همشهری آنلاین، همین میشود که از آن زمان به اینجا میگویند بند علیخان. اما شهرت بند علیخان بهخاطر انحراف آب نبود، چرا که حالا اینجا، تالابی در دل کویر و نزدیک کلانشهر تهران، شده خانه فصلی برای پرندگان مهاجر و بومی. تالابی که وقتی به نیمههای آذرماه میرسیم و بارندگیها شدت میگیرد، روانآبهای سطحی از پایتخت به سمت این تالاب روان میشود و آن وقت است که دستهدسته پرندگان مهاجر به این تالاب پر آب میآیند. به این فصل که برسیم، دیگر زمان آن رسیده که پشت سرمان کویر باشد و روبهرویمان تالاب بند علیخان. مطمئنا علیخان نمیدانسته با بندهایی که روی رودخانه «شور» میزند، هم نام خودش را ماندگار میکند و هم این منطقه تبدیل به یکی از زیباترین تالابهای فصلی اطراف تهران میشود. جایی که در اصل بخشی از سواحل دریای بزرگ نمک در جنوب ورامین است حالا تالابی دارد که زمستانها پذیرای پرندگان مهاجر میشود. حالا با وجود این آببندها، در فصل پاییز و زمستان، وقتی اولین بارانهای موسمی آغاز و سیلابها روان میشوند، بندها پر از آب شده و پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی، آسمان منطقه را میپوشانند؛ تالابی که با زیادتر شدن بارش باران، وسعتش تا ۵۰ هزار هکتار هم میرسد. از آنجا که این تالاب، فصلی، کویری و دشتی است، وسعتش بستگی به میزان بارندگی و منابع آب سطحی دارد. برای همین است که در تابستان، اینجا چیزی جز کویر بیآب نمیشود. در فصل سرما اما، تالاب جان میگیرد و حیات مجدد خود را آغاز میکند، پرآب میشود و محل حیات و گذران زندگی پرندگان؛ تالابی میشود که به گفته اسماعیل میرانزاده ـ رئیس گارد محیطزیست استان تهران ـ از مکانهای مهاجرت خوتکا، چنگر، اردک سرسبز، غاز و درناهای خاکستری است. ایستگاه استراحت اردک سرسبز، خوتکا و اردکهای غازنما (تنجه و آنقوت) همه در بالای سرمان یا در حال پروازند یا در لابهلای نیهای تالاب مشغول چرخیدن. بند علیخان تنها تالاب فصلی در منطقه حفاظت شده کویر است و مکانی مناسب برای مهاجرت پرندگانی که در این مسیر رفتوآمد میکنند. پرندگانی که به گفته اسماعیل میرانزاده، از شمال کشور وارد میشوند، از دشت ارژن و تالاب پریشان میگذرند، به سمت سواحل بوشهر میروند و از روی مدیترانه دوباره به سمت سیبری برمیگردنند. تالاب فصلی بند علیخان در میان خاک واقع شده؛ از شمال به حوزه شهرستان ورامین، از جنوب بهصورت یکپارچه به دشت مسیله و سواحل دریای نمک در استان قم، از غرب به دشت سیاهپرده و بلندیهای معروف به کوه مره و از سمت شرق به دریای نمک وصل میشود. بررسیهایی که از تالاب بند علیخان در فصول مختلف سال انجام گرفته، از تنوع بالای پرندگان در آن نشان میدهد؛ ۹۸ گونه از ۲۸ خانواده پرنده؛ یعنی تقریبا ۲۰ درصد گونههای پرندگان شناسایی شده در ایران. از گونههای پرندگان این تالاب ۶۷ گونه از ۲۰ خانواده خشکیزی، ۱۳ گونه از دوخانواده آبزی و ۱۸ گونه از ششخانواده کنارآبزی هستند. برخلاف تصور رایج که گمان میکنند تنها پرندگان آبزی و کنار آبزی به تالابها وابستهاند، حیات پرندگان خشکی هم به