پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مساله تعرض و آزار و اذیت جنسی در وهله اول از نگاه قضایی صرفا یک ادعا است. البته تمام شکایتها در وهله اول فقط یک ادعا هستند. پس ادعای آزار و اذیت جنسی مانند هر ادعای دیگری اثبات آن نیازمند دلایلی است. موضوع تعرض جنسی اگر ثابت شود، جزو جرایم حدی تلقی میشود. اثبات آن هم راههای گوناگونی دارد.
«قبول داری که خودت مقصری؟ لباسی که پوشیدی باعث شد مورد آزار و اذیت جنسی قرار بگیری! رفتاری که کردی تحریکش کرد. اگر خونهاش نمیرفتی این طوری نمیشد! رفتی سر قرار انتظار داشتی اتفاقی نیفته؟ تقصیر خودش است وگرنه چرا کسی با ما کاری ندارد؟!» ...
اینها واکنشهای برخی افراد است نسبت به قربانیانی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرند. سرزنش قربانیان به نوعی آزار و اذیت دوم محسوب میشود. این دیدگاه در فضای مجازی واکنشهای منفی از سوی برخی افکار و اذهان عمومی به دنبال داشته و دارد تا جایی که کاربران مینویسند: «نمیشود همهچیز را گردن دختران یا زنان انداخت. مثل اینکه بگوییم باید دختر یا زنی روی زمین وجود نداشته باشد تا تعرض یا آزار و اذیت جنسی اتفاق نیفتد.» چند سالی میشود که شاکیان جرات پیدا کردند، آزارها و اذیتهای جنسی که بر آنها گذشته را افشا یا به اداره آگاهی بروند و ادعاهای خود را ثبت کنند.
با این حال به خاطر طرز تفکری که در جامعه وجود دارد گاهی این زنان و دختران با دهها اتهام از سوی برخی افراد همچون توهینهای جنسی، نوشتههای تحقیرآمیز، متهم کردن دختران و زنان به اینکه دروغگو هستند یا دنبال منافع دیگری هستند یا میخواهند خودشان را مطرح کنند و… مواجه میشوند. با جستوجوی اسامی مرتکبان این جرم در گوگل میتوان متوجه شد که آنها از گروه و قشرهای مختلف جامعه هستند؛ خواننده، استاد دانشگاه، دانشجو، نقاش، بازیگر، کارگردان و...
یکی از همین متهمان که به تازگی از اتهام افساد فیالارض تبرئه شده است، قربانیان پروندهاش از این دست بودند که بهشدت سرزنش شدهاند؛ وکیل متهم اظهار کرده است: «اتهامات به موکلش وارد نیست و دادسرا هم صلاحیت تحقیق درباره اتهام آزار و اذیت جنسی را ندارد. همچنین دخترها خودشان به «میل خودشان» به خانه موکل او رفتند و در خانه بین مرد و زن تنها، هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.»
اینکه گفته میشود قربانیان با «پای خودشان یا به میل خودشان به خانه مردان» میروند، نمیتواند دلیلی بر منتفی بودن مجازات این جرم باشد. در همین راستا «محمدباقر قربانزاده» یکی از قضات پیشین دیوان عالی کشور به توضیح میدهد: «اساسا ارتباط در جامعه بر پایه اعتماد است و اگر قربانی به خانه یا محل کار فردی که او را میشناسد میرود و آنجا مورد تعرض قرار میگیرد دلیل بر منتفی شدن مجازات متجاوز نیست.» این قاضی پیشین دیوان عالی کشور به نکاتی درباره اثبات این جرم در جهت کمک به قربانیان میپردازد.
با توجه به اینکه برخی دختران و زنان از سوی بعضی مردان مورد تعرض یا آزار و اذیت جنسی واقع میشوند چگونه میتوانند ادعای خود را ثابت کنند؟ چون در قانون مجازات اسلامی اثبات این ادعا کار سختی است.
اتفاقا این موضوع در حال حاضر در جامعه ما مبتلابه شده است. مساله تعرض و آزار و اذیت جنسی در وهله اول از نگاه قضایی صرفا یک ادعا است. البته تمام شکایتها در وهله اول فقط یک ادعا هستند. پس ادعای آزار و اذیت جنسی مانند هر ادعای دیگری اثبات آن نیازمند دلایلی است. موضوع تعرض جنسی اگر ثابت شود، جزو جرایم حدی تلقی میشود. اثبات آن هم راههای گوناگونی دارد.
معمولا وقتی بحث آزار و اذیت جنسی مطرح میشود؛ مرتکب، این اقدامات را دور از چشم افراد دیگر انجام میدهد. چون قربانیان یا ربوده میشوند یا به خانه یا محل کار مرتکب میروند. در این موارد اقرار مرتکب و شهادت شهود چقدر کمککننده است؟ هرچند در این مواقع شاهدی وجود ندارد که بخواهد شهادت بدهد.
