انتقاد تند از بی‌معرفتی اوسمار: به ما پشت کردی!

* این فصل از رقابت‌های لیگ برتر را چطور ارزیابی می‌کنید؟
در این فصل اتفاقات خوبی برای پرسپولیس افتاد اما در مجموع باید بگویم متاسفانه همه تیم‌ها نتیجه‌گرا شده‌اند. ما در لیگ، همه چیز را فدای نتیجه کرده‌ایم و این خیلی برای فوتبال‌مان بد است. زیبایی فوتبال، فقط به نتیجه‌گیری نیست. باید نگرش‌مان را عوض کنیم و بدانیم فاکتور اول، نتیجه‌گیری نیست.

* درباره قهرمانی پرسپولیس هم صحبت کنید.
فصل بسیار سختی برای ما بود. در طول فصل اتفاقات زیادی افتاد که می‌توانست ما را از قهرمانی دور کند، اما در نهایت ختم به خیر شد و با قهرمانی تمام شد. در نیم فصل اول اختلافاتی بین مربی و مدیرعامل پیش آمد که خوشایند نبود و اتحاد در تیم وجود نداشت، اما در نیم فصل آقای گل‌محمدی که می‌دانستند این شرایط و این اختلافات ختم به موفقیت نمی‌شود، بزرگی خودشان را نشان دادند و کنار کشیدند و دست باشگاه را باز گذاشتند. با وجود اینکه ما سرمربی نیاوردیم و کمک خود آقای گل‌محمدی سرمربی شد، اختلافات کنار گذاشته شد و بازیکنان خوبی گرفتیم که تاثیرگذار بودند. شناختی هم که آقای اوسمار از بچه‌ها داشت باعث شد ما رو به جلو حرکت کنیم. در‌ مجموع در نیم فصل دوم در کارمان ثبات داشتیم و با موفقیت عمل کردیم. تیمی که ثبات داشته باشد، قطعا موفق می‌شود.

* در این نیم فصل عملکرد اوسمار را چطور دیدید؟
آقای اوسمار سرمربی نبود و مربی وارد بود، اما با شناخت و رفاقتی که با بچه‌ها داشت، توانست قهرمان شود. این همدلی که در تیم بود، خیلی کمک کرد. با این حال به نظر من آقای اوسمار سرمربی نبود؛ اگر می‌خواهیم از مربی‌هایی در سطح اوسمار استفاده کنیم، مربی داخلی هم داریم؛ برای مثال آقای تارتار سال‌هاست که در لیگ خودش را نشان داده و امسال هم با تیم جوان ملوان بی‌نظیر کار کرد و ایشان را پا به پای تیم‌های مدعی که بودجه بالایی داشتند، بالا آورد. همچنین آقای محرم نویدکیا و آقای مطهری هم مربیان بسیار خوبی هستند که اگر از طرف مدیریت حمایت شوند، خودشان را نشان می‌دهند. اگر حمایتی که از اوسمار شد، از مربیان ایرانی هم صورت بگیرد، قطعا از این هم بهتر نتیجه می‌گیرند. البته ما در مدیریت تیم، ضعف داریم و در صورتی که این عزیزان به پرسپولیس بیایند، باید افرادی را کنارشان بیاورند که مدیریت قوی داشته باشند و بازیکنان را جمع کنند. در حال حاضر جمع کردن تیم و نظم و انضباط بازیکنان، از تمرینات مهم‌تر است.

* اوسمار در نیم فصل دوم خودش تیم را بست و عملکرد خوبی هم داشت و قهرمان هم شد. اینکه می‌گویید اوسمار سرمربی نبود، کم‌لطفی نیست؟
من اصلا نمی‌خواهم کار ایشان را کوچک کنم. ایشان زحمتش را کشید. من فقط می‌گویم ایشان به عنوان مربی به باشگاه ما آمد و باشگاه ما ایشان را سرمربی کرد اما حالا برای پرسپولیس کلاس می‌گذارد. جالب است که هر کسی به مشکل می‌خورد، زن و بچه‌اش را پیش می‌کشد. پرسپولیس باشگاه کوچکی نیست‌. این باشگاه همان‌طور که ایشان را بزرگ کرد، خیلی‌ها را هم بزرگ می‌کند. این بهانه‌ها زشت است. اگر من به برزیل بروم و من را بزرگ کنند، مسئولیتم این است که دو سال بمانم و با تمام وجودم کارشان را جبران کنم. مگر ایشان مربی بود، چند نفر او را می‌شناختند؟ من خودم در دوره مربیگری ایشان اسم‌شان را نمی‌دانستم اما آمدند و مطرح شدند و تیم را قهرمان کردند. همه اینها درست است اما ما نباید گذاشته را فراموش کنیم.

