صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۴ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۶۵۵۹
تاریخ انتشار: ۵۱ : ۱۹ - ۲۵ خرداد ۱۳۹۱
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
«ایران در میان کشورهای اسلامی، از نظر تیراژ کتاب‌های علمی، پایین‌ترین رتبه را دارد. در حالی‌ که در کشورهایی همچون ترکیه و لبنان، تیراژ آثار علمی به ده‌هزار جلد می‌رسد، در ایران این تعداد از پانصد فزونی نمی‌یابد. در این شرایط، گذر یک اثر علمی به چاپ سوم، جای تامل و تقدیر دارد.»
آنچه آمد، سخنان دکتر صادق آیینه‌وند، استاد تاریخ اسلام دانشگاه تربیت ‌مدرس بود که در نشست نقد و بررسی کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» در پژوهشکده امام خمینی(س) بیان کرد. در این نشست که در توالی نشست‌های نقد کتاب روزهای چهارشنبه در این پژوهشکده برگزار شد، علاوه بر دکتر آیینه‌وند، حجت‌الاسلام رسول جعفریان پژوهشگر برجسته تاریخ اسلام و دکتر حسن حضرتی، استاد تاریخ در جایگاه منتقد و حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی در جایگاه مولف حضور داشتند. تراکم موجود در محل این نشست علمی، نکته قابل توجهی بود؛ علاوه بر اساتید و دانشجویان مقاطع ارشد و دکترای دانشگاه‌های تهران، علامه، شهیدبهشتی و پژوهشکده‌های مختلف و چهره‌های چون دکتر فاطمه طباطبایی، آیت‌الله موسوی بجنوردی هم حضور داشتند همچنین، مجید انصاری و موسوی لاری که چندی است به جمع دانشجویان دکترای پژوهشکده امام خمینی پیوسته‌اند.
در این جلسه، ابتدا سیدحسن خمینی به ‌قول خود، به داستان تالیف اثر خود پرداخت و گفت: داستان تالیف این کتاب از یک اتفاق ساده شروع شد. در آخرین روزهای سال هفتاد، کتابی درباره اسماعیلیه و قرامطه بحرین مطالعه می‌کردم که به بحث فرق علاقه‌مند شدم. دو سال قبل در سال 68 که وارد در حوزه علمیه قم شدم با فردی بنام آقای سیدمهدی روحانی آشنا و هم‌مباحثه شدم که این مباحثه‌ها با گذشت 23 سال هنوز ادامه دارد. از طریق دوست و هم‌مباحثه خود، متوجه شدم پدر ایشان یعنی آیت‌الله روحانی، در باره فرق اسلامی، دست‌نوشته‌هایی دارد که به‌دلیل اشتغال به فعالیت‌های دیگر، ادامه این کار، معلق مانده است. مجموعه دست‌نوشته‌ها، 6دفتر بود که دفتر ششم، مفقود و به رغم تلاش فراوان، پیدا نشد.
وی به تصمیم خود برای تصحیح و انتشار دست‌نوشته‌های مرحوم روحانی اشاره و اظهار کرد: در ابتدا تصمیم گرفتم کار ایشان را با اضافات مرسوم منتشر کنم. اما بعدها کار، بزرگ‌تر و نیاز شد، در مواردی به تالیف بپردازم. این کار تنها در تعطیلات تابستان و ایام ماه رمضان انجام شد و به مدت هشت سال طول کشید.
مولف کتاب، سپس با این گفته که در ابتدا تصور نمی‌کردم حجم کار این‌قدر بالا باشد، گفت: پس از مطالعه دست‌نوشته‌های آقای روحانی، به مرور به فرقه‌های جدیدی رسیدیم که از دست آقای روحانی در رفته بود. در مجموع از 2340 مدخل درج شده، 1040 مدخل، متعلق با به دست‌نوشته‌‌های مرحوم روحانی و 1300 مدخل، تالیف جدید هستند. علاوه بر این، نیاز بود، تراجمی نیز به اثر افزوده شود.
