صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۱ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۷۱۳۴۳
تاریخ انتشار: ۲۵ : ۱۹ - ۲۴ فروردين ۱۴۰۱
یک فعال میراث فرهنگی از فنس‌کشی و دیوارچینی در حریم درجه یک سنگ‌نگاره ساسانی «تنگ قندیل» خبر داد و آن را «نقض قانون» دانست. به گفته برخی باستان‌شناسان این نقش‌برجسته، صحنه‌ای از ازدواج بهرام دوم ساسانی با شهبانوی ایرانی را روایت می‌کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

ایسنا: یک فعال میراث فرهنگی از فنس‌کشی و دیوارچینی در حریم درجه یک سنگ‌نگاره ساسانی «تنگ قندیل» خبر داد و آن را «نقض قانون» دانست. به گفته برخی باستان‌شناسان این نقش‌برجسته، صحنه‌ای از ازدواج بهرام دوم ساسانی با شهبانوی ایرانی را روایت می‌کند.

سنگ‌نگاره «تنگ قندیل» در نزدیکی روستایی به همین نام از بخش چنارشاهیجان، توابع شهر کازرون در استان فارس واقع شده است. نقش‌برجسته در اندازه دو متر و ۸۰ سانتی‌متر در دو متر و ۱۰ سانتی‌متر روی تخته سنگی درون دره‌ای پهن و در نزدیکی بستر رودخانه‌ای فصلی تراشیده شده است.

در این نگاره دو مرد و یک زن دیده می‌شوند، فرد میانی یا همان شاهنشاه روی یک پای خود تکیه داده و دست چپ خود را روی شمشیر گذاشته و در حال گرفتن گُل از بانویی است. پوشاک او به‌ گونه‌ای‌ بالاتنه چسبان با یک شنل آویزان و شلوار گشاد چین‌دار است. در روبه‌روی او و سمت چپ، زنی ایستاده و روی پای چپ خود تکیه داده و با دست راست به پادشاه گلی را پیشکش می‌کند. او قبایی بلند بر تن دارد که تا زمین ادامه پیدا کرده است. پشت سر پادشاه و سمت راست نگاره، فردی حلقه‌ قدرت را در دست راست خود گرفته و دست چپ خود را روی شمشیر قرار داده است.

درباره نقش حجاری‌شده بر این تخته سنگ، باستان‌شناسان نظرات مختلفی دارند، از جمله این‌که برخی، پادشاه را نرسی (شاه ساسانی) و زن را آذرناهید مادر پادشاه می‌دانند و یا این‌که نگاره زن و مرد را به شاپور یکم و آذر آناهیتا (آذرآناهید) ‌ نسبت می‌دهند و برخی دیگر این سه نگاره را به ترتیب بهرام سوم جانشین شاه، بهرام دوم شاه ساسانی و همسرش شاپوردُختک می‌دانند که به هر روی، از نظر باستان‌شناسان یکی از زیباترین و ارزشمندترین سنگ‌نگاره‌های ساسانیان به شمار می‌آید، طوری که از آن به دردانه سنگ‌نگاره‌های ساسانی تعبیر شده است.

سیاوش آریا، کنشگر و پژوهشگر میراث فرهنگی که اخیرا بازدیدی از این سنگ‌نگاره داشته است می‌گوید: در نوروز که همراه چند خانواده برای دیدن این سنگ‌نگاره رفته بودیم با این حصار و در بسته آن روبه‌رو شدیم! میراث فرهنگی نه تنها با فنس‌کشی و دیوارچینی در حریم این اثر تخلف کرده است که در نوروز، درست زمانی که مسافران و گردشگران فراوانی از آثار تاریخی بازدید می‌کنند، حصار کشیده‌شده را قفل کرده و بسته بود.

او دربارۀ به حصار کشیدن این اثر ساسانی، ‌ توضیح می‌دهد: ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس پاییز سال ۱۳۹۹ خورشیدی در محوطۀ باستانی «تنگِ قَندیل» کازرون و برای پاسداری و حفاظت بهتر از سنگ‌نگارۀ ساسانی بهرام دوم، دست به دیوارچینی و فنس‌کشی در حریم درجه یک و با فاصله‌ای بسیار نزدیک با یادگار ساسانیان زده و آن را محدود و محصور کرده است که این روش کار، اَفزون بر آن که مورد اعتراض کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی قرار گرفته، نقضِ قانون‌های میراث فرهنگی به شمار می‌آید.

