطابق با نیاز مردم صحبت کنید در طول این 40 سال همیشه از بایدها و نبادهای صحبت شده و همه هم در این مدت بر سرکار بودند.
من که جوان ترین این جمع هستم 20 سال است جزو مقامات کشور محسوب میشوم، بقیه حتماً بیشتر هم هستند. طبیعتاً آن چیزی که بیشتر دیده می شود، تکه کلام ها و اتفاق خاص و حاشیه است تا متن.
* مخصوصاً در مناظرات.
بله. و خود این به نظرم یک نوع انحراف در افکار عمومی ایجاد میکند. شما اگر بخواهید حرفی را بزنید که قبلاً گفتید، تکرارش در زمان محدود خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد و چون از طرفی هم باید خیلی سریع حرف بزنید و نقطه نظرات خود را بگویید، خیلی نمیتوانید برنامههایتان را تشریح کنید. خیلی خوب در نمیآید و هدایت کننده هم نیست.
* فکر می کنم بهتر از این، در میزگردها انجام میشد؟ آنجا هم وقت بیشتری دارید و هم با کارشناسان حاضر میشوید.
ممکن است بخواهند بگویند که در مناظرات به اختلاف دیدگاه ها میپردازیم که حرف خوبی است. هرکسی قبلاً آمده برنامه خودش را گفته و اینجا اختلاف دیدگاهها باید استخراج شود.
این معنیاش این است که صداوسیما از قبل باید اختلاف دیدگاههای ما را در برنامههایمان استخراج کرده باشد و بعد این دیدگاهها را به بحث بگذارد.
مثلاٌ هر 6 نفر ما گفتیم که باید بودجه دولت را منضبط کنیم و از هدر رفت منابع دولت جلوگیری شود. اینجا باید بر سر این بحث شود که چطور میخواهید این کار را انجام بدهید؟
اینکه حرفهای کلی و عمومی بزنید و بعد به سمت موضوعاتی که دست نیافتنی باشد و یا در حدود اختیارات شما نیست، بروید جوابگو نخواهد بود.
برای مثال الان بعد 45 سال همه مردم فهمیدند که حوزه سیاست خارجی حوزه نظام است و شما اگر مدیر باعرضهای باشید، میتوانید مثل شهید امیرعبداللهیان آن را جلو ببرید. اما اگر این را بدانید و بعد دبه کنید که من میخواستم فلان کار را بکنم، این گول زدن مردم است.
حقیقتاً من ناراحت می شوم که ما ادعای صداقت با مردم داشته باشیم اما بزرگترین دروغها را به آنها بگوییم. بزرگترین دروغها این است که به آنها بگوییم ما یک کاری می توانیم انجام بدهیم که در حیطه اختیارمان نیست یا کاری می توانیم انجام بدهیم که باورش نداریم. این مصداق تدلیس است و امیدوارم خدا ما را حفظ کند تا برای رای هرکاری نکنیم.
نمیارزد آدم جهنمی شود به خاطر اینکه مثلاً 4 نفر را از خودش راضی کند.
در مناظره اول من گفتم که نمی دانم بعضی از دوستان چرا آمدند ثبت نام کردند. وقتی میدانیم برخی کارها را نمیتوانند انجام بدهیم، چرا به مردم میگوییم؟ مردم باورشان می شود و میگویند اینهایی که در این سطح نشستند، رجال سیاسی و مذهبی کشورند که شورای نگهبان تاییدشان کرده است.
* برفرض رای را هم بگیرند، اگر بعداً توان اجرای آن را نداشته باشند، برایشان ضرر مضاعف است.
متاسفانه در پارادایم کسب قدرت به این چیزها فکر نمی شود. میگویند من این جایگاه را به دست بیاورم، حالا یک کاری میکنم. به 4 سال بعدش فکر نمی کنند. از همه مهمتر به بهشت و جهنمش فکر نمیکنند.