***
پس از سخنان ابتدایی مولف، نوبت به نقد‌های دکتر صادق آیینه‌وند رسید. این استاد دانشگاه تربیت مدرس، پس از بزرگداشت یاد و نام مرحوم آیت‌الله روحانی که او را فردی متواضع، مودب، دانشمند و ناشناخته و خاموش خواند، فهرست بلندبالایی از نقدهای خود را ارائه کرد.
اولین نقد آیینه‌وند، نقد شکلی و به قول خود وی، اسکلتی به کتاب بود. وی گفت: فرق‌نویسان ما به طور کلی به نقل گفته‌های دیگران می‌پردازند و کمتر به نقد و بررسی محتوایی این دیدگاه‌ها در باره فرق توجه دارند. ما باید سبک فرق‌نویسی را عوض کنیم و به نقد و بررسی محتوایی دیدگاه‌ها در باره فرق بپردازیم.
وی پیشنهاد و نقد دیگر خود را، لزوم جداکردن تراجم از کتاب و انتشار آن به صورت جداگانه عنوان کرد. وی پیشنهاد سوم را دسته‌بندی کلی فرق و آوردن فرقه‌های نزدیک در فصل‌های جداگانه خواند. آیینه‌وند، اجتهاد مولف در موارد اختلافی را خواستار شد و گفت: باید مولف، در جاهایی که اختلاف نسخ وجود دارد، قولی که به نظر خود صحیح می‌رسد، اعلام کند. وی همچنین گفت: برخی کلمات، اعراب‌گذاری نشده است که ایراد محسوب می‌شود.
***
در ادامه حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی به عنوان مولف، در مقام پاسخ به نقدهای دکتر آیینه‌وند برآمد و گفت: در باره اعراب‌گذاری، دغدغه بسیاری داشتیم. من در مواردی به جمع‌بندی نرسیدم و نمی‌توانستم نظری اعلام کنم. در باره تصحیفات هم تلاش کردیم همه مواردی که در نسخه‌ها مطرح شده، بیاوریم و سعی کردیم بنویسیم که این مصحف‌ها از چه کسی است.
وی در ادامه به تفرق فرقه‌ها و دلایل آن اشاره کرد و گفت: بیشترین تفرق از آن خوارج و صوفیه است. خوارج به دلیل اختلاف زیاد، به سرعت از هم جدا می‌شدند و فرقه‌های جدید تشکیل می‌دادند. صوفیه هم به دلیل شکل سلسله‌وار بودن‌شان، تفرق زیاد داشتند. اما معتزله این‌گونه نبود چون معتزله یک مکتب فکری است و مکاتب فکری ذیل آن واقعا وجود داشت. یکی از دلایل ذکر تفرق زیاد برای یک مکتب یا فرقه، این بود که فرقه‌نویسان دشمن آن فرقه بودند و این کار را وسیله‌ای برای تضعیف آنها به کار می‌بردند.
وی نقد آیینه‌وند مبنی بر جدا کردن تراجم از متن را وارد ندانست و گفت: می‌خواستیم اینها را به صورت یکجا در اختیار مخاطب قرار دهیم و به همین دلیل فونت کتاب را کوچک کنیم.
سید حسن خمینی در ادامه به رعایت اخلاق حرفه‌ای پژوهش توسط مرحوم روحانی اشاره کرد و گفت: من حتی یک مورد در دستنوشته‌های آقای روحانی ندیدم که ارجاع نداشته باشد و ارجاع غلط هم وجود نداشت.
***
نقدهای حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین رسول جعفریان بر کتاب سیدحسن خمینی بخش بعدی نشست بود. وی به خلقیات مرحوم روحانی پرداخت و اظهار داشت: ایشان به مدت یک سال استاد فقه من بود و از نظر اخلاقی، الگو بودند. انسانی منحصر به فرد در دقت است. زندگی ساده‌ای داشتند و علاوه بر تحقیق به مسائل اجتماعی متنوعی مثل حل ورفع مشکلات خانوادگی مردم می‌پرداختند.
