۱۰ سلبریتی مشهور هالیوودی که در فهرست سیاه قرار گرفتند؛ از چارلی چاپلین تا مل گیبسون

صنعت نمایش و سرگرمی صنعت عجیبی است. این صنعت یک کسب وکار چند میلیارد دلاری است که استعدادها و خودخواهی های بازیگران، نویسندگان، کارگردانان، موسیقی دانان، هنرمندان دیجیتال، و سرمایه داران شرکتی را با هم ترکیب می کند. گل سرسبد این ملغمه از شخصیت های مختلف در هالیوود جمع شده اند، جایی که پول، شهرت و جوایز، عملکرد آن ها را به سطحی بین المللی می رساند. از این رو دیگر جای تعجب نیست که در هالیوود، شخصیت ها با هم درگیر شوند. و این درگیری ها گاهی اوقات به شدت جدی است.

 

صرف نظر از اینکه چه کسی مقصر است و آیا شایسته سرزنش است یا خیر، برخی دوران حرفه ای شخصیت ها ضربه های بزرگی از این درگیری ها می خورند. مهم نیست که اندازه و قدرت این ستاره چقدر باشد، هیچ سلبریتی هالیوودی از این که توسط همتایان خود روی فرش قرمز نادیده گرفته شود، مصون نیست. وقتی این اتفاق می افتد، این افراد وارد لیست سیاه ترسناک هالیوود می شوند – گودالی تاریک از فراموش شدگی و عقب افتادن قسط ها و صورتحساب ها که برای سلبریتی ها بسیار دشوار است. حتی فکر کردن به آن نیز احساس ترس را در سلبریتی های هالیوود ایجاد می کند. در ادامه این فهرست قصد داریم شما را با ۱۰ سلبریتی آشنا کنیم که به دلایلی در فهرست سیاه هالیوود قرار گرفته و بایکوت شدند.

 

منشا بلک لیست غیر رسمی هالیوود بسیار تاریک است. این فهرست سیاه در نتیجه تلاش های مک کارتیسم – سناتور جمهوری خواه، جوزف مک کارتی برای از بین بردن مظنونان به جاسوسی و طرفداری از کمونیست در ایالات متحده در دهه های ۱۹۴۰ و ۵۰ آغاز شد. در طول این مدت، یک نیروی دولتی به نام کمیته فعالیت های غیر آمریکایی مجلس جلساتی را برگزار می کرد که در آن صدها شهروند را به وابستگی به حزب کمونیست متهم کردند. این امر منجر به تهیه فهرست سیاه بزرگی از افراد مظنون به داشتن تمایلات کمونیستی شد، و استودیوهای فیلمسازی در صورتی که بازیگران مظنون به داشتن تفکرات کمونیستی در فیلم هایشان بازی می کردند، پول زیادی را از دست می دادند.

 

یکی از این مظنونین یکی از بزرگ ترین ستاره های عصر فیلم های صامت، چارلی چاپلین بود. امتناع چاپلین از پاسخ به سوالات در مورد دیدگاه های سیاسی اش باعث شد که اف بی آی او را بلشویک و خطر امنیتی بالقوه بنامد. فیلم های او با دشمنی و تحریم مواجه شدند. پس از اکران فیلم روشنایی های صحنه (Limelight) در لندن، به او اطلاع داده شد که از ورود مجدد به آمریکا محروم خواهد بود. چاپلین بقیه عمر در سوئیس زندگی کرد و تا یک دهه بعد، فیلم هایش همچنان با تحریم گسترده در آمریکا مواجه بودند. وقتی فضای سیاسی در نهایت تغییر کرد، محبوبیت چاپلین نیز افزایش یافت و در زمان مرگش، او بار دیگر محبوب شده بود.

 

در حالی که چاپلین قربانی یک چشم انداز سیاسی خصمانه بود، رندی کوید قربانی خودش است. تلاش برای خلاصه کردن دعواهای حقوقی و حرفه ای گسترده او و همسرش تلاشی خسته کننده و بی نتیجه است، به ویژه به این دلیل که این فهرست هر سال رشد می کند. کوید به دلایل مختلفی حکم بازداشت دارد: فرار از آمریکا به مقصد کانادا برای جلوگیری از حضور در دادگاه، فرار از کانادا به مقصد آمریکا برای جلوگیری از حضور در دادگاه، شکایت گروهی از نهادهای مختلف به دلایل مختلف. او همچنین ادعاهای بی اساس مبنی بر تقلب در انتخابات ۲۰۲۰ را مطرح کرده داده است و اینکه یک تیم ضربت که متخصص ترور بازیگران است، و پیش تر هیث لجر را کشته به دنبال اوست.

