پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سید حسین موسویان در میدل ایست آی نوشت: بعد از مدتها دشمنی خطرناک دوقدرت رقیب درخاورمیانه، اخبارعادیسازی روابط ایران و عربستان موجب شگفتی ناظران بین المللی شد. بعد از دوسال مذاکرات دربغداد، رئیس جمهور چین نقش مهمی دربه نتیجه رساندن این مذاکرات درنشست اخیر پکن داشت. دربخشی از بیانیه سه جانبه پکن آمده است که ایران و عربستان درمورد احیاء قراردادهای اقتصادی، فرهنگی سال ۱۳۷۷ و امنیتی ۱۳۸۰ توافق کردند.
این دو قرارداد براساس توافقاتی است تهران و ریاض از اواسط دهه ۱۳۷۰ بعمل آوردند که تا سال ۱۳۸۴ اجراء شد. چهارچوب و اساس این قراردادها درمذاکرات نیمه دهه ۷۰ بین من بعنوان نماینده ویژه آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور و امیرعبدالله ولیعهد سعودی، حاصل شد. همانطور که جزئیات این مذاکرات را درکتاب جدیدم تحت عنوان "ساختارجدید امنیت و همکاری جمعی درخلیج فارس" توضیح داده ام، آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت و امیرعبدالله ولیعهد وقت عربستان درنیمه دهه ۷۰ توافق کردند که روابط را احیاء کنند. متعاقبا من بعنوان نماینده ویژه رئیس جمهور با امیر عبدالله درجده مذاکره داشتم تا اینکه بعد از چهار دورمذاکرات از نیمه شب تا صبح سحر، به توافق دست یافتیم و یک برنامه اقدام مشترک رانهایی کردیم. سپس همراه با فرزند آقای هاشمی رفسنجانی، با ملک فهد پادشاه عربستان ملاقات و او نیز مجموعه توافقات را تایید کرد. بعد از بازگشت به تهران، توافقات مذکور به تایید آیت الله خامنهای مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی رسید. مجموعه توافقات دردوران ریاست جمهوری آقای سید محمد خاتمی اجراء شد. براساس آن توافقات، آقای امیرعبدالله ولیعهد عربستان درآذرماه ۱۳۷۶ به ایران سفر کرد و سپس توافقنامه اقتصادی و فرهنگی و سپس توافقنامه امنیتی بین دوکشور به امضاء رسید و اجرای آن تا سال ۱۳۸۴ ادامه داشت.
نگرانیهای امنیتی
درمذاکراتی که با امیرعبدالله داشتم، موضوعات امنیتی محور نگرانیهای دوطرف بود، نگرانیهای ریاض مواردی همچون حمایت ایران از اقلیت شیعه عربستان، صدور مذهب شیعه و برهم خوردن امنیت حج درجریان تظاهرات حجاج ایرانی درمراسم حج بود و نگرانیهای تهران نیز مواردی همچون صدور وهابیت و حمایت عربستان از اقلیت سنی در ایران بود. توافقنامه امنیتی ایران و عربستان که متعاقبا توسط آقای روحانی امضاء شد، درحدبالایی به نگرانیهای متقابل امنیتی دوطرف پایان داد.
متاسفانه توافقات دردوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد متوقف شد. دراین دوران با آغاز مجدد برنامه غنی سازی اورانیوم، پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع، شش قطعنامه بین المللی علیه ایران تصویب شد و امیرعبدالله که در آن مقطع پادشاه شده بود، آمریکا را برای حمله نظامی به ایران تحت فشارقرارداد و به آمریکاییها میگفت "زمان آن رسیده که سرمارراقطع کنید". درژانویه ۲۰۱۶، عربستان شیخ نمر ازرهبران عالی شیعه عربستان را همراه با ۴۶ شیعه مبارز دیگر اعدام کرد و درتهران هم تظاهراتی برگزارشد که متاسفانه به آتش زدن سفارت عربستان و قطع روابط دیپلماتیک منجرشد.
