صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۷۹۱۱۲۵
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۱۰ - ۲۲ خرداد ۱۴۰۳
مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام: ملاک ما قانون است، ولی تلقی این هست که نوعی مهندسی مصلحت‌گرایانه پشت این نوع چینش کاندیداها در تأیید و رد وجود دارد. این یک ذهنیت عمومی است و نمی‌توانند آن را پاک کنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

جماران: مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام: ملاک ما قانون است، ولی تلقی این هست که نوعی مهندسی مصلحت‌گرایانه پشت این نوع چینش کاندیداها در تأیید و رد وجود دارد. این یک ذهنیت عمومی است و نمی‌توانند آن را پاک کنند.

مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اینکه باید افکار عمومی قانع شوند که چرا افرادی با سوابق طولانی و مهم رد صلاحیت شده‌اند، گفت: جریان اصولگرا و سنت‌گرا یک پایگاه سنتی مشارکت و رأی دارند. آنچه در گذشته به شدت آسیب دیده بود، محروم کردن جریانات تحول‌خواه، اصلاح‌طلب، مستقل و توده مردم و نخبگان از عرصه بوده که این بار من فکر می‌کنم با حضور آقای دکتر پزشکیان این امکان فراهم هست که ان شاء الله شرکت داشته باشند، ایشان را کمک کنند و ایشان هم با تکیه بر تجربه گذشته خودشان در دولت آقای خاتمی و با تکیه بر جامعه بزرگ نخبگی کشور و با ارتباط و پیوند خوبی که با اقوام و سلایق مختلف دارند، ان شاء الله ظرفیت و امیدی را ایجاد کنند.

مشروح گفت‌وگو با حجت‌الاسلام و المسلمین مجید انصاری را در ادامه می‌خوانید: 

نظر شما در خصوص لیست شش نفره‌ای که توسط شورای نگهبان و وزارت کشور به عنوان کاندیداهای نهایی انتخابات رئیس جمهوری معرفی شده‌اند، چیست؟

نکته اول اینکه از نگاه حقوقی و قواعد انتخابات آزاد و دموکراسی، اعلام اسامی مثل دفعه قبل سؤالات و ابهامات زیادی را در ذهنیت اقشار مختلف مردم و جریانات سیاسی همچنان باقی خواهد گذاشت؛ و نشان می‌دهد که نظام انتخاباتی ما بر مدار قواعد روشن و شفافی نیست که اعمال سلیقه شخصی در آن غیر ممکن باشد یا به حداقل ممکن رسیده باشد.

به هر حال مقایسه عدم تأیید چهره‌هایی که به لحاظ سابقه خدمتی، تجربه کافی و دانش سیاسی مصداق رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر هستند، با دیگرانی که در ادوار گذشته و همین دوره تأیید صلاحیت شده‌اند، محل ابهام و اشکال جدی است. جمعی می‌گویند ملاک ما قانون است، ولی تلقی این هست که نوعی مهندسی مصلحت‌گرایانه پشت این نوع چینش کاندیداها در تأیید و رد وجود دارد. این یک ذهنیت عمومی است و نمی‌توانند آن را پاک کنند.

به عنوان یک کنشگر سیاسی و چهل و چند سال در عرصه سیاسی کشور، این سؤال جدی و شبهه برای من هست. شبهه ناشی از عملکردی است که نظام انتخاباتی ما با آن مواجه است. این سؤال من نیست و سؤال میلیون‌ها نفر در کشور است. به هر حال شخصیتی مثل دکتر جهانگیری با سابقه طولانی از مدیریت موفق که از سطوح پایین جهاد کشاورزی شروع کرده و با رشد طبیعی بالا آمده، هم رشد علمی و هم رشد تجربی، در استانداری، وزارت صنعت و معاون اول رئیس جمهوری موفق بوده و به لحاظ مبانی ارزشی برادر دو شهید و خودش از نیروهای جهادی است و به هر حال همه شاخص‌های رجل سیاسی و مذهبی را داشته ولی رد شده است.