نکته اول؛ مرتکبان این جرم معمولا اقرار نمیکنند و چه بسا یک بار اقرار هم در قانون مجازات اسلامی دلیل بر صحت واقعه نیست. اقرار در قانون مجازات اسلامی اینگونه است که مرتکب باید چهار بار به جرم خود اقرار کند. نکته دوم؛ شهادت شهود جزو ادله شرعی موضوع تلقی میشود. معمولا در جرایم حدی توصیه اینگونه است که قاضی به دنبال اثبات موضوع نرود. چون کوچکترین شبهه از سوی قاضی منجر میشود که او حکمی صادر نکند. شهادت شهود به دلیل عادل بودن در حکم صادر شده از سوی قاضی مطرح میشود. افرادی که برای شهادت میآیند هم حتما باید چهار نفر باشند. یعنی هر چهار نفر باید حضور پیدا کنند. حتی اگر سه شاهد حضور پیدا کنند و نفر چهارم حاضر نشود، این سه نفر تعزیر میشوند.
البته همانطور که عنوان کردید معمولا در این مورد شاهدی وجود ندارد، اما علت که این قانون گذار شهادت شهود را در قانون مجازات اسلامی قید کرده به این دلیل است که راه اثبات سخت شود و مساله به راحتی اثبات نشود. چون نتیجه مجازات حدی، اعدام است. نکته بعدی در مورد شهادت شهود این است که اگر شاهدی وجود داشته باشد و آن صحنه را ببیند موضوع اصلا از عدالت خارج میشود. چون اگر شاهدی عادل باشد نباید بعدا برای شهادت بیاید. با این تفاسیر میتوان نتیجه گرفت که در این مساله، اقرار منتفی است؛ متجاوز اکثرا به کار خود اقرار نمیکند. همچنین شهادت شهود هم با این وضعیت مبتنی بر هیچ است.
چرا که مقنن دنبال این است که موضوع ثابت نشود. نکته دیگری هم وجود دارد؛ مهاتما گاندی یک زمانی گفته بود اگر ما بخواهیم احکام تورات را اجرا کنیم باید تمام افراد یک دستشان قطع و یک چشمشان کور شده باشد. چون مساله قصاص اولینبار در تورات آمده است. احتیاط قضات هم از همین باب است. اگر قرار باشد همه را یکی یکی اعدام کنند که نمیشود، کار سختی است.
زنان و دختران، آگاهی و اطلاعات کمی برای جمعآوری سند و مدرک علیه مرتکب دارند و چه بسا اصلا آگاهی ندارند. وقتی قربانیان مورد آزار و اذیت جنسی واقع میشوند بلافاصله باید چه اقداماتی انجام دهند تا بتوانند در دادگاه ادعای خود را به راحتی اثبات کنند؟
قاضی برای حکم صادره نیاز به مستندات و مدارک دارد. در نتیجه فرد یا افرادی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرند باید مستنداتی را به قاضی ارایه کنند که موجب علم برای قاضی شود. راههای زیادی برای جمعآوری مستندات وجود دارد. قربانیان قبل از هر اقدامی باید برای نمونهبرداری به پزشکی قانونی مراجعه کنند. یعنی حتی اگر وقت اداری هم تمام شده باید این اقدام را انجام دهند؛ دادگاه کیفری یک، کیفری دو و کلانتریها معمولا قاضی کشیک و افسر نگهبان دارند.
احیانا اگر لباس یا اشیایی وجود دارد که نمونه روی آن موجود است، حتما آنها را حفظ کنند که بعد از طریق مراجع قضایی به پزشکی قانونی ارسال شود. بنابراین اگر قربانیان شی یا لباسی دارند حتما نگه دارند که اگر برای آزمایشات تطبیقی از آنها درخواست شد، ارایه دهند تا به راحتی موضوع آزار و اذیت جنسی ثابت شود. قربانیان اگر بتوانند علامتهای بدنی فرد متجاوز را به خاطر بسپارند، کمککننده است. مثلا اگر فرد متجاوز؛ خالکوبی، زخم یا جای جراحت یا هرچیز دیگری از این قبیل بر بدن خود دارد را به یاد داشته باشند تا بتوانند در دادگاه عنوان کنند.
حتما هم باید قید کنند که در کدام قسمت از بدن متجاوز این علامتها وجود دارد. مورد بعدی که میتواند به اثبات قضیه کمک کند محل جرم است. افراد باید دکوراسیون و چیدمان محل مورد نظر را با دقت بررسی کنند. مثلا نحوه چیدمان محل وقوع چگونه بوده است؛ رنگ دیوار، پرده، تابلوهایی که به دیوار زده شده و... حتی خود ساختمان که آیا آسانسور داشته یا پله! محل وقوع کدام طبقه یا واحد بوده یا در ورودی چه رنگی بوده است. یعنی قربانیان بتوانند جزییات محل وقوع را توصیف کنند. راه دیگر استفاده از گوشیهای همراه است. این روزها معمولا همه گوشیهای همراه دارند.
