صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۶۵۲۶۰
تاریخ انتشار: ۲۳ : ۲۰ - ۱۲ اسفند ۱۴۰۰
رضا مقاتلی: برخلاف آنچه عنوان می‌شود ایران یا باید سکوت مطلق اتخاذ کند یا جانبدارانه و صریح در همراهی یا محکومیت این اقدام اعلام موضع نماید، نویسنده این تحلیل عقیده دارد در حوزه دیپلماسی ابزار‌های مختلفی در زمان‌های گوناگون قابلیت استفاده خواهند داشت و شرایط ایجادی کنونی نیز بدون تردید در پیش گرفتن چنین زمینه‌ای را خواهد طلبید. نقش منفعلانه و یا صرفاً بسنده کردن به ابراز نظر منفعتی را نصیب کشورمان نخواهد کرد و در نظم کنونی جهانی در شرایط گوناگون لازم است به تغییر در نحوه اعمال نفوذ و قدرت بر اساس رویکردی صحیح توجهی همه جانبه نمود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

رضا مقاتلی: پس از نزدیک به دو دهه ایجاد کشمکش در مورد اوکراین و بخصوص اعلام رسمی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) برای حمایت از این کشور به همراه گرجستان جهت عضویت در این سازمان در سال ۲۰۰۸، حمله‌ی رسمی روسیه به این کشور شاید نهایت تصور از آنچه می‌توانست در پس کشمکش‌های روسیه و غرب بر سر این بحران خواهد بود را واقعیت و عینیت بخشده است.

پیمان آتلانتیک شمالی که در سال ۱۹۴۹ با هدف پیمانی نظامی جهت مقابله با اتحاد جماهیر شوروی ایجاد و در سال‌های اخیر تعداد اعضای خود را از ۱۲ موسس ابتدایی به ۳۰ کشور افزایش داده است، با وجود گسترش مرز‌های شمول در این سازمان، اینک و در پی حمله روسیه به اوکراین به استناد مفاد این معاهده که البته مفاد چندان بلند بالایی نیز ندارد و بصورت صریح‌تر ماده ۵ معاهده مذکور حق هیچگونه اقدامی را در مقابله با این تهاجم نخواهد داشت. دلیل آن نیز واضح است؛ ماده پنجم معاهده عنوان می‌دارد «حمله مسلحانه به یک عضو حمله به همه اعضا تلقی می‌شود» و نکته مهم نیز آن است که اوکراین عضو این پیمان نیست اگر چه آخرین تحول در رابطه با اوکراین و ناتو آن بوده است که اوکراین در سال ۲۰۲۰ موفق شد از جانب ناتو صرفاً به عنوان «شریک فرصت‌های پیشرفته» شناخته شود. روسیه گسترش مرز‌های ناتو به سمت خود را تهدیدی امنیتی علیه منافع ملی اش می‌داند و جدای از واکنش‌های همیشگی به درخواست اوکراین برای عضویت در این سازمان، در روز‌های اخیر بصورت صریح و رسمی از آن نیز فراتر رفته است و فنلاند و سوئد را نیز به واکنش سریع از جانب خود در صورت عضویتشان در ناتو تهدید کرده است که نگاهی به نقشه خط لوله نورد استریم و مکان قرارگیری این دو کشور اروپایی شاید تنها یکی از دلایل اصلی این واکنش تند روسیه را آشکارتر خواهد کرد و در نتیجه بحران اوکراین را شاید بتوان تنها قطعه‌ای از پازل بحران‌های احتمالی پیش رو در نظر گرفت.

آنچه، اما در شرایط حاضر در واکنش به اقدام روسیه و پوتین و در قبال حمله به اوکراین در نظم جهانی حائز اهمیت شده است، نحوه واکنش کشور‌ها چه پذیرنده‌ی این نظم و چه مخالفان آن_نظم جهانی_ خواهد بود. برخی کشور‌ها مواضع خود را رسماً اعلام و حتی اقداماتی را نیز در جهت نقش آفرینی در این رخداد که اینک رنگ و لعابی فرا منطقه‌ای یافته است آغاز و عملیاتی کرده اند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به تعلیق عضویت روسیه در شورای اروپا و حتی اعمال برخی تحریم‌ها تا اقدام اخیر برگزاری جلسه فوق العاده شورای امنیت اگر چه منجر به شکست شد اشاره نمود.

