صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۷۹۲۷۴۶
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۶ - ۲۷ خرداد ۱۴۰۳
این فیلم روایتگر داستان معلمی به نام علی بهاریان و با نام هنری سهراب بهاریان است که در رشته نمایشنامه‌نویسی تحصیل کرده و حالا پس از سال‌ها بی‌کاری به تازگی در یک مدرسه به عنوان معلم ادبیات مشغول به کار شده و حالا از طرف مدیر تهدید می‌شود که اگر تا ۲ روز دیگر مدرک تحصیلی‌اش را تحویل ندهد عذرش را از مدرسه می‌خواهند. اینگونه است که آقای معلم بر خلاف میل خود به شهر محل تحصیلش در «تنکابن» می‌رود...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

نام فیلم : جنگل پرتقال

سال انتشار : 1401 (فجر) - 1402 (اکران سینمایی)

ژانر: درام

کارگردان : آرمان خوانساریان 

تهیه کننده : رسول صدرعاملی

نویسنده : آرمان خوانساریان

امتیاز (imdb) : 6.5

 

بازیگران : 

  • سارا بهرامی 
  • میرسعید مولویان 
  • رضا بهبودی
  • رضا عموزاد
  • فراز سرابی
  • داوود فتحعلی بیگی
  • فرشته مرعشی
  • ارشیا نیک بین
  • حمیدرضا عباسی
  • زینب شعبانی
  • حسام نورانی

 

خلاصه فیلم

این فیلم روایتگر داستان معلمی به نام علی بهاریان و با نام هنری سهراب بهاریان است که در رشته نمایشنامه‌نویسی تحصیل کرده و حالا پس از سال‌ها بی‌کاری به تازگی در یک مدرسه به عنوان معلم ادبیات مشغول به کار شده و حالا از طرف مدیر تهدید می‌شود که اگر تا ۲ روز دیگر مدرک تحصیلی‌اش را تحویل ندهد عذرش را از مدرسه می‌خواهند. اینگونه است که آقای معلم بر خلاف میل خود به شهر محل تحصیلش در «تنکابن» می‌رود...

 

درباره فیلم 

جنگل پرتقال یک فیلم درام ایرانی به نویسندگی و کارگردانی آرمان خوانساریان و به تهیه‌کنندگی رسول صدرعاملی محصول سال ۱۴۰۱ بنیاد سینمایی فارابی است. این فیلم نخستین بار در چهل و یکمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به نمایش درآمد و در ۳ آبان ۱۴۰۲ در سینماها اکران شد.

رنج‌های یک شخصیت کمال‌گرا

در فیلم ما با شخصیتی به نام سهراب آشنا می‌شویم و با بودن در کنار او سفری یک روز و نیمه را آغاز می‌کنیم و به دنیا و رمز و راز‌های زندگی‌اش پی می‌بریم. روایت دانای محدود فیلم به ما امکان نزدیک شدن به شخصیت سهراب را می‌دهد. دوربین هرجایی که سهراب می‌رود، او را همراهی می‌کند و در خلال گفتگو‌ها و معاشرت‌هایش متوجه نقاط تاریک و روشن زندگی‌اش می‌شویم.

سهراب در زندگی فعلی‌اش معلمی ساده در مدرسه‌ای معمولی است، ولی آنچه شخصیت او را برای ما متمایز می‌کند گذشته اوست. او در دوران جوانی، دانشجوی رشته ادبیات نمایشی بوده و با شخصیت کمال‌گرا و آرمان‌گرایش به دنبال رسیدن به موقعیت‌های ممتاز هنری بوده است.

کوله‌باری سنگین از گذشته

آنچه که از گذشته برای سهراب باقی مانده کوله‌باری از حسرت، ناکامی، عقده و حسادت است. این سنگینی گذشته در مواجهه با آدم‌ها خودش را نشان می‌دهد.

تشنه دیده شدن

سهراب مغرور و گند دماغ است، ولی به شدت می‌خواهد دیده شود و مورد تشویق قرار بگیرد. حفره‌ای در وجود او دنبال تائیدشدن و تحسین شدن می‌گردد. به همین خاطر او در مواجهه با دانشجویان تازه وارد، دنبال پر و بال دادن به زمان دانشجویی خودش و نقد وضعیت حاضر دانشگاه و دانشجویان است.

آغازی برای تغییر

در پایان فیلم سهراب، مسیر ساده قبلی را برای برگشت به تهران انتخاب نمی‌کند. او می‌خواهد به آرزوی قدیمی و قلبی اش برسد و برای بازگشت مسیر جاده الموت را انتخاب می‌کند. او در ملاقاتش با مریم و تلاش دوباره برای به دست آوردن و شکست خوردنش، درس مهمی را یاد می‌گیرد. اینکه فرصت‌های زندگی سریع‌تر از چیزی که بتوان فکرش را کرد، از دست می‌رود. این سفر در حکم تصفیه روحی برای سهراب است.

شخصیت سهراب در طول فیلم، شخصیتی دوست‌داشتنی نیست، اما با این وجود ما با او همراه می‌شویم و حسی از ترحم و دلسوزی برایش داریم. این باورپذیری درست شخصیت به کارکرد درست فیلمنامه برمی‌گردد. شخصیت سهراب بدون اغراق در شخصیت‌پردازی، می‌تواند یکی از همین آدم‌های معمولی شهر با حسرت‌ها و افسوس‌هایش باشد.

کارکرد درست لوکیشن

آرمین خوانساریان در کارگردانی «درخت پرتقال» بدون ادا و ادعا، به دنبال روایتی درست از فیلم است. او در طول فیلم دچار هیجان‌زدگی و خودنمایی در کارگردانی نمی‌شود و با تمرکز بر داستان، به دنبال گفتن قصه‌اش است. قاب دوربین در تمام سکانس‌ها به اندازه و به قاعده است و جذابیت‌های بصری لازم را به همراه دارد.

یکی از نکات جالب دیگر «جنگل پرتقال»، استفاده درست و هوشمندانه از لوکیشن است. از همان اولین سکانس‌ها که سهراب خود را در خودرو و در جاده چالوس می‌بینیم، حس دلپذیرِ بودن در شمال را احساس می‌کنیم. خوانساریان با استفاده درست از مناظر زیبای شهر تنکابن مثل پل تاریخی و بام شهر، لوکیشن را به درستی در خدمت داستان، قرار داده است.