صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۸ شهريور ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۷۳۰۵۵۲
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۱۳ - ۳۰ خرداد ۱۴۰۲
بحران گاز سال به سال در ایران بدتر می‌شود و هر ساله وعده رسیدگی به مشکلات داده می‌شود، اما هیچ خبری نیست جز وعده‌های توخالی و شعار‌هایی که مشخص است قابل اجرا نیستند. در حال حاضر قطعی گاز و برق به صنایع رسیده و در آینده نزدیک قطعا بخش خانوار را در بر خواهد گرفت. 
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 

سرویس اقتصادی «انتخاب»: بحران گاز سال به سال در ایران بدتر می‌شود و هر ساله وعده رسیدگی به مشکلات داده می‌شود، اما هیچ خبری نیست جز وعده‌های توخالی و شعار‌هایی که مشخص است قابل اجرا نیستند. در حال حاضر قطعی گاز و برق به صنایع رسیده و در آینده نزدیک قطعا بخش خانوار را در بر خواهد گرفت. 

بحران قریب الوقوع افت فشار گاز پارس جنوبی 
بیش از ۷۰ درصد گاز داخلی ایران از میدان پارس جنوبی تأمین می‌شود و عدم سرمایه‌گذاری زیرساختی حالا منجر به افت فشار این میدان شده به طوری که بسیاری از بخش‌های شمالی و شمال شرقی کشور در زمستان با معضل افت فشار مواجه شدند و گازرسانی به این مناطق با دشواری زیادی روبرو شد. این یک پدیده جدید است که در سال‌های قبل وجود نداشت و به معنای این است که سال به سال این بحران بدتر و بدتر خواهد شد. 

مهدی صاحب هنر کارشناس اقتصاد انرژی به مسئله بحران در پارس جنوبی اشاره می‌کند و می‌گوید «ما دقیقه ۹۰ را در ناترازی و بحران انرژی رد کرده‌ایم و باید در مورد پارس جنوبی باید با مردم شفاف صحبت کنیم تا عمق فاجعه‌ای که در انتظار ماست نشان داده شود. پارس جنوبی یک میدان واحد مشترک با قطر است بیش از ۷۰ درصد گاز کشور و ۵۰ درصد مصرف کل انرژی کشور را تأمین می‌کند و با توجه به افت فشار و تولید برآورد می‌شود که از سال ۱۴۰۴ حداقل سالی یک فاز پارس جنوبی را از دست بدهیم و تا سال ۱۴۲۰ در بهترین حالت تولید این میدان از ۷۰۰ میلیون مترمکعب در روز به حدود ۴۰۰ میلیون مترمکعب برسد». اما این تنها حالت خوشبینانه است و تجربه کشور نشان می‌دهد باید شرایط بدبینانه را در نظر گرفت. طبق گفته این کارشناس در حالت بدبینانه «برآورد‌ها نشان می‌دهد در سال ۱۴۱۰ باید ۳۰ میلیارد دلار صرف هزینه واردات سوخت مایع و سوخت جایگزین شود که معادل ۵ میلیون بشکه نفت است و این مقدار تا سال ۱۴۲۰ به ۵۰ میلیارد دلار می‌رسد». این داده‌ها حقیقتا یک دورنمای فاجعه‌بار را برای پارس جنوبی و کل زیرساخت‌های انرژی کشور ترسیم می‌کنند و طبق گفته خود وی با این شرایط حتی جزیره‌فروشی هم یک رؤیا به نظر می‌رسد. 

«مهدی افشارنیک» که خودش کارشناس حوزه انرژی است و در این زمینه تحقیقات انتجام داده می‌گوید برای پارس جنوبی نیاز به فناوری پیشرفته و های‌تک است چرا که باید کمپرسور‌های قدرتمندی نصب شود که در دریا فشار چاه را بالا بیاورد. عرف فشار چاه ۲۵۰ است که در روی سکو تبدیل به فشار ۱۲۴ می‌شود. در حال حاضر عمده چاه‌های ایران که قبلا فشار ۲۵۰ داشت الان به ۱۵۰ رسیده و هنوز با فشارشکن می‌توان گاز را به محل رساند، اما از دو سال دیگر این فشار به زیر ۱۲۴ خواهد رفت که در این شرایط نیاز به کمپرسور‌های قدرتمند است. او ادامه می‌دهد: سال ۱۳۹۶ توتال طی قراردی موظف به نصب دو کمپرسور ۱۲ هزار تنی در میدان پارس جنوبی شد پس از خروج توتال از پروژه به دلیل تحریم‌های دوره ترامپ وضعیت وخیم شد. از نظر افشارنیک تنها دو سال وقت است که کمپرسور‌های قدرتمند نصب شود و قطر این کار را شروع کرده است. 

