تجربه «پوستين دوز»، راه «مدني»

در حالي که طي سال هاي اخير بيشترين حجم اخبار جنجالي صنعت خودرو پيرامون گروه خودروسازي سايپا بوده، اما به نظر مي رسد با وجود تمام اين فشارها رويکردهاي متفاوتي در عرصه مديريتي گروه خودروسازي سايپا اعمال شده است.

به گزارش انتخاب به نقل از خبرگزاري موج، آنچه بيش از هر چيز در دوران مديريت «نعمت الله پوستين دوز» در گروه خودروسازي سايپا حائز اهميت بود، اجراي سياست هاي اصل 44 قانون اساسي و خصوصي سازي اين مجموعه عظيم صنعتي بود. اقدامي که هر چند همواره بحث داغ محافل خبري بود، اما گذشته از هر موضوعي آينده روشني را پيش روي اين گروه خودروسازي ترسيم کرد. به طوري که با خريد سهام اين گروه خودروسازي توسط پرسنل و کارکنان همين شرکت، نقطه عطفي براي آغاز تحولات عمده در حوزه هاي توليدي و اقتصادي به وجود آمد.

از سوي ديگر «پوستين دوز» با شعار تمرکز بر فعاليت هاي طراحي و مهندسي به گروه خودروسازي سايپا وارد شد. هر چند او به درستي مي دانست که تحقق اين شعار در صنعت خودرو «مونتاژ گرا»ي ايران کاري بسيار سخت و دشوار است، اما براي آنکه بتواند عملکردي مطلوب از خود بر جاي بگذارد راهي جز انتخاب اين مسير نداشت. دستيابي به اهداف مورد نظر او در عرصه فعاليت هاي طراحي و مهندسي بدون شک کار ساده اي نبود و به همين دليل او تلاش مي کرد تا نيروهاي زبده و کارآمد صنعت خودرو را به همکاري بطلبد و از دانش و ظرفيت هاي آنان بهره مند شود.

اگر چه برخي از عزل و نصب هاي «پوستين دوز» با انتقاداتي همراه بوده و هست، اما در نهايت او مي بايست مسيري را دنبال مي کرد که منجر به توسعه زيرساخت ها براي توسعه فعاليت هاي طراحي و مهندسي و در نهايت توسعه محصول در گروه خودروسازي سايپا شود. امري که ممکن است در کوتاه مدت به وضوح ديده نگردد اما در بلند مدت و در کنار تغيير الگوهاي مديريتي و بنگاه داري نتايج قابل قبولي را به دنبال خواهد داشت.

يکي از نقاط قوت عزل و نصب هاي «پوستين دوز» عبور از سياسيون و بازگرداندن اهل فن به سايپا بود اما برخي انتصاب هاي وي به خصوص در اواخر دوره مديريتي اش به اعتقاد بسياري از کارشناسان و دلسوزان صنعت اشتباه بوده است!

هر چند عمر مديريتي «پوستين دوز» مجال به ثمر نشستن اين تلاش ها را نداد، اما بي ترديد «سعيد مدني» مديرعامل جديد وظيفه خطيري در تحقق اهداف خواهد داشت. او که خود يکي از مديران پرورش يافته صنعت خودرو با 28سال سابقه است و همکاري با چندين مدير توانمند صنعت خودرو را تجربه کرده، بايد از اين زيرساخت هاي موجود بهره برداري هاي لازم را داشته باشد. مهمتر از همه آنکه وي به خوبي با صنعت قطعه سازي آشنا است و مي تواند سياست هاي اين دو بخش را با يکديگر تلفيق و خروجي قابل قبولي در صنعت خودرو به دست آورد.

آنچه بيش از هر چيز در ويژگي هاي عملکردي او نمايان است، اعتقاد راسخ او در زمينه «توليد ناب» است. «مدني» يکي از معدود مديران صنعت خودرو است که اعتقاد دارد با اجراي سياست هاي اصل 44 قانون اساسي، صنعت خودرو پوست انداخته و مي توان با مشارکت سازندگان داخلي، اجراي پروژه هاي سخت و دشوار کيفي سازي قطعات و بومي سازي دانش فني توليد به سمت «توليد ناب» حرکت کرد. مسيري که خودروسازان کره اي طي يک دهه اخير با جديت آن را در پيش گرفتند و امروزه توانسته اند حتي در بازارهاي اروپا و آمريکا به رقيبي خطرناک براي خودروسازان معتبر جهان تبديل شوند.

«مدني» اگرچه تسلط کافي بر زنجيره کامل توليد خودرو دارد و زمينه «توليد بدون انبار» را در سازه گستر سايپا ايجاد و تجربه کرده است، اما ترديدي نيست که او براي رسيدن به هدف «توليد ناب» نيازمند همراهي مديران کارآمد، نيروهاي جوان و چالاک، و همچنين زنجيره توليد چابک و تحول يافته خواهد بود.

به همين منظور او معتقد است که بايد رويکردهاي جديد را در صنعت قطعه سازي کشور در پيش گرفت تا به واسطه آن بتوان متناسب با نياز مشتري ايراني خودرو توليد کرد. گرچه بسياري «مدني» را فردي پراگماتيست و عملگرا در صنعت خودرو مي پندارند، اما نبايد فراموش کرد که هيچ مديري نمي تواند در يک فضاي ملتهب و نگران کننده به فعاليت خود ادامه دهد.