* ارزیابی شما از عملکرد نامزدهای جبهه انقلاب در مناظره اول چه بود؟
از شما چه پنهان من خیلی دقت نکردم. چون بیشتر حواسم به مطالب خودم بود ولی به نظرم دوستان بیشتر برنامه خودشان را مطرح کردند.
* کمتر مجادله شد.
بله. زمان 4 دقیقه هم زمان کمی بود که باید هم نظراتمان را میگفتیم و هم نقد میکردیم. البته تا حدی مباحثه هم درگرفت. هرچند ما با همه این اقایان دوست هستیم و این رفاقت از قبل هم وجود داشته است. با این حال، بالاخره اختلاف نظر هم طبیعی است که وجود داشته باشد.
* مناظره هم برای همین است که اختلاف نظرها دربیاید.
بله. ما با بعضی از دوستان 8 سال در کمیسیون بهداشت مجلس کنار هم بودیم و با هم زندگی کردیم. یا 12 سال با هم نماینده مجلس بودیم و بخوبی همدیگر را می شناسیم و با تفکرات هم آشناییم و حتی پس فکر هم را هم میدانیم.
عرضم این است که بالاخره مباحثه هم شکل گرفت و خود آرایش برنامه هم البته دخیل بود.
* به هرحال مناظره اول هم موضوعش اقتصادی بود و شاید مناظرههای بعدی که سیاسی و اجتماعی باشد، برای مردم جذاب تر شود.
البته مشکل مردم در همین اقتصاد است.
* بله ولی جذابیت بحث سیاسی همیشه بیشتر است
گرفتاری ما در انتخابات همین است که مردم به سیاست و فرهنگ رای میدهند اما 4 سال مطالباتشان اقتصادی است درحالی که باید به برنامه های اقتصادی رای داد. معمولاً امواج سیاسی در کشور و قطببندیهای سیاسی بر اثر شعارهای فرهنگی و سیاسی درست میشود اما 4 سال مردم از آن دولت مطالبه اقتصادی دارند.
ما وقتی میخواهیم رای بدهیم، باید به برنامه و کارنامه اقتصادی رای بدهیم.
* مناظره اول را مقایسه میکردیم با دورههای قبل، به نظر میرسد که دوز اخلاقی بودن آن و نوع صحبت کردن کاندیداها و پرهیزشان از مجادلههای بی مورد کمتر بود. حالا دلایل زیادی برای آن می شود گفت مثلاً یک بخشی به خاطر فضای بعد از شهادت آیتالله رئیسی هم هست. بالاخره ایشان به عنوان یک الگو در مناظرات گذشته معرفی شدند اما به نظر شما فقط همین است یعنی این موضوع است یا فکر می کنید نوع حضور کاندیداها و صحبت هایشان و مباحثشان هم موثر بوده است؟
بالاخره جامعه چون از بی اخلاقی در انتخابات ضربه خورده است، به نظرم یک واکنش منفی به بداخلاقی دارد. در انتخابات قبل هم آن بداخلاقیها مورد استقبال جامعه قرار نگرفت.
* حتی به نوعی پس زده شد؟
بله پس زده شد و به نظرم جریانی که اعضایشان بداخلاقی میکردند از این موضوع درس گرفتند و این خوب است.
* واقعا هم دیگر مردم حوصله و اعصاب این دعواها را ندارند.
بله این خوب است. واقعاً ما باید انتخابات را در جمهوری اسلامی به سمت رقابت در کارهای خوب ببریم و به مردم بگوییم کدام فرد و تفکر و جریان خادمان بهتری برای شما می توانند باشند.
* ایده بهتری دارند.
بله توانایی برای انجام امور بهتر را دارند ولی باز هم اینجا باید حرف صادقانه با مردم بزنیم.
* قبل از مناظرهها و یا حتی بعد از آن به شما یا کاندیداهای دیگر تذکری یا توصیهای می شود؟
چه در انتخابات قبل چه در این انتخابات به من نه کسی توصیه کرده و نه کسی تذکری داده است. ما هر بحثی داشتیم با مشاورینمان بوده است.