«احمد مرتضایی» رئیس کمیته انرژی مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز دقیقا این نکته را تأیید می‌کند و می‌گوید: «میزان فشار میدان پارس جنوبی از یک زمانی به شدت کاهش پیدا می‌کند که یکی از دلایل آن عدم تولید صیانتی است. اهمیت این موضوع در این است که کشور در حوزه تولید بنزین، گاز و برق به این مخزن وابسته است، به طوری که ۷۰ درصد گاز کشور را این میدان پوشش می‌دهد، ۷۰ درصد تولید برق نیز از گاز تولید می‌شود، در واقع حدود ۵۰ درصد برق کشور از میدان پارس جنوبی تامین می‌شود. او ادامه می‌دهد: افت فشار میدان پارس جنوبی موجب کاهش ورودی به پالایشگاه‌ها ودر نهایت کاهش تولید بنزین نیز می‌شود؛ بنابراین متناسب با افت فشار گاز در میدان پارس جنوبی با افت تولید میعانات گازی مواجه می‌شویم. اگر برای این چالش چاره‌اندیشی نشود باید یک هزینه سرسام‌آوری که شروع هم شده برای واردات برق و گاز و بنزین صرف شود». 

«ساجد کاشفی» مشاور مدیرعامل شرکت ملی گاز ضمن بیان اینکه در حال حاضر در ساعات پیک مصرف حدود ۲۵۰ میلیون مترمکعب در روز ناترازی گاز وجود دارد صریحا می‌گوید که این وضعیت حداقل تا دو سه سال آینده ادامه خواهد یافت چرا که توان تولید کشور همراستا با مصرف نیست و هر ساله با توجه به گازرسانی‌های صورت گرفته میزان مصرف بیش از تولید است. 

حرکت به سمت واردات انرژی

مسأله انرژی در ایران بحثی فراتر از گاز است و مصرف بنزین و گازوئیل را نیز در بر می‌گیرد. در بحث بنزین همین امسال هم بودجه واردات بنزین اختصاص داده شده رقمی بالغ بر بین ۱ تا ۳ میلیارد دلار برای مصرف ۱۰ تا ۱۵ میلیون لیتر در روز است. کارشناسان انرژی اکیدا بر این باورند که در سال آینده وضعیت وخیم‌تر خواهد شد. طبق گفته صاحب‌هنر، در شرایط کنونی در کشور حدود یک میلیارد لیتر انرژی مصرف می‌شود که ۸۰۰ میلیون برای گاز و حدود ۲۰۰ میلیون لیتر نیز سهم بنزین و گازوئیل است که اگر قیمت متوسط را حدود ۴۰ تا ۵۰ سنت حساب کنیم در واقع روزانه ۴۰۰ میلیون لیتر سوزانده می‌شود. 

افشار نیک می‌گوید بحث انرژی در ایران از معضل فراتر رفته و اکنون به یک تروما تبدیل شده که می‌تواند کل ارکان نظام را درگیر کند. وی می‌گوید: فرض را بر این بگیرید که کشور به این نتیجه برسد که بنزین را گران کند و طبق قانون آن را به ۹۰ درصد قیمت فوب یعنی حدود ۴۰ هزار تومان برساند، تا زمانی که خودروسازی کشور ماشینی تولید می‌کند که بالای ۱۰ لیتر بنزین را در ۱۰۰ کیلومتر بسوزاند، بازهم چند سال دیگر دچار ناترازی مصرف و عرضه می‌شویم؛ بنابراین قبل از اصلاح قیمتی باید سراغ اصلاح مصرف رفت، یعنی تمام صنایع به خط شوند که ماشین زیر ۱۰ لیتر سوخت تولید کنند، تمام سیستم تاکسیرانی کشور هیبریدی شود و حمل و نقل شهری به سمت سوخت جایگزین برود. 

