پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
قانون نوشت:
بارها و بارها آنها را دیدهایم. با چهرههای آفتاب سوخته و گاه گرد و
خاک گرفته به دنبال زن و مرد و پیر و جوان میدوند تا 200 تومان کرایه
اتوبوس بیآرتی را بگیرند. گاهی زیر لب به آنها بد و بیراه هم میگوییم که
چرا حرص اموال دولت را میزنند. خیلی دلم میخواست بدانم این جوانان
فرمپوش چگونه و برای چه ارگانی کار میکنند که باید این همه مواظب رفت و
آمدها و گرفتن کرایه ها باشند. خط 3 و 4 بیآرتی را سوار شدم و با چند نفر
از آنها گفتوگویی کردم.
سامانه اتوبوسهای تندررو یا همان بی آر تی، که به صورت
شبانهروزی در سطح شهر تهران کار میکنند، متعلق به شهرداری است اما زیر
نظر بخش خصوصی اداره میشود و درآمد هنگفتی نیز نصیب مسئولان آن میکند.
کارکنان دریافت کرایه، گروهی کوچک از کارکنان این سامانه بزرگ به شمار
میروند که مسائل و مشکلات خاص خود را دارند.
آقا کارت بزن، خانم کرایهات!
اینها جملاتی هستند که همه ما کم و بیش با آنها آشنا هستیم. وقتی سوار
اتوبوسهای بی آر تی یا همان سامانه اتوبوسهای تندرو میشویم با عجله
میخواهیم بهترین جای ممکن را به دست آوریم، درحالی که غافل هستیم که در
ابتدا باید از ورودی سفت و سخت مسئولان دریافت کرایه 200 تومانی رد شویم و
یا در صف طولانی کارت زدن بایستیم! چون مامورانش سختگیرند. کسانی که به
صورت پارهوقت و یا تمام وقت کار میکنند و اکثرشان خصوصا کسانی که جوان
هستند، پارهوقت را ترجیح میدهند و اعتقاد دارند که این کار به عنوان شغل
دوم کار خوبی است. در خصوص حقوق و مزایای این افراد متأسفانه باید گفت که
هیچ کدام بیمه نیستند، افرادی که به صورت تماموقت کار میکنند، با
اضافهکاری شاید چیزی حدود هشتصد هزار تومان عایدی داشته باشند و
نیمهوقتها حدودا نصف این مبلغ.
میدویم تا متهم نشویم
این افراد هر چقدر بتوانند پول بیشتری را در آخر روز به ناظر ایستگاه تحویل
بدهند، شانس گرفتن پاداش آنها بیشتر میشود. میگویند مجبوریم دنبال مردم
بدویم و دقیقا نظارت کنیم که چه اتفاقی میافتد چون باید حد معینی از پول
را که چیزی بین 200 تا 250 هزار تومان است، در پایان هر روز به مسئولان
تحویل دهیم. البته این مبلغ با توجه به ایستگاه و روزهای هفته در نوسان
است. یعنی در روزهای تعطیل کمتر و در روزهای شلوغ و بویژه در ایستگاههای
پر رفت و آمد، بیشتر میشود. «در غیر این صورت ما را به دستکجی و دزدی
متهم میکنند. البته روزهای تعطیل پول کمتری مطالبه میکنند. شبها هم که
رانندهها برای خودشان کار میکنند.»
ناظری برای مچگیری
در طول روز یکی دوبار ناظر هر ایستگاه به آنجا سر میزند و بر کار این
افراد نظارت میکند که گاهی نیز بصورت ناشناس عمل میکند تا به نوعی مچ
آنها را بگیرد. بعضی از این افراد مدعی هستند که روزهایی به سبب خلوت بودن
ایستگاه، پول کمتری درمیآورند و از سوی کارفرمای خود مورد سرزنش قرار
میگیرند که این امر از لحاظ روانی تأثیر بدی بر آنها دارد، زیرا معمولاً
در چنین مواقعی اتهام کمکاری و یا عدم صداقت متوجه آنهاست. چراکه عدهای
از آنها میگویند هستند افرادی که ممکن است قدری از پول را برای خود
بردارند، اما این کار کمتر اتفاق میافتد و به قول یکی از آنها: اگر خدا
داشته باشی، دست به چیزی نمیزنی!
مردم همکاری کنند
اکثر این افراد از بیاعتنایی برخی از مردم شاکی هستند که سعی دارند بدون
زدن کارت و یا دادن پول، سوار شوند. این ماموران خسته میگویند: باید در هر
ایستگاه حداقل دو نفر باشند تا بتوانند بر کارت زدن مردم و دادن کرایهها
نظارت داشته باشند.
اتوبوسهای تندرو که به صورت شبانهروزی کار میکنند، فقط تا ساعت ده شب،
میزبان این افراد هستند و از آن به بعد، راننده است که کرایهها را
میگیرد. با توجه به مطالبی که گفته شد به نظر میرسد که این افراد با توجه
به کار و زحمتی که میکشند، مزایای چندانی دریافت نمیکنند. شاید علت
اینکه ما میبینیم که این افراد برای گرفتن کرایه بسیار سرسختی میکنند،
این باشد که چندان تأمین نیستند و از طرفی موظفاند در پایان هر روز، وجه
معین و مشخصی را به مسئولان خطوط بیآرتی تحویل بدهند. مسأله بیمه نبودن
این افراد نیز یکی از مشکلات اساسی آنهاست. بویژه افرادی که به صورت ثابت
در این ایستگاهها کار میکنند و کارمند سامانه به شمار میروند، بیمه بودن
حق طبیعی آنهاست.
سید جواد هاشمی و خطوط بیآرتی
مامور گرفتن پول و زدن کارت این اتوبوس ها، از هیچگونه حق بیمهای
برخوردار نیست. یکی از این افراد میگوید: این کار را بعدازظهرها انجام
میدهم یعنی از 4 بعدازظهر به بعد. از صبح تا 4 هم در یک شرکت موکتسازی
کار میکنم. اینجا بیمه نیستیم و در واقع روزمزد محسوب میشویم. از کارش
ناراضی نیست، اما میگوید نگاه مردم خیلی بد است فکر میکنند ما پول را
برای خودمان میگیریم در حالی که ما ماموریم و معذور. یکی از مزیتهای
همصحبتی با این ماموران علاوه بر اینکه با آنها و بعضی از مسائلشان آشنا
شدیم، خبرداری از یکی دو مورد تاملبرانگیز بود. مثلا چه کسی میداند که
صاحب خطوط 3و 4 بی آر تی سیدجواد هاشمی بازیگر سینما و تلویزیون است یا
اینکه علی دایی کارخانه موکتسازی دارد و یکی از این ماموران در یکی از
دفاتر آن کار میکند!