ایرنا، خبرگزاری دولت نوشت: انصاف، اگر در هر اظهاری و دیدگاهی درباره دولت آیتالله رئیسی، فراموش نشود و منافع ملی بر حسادتهای سیاسی رجحان یابد، می توان گفت که پشت هر کلمه از تمجید رهبر انقلاب از دولت هزاران ساعت تلاش خستگیناپذیر اما بیادعا و هیاهو نهفته است.
در ادامه این گزارش آمده است: مرور محورهای توصیههای رهبر معظم انقلاب به دولتمردان دولت سیزدهم در همان ابتدای آغاز به کار آنها، مهمترین سندی است که راز تمجید و تقدیر ویژه ایشان را از دولت عیان میسازد. کافی است بدانیم که رهبری از دولت آیتالله سید ابراهیم رئیسی خواست تا صیانت از جان مردم در برابر کرونا را بر عهده گیرد، تورم بالا در کشور را مدیریت کند. برای قطار سیاست خارجی از جز وین و غرب، ایستگاههای جدید بسازد و معیشت را به مذاکرات گره نزند، با مردم همراه شود و پای کار آنها در میدان مشکلات بیاستد و عدالت را در هر طرح و لایحه و برنامهای سرلوحه قرار دهد.
دولت سیزدهم با این محورهای مورد تأکید چه کرد که اینگونه مورد تقدیر و تمجید قرار گرفت؟ موضوع گزارش ایرناست.
سیاست داخلی: منتقدان محترم و دولت در میدان
سیاست داخلی روزی که آیتالله رئیسی سکان هدایتش را به دست گرفت، در اقیانوس متلاطمی بود که صبوری و همدلی دولت تا حدودی از سهمگینی این طوفان کاست.
منتقدی که دشمن نیست: روزی که پیروز انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم شد، بسیاری در مجازی و حقیقی مدعی آغاز خفقان در حوزه سیاست داخلی شدند اما دعوت از منتقدان و مخالفان سیاسی و نشستی چندساعته با آنها، نشان داد که راهی که قرار است سید ابراهیم رئیسی برود، مسیر عقدهگشاییهای سیاسی نیست و او برای ساختن ایرانی برای همه ایرانیان، تندترین منتقدان خود از «احمد زیدآبادی» فعال سیاسی اصلاحطلب و «جواد امام» دبیرکل مجمع ایثارگران و بسیاری دیگر را به مشورت دعوت میکند. در یک سال ابتدایی دولت، تقریبا با همه اصناف و گروههای اجتماعی، اقتصاددانان و روزنامهنگاران نشستهایی برگزار شد و در تازهترین نشست خبری رئیسجمهور، وقتی از او درباره انتقادات و سانسور موفقیتهای دولتش پرسیدند، منتقدان را بیآنکه حقیر بشناسد، دعوت به انصاف کرد و گفت خط و مشی گفتار و رفتارش، توهین به هیچ منتقد و معترضی نیست و تنها از آنها میخواهد نگاهی ملی و فراجناحی به دولت و موفقیتهایش داشته باشند. واقعیت آن است که رئیسی خلاف آنچه در رقابتهای انتخاباتی علیه وی تبلیغ کردند؛ نهتنها تریبونهای در اختیارش را به محفلی برای زیر سؤال بردن دولت گذشته و تخریب رقبای سیاسی قرار نداد، بلکه در فرصتهای مختلف این تریبون را در اختیار منتقدانش قرارداد و گوش شنوایی برای آنها شد.