آقای دکتر لاریجانی با سوابق بسیار طولانی در مدیریت‌های مهم و حساس نظام از معاون پارلمانی سپاه پاسداران تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدت طولانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، 10 سال رئیس صدا و سیما و 12 سال رئیس مجلس شورای اسلامی بوده و الآن عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور رهبری است، هر کدام از سمت‌های ایشان به تنهایی برای اثبات شرط رجل سیاسی و مذهبی و مدیر و مدبر بودن، را دارا هست ولی تأیید نشده است. آقای دکتر آخوندی به همین صورت با سوابق طولانی مدیریتی و دانشی تأیید نشده است.

آقای دکتر همتی یک اقتصاددان برجسته است که دوره قبل تأیید شده و چه اتفاقی از چهار سال قبل تا الآن افتاده که ایشان تأیید نشده است؟ الّا اینکه ایشان منتقد سیاست‌های اقتصادی و بانکی دولت شهید رئیسی بوده است. آیا انتقاد صریح به سیاست‌های اقتصادی یک دولت می‌تواند موجب رد باشد یا اینکه مسأله دیگری بوده است؟! بعید است در این فرصت دانش و تجربه ایشان کم شده باشد. علی القاعده بر می‌گردد به همین نگاه سلیقه‌ای که طرف با انتقاداتش متهم می‌شود به اینکه مثلا مصلحت ملی را رعایت نمی‌کند.

متأسفانه مذاکرات مربوط به بررسی صلاحیت‌ها پشت درهای بسته است و علنی و در حضور خبرنگاران نیست و حتی اطلاعات مورد نیاز خود کاندیداها هم کمتر به آنها داده می‌شود و یا بعد از مدت‌ها اگر شکایت کنند، داده می‌شود. باید افکار عمومی قانع شوند که چرا افرادی با سوابق طولانی و مهم رد صلاحیت شده‌اند. اما د کسانی که تأیید شده‌اند به طور نسبی تنوعی وجود دارد.

از اینکه آقای دکتر پزشکیان مورد تأیید قرار گرفته‌اند، من خوشحال هستم. ایشان دارای تجربه طولانی در مجلس و وزارت بهداشت و درمان و انسانی فرهیخته، توانا و ارزشی هستند.  دفعه قبل هم که تأیید نشدند به شدت معترض بودم و عدم تأیید صلاحیت ایشان را یکی از مصادیق تبعیض ناروا تلقی کرده بودم. به هر حال تأیید ایشان و سایرین جای خوشحالی است.

با توجه به شرایط امروز، به نظر شما مشارکت در انتخابات چطور افزایش پیدا می‌کند؟

بستگی دارد به نوع تبلیغاتی که صورت می‌گیرد. البته فرصت خیلی محدود است و کاندیداها فرصت تبلیغات سنتی، سفر استانی، سخنرانی و اجتماعات مردمی را کمتر دارند و عمدتا تبلیغات متمرکز است به تبلیغات رسمی رسانه‌ای و احیانا مناظره‌ها و سخنرانی‌هایی که در صدا و سیما دارند. بستگی دارد به اینکه چقدر بتوانند افکار عمومی را به مشارکت قانع کنند.

جریان اصولگرا و سنت‌گرا یک پایگاه سنتی مشارکت و رأی دارند. آنچه در گذشته به شدت آسیب دیده بود، محروم کردن جریانات تحول‌خواه، اصلاح‌طلب، مستقل و توده مردم و نخبگان از عرصه بوده که این بار من فکر می‌کنم با حضور آقای دکتر پزشکیان این امکان فراهم هست که ان شاء الله شرکت داشته باشند، ایشان را کمک کنند و ایشان هم با تکیه بر تجربه گذشته خودشان در دولت آقای خاتمی و با تکیه بر جامعه بزرگ نخبگی کشور و با ارتباط و پیوند خوبی که با اقوام و سلایق مختلف دارند، ان شاء الله ظرفیت و امیدی را ایجاد کنند.