 

همه این ها به یک درک منفی عمومی نسبت به کوید منجر شده و او را از بسیاری از نقش های مهم بازیگری دور نگه داشته است. اما یک حادثه به طور خاص بیشتر مسئولیت این بایکوت را به خود اختصاص داده است. در سال ۲۰۰۷، در حین فیلمبرداری فیلم Lone Star Love، همه ۲۶ همبازی او اتهاماتی را علیه کوید مطرح کردند و گفتند که کوید” به صورت فیزیکی و شفاهی همبازیانش را آزار داده است”. در نتیجه، او ۸۸ هزار دلار جریمه شد و برای همیشه از اجرای صحنه ای محروم شد. در مورد کوید، هیچ کسی با او همدردی نمی کند.

 

سوندرا لوک یک ستاره جوان آینده دار بود و برای اولین نقش آفرینی خود در فیلم The Heart is a Lonely Hunter نامزد جایزه اسکار شد. او برای دو دهه بعد در فیلم های متعددی بازی کرد و حتی چندین فیلم را خودش کارگردانی کرد. در سال ۱۹۷۵ با کلینت ایستوود بازیگر و کارگردان طراز اول هالیوود وارد رابطه شد. اگر چه در ابتدا همه چیز خوب بود، اما رابطه لوک با ایستوود منجر به شکست حرفه ای او گردید. در اواسط دهه ۸۰، این دو از یکدیگر متنفر شده و در نهایت از هم جدا شدند. جدایی این دو بسیار پرسروصدا و ناخوشایند بود؛ او یک روز از سر صحنه فیلمبرداری به خانه بازگشت اما دید قفل های خانه عوض شده و وسایلش را در انبار گذاشته اند.

 

به عنوان بخشی از توافق طلاقشان، ایستوود موافقت کرد که در یک قرارداد همکاری با استودیو برادران وارنر به او کمک کند. اما در طی پنج سال پس از طلاق آن ها، پیشنهادهای لاک سی بار پشت سر هم توسط برادران وارنر رد شده بود، و حتی یک پروژه هم محقق نشد. او از ایستوود شکایت کرد و مدعی شد که شوهر سابقش به برادران وارنر پول داده تا هیچ کدام از ایده های او را وارد مرحله تولید نکنند. ایستوود در خارج از دادگاه با پرداخت مبلغی نامعلوم به لاک این دعوای حقوقی را حل و فصل کرد، بنابراین می توان گفت که ایستوود برای سال ها همسر سابقش را در فهرست سیاه هالیوود قرار داده بود.

 

مل گیبسون قبلاً یک بازیگر و کارگردان طراز اول، محبوب و بسیار پرطرفدار بود. به بزرگی راک. فیلم هایی مانند “مکس دیوانه”، “اسلحه مرگبار”، “شجاع دل” و “مصائب مسیح” می تواند گواهی بر این مدعا باشند. اما در اواسط دهه ۲۰۰۰، یک سری صحبت های نیشدار و نفرت پراکنانه او را به اندازه ای پایین آورد که تقریبا برای هالیوود نامرئی شد.در سال ۲۰۰۶، گیبسون در حالی که مست بود به خاطر سرعت بیش از حد حین رانندگی دستگیر شد. او تصمیم گرفت وضعیت را بیش از پیش بدتر کند و به افسر دستگیر کننده خود که یهودی بود، حمله نژادپرستانه کند. پس از آن همه چیز برای گیبسون بد شد، اما تا حادثه دیگری در سال ۲۰۱۰ همه چیز به طور کامل متوقف نشد. در سال ۲۰۱۰ یک پیام صوتی از گیبسون که برای شریک زندگی اش در آن زمان، اوکسانا گریگوریوا ضبط کرده بود پیدا شد که متنش اینجا قابل نقل نیست اما به صورت آنلاین در دسترس بوده و اصلاً خوشایند نیست. پس از آن، نقش های پیشنهادی به او به طور قابل توجهی کم شدند. اگر چه او به تازگی دوباره شروع به پیدا کردن کار کرده است، اما برای بسیاری از مردم دیگر مکس دیوانه نیست؛ فقط دیوانه است.

