پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
پایگاه خبری «انتخاب»، سارا خراسانی: وقتی کویت و عربستان حق مشروع ایران در یک میدان مشترک رسمی را با وجود ملاحظات مسلم ایران صریحا نادیده میگیرند، واضح است که نمیتوان این نادیده انگاری را به قید و بندهای یک اختلاف فنی منحصر کرد و آن را فارغ از دنیای سیاست دید؛ جایی که این هشدار ناظرانِ نگران که باز شدن شیر فلکه تحریمها رسما حیات و ممات صنعت نفت و پتروشیمی را از خود متاثر ساخته است، با ادعای دولت سیزدهم مبنی بر خودکفایی و مقاومت فعال در برابر تحریمها پاسخ داده شد، اما حاصل آن چیزی جز این نبود که بهره گیری از منابع نفتی کشور به واسطه عدم دسترسی به منابع سرمایه محدود شده و برنامههای گسترش و بهبود صنعت نفت و گاز ذیل تحریمها ناکام مانده است.
مسأله کاملاً روشن است؛ تحریمها و محدودیتهای قانونی ایران، سالهاست که واردات تجهیزات و تکنولوژیهای جدید حفاریهای زیرسطحی را متوقف کرده و به مانعی بزرگ بر سر راه بهره برداری از منابع نفتی و گازی در آبهای سرزمینی کشور انجامیده و در نتیجه تمایل آن به استفاده از این منابع گسترده را کاهش داده است؛ تجهیزاتی که حتی در صورت ورود به کشور نیز به دلیل نیاز به پشتیبانی فنی از سوی کشورهای سازنده تجهیزات بواسطه تحریمها امکانی برای بهره برداری ندارند.
ملک طلق کویت و عربستان
از میان کشورهای عربی که میکوشند از مخمصه تحریمها برای ایران و ضعف آن در بهره برداریهای زیرسطحی در حوزه نفت و گاز و انرژی نمدی برای خود بدوزند، کویت است که رسما ادعا کرده تهران کمترین حقی درباره میدان گازی تعین تکلیف نشده موسوم به میدان «آرش» ندارد؛ میدانی که در حوزه دریایی کویت، عربستان و ایران مشترک است، اما ظاهرا دو کشور عربی، سهم ایران در این موضوع را آنچنان کم رنگ دیده اند که کمترین نگرانی از سهم خواهی همه جانبه و ادعای مالکیت صفر تا صدی خود بر این میدان گازی ندارند. در جدیدترین دست از این مواضع، «شیخ مشعل الاحمد الجابر الصباح»، امیر جدید کویت در جریان سفر به بحرین در بیانیهای میدان گازی الدره (آرش) را ملک طلق کویت و عربستان خواند و مدعی شد که این میدان، ثروتی مشترک تنها میان این دو کشور است و ایران کمترین حقی در این میدان گازی ندارد؛ میدانی که در صورت بهره برداری میتواند به تولید روزانه حدود ۱ میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی به همراه ۸۴ هزار بشکه گاز مایع برای بهره بردارانش بیانجامد.
ادعای امیر کویت در حالی مطرح شده است که این کشور و عربستان چند ماه پیش از آن، متصور نبودند که میتوانند امکانی برای نادیده گرفتن سهم ایران در این میدان مشترک دریایی داشته باشند؛ امکانی که به نظر میرسد فارغ از بحث ضعف ایران در بهره برداری از منابع تحت مالکیتش بواسطه تحریمها به دلیل ضعف در مواجهه دیپلماتیک ایران پیرامون این مساله مهم مرتبط با منافع ملی کشور رخ داده است؛ چه بیانیه ادعایی امیر کویت برای نخستین بار نبود که بر سهم ایران از منافع دریایی درباره میدان گازی «آرش» نقشی از فراموشی میکشید.
ماجرا از آنجایی آغاز شد که «سعد البراک»، وزیر نفت کویت مردادماه سال جاری در مصاحبه با «اسکای نیوز» گفت که کشورش بدون انتظار برای تعیین مرز با ایران، حفاری و تولید در میدان گازی آرش را آغاز خواهد کرد. این در حالی بود که آخرین دور مذاکرات حقوقی و فنی برای تعیین مرز دریایی کویت و ایران در اسفند سال گذشته برگزار شده بود و به نظر میرسید راه به جایی نبرده بود.
وقتی گزاره ادعایی مالکیت میدان «آرش» به کویت و عربستان در دو بیانیه بعدی سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در نشستهای شهریورماه و آذرماه سال جاری هم تکرار شد، انتظار میرفت دستگاه دیپلماسی به طور جدی پیگیر این موضوع اختلافی شود و تنها به این موضع گیری جواد اوجی، وزیر نفت که گفت: «ایران چندین میدان مشترک گاز و نفت با کشورهای همسایه دارد و ذرهای از حق خود در بهره برداری از میدان آرش کوتاه نمیآید» اکتفا نکند.
این در حالی است که ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران هم برای اینکه پاسخی به پرسشهای خبرنگاران در نشستهای هفتگی اش داشته باشد، ترجیح داد اعتراض کشور به زیاده خواهی کویت و عربستان درباره میدان آرش را در این سخن که «جمهوری اسلامی خواستار توجه به منافع و مصالح مشترک در همکاریهای منطقهای میباشد» خلاصه کند.
اینکه وضعیت نابرابر در عرصه اقتصادی که بواسطه نظام تحریمهای سختگیرانه آمریکا از منظر توسعهای و اقتصادی، ایران را در موقعیت عقب تری نسبت به دیگر کشورهای عربی همچون کویت و عربستان سعودی قرار داده و توان آن را برای بهره مندی از منابع انرژیای تضعیف کرده است، دلیلی بر این نیست که پیگیری منافع سرزمینی کشور تحت تاثیر ملاحظات یا کم کاری دستگاههای دیپلماتیک و حقوق بین الملل مورد غفلت واقع شود.
طبیعی است لکنت زبان در پیگیری منافع ملی کشور به پیشروی تدریجی طرفهای مقابل میانجامد و وانهادن موضوعات چالشی زیر سایه گذر زمان و نادیده انگاری آنها در بلندمدت نه تنها فرصت بهره برداری حداقلی خواستها و منافع کشور را از میان میبرد که میتواند طرفهای بیشتری را به زیاده طلبی و ماجراجویی علیه منافع جمهوری اسلامی بکشاند.