* هم در مناظره و هم در برنامه های دیگر به همین شکل بوده است؟
بله در مورد من که اتفاقی نیفتاده است که کسی تذکری بدهد. البته من همیشه بچه مثبت بودم و درسهایم را خوب میخواندم و هیچوقت نیاز به تذکر نداشتم (با شوخی)
در خبرگزاری فارس یکی از خبرنگاران از من پرسید چرا انقدر راحت شما را تایید صلاحیت میکنند؟ یک بنده خدایی از من پرسید تو چطوری رتبهات در کمکور تک رقمی شده است؟ چطور درس خواندی؟ گفتم که من 4 سال خوب درس خواندم تا در رتبهام کنکور تک رقمی شد.
بنابراین کسی که خدا به او لطف دارد و زندگی اش را تر و تمیز نگه میدارد؛ آن را که حساب پاک است از محاصبه چه باک است؟ چه در این دنیا و چه در آن دنیا. نگران اینکه کسی چیزی در زندگیاش پیدا کند و آن را رد کند ندارد. ما الحمدالله بچه هایمان هم آنقدر بزرگ نشدند که کار دستمان بدهند. امیدواریم که صالح بمانند و بعداً هم کار دستمان ندهند.
* با توجه به اینکه انتخابات زودهنگام برگزار میشود و روالش یک روال عادی نیست، طبیعتاً فشار روی خود کاندیداها هم زیاد است چه به لحاظ بحث زمانی و تبلیغات و چه اینکه بتوانند برنامهشان را خوب ارائه بدهند یا اصلاً برنامهای مدون کنند.
شما ارزیابیتان هم از خودتان و هم از 5 کاندیدای دیگر چطور است؟ چقدر توانستید این برنامه را در مدت کوتاه برای مردم تشریح کنید؟چقدر اصلا آمادگی داشتید؟
به نظرم به جز یک نفر از دوستان که بیشتر کار مطالعاتی کردند، آنهایی که درگیر اجرا بودند یا کاری دستشان بوده حتماً آماده نبودند و این عدم آمادگی به روشنی دیده میشود. حتی خیلیها نتوانستند تصمیم بگیرند که در انتخابات بیایند یا نیایند. آدمهای خوشنام و مطرحی هم بودند.
* در مناظرهها شاید خیلی ها نظرشان این بود که مثلاً کاندیدای اصلاح طلبان آقای پزشکیان یک مقدار رادیکالتر باشد اما هم بخاطر شخصیت ایشان و هم نوع نگاهشان خیلی اهل تند کردن فضا نیست اما ظاهراً برخی از اطرافیان و افراد جبهه اصلاحات بدشان نمیآید که ایشان یک فضای تندتری را داشته باشند. شما خودتان ارزیابی تان چیست آیا این عدم رادیکال شدن مخصوصاً در مناظره تاکتیک بود یا اینکه شخصیت ایشان همینطور است؟
ترکیبی از هر دو است. در کوتاه مدت که نمیشود شخصیت آدمها را تغییر داد. جبهه اصلاحات چون بصورت جبههای عمل میکنند تقسیم کار کردند. شخصیتی که در انتخابات عرضه کردند یک خصوصیات فردی قابل توجه دارد ولی یک جریان رسانهای پشتیبانی دارند که آن کارهایی که ایشان نمی تواند انجام بدهد را انجام میدهد.
* قبلاً هم نشان دادند که در این کار تبحر دارند.
بله. موجسازی و بسیج کردن و این کمپینهایی که راه افتاده را میبینید که کم شعارهای ساختارشکنانه و خارج از عرف نمیدهند. دیگر ضرورتی ندارد که کاندیدایشان خودش هم بیاید یک چنین عملکردی را آنهم در عرصه تلویزیون و در مناظره از خودش نشان بدهد. در برنامه مثلاً همایش مردمی ممکن است ولی اینجا خیر.