 

رز مک گوآن یکی از زنان سریال Charmed بود و در فیلم های Jawbreaker و Scream نیز بازی کرد. او جوان بود، با استعداد بود و منطقی بود که انتظار داشته باشیم حرفه اش صرفاً رو به جلو و پیشرفت باشد. و با این حال در اواخر دهه ۹۰، ناگهان حرفه او متوقف شد. مک گوآن در طول زندگی حرفه ای خود حرف های جنجالی زیادی زده است، اما هیچ کدام از آن ها مسئول لیست سیاه او نیستند. چیزی که برای حدود دو دهه حرفه او را متوقف کرد بسیار بدتر بود و البته مقصر نیز خودش نبود. در سال ۱۹۹۷، هاروی واینستین به او تجاوز کرد. او ۱۰۰ هزار دلار به مک گوآن داد تا در مورد این حادثه سکوت کند، اما علیرغم اینکه مک گوآن در انظار عمومی چیزی در این باره نگفت، موضوع را به گوش همکاران خود در صنعت هالیوود رساند. این افشاگری باعث شد که واینستین او را در لیست سیاه قرار دهد و قدرت او در این صنعت به این معنی بود که این لیست سیاه برای سال ها ادامه می یافت.

 

نقطه امید این پنهانکاری و ظلم بزرگ این بود که شهادت مک گوآن یک صدای اولیه در جنبش می تو بود، که بسیاری از چهره های مشهور این صنعت که مرتکب سوء رفتار جنسی و سوء استفاده از قدرت شده بودند، از جمله واینستین را از قدرت حذف کرد. با این حال، مایه تاسف است که اجرای عدالت بیست سال طول کشید و بیش از صد اتهام دیگر به واینستین زده شد تا حرف های مگ گوآن پذیرفته شد.

 

استیسی دش بیشتر به خاطر سریال و فیلم Clueless شناخته می شود. در طول دهه ۹۰ و ۲۰۰۰، حرفه او در مسیر تبدیل شدن به یک ستاره جوان تلویزیونی دهه نود پیش می رفت. نقش های اصلی زیادی نداشت، اما حداقل به طور مداوم کار می کرد. اما این تا دهه ۲۰۱۰ بود، زمانی که دیدگاه های لیبرال خود را با دیدگاه های محافظه کارانه عوض کرد و در مورد آن ها به صراحت صحبت می کرد. ذاتاً هیچ مشکلی در مورد داشتن باورهای محافظه کارانه و بیان آن ها وجود ندارد اما بسیاری از دیدگاه های افراطی او باعث آزرده خاطر شدن عامه مردم و همکاران بالقوه او در پروژه های سینمایی و تلویزیونی شد. دش در میان چیزهای دیگر خواستار پایان دادن به ماه تاریخ سیاه شد، قربانیان نوجوان تجاوز جنسی را “دختران بدی که دوست دارند شیطان باشند” خواند، ادعا کرد که تغییرات آب و هوایی وجود ندارد، و مدعی شد که برنامه فرزندآوری برنامه ریزی شده یک برنامه سری برای قتل عام است. بدین ترتیب جای تعجب نیست که دش در سال های اخیر شانس چندانی برای پیدا کردن کار نداشته است.

 

کاترین هیگل را به یاد دارید؟ دوره ای را به یاد می آوریم که او همه جا بود. بازی در Roswell، Grey’s Anatomy، Knocked Up و ۲۷ Dresses باعث شده بود که او برای مدتی طولانی روی هر صفحه تلویزیونی دیده شود. و یک روز به طور ناگهانی او انگار به تمامی از انظار عمومی گم شد. حقیقت این است که هیگل تمایل دارد پل های پشت سرش را پس از عبور از رویشان، ویران کند. همه از دیرباز هیگل را بازیگری می دانند که کار کردن با او دشوار است، به موقع سر صحنه فیلمبرداری حاضر نمی شود، از اینکه کاروان محل استراحتش را ترک کند امتناع می ورزد، از غذا و پذیرایی شکایت می کند و رفتارهای دیگری که او را به فردی کم تر از حد مطلوب برای استخدام در یک پروژه سینمایی و تلویزیونی تبدیل می کند. برای بسیاری، او ارزش این دردسرها را ندارد.

