صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۶ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۷۱۷۴۳
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۲۲ - ۱۱ مرداد ۱۳۹۱
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
وضعیت اصلاح طلبان در انتخابات آتی ریاست جمهوری چگونه خواهد بود و آیا این جریان سیاسی کاندیدایی معرفی خواهد کرد یا خیر؟ و اساساً راهبرد اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری چه خواهد بود، سوالاتی است که ذهن فعالان سیاسی را به خود مشغول کرده است.

در این میان اما، دکتر صادق زیبا کلام در گفت و گو با ماهنامه "صنعت و توسعه" گفته است که نیاز جامعه ما، آشتی ملی است و این نیاز را نه کاندیدای اصلاح طلبان می تواند به وجود بیاورد و نه نامزد اصولگرایان.

او بر این باور است که حتی اگر رئیس جمهور اصلاح طلب نیز بر سر کار آید ، با انبوهی از مشکلات و کارشکنی ها مواجه خواهد بود و لذا باید به گزینه های معقول و میانه رو فکر کرد.

بخش های مهم صحبت های این استاد دانشگاه و فعال سیاسی را بخوانید:
 
- برای من مهمتر از انتخابات ریاست جمهوری 92 جنبش دموکراسی خواهی جامعه ایران است. اهداف جنبش دموکراسی خواهی را باید به‌صورت واقع‌بینانه به دو بخش تقسیم می‌کرد. یک بخش اهداف کوتاه‌مدت این جنبش است.

از جمله آزادی زندانیان سیاسی و رفع توقیف از دو حزب عمده اصلاح‌طلب یعنی مشارکت و مجاهدین انقلاب... اهداف بلند‌مدت این جنبش هم آزادی بیان، آزادی اندیشه ، حاکمیت قانون و ... است. رییس‌جمهور، هر فردی که باشد یک سری اختیارات قانونی برحسب قانون اساسی دارد و می‌تواند بر اساس قدرتی که دارد درباره اهداف کوتاه‌مدت و بلند‌مدت جنبش دموکراسی‌خواهی تاثیرگذار باشد.

رییس‌جمهور می‌تواند به پیشبرد این اهداف کمک کند و برعکس می‌تواند فضای جامعه را حتی نسبت به فضای بعد از انتخابات خرداد 88 تنگ‌تر و محدودتر کند. بنابراین اصلاح‌طلبان به عنوان جنبش اصلی دمکراسی خواهی در ایران هدفشان باید پیشبرد اهداف این جنبش باشد.
 
- معتقدم گزینه‌ای جز شرکت در انتخابات متصور نیست. و اصلاح‌طلبان باید در انتخابات شرکت کنند و برای تحقق آرمان‌های‌مان کار دیگری نمی‌توانیم بکنیم. اگر قرار است در انتخابات شرکت کنیم این سوال مطرح است که از میان نامزدهای موجود کدامیک می‌تواند به اهداف کوتاه‌مدت و بلند‌مدت جنبش دموکراسی خواهی کمک کنند.

اگر به فرض آقایان محمدرضا عارف، نجفی، اسحاق جهانگیری، عبدالله نوری و حتی آقای سید محمد خاتمی نامزد شوند و صلاحیتشان هم تایید شود و حوادث و رویدادهای 22 خرداد 88 تکرار نشود و به راحتی هم از مجلس اصولگرای نهم رای اعتماد بگیرند چقدر این چهره‌ها شانس تحقق بخشیدن به اهداف کوتاه‌مدت و بلند‌مدت جنبش دمکراسی خواهی دارند. من می‌گویم صفر و حتی زیر صفر.

 برای اینکه از همان روز اول مجلس جناح راست دربرابرش خواهد بود شورای نگهبان برخی از ائمه جمعه، صدا و سیما، روزنامه‌های حکومتی و ... در برابرش خواهند بود و با این روند، 8 سال خاتمی تکرار می‌شود. یعنی دولت اصلاحات با صف گسترده‌ای از مخالفان رو‌به‌رو خواهد شد.
 
- آقای احمدی‌نژاد در طی این بیش از 7 سالی که رییس‌جمهور بوده هرگز نخواسته گامی در جهت دموکراسی و جامعه مدنی بردارد چه قبل از اردیبهشت 90 که از محبوبیتی از سوی مراکز قدرت برخوردار بود و چه بعد از اردیبهشت 90.
 
- آقای احمدی‌نژاد از قدرت کامل تا اردیبهشت 90 برخوردار بود و تمامی مراکز قدرت از ایشان حمایت می‌کردند ولی خانه‌نشینی ایشان باعث شد که مقدار قابل توجهی از آن قدرت را از دست دادند ولی یادمان باشد که آقای احمدی‌نژاد هم‌اکنون از حمایت بخشی از مراکز قدرت برخوردار است. جبهه پایداری به‌صورت مستقیم و غیر مستقیم حامی قدرتمند آقای احمدی‌نژاد است.
 
فراموش نکنیم که تعداد 100 رایی که به آقای حداد عادل برای ریاست مجلس داده شد متعلق به جبهه پایداری و طرفداران احمدی‌نژاد در مجلس است.

نباید باقی مانده قدرت احمدی‌نژاد از اریبهشت 90 به این سو را با قدرت یک رییس‌جمهور اصلاح‌طلب مقایسه کنیم در بهترین حالت رییس‌جمهور اصلاح‌طلب می‌تواند در حوزه‌هایی مانند اقتصاد از حمایت مراکز قدرت برخوردار باشد ولی در آن بخشی که روح و جان جنبش دموکراسی خواهی نهفته است با صف گسترده مخالفان مواجه خواهد بود.

اینجاست که می‌گویم شاید یک رییس‌جمهور اصولگرای معتدل بتواند یک گام‌های ولو اندک برای جنبش دموکراسی‌خواهی داشته باشد.
 