با افزایش تشنجات، ازیکطرف تقابلات عربستان و ایران دریمن افزایش یافت. حوثیهای یمن تاسیسات نفتی عربستان را باپهبادو موشک مورد حمله قراردادند، قدرت حزب الله درلبنان افزایش یافت، ایران از بشاراسد حمایت کرد که نه تنها مانع تلاشهای خارجی و داخلی برای سقوط او شد بلکه موجب گرایش کشورهای عربی به بهبود روابط با او شد.
ازطرف دیگرعربستان ازخروج ترامپ از برجام و اعمال فشارحداکثری و اعمال مجدد تحریمها علیه ایران حمایت کرد، ایران سطح غنی سازی خود را تامرز مورد نیاز برای ساخت بمب اتم افزایش داد. سیاست فشارحداکثری ترامپ و گسترش افزایش فشارها و تحریمهای آمریکا، آثارمخرب وسیعی براقتصاد و زندگی روزمره مردم عادی گذاشت، قیمتها افزایش بیسابقه یافت، ارزش پول ایران سقوط سنگین کرد، بعد از فوت مهسا امنینی ناآرامیهای گسترده رخ داد، اتحاد نظامی ایران وروسیه گسترش یافت و موضوع استفاده پهبادهای ایران درجنگ روسیه علیه اکراین به میان آمد.
بی اعتمادی جدی
نتیجه روند تنش و خصومت، یک وضعیت باخت-باخت برای ریاض و تهران بود. دوطرف احساس کردند که با ادامه تقابل، برندهای وجود نخواهد داشت و لذا بهبود روابط گزینه بهتری است. اهمیت توافق اخیر پکن دراین است که "دولت اصولگرای" آقای رئیسی، روابط را برمبنای دو توافقنامهای احیاء کرده که دردوران "دولت اصلاح طلب" آقای خاتمی و براساس توافقات اصولی "دولت اعتدال گرای" آقای هاشمی انجام شد؛ لذا این توافق حاصل اجماع داخلی جناح اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدال گرا در ایران میباشد.
اما بی اعتمادی بین ایران وعربستان عمیق و جدی است. بر اساس بیانیه اعلامی پکن، دو کشور متعهد شده اند که به اصول منشور سازمان ملل همچون عدم مداخله درامور داخلی و احترام به حاکمیت ملی یکدیگر احترام بگذارند. این اصول لازم است، اما کافی نیست زیر صلح و همکاری پایدار بین دوکشور نیازمند توافق برسر اصول بیشتری است.
ایران وعربستان بعنوان دوقدرت کشورهای اسلامی باید متعهد شوند که:
امنیت دیگری را جزء لاینفک امنیت خود بدانند.
توهم هژمونی منطقهای را منتفی کنند.
برای ایجاد یک ساختار جدید امنیت و همکاری جمعی توسط کشورهای حاشیه خلیج فارس باهم همکاری کنند،
"رقابتهای ناسالم" درمنطقه همچون یمن، سوریه، لبنان و عراق را به "همکاری سازنده" برای حل بحرانها تبدیل کنند.
برای مقابله مشترک با سلاحهای کشتار جمعی، تروریسم، فرقه گرایی همکاری مشترک داشته باشند.
با اقلیتهای مذهبی خود بعنوان شهروندان کامل رفتار کنند.
برای کاهش تشنجات بین واشینگتن و تهران همکاری کنند.
نهایتا اینکه اسرائیل و ایران عملا درشرایط نیمه جنگی بسر میبرند. پکن با هردوطرف رابطه قوی دارد و میتواند برای برقراری "آتش بس" بین دوطرف میانجیگری کند.
بعد از توافق پکن، علی شمخانی دبیرشورایعالی امنیت ملی ایران با سران کشورامارات متحده عربی و عراق دیدارکرد، عمان وقطر برای تبادل انسانی بین ایران و آمریکا و احیاء برجام تلاش میکنند، معاون وزیرخارجه ایران به عمان سفرکرد و پکن درصدد است اجلاس بیسابقه سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و ایران را برگزارکند.
بعد ازمدتها خصومت و تنش درمنطقه، دوران خرد و دیپلماسی فرارسیده است. زمان آن است که هشت کشور حاشیه خلیج فارس شامل ایران، عراق وشش کشورعضوهمکاریهای خلیج فارس؛ برای ایجاد یک منطقه قدرتمند، اصل همکاری را ملاک عمل قراردهند.