صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۷۱۲۷۹۸
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۱۴ - ۰۹ بهمن ۱۴۰۱
دو مرد با طراحی نقشه‌ای حساب‌شده تصمیم به سرقت از یک طلافروشی در ارومیه گرفتند. آنها برای اجرای نقشه‌شان مرد طلافروش را ربودند، او را به قتل رساندند و کلید مغازه‌اش را به‌ دست آوردند اما در نهایت تنها چیزی که از این جنایت هولناک نصیبشان شد، دستبند سرد پلیس بود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 
 ایسنا:دو مرد با طراحی نقشه‌ای حساب‌شده تصمیم به سرقت از یک طلافروشی در ارومیه گرفتند. آنها برای اجرای نقشه‌شان مرد طلافروش را ربودند، او را به قتل رساندند و کلید مغازه‌اش را به‌ دست آوردند اما در نهایت تنها چیزی که از این جنایت هولناک نصیبشان شد، دستبند سرد پلیس بود.
 
روزنامه همشهری نوشت: «مردم روستای نرگی ارومیه این روزها عزادار مرگ یکی از اهالی خیر و خوشنام روستا هستند. صاحب یک مغازه طلافروشی در ارومیه که همه اهالی او را به نیکوکاری می‌شناختند و برای همین هم بود که روز گذشته، مراسم خاکسپاری او تبدیل به یکی از پرجمعیت‌ترین مراسم‌هایی شد که روستای نرگی به‌ خود دیده بود. اما ماجرای قتل محمدسلیم فتاحی چگونه رخ داد و او چطور قربانی دزدان شد.
 
شروع این ماجرا به حدود یک هفته قبل برمی‌گردد؛ روزی که مرد طلافروش سوار بر خودروی دنای خود راهی مغازه‌اش در یکی از خیابان‌های ارومیه شد. او ماشینش را در کوچه بن‌بست کنار مغازه پارک کرد و به محل کارش رفت اما بعدازظهر که قصد رفتن به خانه را داشت، با صحنه عجیبی روبه‌رو شد. ماشین دنای او خسارت‌دیده بود و روی برف‌پاک‌کن ماشین برگه‌ای به چشم می‌خورد. روی برگه نوشته شده بود: امروز به‌ دلیل اینکه عجله زیادی داشتم با ماشین شما تصادف کردم و به آن خسارت زدم. از شما عذرخواهی می‌کنم و لطفا برای دریافت خسارت ماشین با این شماره تماس بگیرید.
 
مرد طلافروش با شماره تلفنی که در برگه نوشته شده بود تماس گرفت. او به مردی که پشت خط بود گفت که نیازی به پرداخت خسارت نیست و عذرخواهی وی را می‌پذیرد اما مرد جوان اصرار داشت که باید خسارت ماشین را پرداخت کند تا عذاب وجدان نداشته باشد.
 
گروگانگیری
 
اصرارهای مرد ناشناس برای دیدن مرد طلافروش و پرداخت خسارت ادامه داشت و طلافروش در نهایت تسلیم خواسته‌های او شد و برای دیدن او به آدرسی که اعلام کرده بود، رفت. او اما پس از این ماجرا ناپدید شد و خانواده‌اش هر چه گشتند ردی از او پیدا نکردند. محمد قوتازی، یکی از بستگان مقتول، در گفت‌وگو با همشهری اظهار کرد: حاج سلیم قبل از اینکه به محل قرار برود، ماجرا را به برادرهایش اطلاع داده و گفته بود که فقط می‌رود آن مرد را ببیند و از خسارتش گذشته است. برای همین وقتی تلفنش خاموش شد و با گذشت چند ساعت به خانه برنگشت، خانواده‌اش ماجرا را به پلیس خبر دادند و تحقیقات برای پیداکردن مرد طلافروش آغاز شد.
 
