پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
منصور براتی، پژوهشگر مسائل اسرائیل: وقتی ضربه هفتم اکتبر به اسرائیل وارد شد، بسیاری از تحلیلگران ایرانی که از شدت این ضربه وارد شده به اسرائیل دچار تحیر شده بودند وضعیت را شدیداً علیه این رژیم تصویر کرده و فکر می کردند اسرائیل تحت تأثیر حملات هفتم اکتبر توانایی حمله زمینی به نوار غزه را ندارد و تبلیغات اسرائیل درباره ورود قریب الوقوع زمینی جنگ روانی است. اما ادراک ساختار سیاسی در رژیم اسرائیل کاملاً برعکس این وضعیت بود؛ به تعبیر مقامات و دستگاه های نظامی و امنیتی اسرائیل، «یک گروه شبه نظامی و تروریست به خاک اسرائیل حمله کرده و با کشتار بیش از 1200 اسرائیلی و ربودن حدود 250 تن بازدارندگی اسرائیل را شدیداً مخدوش ساخته و انگاره برتری نظامی و امنیتی اسرائیل را به یک افسانه مبدل ساخته است».
در نتیجه چنین برداشتی رژیم اسرائیل هیچ گزینهای جز حمله زمینی به نوار غزه، تخریب یا تضعیف سازمان رزم گروههای مقاومت حاکم بر غزه، کشتار وسیع فلسطینان و همچنین ویران ساختن گسترده این باریکه نداشت. در چنین شرایطی بود که ارتش اسرائیل در روز 27 اکتبر 2023 حمله زمینی خود به نوار غزه را پس از 20 روز بمباران آغاز کرد.
وضعیت جبهه شمالی نیز هماکنون و از این حیث با شرایط اسرائیل در روزهای نخستین جنگ هفتم اکتبر قابل مقایسه است؛ از روز هشتم اکتبر حزب الله لبنان، تبادل آتش با اسرائیل را آغاز کرده و در طول 115 روزی که از جنگ میگذرد (به استثنای هفت روز وقفه در جنگ از 24 نوامبر تا اول دسامبر) شعله این جبهه را روشن نگه داشته است. اگرچه از منظر تلفات تعداد شهدای لبنانی با حدود 170 تن در برابر حدود 10 نفری که در طرف اسرائیلی کشته و زخمی شده اند، وضعیت به نفع اسرائیل است، اما تداوم یافتن تبادل آتش در جبهه شمالی برای اسرائیل هزینههای فراوانی داشته است؛ به نظر میرسد از منظر هیئت حاکمه و دستگاههای امنیتی و نظامی اسرائیل «حزب الله لبنان، در طول 115 روز گذشته ضمن تبادل آتش و هدف قرار دادن مناطقی در اسرائیل، باعث شده 120 شهرک اسرائیلی نزدیک به نوار مرزی به طور کامل از جمعیت تخلیه شوند.
تعداد این شهرکها در ماههای بعدی به 40 کاهش یافت ولی عدم برقراری آرامش در این منطقه باعث شده همچنان 96 هزار نفر به دور از محل سکونت خود باقی بمانند. این امر به برهم خوردن امنیت اقتصادی، انسانی و در نتیجه امنیت سیاسی اسرائیل منجر شده است.» برداشت اسرائیلیها از این شرایط با دو نکته دیگر کاملتر میشود؛
اولاً حزب الله لبنان در حمایت از گروههای مقاومت در غزه این برنامه را به اجرا درآورده و باعث شده اسرائیل نتواند همه توان نظامی خود را بر این باریکه متمرکز کند و حدود یک سوم ارتش خود را در مرزهای شمالی مستقر نماید. دومین نکته نیز این است که وضعیت شکل گرفته در شمال نیز برای طولانی مدت به قوت خود باقی مانده و حتی در طول زمان سطح تنشها بالاتر رفته است. در نتیجه میتوان گفت بازدارندگی و امنیت اسرائیل در این جبهه نیز مخدوش شده و همانطور که پیشتر نیز اشاره کردم، برداشت هیئت حاکمه اسرائیل از این وضعیت در حال شباهت پیدا کردن به همان وضعیت پیش از شروع عملیات زمینی در نوار غزه است.