آقای دکتر پزشکیان خودش شخصیتی دارد که ما چند بار باهم پشت سر رهبری نماز خوانیم. در زندگی شخصیاش هم تا جایی که من مطلع هستم، مسئله اقتصادی ندارند. یک تیپ مردمی دارند و این جزو خصوصیات ایشان است. برخی طرفدارانش هم تلاش میکنند به این موضوع ضربه نزنند و خرابش نکنند و وجه سیاسی به او ندهند.
* ولی ظاهرا بدشان هم نمیآید یک سری موضوعات را یک مقدار کم رنگتر کنند.
بله ولی آن وجهه سیاسی را کمپی ها و طرفداران پررنگ میکنند. یعنی مثلاً خانم ابتکار به جایش میآید و حرفی را میزند. از نظرشان دلیلی ندارد این حرف از دهان ایشان باشد.
من معتقدم باید جمع را نگاه کرد. دولت قاضیزاده فقط قاضیزاده نیست. اگر من میگویم که دولت آیتالله رئیسی را نمایندگی میکنم، یعنی دولتی که خواهد بود، ناشی از تفکر آیت الله رئیسی است یا دولت آقای پزشکیان هم دولت دوره آقایان روحانی و خاتمی است. ترکیبی از آن دو دولت است. تعارف که نداریم.
یعنی شما فقط شخص را درنظر نگیرید. در دوره اصلاحات، شخص آقای خاتمی با خیلی از تندرویهای جبهه مشارکت مخالف بود.
من خدمت دکتر پزشکیان گفتم شما که میگویید با یک تفکر نمیشود کشور را اداره کرد، جبهه ای را نمایندگی می کنید که حتی تفکری مثل شما را هم تحمل نکرد و در مجلس ششم تو را استیضاح کردند. تازه آقای پزشکیان یک اصلاحطلب شش دانگ است.
گفتم شما که میگویید پاکدست هستید، کنار دستتان کسانی قرار دارند که از مقصرین بازار بورس و ریزش بورس هستند. اینها کسانی هستند که در اوج فروختند و اسمشان هم هست. من چون نایب رئیس اول مجلس بودم شکایتی به قوه قضاییه کردم و گفتم یک عده با رانت اطلاعاتی که داشتند وقتی به قله رسید، میدانستند این سیاستها عوض میشود و فروختند و بیرون آمدند. اینها الان جزو حامیان ایشان هستند.
از من می پرسند چطور میخواهی بورس را سه روزه درست کنی، گفتم بورس اثر همین ادمهایی است که انتخاب کردید.
بنابراین فقط ما نیستیم، بلکه طرز تفکر و اطرافیان هم موثر هستند. رئیس جمهور به تنهایی کشور را اداره نمیکند. خود کابینه دولت و آن کسانی که دور میز مینشینند نزدیک به 30 نفر هستند.
* در گذشته، در مناظرهها رسم بود که معمولاً دولت قبل را مورد تهاجم قرار میدادند اما حداقل در مناظره اول دیدیم که راجع به دولت آقای رئیسی این کار صورت نگرفت. از نظر شما که خودتان عضو کابینه دولت ایشان بودید این فضا به خاطر آن بحث احساسی و عاطفی است که نسبت به شهید رئیسی شکل گرفته یا نه شما عملکرد دولت را هم در این ماجرا موثر میدانید؟
من با برداشت شما مخالفم. دوستان اسم شهید رئیسی را نیاوردند اما با استفاده از افعال مجهول بالاخره حرفهایی زده شد که مثلاً نمیشود با دنیا قطع رابطه کرد و... خطابش به چه کسی بود؟
* یعنی تو رودربایستی اسم نیاوردند ولی حرفشان را زدند.
بله حرف زده شد. اینطور نبود که زده نشود. ولی بدون ذکر اسم شهید رئیسی. البته من تشکر می کنم از عزیزان که حداقل حرمت نام شهید رئیسی را حفظ کردند و مورد خطاب قرار ندادند. این ارزنده است و این نشان دهنده رفتار اخلاقی عزیزان است.