جعفریان به انتقاد از تب دائره‌المعارف نویسی در ایران پرداخت و گفت: یک بار آقای حدادعادل گفتند بیش از 250 دائره‌المعارف در ایران نوشته می‌شود به زعم من حتی این عدد دو برابر است. ما در این زمینه با غرب فاصله زیادی داریم. درست زمانی که آنها دائره‌المعارف نویسی را به فضای مجازی منتقل کرده و نوشتن آن را به عموم مردم سپرده‌اند، ما با سبک بسیار قدیمی شروع به نوشتن دائره‌المعارف کرده‌ایم که بسیاری از آنها ناقص مانده و هنوز به پایان نرسیده‌اند.
وی با بیان این‌ که ما باید فرهنگ خود را در بستر جهانی و به صورت ویکی‌پدیا معرفی کنیم گفت: بهتر است فرهنگ فرق اسلامی به یک ویکی فرق تبدیل شود. امروز در دنیا اعتقاد بر این است که باید علم در اختیار همگان قرار بگیرد و همه باید اظهار‌نظر کنند. علم یک کار مشارکت جمعی است همه چیز را همگان دانند.
جعفریان در ادامه با بیان اینکه فرهنگ فرق اسلامی کار جامعی است به نقد آن پرداخت و گفت: در مقدمه نوشته شده، کار، کار پژوهشی نیست و بیشتر گردآوری و تالیف است بنابراین ما نمی‌توانیم ایراد محتوایی بر این کتاب وارد کنیم. این کاری است برای ارائه اطلاعات اولیه که در ایران و جهان اسلام هم بی‌سابقه نیست. نمونه‌اش، فرهنگ نامه دکتر مشکور است.
وی در پایان گفت: کار فرهنگ‌نویسی در کشور ما کاری است در سطح فرهنگ خودمان و نه در سطح جهانی و ایده‌آل. موضوعات و آثاری که امروزه در دنیا منتشر می‌شوند، دیگر در سبک دائره‌المعارف نویسی نیست.
***
در ادامه این برنامه، دکتر حسن حضرتی که اجرای این نشست نقد را بر عهده داشت، به ارائه دیدگاه‌های خود درباره اثر سیدحسن خمینی پرداخت و اظهار داشت: این اثر با اثر دکتر مشکور از حیث جامعیت، بسیار فاصله دارد. اثر مشکور تنها 800 مدخل دارد در حالی که این اثر 2340مدخل را بررسی کرده است. حتی اثر تامرعامرنیز بسیار ضعیف است، چون اساسا، ارجاعاتی ندارد اما فرهنگ جامع فرق اسلامی، ذیل همه مداخل، ارجاعات کاملی دارد.
حسن حضرتی در ادامه، به تراجم نقل شده در این کتاب اشاره کرد و گفت: این کتاب علاوه بر اینکه یک اثر در باره فرق است، کتابی درباره تراجم نیز هست. فهرست‌های جلد سوم نیز کار بزرگ و ارزشمند و البته طاقت فرسایی است.
این استاد تاریخ نیز به رعایت اخلاق حرفه‌ای توسط آیت‌الله روحانی اشاره کرد و گفت: این کتاب روحیه قابل تاملی را به ما القا می‌کند و آن رعایت اخلاق حرفه‌ای است که درس بزرگی برای محققان امروز جامعه ما است.
 ***
در ادامه، نوبت دیگری به صادق آیینه‌وند رسید که بخش دوم نقدهای خود را ارائه کند. وی در ابتدا تفکیک منابع دست اول از منابع دیگر را خواستار شد و مجدداً گفت: مولف در موارد اختلافی، باید نظر خود را ارائه کند.
آیینه‌وند در ادامه، مدعی عدم یکدستی در کتاب شد و اظهار کرد: در نگارش این کتاب، همسانی دیده نمی‌شود. کتاب باید یا برپایه جدانویسی باشد یا برپایه سرهم نویسی که رعایت نشده است.