اظهارات مقامات اسرائیلی نیز درباره برنامه این رژیم در جبهه شمالی و نیز رفتار ارتش اسرائیل در این منطقه نیز تغییراتی نسبت به قبل کرده است. یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل دیروز در میان نیروهای ذخیره اسرائیلی مستقر در مرز غزه حاضر شد و جملاتی بیان کرد که در رسانههای مختلف به شدت بازخورد پیدا کرده است. گالانت گفت: «تعدادی از واحدهای ارتش که به مرزهای شمالی اعزام شدهاند به زودی وارد عمل میشوند».
در هفتههای اخیر گالانت چند بار به حزب الله لبنان اخطار کرده بود که اگر تا پایان ژانویه نیروهای خود را مرز با اسرائیل برنگرداند، تصرف یک منطقه حائل مرزی تا عمق 25 کیلومتر را در جنوب لبنان آغاز خواهد کرد. همچنین در روزهای اخیر ارتش اسرائیل در منطقه شمالی اقدام به برگزاری تمرین نظامی با هدف آمادگی برای جنگ در لبنان کرده است.
بنابراین به نظر میرسد احتمال حمله اسرائیل به جنوب لبنان در برهه کنونی به شدت افزایش یافته و اگر در روزهای اخیر توافق آتش بس موقت بین رژیم اسرائیل و حماس برقرار نشود و باعث فورکش کردن تنش در شمال نگردد،
فوریه پرالتهاب
به نظر میرسد روزها و ساعتهای پایانی ماه ژانویه و آغاز فوریه بر فرجام جنگ در غزه و نیز اوضاع خاورمیانه پیامدهای جدی به همراه خواهد داشت. در سمت اسرائیل، بنیامین نتانیاهو قرار دارد که چند ساعت قبل از جنگ تصور می کرده دو جنگ 2021 و 2023 (دو روز در آغاز سال با جهاد اسلامی) به زیرساختها و سازمان رزم گروههای مقاومت در غزه ضربه بزرگ وارد شده و فلسطینیها در شرایطی نیستند که بتوانند دردسر بزرگی برای اسرائیل ایجاد کنند. در نتیجه این برداشتهای امنیتی غلط و نیز دو دستگی شدیدی که به دلیل بحران اصلاحات قضایی در 10 ماه نخست سال 2023 در اسرائیل ایجاد شده بود، دستگاههای نظامی و امنیتی نتوانستند نقشه حماس برای حمله به جنوب را پیشبینی کنند و حتی پس از شروع حمله نیز موفق به خنثی سازی آن در ساعتهای اولیه نشدند. برای همین نتانیاهو که در اسرائیل ملقب به «آقای امنیت» بود دچار یک بحران مشروعیت و محبوبیت شدید شد و در نظرسنجیهای بیش از نیمی از اندوخته حزب لیکود را به باد داد.
با گذشت 115 روز از شروع جنگ و بیش از سه ماه از شروع عملیات زمینی در غزه نظامیان اسرائیل اگرچه موفق به تصرف مناطقی در شمال این نوار برای تشکیل منطقه حائل شده و با گسترش درگیری به مناطق مرکزی و جنوبی تر درصدد امتداد دادن این منطقه حائل در امتداد مرز اسرائیل و نوار غزه هستند، اما تا این لحظه از طریق عملیات نظامی درون غزه نه موفق به آزادسازی حتی یک نفر از اسیران اسرائیلی شده اند و نه موفق به ترور رهبران اصلی حماس از جمله، یحیی السنوار و محمد ضیف شده اند.
اگر ادامه عملیات ارتش اسرائیل نتواند آنها را به موفقیتی در این دو مورد برساند، انگیزههای نتانیاهو برای باز کردن جبهه ای جدید در جنگ بیشتر خواهد شد. نتانیاهو میداند که از روند تحولات به شدت عقب افتاده و به محض اینکه جنگ در غزه از تب و تاب بیوفتد، کمیتههای حقیقت یاب برای بررسی قصور و تقصیر مقامات اصلی در جریان تحولات هفتم اکتبر هم درون ارتش، هم درون کنست و هم درون کابینه و نهادهای امنیتی تشکیل خواهد شد و سرنوشتی مشابه گلدا مایر، نخست وزیر دوره جنگ یوم کیپور 1973 را برای او رقم خواهد زد.