-همراهی با قوا : همراهی همدلانه دولت سیزدهم با دیگر قوا، یکی از مشهودترین واقعیات عرصه سیاست داخلی است. این همدلی برای خدمت به مردم و آرامش موجود در روابط قوا، بهرغم تمام اختلاف نظرات، نتیجه اعتقاد راسخ دولت و شخص رئیسجمهور بر پرهیز از حاشیه است. دولت این همراهی را حتی وقتی نمایندگان مجلس وزرا را استیضاح کردند و کارت زرد و قرمز دادند، حتی وقتی که نمایندگان خواستار برکناری معاون یک وزیر به دلیل سوبرداشت از بخشنامهای شدند یا در بندهای بودجه و برنامه توسعه دیدگاههای خود را اعمال کردند، یا زمانی که طرحهای متنوعی را در بهارستان با وجود مخالفت دولت تصویب کردند یا زمانی که با جداسازی وزارتخانهای موافقت نکردند، یا زمانی که دیوانی رأی انفصال مدیرانش را داد، در تمام این مقاطع و برههها، تلاش کرد بیشترین همراهی با دو قوه دیگر را داشته باشد تا با ارتقای محسوس سطح تعامل میان قوا، افقی را که برای گرهگشایی از زندگی مردم ترسیم کرده است، قابل دستیابی باشد.
در میدان مشکلات مردم: «رفتن بین مردم سلوک من است در اتاق نمینشینم و همه سطوح و لایههای مدیریتی کشور، مثل رئیس دولت باید به تمام بخشها سرکشی کنند». آیتالله رئیسی وقتی وعده حضور در میان مردم را در بحبوبحه انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم میداد شاید برخی از حامیانش هم تصور نمیکردند دو سال تمام، همه پنجشنبه و جمعههای دولت در استانها و شهرها و روستاها و جادههای ایران بگذرد. اما رئیسجمهور نشان داد که ارتباط بیواسطه با مردم تمام ایران و نه فقط مرکزنشینان را کیمیایی یافته است که بر داغ محرومیت مردمان محروم این مناطق مرهم است. اینکه تا چه میزان در این تلاش موفق بوده را نمیتوان از توییتریهای و هشتگزنهای فضای مجازی دریافت، باید آن را از پیرزنی در دور افتادهترین روستاهای ایلام و بجنورد و بیرجند پرسید که چه حسی داشته وقتی عالیترین مقام اجرایی کشور، مهمان خانه سادهاش شده است.
سفرهای استانی رئیسی با رؤسای جمهور سلف خود متفاوت بود و به دلیل همین تفاوتهاست که شکستن رکورد و حضور در همه استانهای ایران در کمتر از یک سال ممکن شد. سرعت؛ یکی از مهمترین ویژگیهای این سفرها و عامل ایجاد تفاوت اشاره شده است. پیش از آغاز هر سفر استانی نیازهای اساسی و عقبماندگیهای استان از سوی کارگروه مشخصی، شناسایی شده و بخشی از تصمیمات و اقدامات لازم برای رفع آن نیاز و اصلاح رویه در تهران گرفته و انجام شد که یکی از مهمترین دلایل ایجاد سرعت اشاره شده بود. سفرها برخلاف رویههای پیشین فشرده و حداکثر ۲ روزه بود و تصمیم رئیسجمهور مبنی بر برگزاری آن در روزهای تعطیل و آخرهفته گرچه خستگی بسیاری به وی و دولتش تحمیل میکرد اما تمرکزمورد نیاز به منظور انجام مسئولیت در مرکز را در روزهای کاری برای دولت فراهم میکرد.
هم شخص رئیسجمهور و هم دولتمردانش با هر حادثه و تصادفی، سیل و زلزلهای در میدان حاضر بودند و تفاوتی هم نمیکرد کمبود دارو در دوران سخت کرونا باشد یا زلزله هرمزگان و اندیکا، یا ریختن ساختمان متروپل یا اصلاح نظام ارزی و پرداخت یارانه. در این شرایط یا رئیسی شخصا در این مقاطع حاضر بود و برای مردم درباره جزییات رویدادها و تصمیمات دولتش توضیح میداد یا وزرایش یک هفته در میدان رویداد بودند و مورد تقدیر مردم و رهبری قرار میگرفتند.
سیاست خارجی: تصمیم توازنساز یک رویکرد مشخص سه دستاورد ملموس را برای دولت در پی داشت.