وی در ادامه اضافه می‌کند «در حال حاضر روزانه بین ۱۰۰ تا ۱۰۵ میلیون لیتر بنزین تولید می‌کنیم که به جرات می‌توانم بگویم این تولید با به کارگیری تمام ظرفیت موجود در حال حاضر انجام می‌شود، اگر این رویه ادامه پیدا کند تا ۵ سال دیگر باید یک ستاره خلیج فارس دیگر ایجاد شود که به راحتی امکان‌پذیر نیست؛ بنابراین تا اصلاح ساختاری رخ ندهد اصلاح قیمتی فایده ندارد». به این ترتیب مسأله انرژی در کشور فقط بحث قیمت نیست بلکه بسیار بنیادی‌تر است و حل مسأله انرژی نیازمند زیر و رو کردن کل سیستم کنونی حکمرانی در کشور است. 

با تمام این توصیفات واردات انرژی قطعی است و برای بنزین از همین الان شروع شده و گاز نیز برای تأمین برخی مناطق شمالی ایران از ترکمنستان وارد می‌شود. 

برنامه هفتم توسعه و حل معضل ناترازی گاز
در برنامه هفتم توسعه برای حل معضل ناترازی گاز روی برنامه ذخیره‌سازی گاز تمرکز شده که قرار است در یک بازه زمانی میزان ذخیره‌سازی گاز و تأمین از این ذخیره‌ها را افزایش دهد. سهم ذخیره‌سازی گاز از کل مصرف در دنیا ۱۱ درصد و سهم ایران تنها ۱.۴ درصد است. ایران با توجه به اینکه یکی از کشور‌های بزرگ دارای ذخایر گازی است، اما نتوانسته در بحث ذخیره‌سازی عملکرد خوبی داشته باشد. 

بر اساس آماری که مدیرعامل مهندسی و توسعه گاز ایران ارائه کرده سهم تولید گاز از ذخیره‌سازی در کشوری مانند هلند ۴۰ درصد است. یعنی ۴۰ درصد گاز هلند از گازی تأمین می‌شود که ذخیره شده است. میانگین سهم اتحادیه اروپا ۲۲ درصد و ترکیه که تولید انرژی ندارد ۷ درصد سهم گاز تولیدی خود را از ذخیره‌سازی خود تأمین می‌کند. سهم دو کشور آمریکا و روسیه نیز به ترتیب ۱۹ درصد و ۱۶ درصد است. 

در ایران در بیشترین حالت حدود ۳ درصد گاز تولیدی در فصول سرد سال از محل ذخیره‌سازی تأمین می‌شود که معادل ۳۰ میلیون مترمکعب در روز است که از دو میدان فاز یک شوریجه و فاز یک سراجه تأمین می‌شود. این میزان گاز تزریقی در فصول گرم به ۱۵ میلیون مترمکعب می‌رسد. در برنامه هفتم توسعه برنامه‌ریزی شده که سهم گاز از ذخیره از ۳ درصد به ۱۰ درصد برسد و در این راستا حداقل با تورم کنونی نیاز به ۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری است که در قالب توسعه و تکمیل هفت میدان برای ذخیره‌سازی گاز است. قرار است که با توسعه این هفت میدان میزان ذخیره‌سازی گاز در روز به ۱۰۰ میلیون مترمکعب در روز برسد یعنی ۱۰ درصد. 

طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس پتانسیل تولید از محل ذخیره‌سازی در یک برنامه پنج ساله می‌تواند به بیش از ۲۰۰ میلیون متر مکعب در روز برسد و به این ترتیب در گام اول یعنی در برنامه هفتم توسعه میزان تولید از ذخیره‌سازی گاز باید به ۱۰ درصد برسد. اما نکته‌ای که در اینجا اهمیت دارد بحث تأمین مالی این پروژه‌های ذخیره‌سازی گاز است. در شرایطی که کل منابع مالی تکمیل راه آهن رشت – آستارا توسط روسیه تأمین شده و اقتصاد کشور با کسری بودجه سنگین مواجه است آیا این میزان سرمایه‌گذاری برای رفع معضل ناترازی گاز تأمین خواهد شد؟ با شعار آری، اما در عمل.