البته من هم نمیخواهم بگویم دولت هیچ مشکلی نداشته است. حرف ما این است که بالاخره هر امری نسبی است. این دولت و بقیه دولتها و هرکس که یک مسئولیتی داشته، بالاخره کارنامه روی زمین دارد. دوستان باید از کارنامه خودشان بگویند.
* شما خودتان در کابینه آقای رئیسی حضور داشتید و در بین کاندیداها کسی هستید که از نزدیک با ایشان کار کردید. آیا شما خودتان را نامزد دولت محسوب می کنید چون دیدم کاندیداهای دیگر هم راجع به ادامه راه شهید رئیسی کم صحبت نکردند. آیا ما در این انتخابات نامزدی به عنوان نامزد دولت داریم؟
دولت رسماً اعلام کرده که ما هیچ نامزدی نداریم و این اعلام هم درست است چون دولت به عنوان مجری انتخابات نمیتواند نامزد داشته باشد. پس بنابراین این حرف درست نیست که بگوییم کسی نامزد دولت است.
سوال بهتر شاید این باشد که شما خودتان را متعهد به کدام فکر و کدام دولت می دانید؟ من خودم را متعهد به دنبال کردن برنامههای شهید رئیسی میدانم. برنامههای ایشان هم آسمانی نیست، زمینی است یعنی برنامه تحول دولت مصوب شده است و به رویت حضرت آقا هم رسیده است. آقای رئیسی هم برنامه تحول قوه قضاییه و هم برنامه تحول دولت را به رویت آقا رسانده بودند و اجمالا حضرت آقا هم تایید فرمودند که این پیوسته است به همان قانون برنامه هفتم و سایر برنامه هایی دیگر. بنابراین من خودم را متعهد به اجرای آنها میدانم. هر تعهدی در دولت است من خودم را متعهد به آن میدانم.
* پس کمابیش با همین ترکیب دولت کار میکنید؟
بله با همین بدنه دولت. بالاخره بنده را با چه کسی میخواهید بشناسید؟ با همین بدنه دولت که هست. البته در مورد تک تک عزیزان که دور این میز هستند از جامعه مرتبطشان سوال و ارزیابی میکنیم.
* به عنوان سوال آخر، شما ادامه روند رقابت انتخابات را چطور میبینید؟ بالاخره 5 کاندیدا به عنوان کاندیداهای جبهه انقلاب شناخته میشوند و بعضی از افراد در جبهه انقلاب این هشدار را درخصوص وحدت و یکپارچگی میدهند. صحبت های زیادی میشود که چه کسی بماند و چه کسی کنار برود؟ شما آینده این رقابت را چطور می بینید آیا کسی کنار خواهد رفت یا خیر؟
البته در مناظره یکی از دوستان تلاش کرد که یک مقداری حسابش را جدا کند. یعنی از این 5 تایی که میگویید، شاید عدد 4 یک مقدار دقیقتر باشد.
* منظورتان آقای پورمحمدی است؟
اجازه بدهید من اینجا اسم نگویم. بالاخره ایشان همان اول یک تلاشی کرد و مطالبی فرمودند که این حرفها در جبهه انقلاب خیلی خریدار ندارد.
یکی از مشکلات ما همین چیزهاست. مواضع باید راست و مستقیم و خیلی صریح باشد نه اینکه دوگانه صحبت کنیم. این به نظرم خوب نیست.
البته پاسخ به این سوال شما خیلی سخت است ولی تلاشهایی میشود برای اینکه یک همگرایی ایجاد شود. باید ببینیم.
* شما خودتان قائل به این زنگ خطر هستید یا خیر؟ اینکه تعدد کاندیداها باشد خودتان به لحاظ شخصی اگر بیرون از مجموعه کاندیداها بودید چه توصیهای میکردید؟
اگر موضوع پیروزی جبهه انقلاب باشد، ما تجارب مختلفی داریم. ما سال 84 متشتت بودیم اما پیروز شدیم. سال 96 متحد شدیم اما پیروز نشدیم. سال 92 متشتت بودیم و پیروز نشدیم.