تعامل با همسایگان: پذیرش این واقعیت که جهان تنها سه کشور اروپایی و آمریکا نیست، همچنان برای منتقدان سیاسی دولت دشوار است اما از دو سال پیش که در چنین روزهایی، آیتالله رئیسی کار خود را آغاز کرد، پروسهای شروع شد که درپی پاک کردن قوانین و خطوط قرمز نانوشتهای بود که محدوده و مرز سیاست خارجی ایران را تنها در ارتباط با غرب ترسیم میکرد و منافع ایران را در مرزهای فرامنطقهای جستجو.
آغاز فصل جدید از روابط با همسایگان و کشورهای منطقه و تلاش برای رفع سوءتفاهمهای موجود، در همین مسیر بود. دولت سیزدهم با درک اهمیت ایجاد و تثبیت روابط با همسایگان به ویژه عربستان سعودی، سیگنالهای سبز ارسال شده از سوی ریاض را دریافت کرد و اجازه داد میانجیگران در مسیر رفع سوتفاهمهای مورد اشاره تلاش کنند. عراق، عمان، قطر و در نهایت چین در این مسیر فعالیت کردند و با بازگشت روابط تهران-ریاض بر مدار منطق، مسیر ثبات در خاورمیانه هموار شد.
تبدیل مناقشهای که هم منافع ملی ایرانیان و هم جهان اسلام را تهدید و تحدید میکرد، به روابطی عادی و مبتنی بر اصول همسایگی، توطئههای رژیم صهیونیستی را هم ناکام خواهد گذاشت. تهران از شهریور ۱۴۰۰، پیامی را به کشورهای همسایه مخابره کرد که مجموع رویدادهای پس از آن نشان میدهد که این پیام از سوی آنها هم مورد استقبال قرار گرفته است. امیران امیرنشینهای خلیج فارس، روسای همسایگان شمالی و شرقی هم در دیدارهای حضوری و هم در گفتوگوهای تلفنی از توازنی که ایران به سیاست خارجی خود داده، قدردان بودند و از ظرفیتهایی سخن گفتند که این توازن میتواند در روابط دو جانبه ایجاد کند.
عضویت در سازمانهای بینالمللی: شانگهای و بریکس دو نام بزرگ در بلوکبندی قدرتهای نوظهور جهانی هستند که جمهوری اسلامی ایران در دو سال گذشته به عضویت آنها درآمده است. سازمانهایی که در کنار تمام اهداف اقتصادی و سیاسی، در عیان و نهان تلاش میکنند دربرابر هژمونی غرب و به ویژه آمریکا هژمونی جدیدی ایجاد و با یکجانبهگراییها مبارزه کنند.
اعتقاد به این اصل که جهان محدود به اروپا و آمریکا نیست؛ اساس سفرها و تلاشهای رئیسجمهور برای عضویت در سازمانهای فراغربی است. عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای با حضور چین، روسیه، هند، پاکستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و ایران بهعنوان اعضای اصلی و مغولستان، افغانستان، بلاروس بهعنوان اعضای فرعی، ۲۳ درصد جغرافیای زمین، ۴۵ درصد جمعیت این کره و ۲۵درصد تولید ناخالص جهان را به خود اختصاص داده است. در سال ۲۰۱۹ اندازه اقتصاد ۱۲ عضو ســازمان همکاری شانگهای، ۲۰.۱ تریلیون دلار بود و عضویت ایران در این سازمان بینالمللی پس از ۱۷ سال، فرصت ارزشمندی برای بهرهگیری از این ظرفیت عظیم است و شواهد حکایت از آن دارد که دولت سیزدهم در منظومه دیپلماسی اقتصادی خود، بر این ظرفیت تأکید ویژه دارد.
سازمان همکاریهای اقتصادی؛ اکو هم دیگر سازمانی بود که دولت در راستای برنامه دیپلماسی اقتصادی، پس از سفر آیتالله رئیسی به تاجیکستان و حضور در اجلاس پانزدهم این نهاد، ارتقا همکاری را با آن در دستور کار قرار داد.