- واقعیت جامعه ما این است که نامزدهای اصولگرا هستند که رییس‌جمهور آینده خواهند شد با این تصور که جناح راست عقب‌نشینی خواهد کرد و در این انتخابات اصلاح‌طلبان برنده می‌شوند خودمان را گول می‌زنیم.
 
- از تمامی امکاناتی که دارندکه کمترین آن شورای نگهبان است استفاده می کنند که نامزد اصلاح‌طلب رد صلاحیت شود یا از طریق دیگر فشار وارد کنند که اصلاح‌طلبان کاندیدا نشوند و در صورت کاندیداتوری هم تمام نیروهای خود را بسیج خواهند کرد که نامزد خودشان رای بیاورد ولی به فرض که تمامی این تلاش‌ها با شکست مواجه شود و داستان دوم خرداد بتواند تکرار شود بر می‌گردیم به کوه عظیمی از مشکلات در برابر رییس‌جمهور اصلاح‌طلب.
 
- آنچه که در عالم واقعیت اتفاق می‌افتد این است که جریان اصولگرایی نهایتا روی یکی از نامزدهایی خود متمرکز می‌شوند معتقدم نامزد اصلی جریان اصولگرا یا علی لاریجانی است، یا سعید جلیلی و یا دکتر علی اکبر ولایتی.
 
- جریان میانه سعی خواهد کرد از افرادی مانند قالیباف حمایت کند.
 
- من آقای روحانی را متعلق به جریان اصولگرا نمی‌دانم و ایشان را وابسته به آقای هاشمی رفسنجانی می‌دانم و آقای هاشمی رفسنجانی هم از سوی اصولگریان بعد از انتخابات خرداد 88 کنار گذشته شد زیرا آقای هاشمی حاضر نشد علیه اصلاح‌طلبان موضع‌گیری کند به همین دلیل کسانی که مرتبط با ایشان باشند مشمول کنار گذاشتن از سوی جریان اصولگرایی می‌شود.
 
- سوال دشواری که اصلاح‌طلبان به تدریج با آن رو‌به‌رو می‌شوند این است که آیا باید تمام توان خود را متمرکز چهره اصلاح‌طلبی کنیم که حتی از فیلتر شورای نگهبان عبور خواهد کرد و یا نه این توان را خرج نامزد معتدل و میانه‌رو شود؟ که من آقای قالیباف را در مقایسه با آقایان سعید جلیلی، لاریجانی و ولایتی انسانی افراطی نمی‌بینم. بعضی وقت‌ها در زندگی سیاسی انتخاب بین خوب و بد نیست انتخاب بین بد و بدتر است و انتخاب قالیباف برای اصلاح‌طلبان انتخاب بد است ولی انتخاب بدتر وجود دارد که دنبال اصولگرایان افراطی بروند.
 
- بعد از انتخابات خرداد 88 تمام دشنام‌ها علیه اصلاح‌طلبان بود که می‌گفتند اصلاح‌طلبان با سازمان سیا و بنیاد سوروس همکاری می‌کنند و دنبال کودتا بودند و از این نوع اتهامات. ولی بعد از اینکه اصلاح‌طلبان قلع و قمع شدند کم‌کم ماشین کینه شروع کرد در بین اصولگرایان به حرکت درآمدن. در همین یک ماه اخیر اصولگرایان یکدیگر را متهم به فساد اقتصادی و دست داشتن در اختلاس کردند. یک نمونه ساده آن همین مشکل اقتصادی است که به‌وجود آمده است.
 
مخالفین دولت در جبهه اصولگرایی دولت را متهم به بی‌عرضگی در مدیریت اقتصادی می‌کنند از آن طرف هم دولت می‌گوید این وضعیت بخشی از آن به‌خاطر تحریم‌های اقتصادی است و بخش دیگر مخالفان دولت هستند که در تبانی با قدرت‌های بیگانه وضعیت اقتصادی کشور را متلاطم کردند یعنی تا دیروز اصولگرایان اصلاح‌طلبان را متهم به ارتباط‌گیری با بیگانه می‌کردند ولی الان خودشان را متهم می‌کنند که با غرب در ارتباط هستند.

به همین دلیل می‌گویم جامعه ما جامعه بیماری است و به همین خاطر معتقدم آنچه که امروز ما به آن نیازمندیم نه یک رییس‌جمهور اصلاح‌طلب است و نه یک رییس‌جمهور اصولگرا. اتفاقا ما به رییس‌جمهوری نیاز داریم که آشتی ملی و ائتلاف را در جامعه به‌وجود بیاورد.
 
- این آشتی ملی را نه آقای عارف می‌تواند به‌وجود بیاورد و نه جلیلی و نه ولایتی. آشتی ملی را شخصیتی به مانند ناطق‌نوری می‌تواند به‌وجود بیاورد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱۱
ناشناس
|
۰۶:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۲
صددرصد موافقم بهترین گزینه اقای ناطق نوری است
بهنام
|
۰۵:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۲
آفرین بر دکتر زیبا کلام
ناشناس
|
۰۵:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۲
دموکراسی یعنی چی؟؟؟!!!
بابک
|
۰۰:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۲
آقای زیباکلام قبلا معتقد بود اسفندیار رحیم مشایی باید رییس جمهور شه
حامد 23
|
۲۲:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۱
آقای زیباکلام درست می گویند ، واقع بین باشیم . اگر رئیس جمهور بعدی یک اصلاح طلب باشد بدون شک با مشکلات بیشتری از مشکلات دولت آقای خاتمی مواجه خواهد شد .
بارین
|
۲۲:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۱
گام چیه !! نیتم نکرده چه برسه به گام