دوربین‌های مداربسته
 
در کوچه بن‌بستی که طلافروش گم‌شده ماشینش را پارک می‌کرد، یک دوربین مداربسته همه‌ چیز را ضبط کرده بود. مأموران به بررسی این دوربین پرداختند و سرنخ‌های مهمی را به‌ دست آوردند. فیلم‌ها نشان می‌داد که روز حادثه دو مرد که سوار بر یک پیکان وانت بودند، عمدا ماشین خود را به خودروی مرد طلافروش می‌کوبند تا به آن خسارت بزنند. آنها دفعه اول متوجه می‌شوند که خسارت وارده به ماشین ناچیز است و برای همین ‌بار دیگر این کار را تکرار می‌کنند و این بار ماشین مرد طلافروش خسارت بیشتری می‌بیند. آنها سپس یک تکه کاغذ زیر برف‌پاک‌کن ماشین قرار می‌دهند و سوار بر وانت پیکان آنجا را ترک می‌کنند. این تصاویر نشان می‌داد که مردان ناشناس از قبل این نقشه را برای ربودن مرد طلافروش کشیده بودند.
 
ماشین سوخته
 
دو روز پس از گم‌شدن مرد طلافروش بود که مأموران پلیس ارومیه در جریان پیداشدن ماشین سوخته‌ای در جاده ارومیه - سلماس قرار گرفتند. در همان بررسی‌های اولیه معلوم شد که خودرو، دناپلاس است. هرچند شماره پلاک ماشین قابل تشخیص نبود اما مأموران حدس زدند که خودرو متعلق به همان طلافروش گمشده است. به همین دلیل شروع به بررسی آن کردند و پس از بازکردن در صندوق عقب، با جسد سوخته‌ای در داخل آن روبه‌رو شدند. جسد متعلق به یک مرد بود و طولی نکشید که با حضور خانواده مرد طلافروش و با توجه به آثار به‌جامانده از جسد معلوم شد که قربانی کسی جز طلافروش گمشده نیست.
 
دستگیری در تهران
 
محمد قوتازی توضیح می‌دهد: وقتی معلوم شد چه بلایی بر سر حاج‌سلیم آمده است، مأموران تحقیقات برای دستگیری قاتلان را ادامه دادند. آنها در ابتدا صاحب خودروی پیکان وانتی که با خودروی مقتول تصادف کرده بود را شناسایی کردند. این مرد در بازجویی‌ها گفت که روز حادثه ماشینش را به برادرش و برادر خانمش امانت داده بود و از اینکه آنها چه نقشه‌ای در سر داشتند خبر ندارد. برادر و برادرخانم صاحب وانت، فراری شده بودند و همه شواهد نشان می‌داد که آنها عاملان این جنایت هستند. برای همین مأموران پلیس تحقیقات زیادی انجام دادند تا اینکه صبح دیروز به ما خبر دادند که این دو نفر را در تهران ردگیری و دستگیر کرده‌اند. آنها که ۲۴ و ۲۵ساله هستند که نقش داشتن در قتل حاج سلیم اعتراف کرده‌ و گفته‌اند که پس از ربودن او، کلیدهای طلافروشی را از او گرفته و او را به قتل رسانده‌اند تا شناسایی نشوند. اما وقتی با کلیدها به مغازه طلافروشی رفته‌اند که از آنجا سرقت کنند، با توجه به شرایط خیابان و سیستم امنیتی مغازه نتوانسته بودند هیچ سرقتی انجام دهند.
 
به‌ گفته قوتازی، حاج‌سلیم یک دختر و یک پسر دارد که هنوز مرگ پدرشان را باور ندارند و تنها خواسته آنها و همه کسانی که این مرد خیر را می‌شناختند، مجازات هر چه زودتر قاتلان است. در همین حال رئیس پلیس آگاهی آذربایجان غربی نیز با اشاره به دستگیری عاملان جنایت در تهران گفت: متهمان در بازجویی‌ها انگیزه خود از این جنایت را سرقت از مقتول عنوان‌ کرده‌اند و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.»