 

روزان همیشه صریح صحبت کرده، هرگز از محتوای سیاسی فاصله نگرفته و همیشه شخصیت خشن و طبقه کارگری خود را حفظ کرده است. این جذابیت او بود و همگان نیز عاشق آن بودند. سریال Rosanne یکی از بزرگ ترین و پرطرفدارترین سریال های کمدی دهه ۹۰ بود و میراث آن، همراه با حرفه استند آپ کمدی رزان، دهه ها شهرت و حسن نیت را برای او به همراه داشت. سپس شوخی های سیاسی بی رحمانه او به یک ایدئولوژی سیاسی توهین آمیز تبدیل شد. او بی اساس یکی از بازماندگان حادثه تیراندازی در مدرسه را یک نازی نامید، تقریباً همین کار را با جورج سوروس، تاجر معروف انجام داد، و سپس با نامیدن یکی از مشاوران ارشد باراک اوباما به نام والری جارت با عنوان «فرزند اخوان المسلمین و سیاره میمون ها» به سه گانه صحبت های بی معنی خود را کامل کرد. این صحبت ها بسیار نفرت انگیز بوده و به همان اندازه عواقبی که برای رزان بار داشت شایسته و درست بود. پس از این صحبت ها، راه اندازی مجدید سریال او با شخصیت رزان در عرض یک روز لغو شد و رزان بار از آن زمان تاکنون فعالیت زیادی در عرصه تلویزیون نداشته است.

 

چارلی شین به خاطر بازی هایش، در ابتدا در نقش های جدی در فیلم هایی مانند Platoon و Wall Street برای دهه ها یک نام بزرگ و شناخته شده در هالیوود بود و سپس برای سریال های کمدی فوق العاده ای مثل Spin City و Two and a Half Men در تلویزیون نیز محبوب شد. سپس در اواسط فصل هشتم سریال Two and a Half Men، شین توانست به یک نام بسیار بزرگ تر تبدیل شود. این بار، به این دلیل بود که یک سری مصاحبه ها و کارهای عجیب و غریب، او را تبدیل به بزرگ ترین تولید کننده میم در آن سال کرد. جدایی شین از این سریال محبوب با مصرف مکرر مواد مخدر که باعث قطع همکاری او و استودیو سازنده شد آغاز گردید. شین در ادامه ادعا کرد که با خون ببر و DNA آدونیس در حال جنگ است و او برنده شده است. او سپس در ادامه مدعی شد که یک ستاره راک است و از مریخ آمده است. شاید اگر اخیراً اتهامات تجاوز جنسی نمی داشت و دیدگاه های سوال برانگیزش را مطرح نمی کرد، ممکن بود با چارلی شین همدردی کنید. اما این روزها او دیگر زیاد بازیگری نمی کند.

 

بهترین ها آخرین ها هستند. چهار سلبریتی آخر که مسلماً خود را در لیست سیاه قرار داده بودند، باید این لیست را پایین می آوردند تا این ستاره آخر بتواند آن را از همیشه بالاتر ببرد. البته این ستاره برندان فریزر است .در طول دهه ۹۰ و ۲۰۰۰، هیچ کس باحال تر از او نبود. فریزر با ایفای نقش در فیلم های محبوبی مانند Encino Man، Airheads، George of the Jungle، Bedazzled و سه گانه The Mummy چهره ای تعیین کننده برای نسل جوان بود. حتی حضور کوتاه و مهمان او در سریال Scrubs در نقش دوست دکتر کاکس، بن، تا به امروز یک حضور کوتاه بسیار به یاد ماندنی است. اما در سال ۲۰۰۳، حرفه او به بدترین دلیل دچار سقوط شدیدی شد. فریزر ادعا می کند که در سال ۲۰۰۳ در هتل بورلی هیلز، توسط فیلیپ برک، رئیس وقت انجمن مطبوعات خارجی هالیوود مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. علاوه بر این، او ادعا می کند که به دلیل مقاومت در برابر درخواست های برک، در لیست سیاه هالیوود قرار گرفته است. این حادثه در همان زمانی رخ داد که فریزر بحران های شخصی چالش برانگیزی را پشت سر می گذاشت، اما او معتقد است که این حادثه عامل اصلی افول وی در هالیوود بود. خبر خوب این است که رشته ای از کارهای مداوم در تلویزیون در سال های اخیر، از جمله نقش اصلی در سریال Doom Patrol از دی سی و همچنین فیلم The Whale، باعث شده تا بسیاری بازگشت پیروزمندانه و بسیار خوشایند او را یک رنسانس بدانند.

 

منبع: روزیاتو