صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۷۸۸۱۸
تاریخ انتشار: ۴۱ : ۱۷ - ۰۹ خرداد ۱۴۰۱
هاآرتص:
جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا با هدف عدم تمرکز بر خاورمیانه، دوره ریاست‌جمهوری خود را آغاز کرد، اما در جریان سفر آتی اش به منطقه تا یک ماه دیگر، محور عربستان-آمریکا-اسرائیل در راس برنامه‌های او قرار خواهد گرفت.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

زوی بارل در روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» نوشت: جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا با هدف عدم تمرکز بر خاورمیانه، دوره ریاست‌جمهوری خود را آغاز کرد، اما در جریان سفر آتی اش به منطقه تا یک ماه دیگر، محور عربستان-آمریکا-اسرائیل در راس برنامه‌های او قرار خواهد گرفت.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: او در کنار تلاش‌ها برای دستیابی به توافق صلح یا عادی‌سازی بین اسرائیل و عربستان سعودی، به دنبال احیای روابط با عربستان سعودی - به‌ویژه با ولیعهد محمد بن سلمان است. او همچنین قصد دارد جایگاه آمریکا در منطقه را در رقابت با روسیه و چین تقویت کند

اما برخلاف «معامله قرن» دونالد ترامپ و توافق‌نامه ابراهیم با امارات متحده عربی و بحرین در سال 2020، بایدن یک چشم‌انداز ارائه نمی‌کند، فقط سیاست‌گذاری می کند.

بی‌علاقگی اولیه او به خاورمیانه در خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و عراق و بی‌تفاوتی آشکار نسبت به درگیری اسرائیل و فلسطین نمود یافت. این موضوع همچنین در قدرت نمایی واشنگتن در برابر بن سلمان، تعلیق قرارداد فروش جت های F-35 به امارات و مجازات مصر به دلیل نقض حقوق بشر مشاهده شد.

این عدم تمایل به خاورمیانه همچنین شامل شکاف طولانی مدت با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و روابط سرد با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت اسرائیل بود.

اما اکنون بایدن باید به همه این مسائل بپردازد . بعلاوه مشخص نیست که آیا توافق هسته‌ای با ایران امضا خواهد شد یا خیر، و اگر چنین است، چه زمانی. بعلاوه، به نظر نمی رسد واشنگتن در صورت عدم توافق، استراتژی جایگزینی داشته باشد.

گزارش‌های رسانه‌ها در هفته‌های اخیر درباره روابط نزدیک‌تر عربستان و اسرائیل، طبیعتاً محور عربستان و اسرائیل را در مرکز توجه اسرائیل و جهان عرب قرار داده است. اما روابط گرم عربستان و اسرائیل تنها یکی از تحولات مهمی است که بدون مشارکت ایالات متحده در منطقه رخ داده و واقعیت دیپلماتیک جدیدی را ایجاد کرده است.

به عنوان مثال می توان به تجدید روابط امارات و ترکیه و روابط عربستان و ترکیه اشاره کرد. همچنین روابط آنکارا با اسرائیل و مصر گرمتر شده و ریاض و تهران هم در مورد احیای روابط گفتگو کرده اند.

همه اینها بخشی از استراتژی این کشورها برای کاهش اتکای خود به ایالات متحده یا حداقل از بین بردن برچسبی که بر آنها به عنوان پشتیبان مواضع امریکا زده می شود، است.

نمونه ای از این سیاست ریاض، برقراری روابط اقتصادی گسترده با مسکو و پکن است. شاهزاده فیصل بن فرحان آل سعود، وزیر امور خارجه عربستان، چین را مهم ترین متحد اقتصادی کشورش خوانده است. عربستان سعودی یکی از طرف‌های تحریم‌های غرب علیه روسیه نیست و ولیعهد محمد عجله‌ای برای موافقت با افزایش تولید نفت عربستان برای کاهش قیمت جهانی نفت و مهار تأثیر جنگ روسیه نداشته است.

ترکیه روند پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو را به شدت کند کرده است، اقدامی که به مثابه ی خاری در چشم آمریکاست. ااین اتفاق درحالی رخ می دهد که آمریکایی ها در تلاش برای نمایش جبهه ای متحد علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه هستند. اسرائیل به نوبه خود تصریح کرده است که به هیچ توافق هسته ای جدید با ایران پایبند نیست.

در عین حال، این رخدادها و تحولات، بخشی از یک مجموعه اتفاقات و تحت یک سیستم یکپارچه نیست، یعنی مثلا بهبود روابط سعودی و آمریکا لزوما تاثیر مستقیمی بر روابط واشنگتن با ترکیه یا مصر نمی گذارد.