این اکوسیستم وابسته است. در تالاب بند علیخان، حیات پرندگان خشکیزی از تنوع پرندگان آبزی و کنار آبزی بیشتر است؛ چرا که در فصول خشک سال، گونههای غالب پرندگان تالاب خشکیزی هستند؛ مثل عقابها، لاشخورها، چکاوکها، بلبل ها، سسکها و زنبورخوارها. البته یکی از دلایلش هم این است که تنوع پرندگان خشکیزی در ایران خیلی بیشتر از تنوع پرندگان آبزی و کنار آبزی است. نکته مهم در این تالاب اما، این است که برای پرندگان آبزی استراحتگاه، آشیانه، مکان آب شرب و پناهگاه شده. وجود تالابهایی همچون تالاب بندعلیخان باعث میشود تا پرندگان مهاجری که از شمال کشور به جنوب یا بالعکس مهاجرت میکنند، به علت نداشتن مکان استراحت و تجدید قوا تلف نشوند؛ چراکه این پرندگان نمیتوانند یکسره بدون توقف مسیر مهاجرت خود را طی کنند. برای همین است که تالاب بند علیخان، با اینکه تالابی فصلی است، نقش مهمی در حفاظت از نسل پرندگان آبزی و کنار آبزی مهاجر دارد. پرواز روی تالاب معروفترین اردک بومی ایران را میتوان اینجا دید؛ اردک سرسبز. اینجا در ۳۰ کیلومتری جنوب ورامین، بیشتر از هر پرندهای، این گونه اردک در حال پرواز است؛ اردکی با طول بین ۵۶ تا ۶۵ سانتیمتر که وقتی بالهایش را در آسمان باز میکند پهنای آنها تا ۹۸ سانتیمتر هم میرسد. بین پرنده نر و ماده این گونه اردک تفاوت زیادی وجود دارد؛ پرنده نر، زیر تنه سفید و طوق سفید رنگی در گردن دارد و بهخاطر سرِ سبزِ براق و منقار زرد مایل به قهوهای اش، به آسانی از پرنده ماده و سایر پرندهها قابل تشخیص است؛ چرا که اردک ماده به طور کامل قهوهای مایل به خاکستری لکهلکهای است. اردک سرسبز بهجز فصل جوجهآوری، گرایش شدیدی به رفتار گروهی دارد و در این دوره در دستههای بزرگ دیده میشود. شاید برای همین است که وقتی در کنار تالاب بند علیخان هستیم در لحظهای آسمان بالای سرمان پر میشود از پرواز گروهی و هماهنگ آنها که بسیار سریع هم پرواز میکنند؛ با سرعتی حدود ۶۵ کیلومتر بر ساعت، که نسبت به جثهشان بسیار سریع است. کمی آنطرفتر خوتکاست؛ کوچکترین اردک ایران که نوعی اردک مهاجر است. این پرنده در اوراسیا (اروپا و آسیا) تخمگذاریش را کرده، حالا در فصل سرما به سمت جنوب مهاجرت کرده. تعداد بیشتری از خوتکاها را میتوان با شروع پاییز در تالابهای شمال ایران (انزلی، امیرکلایه، بوجاق، میانکاله، فریدونکنار) دید. این پرنده ۳۶ سانتیمتری، از همه اردکهای همخانواده خود کوچکتر است. پرنده سیاهی با پیشانی سفید، بدون شک چنگر است؛ پرندهای که جزو اولین دسته از پرندگانی است که تالاب بند علیخان را برای گذران چند ماه از زندگیشان در مسیر مهاجرت خود انتخاب کردهاند. چنگرها از خانواده درناسانان هستند و شبها را هم برای مهاجرت خود انتخاب میکنند. اما از این خانواده پرتعداد، فقط چنگر نیست که علیخان را دوست دارد، اینجا بازهم میتوان پرندههایی از خانواده درناها دید. میان همه پرندهها شاید دیدن درنای خاکستری در تالاب چیز دیگری باشد. از میان سه نوع درنایی که به ایران مهاجرت میکنند، درنای معمولی یکی از مهمانهای