صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۷۱۸۱۸۷
تاریخ انتشار: ۱۵ : ۱۵ - ۱۷ اسفند ۱۴۰۱
آیت الله جوادی آملی گفت: به دنبال بازی رفتن و به دنبال من و ما ‏رفتن هیچ کس را به جایی نمی رساند، وظیفه ما این است که این احکام الهی را خوب ‏بفهمیم، خوب تفسیر و تأویل و تبیین کنیم و خودمان هم به آنها عمل کنیم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

آیت الله جوادی آملی گفت: به دنبال بازی رفتن و به دنبال من و ما ‏رفتن هیچ کس را به جایی نمی رساند، وظیفه ما این است که این احکام الهی را خوب ‏بفهمیم، خوب تفسیر و تأویل و تبیین کنیم و خودمان هم به آنها عمل کنیم.

آیت الله جوادی آملی در مراسم عمامه ‏گذاری جمعی از طلاب حوزه های ‏علمیه که همزمان با روز نیمه شعبان در دفتر او برگزار شد، طی سخنانی ضمن تبریک و تهنیت میلاد امام ‏زمان (علیه الصلاه و السلام)، بیان داشت‎:‎‏ جریان امامت عامل حیات جامعه انسانی است، امامت بشر را زنده می کند و ‏حیات می دهد، از پیامبر گرامی اسلام رسیده است که «مَنْ ماتَ‎ ‎وَ‎ ‎لَمْ یَعْرِفْ‎ ‎إمامَ ‏زَمانِهِ‎ ‎مَاتَ‎ ‎مِیتَهً جَاهِلِیَّه» اگر کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد و به او معتقد ‏نباشد و به دستور او عمل نکند، مرگ او مرگ جاهلیت است. منظور از این ‏جاهلیت هم جاهلیت اعتقادی است، حالا یا کفر است یا ضلالت!

او با بیان اینکه اگر حیات انسان عاقلانه باشد، مرگ عاقلانه خواهد ‏داشت، اظهار داشت: مرگ، عصاره زندگی است، اگر مرگ کسی مرگ جاهلی ‏بود، معلوم می شود در مدت عمر حیات جاهلی داشته است، این چنین شخصی ‏در زمان حیاتش نیز درخت جاهلیت را آبیاری می کرده و نتیجه آن در زمان ‏مرگ ظهور کرده است؛ و اگر نه، مرگ، نه جاهلیت دارد و نه عاقلیت! بلکه ‏هدایت و ضلالت مرگ در اثر ارتباط با حیات انسانی است. لذا مرگ کسی که ‏امام زمان خودش را نشناسند جاهلی است، یعنی حیاتش حیات جاهلیت است.

‏ او ادامه دادند: منظور از «امام» در این حدیث، امام در مقابل پیامبر نیست، ‏بلکه منظور یعنی حجت بالغه خداست که در هر عصری در میان مردم بوده است ‏اعم از پیامبران و یا امامان معصوم، که در زمان حاضر منظور امام زمان ‏مهدی موجود موعود می باشد که مردم موظف هستند آن را بشناسند، ‏معتقد بشوند و دستوراتش را اطاعت نمایند. ‏

او با بیان اینکه بشر بدون راهنمای الهی به مقصد نمی رسد، بیان داشت: ‏عقل بشر چراغ خوبی است نه صراط، صراط را خدا ترسیم کرده، انبیای الهی و ‏ائمه اطهار آن را از خدا دریافت می کنند و به جامعه بشر می گویند؛ و عقل تنها ‏می فهمد که آنها چه گفته اند، عقل این قدرت را ندارد که خودش به تنهایی از کل ‏عالم نقشه برداری کند و راه را ترسیم کند، بلکه راه را انبیاء و امامان طراحی ‏می کنند و لذا در زیارت ائمه عرض می کنیم «السلام علیک یا میزان الاعمال» و یا ‏«صراط المستقیم»!

‏ او با بیان اینکه چراغ عقل در دست جامعه عاقل است، اظهار داشت: ‏صراط و مهندسی کردن صراط، به وسیله انبیا و اولیاست و علما و دانشمندان نیز ‏چراغ در دست دارند و با این چراغ، صراط را می فهمند، اینها شارع نیستند ‏بلکه روشن بین و روشن نگر هستند‎.‎

او ادامه داد: این اختصاص به گروه مخصوص مسلمانان و شیعیان هم ‏ندارد، بلکه برای کل جامعه بشری است، بنابراین هر جا انسان هست، اگر ‏بخواهد زندگی انسانی داشته باشد، راهنما می خواهد و پیامبران الهی و امامان ‏معصوم، ائمه مردم و ائمه جامعه بشری هستند که باید شناخته شده و اطاعت ‏شوند و اگر نه، نصیب جامعه بشری همین زندگی حیوانی است که ظاهرشان ‏انسان است و باطنشان حیوان! نصیبشان همین جنگ های جهانی اول و دوم و ‏جنگ های نیابتی و کشت و کشتارهاست، اگر زندگی بدون امامت باشد، همین ‏است! ‏

‏آیت الله جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به طلاب علوم دینی اظهار ‏داشت: هرچند همه ما در مقابل پیغمبر و امام تابع هستیم اما یک وظیفه دیگری ‏برای خواص نیز آمده و آن این است که خوب ائمه را بشناسند، کتاب های الهی و ‏سنت الهی را بشناسند و تفسیر و عمل کنند تا آنها هم امام جامعه شوند. ‏

او ابراز داشت: مردان الهی کسانی هستند که از خدای سبحان می خواهند ‏امام جامعه باشند، اهل تقوا کسانی هستند که هم خودشان را نجات دهند و هم ‏دیگران را تا جایی که به خدا عرض می کنند ﴿وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ‎ ‎إِماماً﴾؛ خدایا آن توفیق ‏را بده که ما رهبر متقیان شویم و مردم خوب جامعه به ما اقتدا کنند، پای منبر و درس ‏ما بنشینند، این دنیا نیست، این آخرت است، انسان نباید تنها به فکر این باشد که ‏خودش را نجات دهد، باید سعی کند تا جامعه را هم نجات دهد به شرط اینکه راه ‏اهلبیت را خوب بفهمید، خوب عمل کنید، نه بیراهه بروید و نه راه کسی را ببندید. ‏

او بیان داشت: این خواسته حوزه است، به دنبال بازی رفتن و به دنبال من و ما ‏رفتن هیچ کس را به جایی نمی رساند، وظیفه ما این است که این احکام الهی را خوب ‏بفهمیم، خوب تفسیر و تأویل و تبیین کنیم و خودمان هم به آنها عمل کنیم، طرزی ‏زندگی کنیم که این امامت جامعه به دست ما باشد! دنباله رو رفتن هنر نیست، رهبری ‏کردن دیگران هنر است؛ لذا اگر کسی استعداد خوبی دارد بین خود و خدای خود، ‏حتما موظف است آن را شکوفا کند و جزء ارکان حوزه شود.