در عوض، این تحولات بر اساس سه مسیر متفاوت در حال شکل گیری ست. اول اینکه، هر کشوری در منطقه، خود در حال مدیریت منافعش در ارتباط با سایر دول است؛ دوم اینکه هر کشوری به طور جداگانه در حال مدیریت روابط و منافعش در برابر امریکاست و سوم نیز هر کدام از دول منطقه، در مقابل دیگر قدرت های جهانی مانند روسیه و چین.

سال‌هاست که اسرائیل و عربستان روابط پنهانی با یکدیگر دارند. مقامات دو دولت بارها برای گفتگو درباره همکاری استراتژیک و تشکیل ائتلاف ضد ایرانی با یکدیگر ملاقات کرده اند.

طی ماه گذشته، گزارش‌هایی مبنی بر موافقت عربستان سعودی برای سرمایه‌گذاری مستقیم در شرکت‌های اسرائیلی از طریق Affinity Partners، شرکت جرد کوشنر، داماد ترامپ، منتشر شده است. همچنین گزارش‌هایی وجود دارد که ده‌ها تاجر اسرائیلی از عربستان سعودی دیدن کرده‌اند و قراردادهایی به ارزش میلیون‌ها دلار امضا کرده‌اند که شامل اجازه سفر به سعودی به گردشگران اسرائیلی می شود.

در همین راستا، اکسیوس گزارش داد که واشنگتن در حال کار بر روی توافق عربستان و اسرائیل برای نهایی کردن انتقال حاکمیت بر دو جزیره دریای سرخ یعنی تیران و صنافیر، از مصر به عربستان سعودی است.

در سال 2016، قاهره و ریاض بر سر واگذاری این دو جزیره به توافق رسیدند، اما به دلیل موانع قانونی و به ویژه اعتراضات به این اقدام در مصر، موافقت نهایی تنها در سال 2018 صادر شد.

موضوع حضور یک نیروی چند ملیتی در جزایر، که بر اساس معاهده صلح اسرائیل با مصر لازم است، در مرکز گفتگوهای اسرائیل و سعودی ها قرار دارد. در واقع، این گام مستلزم اصلاح توافقنامه کمپ دیوید 1979 است، اما انتظار نمی رود اسرائیل که مخالفت خود را با این انتقال ابراز نکرده، مانعی ایجاد کند.

اسرائیل می خواهد اطمینان حاصل کند که جزایر غیرنظامی شده و تحت نظارت بین المللی قرار گیرند. و احتمالاً با درخواست سعودی ها مبنی بر عدم حضور نیروی چند ملیتی در تیران و صنافیر موافقت خواهد کرد.

اسرائیل و ایالات متحده امیدوارند از این موضوع برای ایجاد یک کانال دیپلماتیک مستقیم بین بیت المقدس و ریاض استفاده کنند و شاید به عادی سازی دست یابند.

عربستان خواسته های خود را دارد، اما اینها ارتباطی به اسرائیل ندارد.

ولیعهد محمد که خود را برای جانشینی پدرش آماده می کند، پس از قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار عربستانی در کنسولگری سعودی در استانبول در سال 2018، به دنبال احیای اعتبار خود نزد ایالات متحده و سایر کشورهای جهان است. شاهزاده محمد تبدیل به عنصر نامطلوب شده است. در ایالات متحده؛ او هیچ ارتباطی با کنگره ندارد و از زمان روی کار آمدن چهل و ششمین رئیس جمهور هنوز با بایدن صحبت نکرده است.

فرض بر این است که عربستان سعودی با عادی سازی روابط با ایالات متحده و اسرائیل موافقت خواهد کرد. نمایندگان بایدن و نخست وزیر نفتالی بنت در حال کار بر روی این موضوع هستند. تاکنون خبری از توافق چه از سوی ریاض و چه از سوی واشنگتن منتشر نشده است.

در ماه مارس، ولیعهد محمد به آتلانتیک گفت: «ما اسرائیل را یک دشمن نمی‌دانیم، بلکه به آن به عنوان یک متحد بالقوه نگاه می‌کنیم.» شاهزاده فیصل، وزیر امور خارجه هفته گذشته گفت که «عادی سازی منطقه و اسرائیل منافعی را به همراه خواهد داشت، اما تا زمانی که قادر به رسیدگی به موضوع فلسطین نباشیم، نمی توانیم از این منافع بهره مند شویم».

این کم و بیش شرط استانداردی است که سعودی ها از روزهای ابتکار صلح عربی در سال 2002 روی میز گذاشته اند. اما وقتی صحبت از صلح به میان می آید، این میوه بسته به فصل قیمت متفاوتی دارد و انعطاف پذیری همیشه جزء جدایی ناپذیر سیاست خارجی ست.