این کنشگر میراث فرهنگی معتقد است‌: میراث فرهنگی با این اقدام حریم یادمان ملی را خَدشه دار کرده است و این کار با روح قانون میراث فرهنگی و منشورهای فراملی (بین‌المللی) حفاظت و مرمت آثار و قانون حریم و عرصۀ آثار تاریخی، ناهَمسان و ناسازگار بوده و تخلف به شمار می‌آید.

آریا یادآور می‌شود: برای روشن شدن داستان و چرایی انجام این مداخله‌ها در یک اثر تاریخی، همان سال ۱۳۹۹ به ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی رفته و با مسوول حرایم میراث فرهنگی استان گفت‌وگو کرده و اعتراض خود را بیان کردم، ولی با شگفتی فراوان، دریافتم که خود مسؤول حرایم میراث فرهنگی جانمایی و دیوارکشی را انجام داده و طرح را به اجرا گذاشته است و کارمندان پایگاه جهانی بیشاپور نیز طرح را به پایان رسانده‌اند. همچنین زمانی که از مسؤول حرایم میراث فرهنگی استان پرسیدم آیا این طرح در شورای فنی اداره میراث فرهنگی مطرح شده و پروانه (مجوز) کار را دارد و این کار حریم یادمان ملی را خدشه‌دار کرده و تخلف به شمار می‌آید، پاسخ گرفتم که «این‌گونه کارها نیاز به مطرح شدن در شورای فنی و پروانه کار ندارد و از دید ما طرح خوب و درست است و هیچ ایرادی ندارد و اگر اعتراضی دارید بروید و با معاونت میراث فرهنگی در میان بگذارید»، شوربختانه این گونه پاسخ‌گویی‌های یک سویه با چنین ادبیات و شیوه‌ای در بخش‌های گوناگون اداری کشور رواج داشته و دارد و به یک رویه عادی از سوی برخی از کارمندان و مسؤولان دولتی تبدیل شده است.

این پژوهشگر میراث فرهنگی همچنین به نظر باستان‌شناسان درباره حصارکشی این سنگ‌نگاره ساسانی رجوع می‌کند که چنین گفته‌اند: «فنس‌کشی و دیوارچینی باید بسیار ساده باشد و در صورت مخالفت سازمان یونسکو با طرح آن در آینده، باید بی‌درنگ برچیده شود. نه این‌که، با سنگ و سیمان و میله‌های بالاتر از ارتفاع سنگ‌نگاره، حصارکشی کنند. با این روش کاری، هویت محیطی و چشم‌انداز (منظر) آن به شدت به‌هم خورده است. در حریم آثار باید دست‌کم تا فاصلۀ ۱۰۰ متری، آن هم به شیوه نرده‌کشی آهنی حصارکشی کرد، آن‌هم نه تا این اندازه نزدیک.»

او اضافه می‌کند: بهترین کار برای حفاظت از این سنگ‌نگاره، نصب سازه‌های موقت برگشت‌پذیر بر بالای اثر است. روش محاصره کردن به هیچ روی در جهان امروز برای یک اثر تاریخی آن‌هم در محیط طبیعی و دست‌نخورده، قابل دفاع نیست. بدون تردید انجام چنین محدودیتی برای سنگ‌نگارۀ تنگ قندیل در محل زایش خود، پیش‌درآمد دست‌درازی‌های پسین به حریم آن خواهد بود و به گونه‌ای فرمان دست‌درازی را به دیگر نهادها در پیرامون آن صادر کرده‌اند. هرچند چنگ‌اندازی با استناد به این گونه محدودسازی، میراث فرهنگی را می‌تواند در محاکم قضایی به آسودگی محکوم کند؛ زیرا که آن‌ها محدوده را نشانه‌گذاری کرده و آشکارا وانمود می‌کنند که محدوده ما این بخشِ نشانه‌گذاری‌شده است! به همین سادگی. از دید حفاظت و چشم‌اندازِ اثر نیز این روش فاجعه‌آمیز است.

آریا می‌گوید:‌ به عقیده باستان‌شناسانی که نظر آن‌ها را جویا شده‌ام، بدترین شکل این روش کار، قطع دید بصری اثر با گردشگر و به گونۀ کلی بیننده است. سنگ‌نگاره را سراسر و کامل از بیننده دریغ کرده‌اند که خود سبب بروز ناهنجاری‌های بعدی همانند تحریک به بالا رفتن از نرده‌ها، احتمال دزدیده شدن آهن‌آلات، نابودی حفاظ و ... خواهد شد. کاش به همان دیوارچینی سنگی بَسنده می‌شد و دست‌کم حفاظت فیزیکی با استخدام یکی از بومیان منطقه، مورد نگرش قرار می‌گرفت.

