مردمسالاری در یادداشتی نوشت: *هشت ماه مانده به انتخابات
ریاستجمهوری، کاندیداهای بالقوه جریان موسوم به اصولگرا، سیاستی را که طی
یک سال اخیر در این باره اتخاذ کردهاند، ادامه میدهند. اجازه بدهید همین
ابتدای نوشته این سیاست را«سیاست تکذیب» نام دهیم
*«سیاست تکذیب» به این معنی نیست که کاندیداهای بالقوه آن جناح- که شکر خدا
تعدادشان که کم نیست- اخبار مربوط به قطعیت حضور خود در انتخابات را تکذیب
کنند، بلکه سیاستی است مبتنی بر تکذیب هر خبری در رابطه با حضور یا عدم
حضورشان در انتخابات؛ به این ترتیب که خبر کاندیداتوریشان باید تکذیب شود،
خبر عدم کاندیداتوریشان باید تکذیب شود، خبر احتمال حضورشان باید تکذیب
شود، خبر فکر کردنشان به این موضوع باید تکذیب شود، خبر فعال شدن
ستادهایشان باید تکذیب شود، خبر فعالیت نکردن ستادشان باید تکذیب شود
و...! معلوم است که این تکذیبیههای پیدرپی فقط وقتی امکان بروز و ظهور
دارد که اصل خبرها منتشر شود یا بتوان تکذیبشان کرد و بر این اساس، خبر و
تکذیب خبر درباره حضور، عدم حضور یا احتمال حضور هرکدام از کاندیداهای
بالقوه فراوان یافت میشود!
طی ماههای اخیر محسن رضایی، علی لاریجانی، مصطفی پورمحمدی و عزتالله
ضرغامی، هر کدام به نوعی ، سعی کردهاند تلویحا خبر کاندیداتوری قطعی خود
را تکذیب کنند، دولتیها به شیوه دیگری این را کار را میکنند مثلا
اسفندیار رحیممشایی، رسانهای که خبر کاندیداتوریاش را منتشر کرده تهدید
به شکایت کرده است، برای ولایتی و نیکزاد، بعضی افراد به صورت خودجوش اقدام
به دعوت کردهاند اما خود این برادران سکوت توام با فعالیت دارند: ولایتی
به مناسبتهای مختلف در تلویزیون حضور مییابد و درباره تاریخ، ادبیات،
پزشکی، سیاستخارجی، بیداری اسلامی و بقیه حوزهها بحث کارشناسی میکند و
نیکزاد کفشهایش را نشان خبرنگاران داده که واکس ندارد و این را نشانه
کارکردن وزیر میداند! در واقع با این رفتار، هم آمدن و هم نیامدن خود را
تکذیب میکنند! حکایت بقیه کاندیداها هم دست کمی از بقیه ندارد؛ اما واقعا
چرا این برادران اصولگرا به چنین سیاستی روی آوردهاند؟ آیا این رفتار هم
بخشی از اصولگرایی و لازمه آن است؟ آیا سیاستی تازه است؟ آیا در اتخاذ این
سیاست مجبورند یا مختار؟ و چرا دسته جمعی به این سیاست روی آوردهاند؟
*اگر اصولگرایی را ملاک قرار دهیم، علیالقاعده نباید چنین سیاستی اتخاذ شود.
*به نظر میرسد کاندیداهای بالقوه اصولگرا، مجبور باشند که چنین سیاستی
اتخاذ کنند تنها فردی که چنین نکرده و صراحتا گفته که اگر به این نتیجه
برسد که باید کاندیدا شود چنین میکند ولو اینکه رای چندانی نداشته باشد،
غلامعلی حداد عادل است و باید دید چرا او میتواند چنین سیاستی اتخاذ
نکند؟! اولین احتمال این است که کاندیداهای بالقوه از شکست از همدیگر
میترسند و به همین دلیل، میخواهند تا دقیقه 90 شرایط را بسنجند و آنگاه
وارد میدان شوند اما حداد عادل در انتخاب ریاست مجلس در خرداد ماه گذشته
شکست از لاریجانی را تجربه کرده و دیگر ترسی ندارد.
*آخرین نکته این که وقتی همه کاندیداهای اصولگرا به چنین سیاستی روی
آوردهاند (البته بجز حداد عادل که به نظر میرسد چندان شانسی برای نشستن
روی صندلی ریاست جمهوری ندارد و خود نیز در اظهارنظرش تلویحا به این موضوع
اشاره کرده است) نشانه روشنی است بر این که اصولگراها احتمال پیروزی خود در
انتخابات پیشرو را چندان بالا نمیدانند و همچنان در حال محک زدن شرایط
هستند.