هرساله تالاب بند علیخان است. اینطور که میرانزاده میگوید، بند علیخان سال گذشته میزبان حدود ۲۰ تا ۲۵ درنای خاکستری بود؛ پرندههایی با قد ۱۱۲سانتیمتری و خاکستری رنگ که مانند همه گونههای این خانواده مهاجرند؛ پرندگانی بزرگ با پاها و گردنی دراز و دمی نسبتا کوتاه. درناها هنگام مهاجرت در یک خط یا به شکل ۷ پرواز میکنند. بالهای دراز و منقارهای کلنگ مانندشان باعث میشود که در لحظه اول یاد لکلکها بیفتیم اما این فقط شباهتی است که از نگاهی گذرا ناشی شده. البته پرندگان مهاجر آبزی این مکان را برای زادآوری انتخاب نمیکنند؛ چرا که زمان زودتر از انتظار میگذرد و آب تالاب با گرم شدن هوا به سرعت خشک میشود. میرانزاده میگوید، تعدادی چوبا و آبچلیک در اواخر فرودینماه شروع به لانهسازی میکنند اما آب تالاب خشک میشود و همه آنها هم تلف میشوند؛ چرا که جوجههایشان اواسط خردادماه به دنیا میآیند که دیگر تالاب آبی ندارد. پیش از باران بند علیخان تنها حدود چهارماه از سال آب دارد و بقیه سال خشک است. البته وقتی که تالاب آب ندارد، فقط زمینی خشک پیشروی آدم نیست، بوی فاضلاب هم میدهد. این را دو ماه پیش از این دیدهایم؛ وقتی که اواسط آبانماه سری به بند علیخان زده بودیم و فهمیدیم که زود آمدهایم. آن زمان به جای منظره زیبای تالاب، دیدن پرواز پرندگان، بوی شدید فاضلاب شهرک صنعتی چرمشهر اولین میزبان ما شد؛ فاضلابی که بدون هیچ تصفیهای به داخل زمینهای منطقه حفاظتشده کویر میریزد. کمی آنطرفتر هم که مرکز دفن زباله و پشت تپه هم که محل ذخیرهسازی گاز است؛ همه اینها در منطقهای حفاظت شده. البته معاون انسانی محیطزیست استان تهران از جریمهای نقدی برای هیات امنای شهرک صنعتی چرم شهر خبر میدهد. داریوش گلعلیزاده میگوید با شکایت محیطزیست موفق شدهاند تا برای این شهرک از دادگاه جریمه نقدی بگیرند؛ «اما میدانیم که با جریمه نقدی کار درست نمیشود. ما میخواستیم دادگاه رایی بدهد که جلوی آلودگی گرفته شود، چرا که با جریمه نقدی باز هم آلودگی وجود دارد.» نکته عجیب و جالب در این تالاب اما، وجود یک تصفیهخانه خدادادی در خود تالاب است. با اینکه کارخانه چرمسازی ملزم شده است فاضلاب خود را تصفیه کند اما با این حال آبی که وارد تالاب میشود آلوده است. اینجاست که شگفتی تالاب بندعلیخان به رخ کشیده میشود؛ در ابتدای این تالاب، باکتریها به تصفیه آب مشغولند و پس از چند متر نیزار به چشم میخورد. نی تنها در محیط آب شیرین رشد میکند و وجود نیزار در این تالاب نشاندهنده تصفیه خود به خود آب در آن است. تصور نبود بند علیخان برای مردم محلی دشوار است. میگویند ۲۰ سال پیش اینجا طبیعت دیگری داشت. آنچه امروز ما را به حیرت در میآورد شاید یک دهم آن چیزی است که در گذشته بوده. یکی از افراد محلی که همراه ماست میگوید با احداث این شهرک صنعتی، فاضلاب جای زیباییهای بند علیخان را گرفته است. میگوید خانههای ما پر شده از پشههایی که بهخاطر فاضلاب اینجا ساکن شدهاند و تنها زمانی که تالاب پر آب است میتوان در دل کویر بدون بوی فاضلاب روزها را گذراند.