در چنین شرایطی باز کردن جبهه ای جدید می تواند روند این تحولات را حدود 6 ماه به عقب بیندازد. فرسایشی شدن شرایط و تداوم تبادل آتش در مرز شمالی نیز باعث تغییر یافتن تحلیل دستگاههای نظامی شده که تا یک ماه قبل با نتانیاهو برای تهاجم علیه لبنان همسویی نداشتند.
در چنین شرایط برخی تحلیلگران معتقدند کاهش سطح فعالیت نظامی در نوار غزه و البته انتقال برخی واحدها و تیپهای ارتش به حاشیه شمالی نیز نشانه دیگری از تغییر تمرکز و دیدگاههای اسرائیل است. انتظار به موازات جدیتر شدن گزینه تهاجم علیه لبنان، سطح درگیریها در جنوب کاهش یابد و یا حتی از طریق یک توافق برای آتش بس موقتی فعلاً به طور کامل متوقف شود.
البته دستیابی به چنین توافقی شاید به طور کامل عرصه را تغییر دهد و لزوم منطقی تهاجم به لبنان را نیز کم کند، زیرا از ابتدای درگیری راکتی و موشکی میان اسرائیل و حزب الله، طرف لبنانی اعلام کرده رفتارش تابعی از رفتار اسرائیل در غزه خواهد بود و در صورت متارکه جنگ، درگیری در شمال نیز ترک خواهد شد.
به نظر میرسد با افزایش شانس توافق آتش بس موقت و در صورت تحقق آن با سه سناریو در شمال مواجه خواهیم بود؛
1- برقراری توافق موقتی و کاهش شانس درگیری در شمال
اگر در روزهای آتی چشمانداز دستیابی به توافق آتش بس موقت با سرعت بالایی افزایش یابد و شدت درگیریها در جنوب به تناوب و در چند مرحله کاهش یابد و جبهه شمال نیز خود را با این روند وفق دهد، احتمال حمله به جنوب لبنان کاهش خواهد یافت. به خصوص این واقعیت که یک توافق موقتی باعث میشود دستکم گروهی از اسیران اسرائیلی آزاد شوند و این برای کابینه نتانیاهو یک دستاورد چشمگیر و مُسکن فوری خواهد بود و شدت نارضایتی آنی را کم خواهد کرد. در عین حال نیز اگر چنین توافقی میتواند زمینهساز آرامش در شمال شود به نحوی که اسرائیل بتواند به بازگرداندن ساکن شهرکهای شمالی به محل زندگیشان فکر کند.
2- برقراری توافق موقتی و افزایش شانس درگیری در شمال
سناریوی دیگر این است که اسرائیل برای تهاجم علیه لبنان تصمیم خود را گرفته باشد و به ویژه خدشه دار شدن بازدارندگی و امنیت این رژیم در طول سه ماه و نیم گذشته در شمال، باعث شده باشد هیئت حاکمه اسرائیل برای بازگرداندن اوضاع به قبل، تصمیم جدی به تنبیه لبنان به هر قیمتی گرفته باشد. در چنین شرایطی حتی دستیابی به یک توافق موقتی در غزه و حتی برقراری آرامش در شمال به تبع آتشبس در جنوب نیز نمیتواند مانع از سیاست تنبیه حزب الله شود. به ویژه اگر آمریکا نیز بخواهد به حملات اخیر گروههای مقاومت به نیروهایش پاسخ شدیدتری بدهد زمینه برای این سناریو فراهم تر خواهد شد.
3- تداوم درگیری ها در غزه و افزایش شانس درگیری در شمال
اگر درگیریها در غزه ادامه و حماس و رژیم اسرائیل برای هرگونه آتش بسی به توافق نرسند و در نتیجه این وضعیت، هم در جنوب و هم در شمال درگیری و تبادل آتش ادامه یابد، شانس هجوم اسرائیل به جنوب لبنان بیش از قبل افزایش می یابد و احتمالا در اوایل ماه فوریه به اجرا درخواهد آمد.