سیاوش آریا: میراث فرهنگی با این حصارکشی نه‌تنها پیوند معنایی گردشگران با اثر را قطع و کور کرده که بی‌گمان میل بازدیدکنندگان را برای دیدن دوباره این این یادمان ساسانی کم خواهد کرد
این فعال میراث فرهنگی همچنین اظهار می‌کند: این فنس‌کشی عرصه نقش را محدود کرده است. باید در نظر داشت جدا از آن محدوده که شاید عرصۀ سنگ‌نگاره به شمار آید، حریمی گسترده‌تر با نگرش به بروز دست‌اندازی‌های احتمالی آینده، در نزدیکی سنگ‌نگاره در نظر گرفته شده که با ضوابط سخت باید مصوب شود. اگر زمین‌های پیرامونی آن نیز جزو منابع ملی است باید با همکاری ادارۀ منابع طبیعی و ملی استان فارس حریمی گسترده برای آن در نظر گرفته شود.

این کنشگر میراث فرهنگی متذکر می‌شود که اداره میراث فرهنگی بدون آینده‌نگری در بستر تنگه و رودخانه، گرداگرد سنگ‌نگاره را دیوارچینی و فنس‌کشی کرده است که بی‌گمان و در آینده‌ای نه چندان دور با بارش دوباره باران‌های فصلی و گاه سیل‌آسا، آسیب‌های برگشت‌ناپذیری بر دیوارچینی‌ها وارد می‌شود که تهدیدی جدی برای سنگ‌نگاره به شمار می‌آید و آن را با خطری بزرگ روبه‌رو خواهد کرد؛ زیرا سیل از بالادست و دامان کوه روانه شده و همۀ دیوارچینی‌ها را با خود خواهد برد. موضوعی که میراث فرهنگی هیچ‌گونه توجهی به آن نداشته است.

درحالی سعی شده با فنس‌کشی از این نقش‌برجسته حفاظت شود که این نگاره بر اثر عوامل طبیعی درحال تخریب است
او با این یادآوری که میراث فرهنگی معمولا با کمبود شدید بودجه روبه‌رو است، اظهار می‌کند: برچیدن این دیوارکشی و اجرای طرحی دیگر نیازمند بودجه‌ای جداگانه است که بی‌گمان از توان ادارۀ میراث فرهنگی خارج است و از دیگر سو، نقض قانون رخ داده و اعتراض کارشناسان و کنشگران میراث فرهنگی را در پی دارد. همچنین این روش [حفاظت] آبروی میراث فرهنگی را لکه‌دار می‌کند. از سویی، این اقدام مایه هدررفت بودجه و نابودی بیت‌المال می‌شود؛ زیرا سرانجام باید این دیوارکشی برچیده شود، وگرنه خطری بزرگ سنگ‌نگارۀ ساسانی تنگ قندیل را تهدید می‌کند.

آریا در اهمیت این سنگ‌نگاره توضیح می‌دهد: وجود سنگ‌نگاره‌ها در یک نقطه، نشانگر رویدادی تاریخی است که در آن مکان یا نزدیک به آن، رُخ داده است. محوطۀ باستانی تنگ قَندیل در دورۀ ساسانی جایگاه رویدادی تاریخی داشته که داستان آن بر سینۀ تخته سنگی سِتُرگ تراشیده شده است. این حجاری به سبب نزدیکی به شهر باستانی بیشاپور اهمیت خود را دوچندان نشان می‌دهد. برخی بر این باورند در این سنگ‌نگاره «شاهپوریکم» همراه با جانشین و بانو آذرآناهیتا نقش بسته است، گروهی نیز شاهنشاه را «هرمزدیکم» و بیشتر باستان‌شناسان و به‌درستی آن را «بهرام دوم» می‌دانند، اما آن‌چه مهم است، پیوستگی زنجیروار نقش سراب بهرام در نزدیکی نورآباد، تَنگ قندیل و تنگ چوگان است که بیانگر اهمیت و رویدادهای تاریخی در درازای این مسیر است که سرانجام به تنگ چوگان می‌رسد. با گذر از آن‌جا و در طبیعت دست‌نخوردۀ دریاچۀ فامور(پریشان)، نقش‌برجسته دیگری از دورۀ ساسانی خودنمایی می‌کند و در دنبالۀ این مسیر در «خندجان» یا سَرمشهد امروزی با سنگ‌نگارۀ «بهرام دوم و شکار شیر» روبه‌رو خواهیم شد. باید دانست سنگ‌نگاره‌ها کتاب گویای رویدادی هستند که در منطقه رُخ داده است و یا دست کم، هویت آن را بازگو می‌کنند.

سنگ‌نگاره‌ ساسانی معروف به «تنگ قندیل» سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی ثبت شده است.