وی افزودن اطلس فرق به کتاب را خواستار شد و گفت: اطلس به کتاب جان می‌دهد. این کار به جامعه‌شناسان کمک می‌کند تا تفسیرهای دقیق‌تری ارائه کنند.
آیینه‌وند در پایان گفت: من این کتاب را بهترین اثر در حوزه فرق اسلامی می‌دانم.  باید اشکالات کتاب رفع شود تا کتابی جامع برای همیشه قرار بگیرد.
***
در ادامه نشست، فرصت دیگری به سیدحسن خمینی داده شد تا به دفاع از کار خو خود بپردازد و به نقدهای پاسخ دهد. وی درباره اطلس گفت: در حال تهیه درخت واره‌ای برای فرق هستیم اگر این کار به پایان برسد، می‌تواند جای خالی اطلس را پر کند.
وی با بیان اینکه بحث فرق، تخصص اصلی من نیست و بیشتر حوزه مطالعات حاشیه‌ای من است، گفت: قبول دارم اگر این کار جمعی بود، کار بهتری در می‌آمد، اما اگر کار جمعی نبود، به زودی منتشر نمی‌شد. امیدوارم در آینده مجموعه‌ای از دوستان گرد هم آیند و این کار را به صورت جامع‌تر ادامه دهند.
***
آقای رسول جعفریان مجددا شروع به نقد و سوالی مطرح کرد. وی در ابتدا سوالی مطرح کرد که آیا دست‌نوشته‌های مرحوم روحانی عینا نقل شده یا بازنویسی شده است؟ چون بسیاری از متون منتسب به آقای روحانی، مدرن‌تر شده و با نگارش آقای روحانی نمی‌خواند.
وی در ادامه به نقل‌های بلند و بالای کتاب از دائره‌المعارف اسلامی و دانشنامه جهان اسلام ایراد گرفت و گفت: نیازی به انتقال این نقل‌قول‌ها نبود. بهتر است به جای این کار، به متن اصلی ارجاع داده شود. وی همچنین گفت در این ارجاعات، نام نویسنده آورده نشد، که بهتر بود، نویسنده مدخل‌ها ذکر می‌شد.
جعفریان در ادامه ضمن دفاع از سخن مولف مبنی بر اینکه بسیاری از فرقه‌سازی‌ها به قصد تخریب بوده، گفت: مولف باید بین مکتب فکری و فرقه تفاوت قائل می‌شد.ما این تفکیک متاسفانه صورت نگرفته است.
وی در ادامه گفت: مولف در مقدمه اطهار می‌دارد که به مسائل معاصر کاری ندارد اما بارها این نکته را نقض می‌کند و مثلا شاید از سر ارادت به خمینیه و اهل توقف اشاره می‌کند که باید گفت اگرچه امام دارای مکتب فکری هستند امام نمی‌توان آن را به عنوان یک فرقه عنوان کرد.
وی در ادامه گفت: اینکه بگوییم چنین مطلبی را نیافتیم، درست است اما نمی‌توانیم بگوییم این مطلب وجود ندارد. در کتاب چندین بار چنین اظهاراتی شده است که موارد نقض آن با جستجوی ساده به دست می‌آید.
جعفریان در ادامه به ذکر چند مورد بر مدعای خود پرداخت.
***
 در ادامه، دوباره سیدحسن خمینی در مقام پاسخ برآمد و گفت: فعلا بر مطالب جزئی مستحضر نیستم و بنابراین وارد  نمی‌شوم اما اگر آقای جعفریان می‌فرمایند، حتما درست است. تلاش می‌کنیم در چاپ‌های بعدی، اصلاح کنیم.
وی ادامه داد: فیش‌ها بازنویسی، اما سعی شده، کلام آقای روحانی، تغییر نکند و مطلب من با مطلب آقای روحانی همخوان باشد.