اگر در شرایط اینچنینی قرار گرفتند صدای طرف را به صورت نامحسوس ضبط کنند یا عکس یا فیلمی به صورت مخفیانه از فرد یا محل وقوع بگیرند. این اقدام به اثبات موضوع خیلی کمک میکند. راه بعدی بررسی دوربینهای مداربسته در محل است. خیلی از ساختمانها در حال حاضر دارای دوربینهای مداربسته هستند یا گاهی خود واحد مسکونی یا اداری دوربین مداربسته دارد. حتی اگر ساختمان محل وقوع دارای دوربین مداربسته نباشد باید بانک یا ادارهای در آن اطراف باشد که دوربینهای مداربسته داشته باشد.
البته فیلم دوربینهای مداربسته را به شاکی نمیدهند، اما شاکی میتواند به مرجع قضایی اطلاع دهد تا مرجعی که در حال رسیدگی به پرونده است دستور دهد تمام فیلم دوربینها در اختیار دادگاه قرار بگیرد. معمولا اگر شاکی به موقع اقدامات لازم را انجام دهد فرد متجاوز نیز سریع دستگیر میشود. متاسفانه قربانیان به دلیل عدم آگاهی، راههای اثبات این مساله را نمیدانند و وقتی که آثار از بین میرود، شکایت میکنند.
در این مواقع معمولا قربانیان سرزنش میشوند و برخی افراد تصور میکنند که قربانیان، چون با پای خودشان یا به میل خودشان به خانه فرد متجاوز رفتهاند، پس مقصر هستند و باید منتظر چنین اتفاقاتی باشند. آیا این ذهنیت از مجازات مرتکب کم میکند؟
ببینید اینکه قربانی با پای خودش رفته باشد هم تاثیری در نفی موضوع ندارد. حتی اگر با پای خودش رفته به هر حال این اتفاق افتاده است. وقتی دختر یا زنی به خانه شخصی میرود یا راضی به این عمل بوده که مجازات حدی این عمل شلاق است یا راضی به این عمل نبوده که در نتیجه شکایت کرده است. حتی اگر راضی هم بوده باشد مرتکب و خود او باید مجازات شوند. بنابراین حتی اگر قربانی با پای خودش هم به محل برود و این عمل صورت بگیرد مجازات منتفی نیست. معمولا افراد با فرض بر اعتماد به محل کار یا خانه فردی میروند. مثلا استاد برای دانشجو قابل اعتماد است.
اگر دانشجو به خانه یا محل کار او برود و مورد آزار و اذیت جنسی قرار بگیرد بحث اغفال و فریب به میان میآید یا بهطور مثال دختری در شرکتی کار میکند و مدیر شرکت به او میگوید امروز کار شرکت زیاد است و دیرتر به خانه برو. آن دختر بر پایه اعتماد در محل کارش میماند. اگر مدیر شرکت آن دختر را مورد تعرض و آزار و اذیت جنسی قرار دهد، دختر مقصر بوده است؟! اساسا ارتباط در جامعه بر پایه اعتماد است پس اینکه بگوییم این دختران و زنان با پای خودشان رفتند، فرض درستی نیست. مساله دیگری هم در مورد آزار و اذیت جنسی وجود دارد و آن ربودن شخص است.
یعنی مرتکب، دختر یا زنی را ربوده و او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار میدهد. در اینجا هم موضوع آدمربایی مطرح میشود و هم آزار و اذیت جنسی که هر کدام به صورت جداگانه مجازات دارند. در چنین پروندههایی هم جرم تعزیری اتفاق افتاده و هم جرم حدی. در تبصره ۲ ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی بحث ربایش مطرح شده است. یعنی اگر متجاوز از طریق ربایش این عمل را انجام دهد مجازات اعدام و حبس برایش در نظر گرفته میشود. حالا میتوانند اول برای مرتکب حبس را در نظر بگیرند و بعد اعدام را.
فرد سالم معمولا به حریم خصوصی دیگران تعرض نمیکند. آیا میتوان گفت این افراد دچار اختلالات روحی و روانی هستند؟
قطعا. تمام متجاوزان دچار یک سری اختلالات روحی و روانی هستند. چون همانطور که گفتید آدم سالم حریم خصوصی دیگران را محترم میشمارد و هیچ موقع به حریم خصوصی دیگران تعرض نمیکند. افرادی که مرتکب آزار و اذیت جنسی میشوند بلااستثنا اختلالات روحی و روانی دارند. حالا امکان دارد این افراد به پزشکی قانونی فرستاده شوند تا سلامت روان آنها احراز شود. اکثرا هم سلامت روان آنها از سوی کارشناسان پزشکی قانونی تایید میشود، اما سلامت روان منافاتی با اختلالات روحی و روانی در یک فرد ندارد. انسان هرچه شخصیتش سالمتر باشد کمتر خطا و کمتر حقوق دیگران را نقض میکند.
احکامی که از سوی دادگاه برای موضوع آزار و اذیت جنسی صادر میشود بر چه اساسی و چگونه است؟
معمولا اگر دلیل در این نوع پروندهها کافی نباشد قضات متهم را تبرئه میکنند و اگر دلیل کافی باشد حکم اعدام صادر میشود، اما اگر قضات تشخیص دهند دلایل در حدی نیست که بحث عنف، اغوا و فریب در میان باشد بحث ۹۹ ضربه شلاق مطرح میشود.