اینکه چه کسی کنار برود و در این صورت رایش به نفع چه کسی خواهد بود، معلوم نیست. مشخص نیست اگر کسی کنار برود مثلاً رایش به نفع کاندیدای مدنظرش باشد.
در دوره قبل هم که روی یک گزینه نهایی اجماع شد، باز آرای سفید قابل تحلیل هستند که آیا آن دو بزرگواری که کنار رفتند به کاندیدای اصلی کمک کردند یا نه؟ بالاخره اینکه سه چهار میلیون رای سفید داده شد قابل تحلیل است.
مردم باید احساس کنند که رقابت جدی است و این روی مشارکت اثر میگذارد. در دوره های قبل، هم رئیس جمهور وقت و هم معاون اولش کاندیدا شدند اما بقیه را به پوششی بودند منتسب میکنند.
من خودم شخصاً اگر احساس میکردم حرفهایم را کس دیگری میزند و آن فرد اصلحتر است، نباید میآمدم. شرعاً درست نبود که بیایم و ثبت نام کنم. اگر فردی اصلحتر از خودش را در کار میشناسد، به گفته معصوم(ع)، ملعون است اگر برای گرفتن آن پست اقدام کند.
اینکه آدمها تا اخر میمانند یا خیر، تصمیم خودشان و کمپین انتخاباتی شان است که بمانند یا نمانند.
* به بحث مشارکت اشاره کردید. بالاخره در انتخابات دورههای قبل یک مقداری مردم مشارکت کمتری داشتند اما به نظر میرسد با توجه به اینکه همه احزاب و گروه ها بصورت فعل در انتخابات هستند و کمپین تحریم انتخابات به نوعی شکست خورده، شاید تغییری در مشارکت به وجود بیاید. اولاً مشارکت را چطور ارزیابی میکنید و سوال دوم این است که احتمال به دور دوم رفتن انتخابات چقدر است؟
مشارکت حتماً بهتر از قبل خواهد بود اما اینکه چقدر باشد نمیدانم. هفته آخر میتوان قضاوت کرد.
فکر می کنم تا الان که انتخابات دو مرحله ای است مگر اینکه یک امواج سنگین سیاسی شکل بگیرد. باز میگویم که هفته آخر می توان بهتر قضاوت کرد.
* بسیار ممنونم. اگر در پایان نکتهای باقی مانده است بفرمایید.
ما تمرین مردم سالاری میکنیم. مردم سالاری دینی یعنی اینکه مردم کسانی را انتخاب میکنند که بتوانند سیاستهای کلی و راهبردی کشور را به خوبی و با قدرت به نتیجه برسانند.
همانطور که در مصاحبههای دیگر هم عرض کردم، آن فرد، خودش و تیمش اول باید عالم، دانا، مجهز به علم روز باشند، اهل استفاده از فضای نخبگانی کشور باشند و دوم اینکه برنامه اجرایی دقیق داشته باشند و در مسیر اجرا تازه نخواهند راه پیدا کنند.
بعضی از روسای جمهور ما سرکار میآیند تازه دنبال راهکار هستند. دو سال میگذرد تا راهکار را پیدا کنند. ما باید از قبل راهکار داشته باشیم. یاید اطراف رئیس جمهور افراد مجهز برای اجرای باشند و چهارم اینکه سالم باشند یعنی منافع مردم را بر خودشان ترجیح بدهند. برای شهادت آمده باشند. نیامده باشند مالی بیاندوزند و یک جیفهای درست کنند. ما در دولت یک سری آدم شهادتطلب و فداکار نیاز داریم؛ انسانهایی که حاضر باشند خودشان را فدای مردم و اسلام کنند و در انتها جامع باشند.
شما هرچقدر هم برنامه داشته باشید، باید کسانی باشند که بتوانند این برنامه را اجرا کنند.