ما باید بدانیم از کجا آمدیم و کجا خواهیم رفت. حرف من این است که ایشان با این شرایط نباید به باشگاه پرسپولیس دست رد بزند.‌ همان‌طور که گفتم ما امثال اوسمار را در ایران و در بدنه باشگاه‌مان داریم. ایشان که یک مربی در حد برانکو نیستند. برانکو در یک فصل، یک تنه یک ساختار معیوب را تغییر داد. آقای برانکو به تنهایی مشکلات و ضعف‌ها را حل کرد و نظم فعلی باشگاه هم به خاطر دوره حضور ایشان است. برانکو ۱۲ شب که ورزشگاه کاظمی پر از سگ بود، در دفترش می‌نشست و برنامه‌ریزی می‌کرد. همه چیز برنامه‌ریزی و تلاش می‌خواهد و من اینها را با چشمم دیده‌ام و دلم می‌سوزد. من کار اوسمار را کوچک نمی‌کنم؛ اتفاقا ایشان با شرایطی که تیم داشت، کار سختی داشت اما فصل تمام شده و الان باید قدرتش را نشان می‌داد، تیم را می‌گرفت، بدنسازی می‌کرد و تغییر ایجاد می‌کرد و در نهایت تیمش را قهرمان می‌کرد، وگرنه گرفتن تیم از یک سرمربی دیگر در نیم فصل، نصف کار بود که ایشان انجام داد.

* به هر حال در نیم فصل نقل و انتقالات زیر نظر ایشان انجام شد.
اگر همان بازیکنان را در ابتدای فصل می‌گرفتیم، همین موفقیت رقم می‌خورد. در نیم فصل اول به دلایل مختلف نیازهای تیم جذب نشدند و دست مربیان ما در بعضی پست‌ها خالی بود، اما در نیم فصل مدیریت بازیکنان را جذب کرد و با آمدن اورونوف مسیر ما تغییر کرد. در آن برهه ما نیاز به بازیکن رونده در کناره‌ها داشتیم؛ اگر آن بازیکنان را نمی‌گرفتیم، قهرمان می‌شدیم؟

* فکر می‌کنید قهرمانی پرسپولیس تنها به خاطر جذب بازیکنان باکیفیت بود؟
قهرمانی پرسپولیس حاصل درایت مربی و حمیت بازیکنان بود اما این بازیکنان هم نقش پررنگی داشتند.

* شما مخالف حضور سرمربی خارجی برای فصل آینده هستید؟
اصلا. من اصلا بحثی ندارم و قطعا من هم موافق مربی تاپ لول خارجی هستم. فقط می‌گویم مربی ایرانی در حد اوسمار داریم. اوسمار مربی تاپ لول نیست. اگر می‌خواهند مربی خارجی تاپ لول بیاورند و پولش را دارند، بسم‌الله. مربی تاپ حتی باشگاه ما را هم جلو می‌اندازد، منتها برای مربی خوب، باید امکانات سخت‌افزاری هم داشته باشید. ما یک زمین داریم که آن هم به مشکل می‌خورد. وقتی مربی یکی دو میلیون دلاری بیاوریم اما زمین تمرین نداشته باشیم، فقط پول را دور ریخته‌ایم. ایشان هم زمان را می‌کشد و پولش را می‌گیرد و می‌رود. ما باید امکانات سخت افزاری داشته باشیم و مربی تاپ لول بیاوریم. نظر من این نیست که صددرصد مربی داخلی بیاوریم.

* به نظر می‌رسد جدایی اوسمار باعث ناراحتی شما شده است.
بله، من ناراحتم. من برای باشگاه پرسپولیس ارزش قائلم و تمام وجودم را هم برایش می‌دهم. من می‌گویم باشگاه پرسپولیس خیلی‌ها را بزرگ کرده و ما نباید نمک بخوریم و نمکدان بشکنیم. من می‌گویم آقای اوسمار، شما هنوز به باشگاه پرسپولیس بدهکار هستی و اگر امسال تیمی به تو پول خوبی می‌دهد، به خاطر پرسپولیس است، وگرنه چرا سال قبل به تو پیشنهاد نمی‌شد؟

* اگر اوسمار حاضر به تمدید قرارداد بود، شما موافق ادامه حضورشان بودید؟
قطعا. ایشان تیم را قهرمان کرده بود و شناخت کافی داشت. ایشان باید می‌ماند و حداقل خودش را محک می‌زد. اولویت ایشان بود، چون تیم را قهرمان کرده بود و شناخت نسبی از فوتبال ایران و بچه‌ها داشت. در بعضی از مصاحبه‌ها برخی ار حرف‌های من را تغییر می‌دهند. حرف من فقط این است که اوسمار در پرسپولیس مربی بود و این باشگاه او را سرمربی کرد. او باید به احترام به این موضوع، به باشگاه کمک می‌کرد و خودش را هم محک می‌زد و تیم را می‌بست و کار می‌کرد. فصل قبل در نیم فصل او تمام کارها را یک نفر دیگر انجام داده بود. من هیچ جبهه‌ای ندارم و برای اوسمار احترام قائلم اما رفتار ایشان در این مدت خوب نبود. آقای اوسمار از نظر فنی خیلی به ما کمک کرد و اولویت اول بود، اما ایشان به تیم پشت کردند و می‌خواستند پول بیشتری به دست بیاورند و بهانه‌های دیگر گرفتند. کاش حداقل با صداقت جلو می‌آمدند.