جمعیت نیم میلیاردی، مالکیت یکسوم منابع انرژی جهان، موقعیت بینظیر ارتباطی میان اروپا با چین و روسیه با خلیجفارس و اقیانوس هند، نیروی انسانی جوان و پرتوان و هویت مشترک دینی و فرهنگی، این سازمان را به سازمانی ارزشمند تبدیل کرده است.
بریکس را هم میتوان ضلع سوم مثلث حضور ایران در سازمانهای بینالمللی دانست. ضلعی که اهمیت آن، به اندازهای بود که بلومبرگ عضویت ایران در آن را شکست آمریکا ارزیابی کرده است. عضویت در پیمان بریکس که قدرتهای کنونی و آینده اقتصاد جهان بنیانگذار آن هستند، از چند منظر قابل ارزیابی است اما مهمترین آن را میتوان شسکت یک استراتژی با تمام تاکتیکهای آن دانست؛ استراتژی فشار حداکثری در حوزه اقتصاد و منزویسازی در حوزه دیپلماسی. «بریکس» که بنیانگذاران آن قدرتهای اقتصادی نوظهور دنیا مانند برزیل، چین، هند، آفریقا و روسیه هستند گستره فرامنطقهای و جهانی در چند قاره است. روسیه، چین، برزیل و هند در بین هفت کشور نخست از نظر مساحت قرار دارند و یک سوم از کره زمین را به خود اختصاص دادهاند. از نظر جمعیتی بیش از ۴۰ درصد جمعیت دنیا را دارند و از میان این کشورها، ۲ کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوسال گذشته و در پی حراست از منافع ملی، متوازن شده است و این بخشی از دلایل تمجید ویژه رهبر انقلاب از دولت سیزدهم است.
اقتصاد: میدان تصمیمات سخت
حوزه اقتصاد را میتوان مهمترین حوزه اقدام دولت سیزدهم دانست، حوزهای که هم رهبر معظم انقلاب و هم خود دولت، بر تلاش بیشتر در آن تاکید دارند اما در طول دوسال گذشته قوه مجریه به صورت مشخص و به زبان ساده از کنار چالهها و چالشهای موجود در این حوزه نگذشته و یا چشمان خود را عافیتطلبانه به روی این چالشها نبسته است. حذف ارز ترجیحی یکی از آن اَبَرچالشهای بوده است که دولت سیزدهم به منظور واقعیسازی یارانهای که در این ارز نهفته بود و سرازیر کردن آن به جیب مردم، تکاپویی بزرگ به جان خرید تا این یارانه به اصطلاح به دست اهلش برسد. کاهش تورم، رشد اقتصادی در بخش صنعت، افزایش سرمایهگذاری، کاهش بیکاری، کاهش ضریب جینی، تقویت نظام مالیاتی، تسهیل سرمایهگذاری و اشتغال، از مهمترین اقدامات دولت در حوزه اقتصاد بوده است.
شاخصهای کلان اقتصاد در دولت سیزدهم گرچه اثرات ملموس کوتاه مدت از خود نشان نمیدهند اما اقداماتی چون انضباطبخشی به سیستم بانکی و تولید نقدینگی، احیای کارخانجات تولیدی و بازگرداندن کارگران به کار، سرفصل اقداماتی است که دولت به صورت زیربنایی آنها را در دستور کار قرار داده است.
منتقدان سیاسی، مردمان شهرهای ایران و شاید حتی دشمنان این کشور میتوانند انتقادات و انتظارات و حتی دشمنیهای خود را با این دولت ابراز و اعلام کنند اما برآیند تمام رویدادهای دو سال گذشته را که هیچیک از این گروهها توان کتمان آن را نخواهند داشت یک رویکرد مشخص و آن عافیتطلب نبودن دولتمردان سیزدهم است.