وی به تفکیک بین فرقه و کتب اشاره کرد و گفت: هدف جمع‌آوری کار بود. اگر قرار بر چنین تفکیک و کار اجتهادی می‌بود، کار استمرار پیدا نمی‌کرد و به این زودی منتشر نمی‌شد. کار نمی‌تواند در یک قطاع اجتهادی باشد و در قطاع دیگر، تالیفی. ضمن اینکه تلاش ما پای‌بندی بر به روش مرحوم روحانی بود.
***
در ادامه، دکتر حسن حضرتی در فرصتی کوتاه به ارائه نقدهای خود پرداخت و اظهار داشت: نقد اصلی من بر کتاب این است که تعریف دقیقی از فرقه ارائه نشده است. همین ایراد به دکتر مشکور هم وارد است. باید با تعریف فرقه، تفاوت آن با مکتب، مذهب، گروه و حزب مشخص می‌شد. به نظرم این مسئله، در کل اثر، تاثیر گذاشته است.  برخی مدخل‌ها، به عنوان فرقه تعریف شده که این کار از جامعیت و مانعیت کار کم کرده است.
وی افزود: اخوان‌المسلمین مصر، امت اسلام مالکوم ایکس و پیروان مودودی و حتی طریقت فتح‌الله گولن به عنوان فرقه مطرح شده است. در حالی که نمی‌توان اینها را فرقه محسوب کرد. اگر قرار بر این روش بود، آن را می‌توان به طالبان، حجتیه و ... هم تعمیم داد که البته اینها در این کتاب معرفی نشده‌اند. این یک تضاد و البته ابهام است.
حضرتی در ادامه، ادغام فرقه‌های مشابه را خواستار شد و گفت: بهتر بود تشابه‌ها حذف و در درون هم قرار می‌گرفت. وی همچنین به نقل قولی بیست صفحه‌ای از دانشنامه جهان اسلام اشاره کرد و گفت که این کار لزومی نداشت و بهتر بود به مطلب اصلی ارجاع می‌شد.
در پایان این نشست نقد علمی، حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین سید حسن خمینی به پاسخ نقدهای جدید پرداخت و گفت: هدف آقای روحانی این بود که اگر پژوهشگری در جایی به اسمی برمی‌خورد، بتواند در این کتاب پیدا کند. اگر تشابه‌ها را حذف می‌کردیم، این هدف، عملی نمی‌شد.
وی به نقدها درباره تعریف فرقه پرداخت و گفت: ما اگر می‌خواستیم تعریف فرقه را ارائه کنیم در چاه ویل گرفتار می‌شدیم. ما به جای ارائه تعریف خودمان، گفتیم فرقه همان چیزی است که فرقه‌نویسان می‌گویند. راهی غیر از این نبود. اگر می‌خواستیم وارد این بحث بشویم که کدام فرقه است و کدام فرقه نیست، کار بسیار طاقت فرسا می‌شد. چون نسبت‌های غیرموثق به بسیاری از فرقه‌ها داده شد که نمی‌توان آنها را در قالب تعریف‌ها گنجاند. در روزگار ما سخنان زیادی به افراد نسبت داده می‌شود و البته با صدای بلند هم تکذیب می‌شود اما همچنان این نسبت‌ها باقی می‌مانند. این مشکل به این قوت در روزگار ما هست، چه برسد به روزگاران گذشته. بسیاری از فرقه‌ها به خصوص قرامطه و اشعری‌ها این مشکل را داشتند.
سیدحسن خمینی در پایان، با تاکید بر اینکه باید پژوهش‌های علمی در ایران و جهان اسلام بیشتر و عمیق‌تر شود، گفت: من در کمال خضوع به منتقدین بزرگوار اعلام  می‌کنم که ادعا ندارم این اثر، بلااشکال است اما تلاش شده از نکته‌ای غافل نشویم.
وی در پایان گفت: من این کتاب را یک فرقه‌نویسی شیعی می‌دانم.