صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۴ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۷۸۴۸۷۵
تاریخ انتشار: ۳۴ : ۰۹ - ۰۱ خرداد ۱۴۰۳
آتنا و همسرش مدت‌هاست تصمیم به طلاق گرفته بودند و حالا آن را عملی کرده‌اند. آتنا از دلیل این طلاق می‌گوید.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

*چه مدتی با شوهرت زندگی کردی؟

7 سال. ما 7 سال با هم زندگی کردیم و زن و شوهر بودیم اما اگر بخواهید بدانید چندسال در رابطه بودیم باید بگویم خیلی زیاد.

*یعنی از قبل همدیگر را می‌شناختید؟

بله. همسایه بودیم. من و رضا در خیابان با هم دوچرخه‌سواری می‌کردیم و در واقع از بچگی با هم بزرگ شدیم.

*چه مدتی رابطه شخصی و خصوصی با هم داشتید؟

از وقتی من 18 ساله شدم. ما از دبیرستان از همدیگر خوش‌مان می‌آمد بعد هم که 18 ساله شدم وارد رابطه عاشقانه شدیم و با هم ازدواج کردیم.

*همسرت رضا چطور آدمی است؟

همیشه احساس خاص و عجیب نسبت به او دارم. همیشه کنار او احساس امنیت و اعتماد داشتم چون از بچگی با من بود ولی چند سالی است که دیگر رابطه صمیمی قبل بین ما نیست.

*چرا؟

رضا کارهایی کرد که دیگر رابطه ما یک رابطه درست نیست و چاره‌ای بجز جدایی نیست.

*چه اتفاقی بین شما افتاد؟

او با پدرم شریک شد و بعد از چند سال هم ورشکسته شد. هم خودش را بدبخت کرد و هم پدر من را. پدرم از این ورشکستگی خودش را نجات داد؛ اما رضا وضعیت بدی دارد و پدرم را مقصر می‌داند.

*چرا پدر تو را مقصر می‌داند؟

او می‌گوید پدرت باید به من هم کمک می کرد؛ اما پدر من نمی‌توانست این کار را بکند. او بجز من دو فرزند دیگر هم دارد. بعد از این اتفاق رابطه من و رضا دیگر هیچ وقت درست نشد.

*بچه هم دارید؟

بله دو دختر داریم.

*بچه‌ها چه می‌شوند؟

رضا گفته خودش از بچه‌ها مراقبت می‌کند. من هم قبول کردم. البته من بچه‌هایم را رها نمی‌کنم. اگر رضا نتواند از آنها مراقبت کند من خودم از بچه‌ها نگهداری می‌کنم.

*اگر وضعیت مالی همسرت خوب شود برمی‌گردی؟

مساله وضعیت مالی نیست. من خودم هرچه پول داشتم به رضا دادم تا بدهی‌هایش را بدهد. او رفتارهایی با من و خانواده‌ام کرده است که برگشت به قبل امکان‌پذیر نیست. زندگی ما تمام شده است.