به نظرم باید مخاطب ایشان نسل جوان باشد؛ جوانانی که مشکل دارند و امید آنها کمرنگ شده است. ایشان باید بتوانند امید را در نسل جوان زنده کنند و امید به امکان تغییر ولو نسبی را در جامعه ایجاد کنند. از این رهگذر آراء خاکستری و کسانی که مردد هستند را ان شاء الله به سمت خودشان جلب می‌کنند.

وعده‌هایی که توسط کاندیداها به مردم داده می‌شود، چقدر در افزایش مشارکت تأثیر دارد؟

مردم وعده‌های چرب و شیرین و جذاب خیلی شنیده‌اند. در انتخابات گذشته بعضی‌ها وعده حل مشکل مسکن، اشتغال، اقتصاد و رقابت‌های جهانی را دادند و مردم دارند خلاف آن را می‌بینند؛ یا توفیق چندانی را در این جهت ندیده‌اند. به خصوص در عرصه اقتصاد و تورم، گرانی و معیشت هر صبح، ظهر و  شب سفره مردم با آنها سخن می‌گوید؛ و این سفره مردم و زندگی و معیشت مردم است که داوری می‌کند وعده‌ها تحقق پیدا کرده یا نکرده است.

به هر حال برای راهیابی به مجلس شعارهای زیادی داده شد و الآن می‌شود داوری کرد مجلس گذشته که یک ماه پیش تمام شد، چه مقدار در شعارهایش موفق بود؟ به نظرم در خصوص افرادی که شعارهای خیلی آرمانی دادند در جاهای مختلف و مسئولیت‌هایی که می‌خواستند رأی کسب کنند، مردم تجربه کافی را دارند و فرق شعارهای دست نیافتنی را با برنامه‌های صادقانه متوجه خواهند شد.

به نظر من کشور در شرایطی است که احتیاج به تصمیمات شجاعانه‌ای برای برون رفت از مشکلات دارد. حتما باید رئیس جمهور آینده بتواند با هم‌افزایی همه امکانات داخلی، هماهنگی قوای داخل کشور و باور به حضور و حق رأی مردم وارد صحنه شود و مشکل ارتباطات ایران با جهان را حل کند. از دین من اولویت اول اقتصاد، معیشت و زندگی مردم و خارج کردن کشور از بحران‌های خطرناک و ناترازی‌های مختلفی است که در عرصه‌های گوناگون با آن مواجه هست.

ما باید با دشمنان و بدخواهان و کسانی که ظالمانه تحریم را بر ما تحمیل کرده‌اند، در تعامل باشیم؛ اما از موضع قدرت. این موضع قدرت، جز از طریق تقویت رابطه دولت و ملت در داخل و آشتی برقرار کردن میان همه اقشار ملت با حاکمیت، به دست نخواهد آمد. این بساطی که در کشور هست و هر روز به بهانه‌های مختلف مثل حجاب و مسائل دیگر به نوعی در تقابل با اقشار مختلف مردم قرار گرفتن، نه به نفع حجاب، نه به نفع اسلام، نه به نفع انقلاب و نه به نفع کشور است.

به نظر من رئیس جمهور باید فردی باشد که بتواند در چهارچوب سیاست‌هایی که نظام دارد، با جلب اعتماد رهبری و همکاری همه قوا و نیروهای مسلح و از همه مهمتر «جلب اعتماد مردم» و به صحنه آوردن واقعی مردم، نه شعاری، کشور را از این وضعیت کنونی خارج کند.

به نظر شما علاوه بر تحریم که به آن اشاره داشتید، رئیس جمهور آینده کشور با چه چالش‌های جدی مواجه است؟

چالش‌ها زیاد هستند و فعلا از امید صحبت کنیم، بهتر است. چالش‌ها هم ناشناخته نیست و روشن است.