ایران از جمله کشور‌هایی است که در ادامه، خواسته یا ناخواسته تبعاتی از این بحران را متوجه خود خواهد دید. به هر روی نقش اثرگذار اوکراین در زمینه تامین انرژی اروپا حتی اگر به شکل صرفاً انتقال دهنده منابع از سمت روسیه در نظر گرفته شود و همچنین نقش بی بدیل ایران در حوزه انرژی جهان با وجود همه مشکلات و بخصوص تحریم‌های گسترده‌ی سال‌های اخیر بدون نیاز به ذکر توضیحاتی خاص، خود گواهی روشن در زمینه تاثیرگذاری و تاثیر پذیری ایران در ادامه بحران ایجاد شده خواهد بود. پس از جدایی و استقلال اوکراین از اتحاد جماهیر شوروی، این کشور اصلی‌ترین مسیر انتقال انرژی روسیه به اروپا بوده است و همواره بر سر این انتقال کشمکش‌هایی وجود داشته است و روسیه از ابزار انرژی خود با اقداماتی گوناگون و با دلایلی، چون بدهی گازی اوکراین به خود، همواره مقصد اصلی این انتقال یعنی اروپا را با نگرانی‌های عمیقی مواجه ساخته است. این امر همواره اروپا را به فکر تعیین مسیر‌هایی دیگر برای تامین انرژی مورد نیاز خود انداخته است و بعنوان نمونه در این زمینه، خطوط لوله "نابوکو" و "ترنس آدریا" از جمله طرح‌هایی هستند که برای تامین گاز طبیعی اروپا همواره مورد توجه قرار دارند. نگاهی به کشور‌های منطقه و سطح ذخایر نفت و گاز آن‌ها نشان می‌دهد که ایران با برخورداری از منابع عظیم نفت گاز جهان (طبق اعلان شرکت بی پی)، از ظرفیت بسیار مناسبی نزد کشور‌های اروپایی برخوردار است و می‌تواند یکی از گزینه‌های اصلی در جایگزینی تدریجی واردات نفت و گاز از روسیه قلمداد شود. شاید اگر تاکنون تحریم‌های سیاسی یکجانبه از سوی ایالات متحده و اتحادیه اروپا صورت نگرفته و اگر جریان سرمایه گذاری شرکت‌های نفت و گاز اروپا به میادین عظیم کشورمان و انتقال گاز منطقه پارس جنوبی به بازار‌های اروپا برقرار شده بود، واکنش وارد کنندگان گاز از روسیه و اوکراین به تحولات سیاسی اخیر، شکل و ماهیت دیگری داشت و امنیت انرژی این وارد کنندگان با تهدیدات کمتری مواجه بود. در این راستا مسیر انتقال گاز ایران از عراق-سوریه-قبرس به سمت بازار اروپا وجود دارد که جذب سرمایه گذاری‌های جدید و حضور شرکت‌های اروپایی در زمینه افزایش توان تولید و صادرات گاز طبیعی کشورمان، می‌تواند زمینه ساز انتقال گاز کشورمان به سمت مصرف کنندگان اروپایی باشد.

همه‌ی این عوامل می‌تواند دلیلی بر اتخاذ نوعی کنشگری فعال از جانب ایران در بحران ایجاد شده در ارتباط با اوکراین باشد. برخلاف آنچه عنوان می‌شود ایران یا باید سکوت مطلق اتخاذ کند یا جانبدارانه و صریح در همراهی یا محکومیت این اقدام اعلام موضع نماید، نویسنده این تحلیل عقیده دارد در حوزه دیپلماسی ابزار‌های مختلفی در زمان‌های گوناگون قابلیت استفاده خواهند داشت و شرایط ایجادی کنونی نیز بدون تردید در پیش گرفتن چنین زمینه‌ای را خواهد طلبید. نقش منفعلانه و یا صرفاً بسنده کردن به ابراز نظر منفعتی را نصیب کشورمان نخواهد کرد و در نظم کنونی جهانی در شرایط گوناگون لازم است به تغییر در نحوه اعمال نفوذ و قدرت بر اساس رویکردی صحیح توجهی همه جانبه نمود. استفاده از ابزاری بنام "میانجیگری" که خود از اصول پذیرفته شده در روابط بین الملل به لحاظ حقوقی و سیاسی محسوب می‌شود می‌تواند نوعی کنشگری هوشمندانه در شرایط حاضر از جانب کشورمان باشد. ایران قبل و بعد از انقلاب نیز در این زمینه اقداماتی را صورت داده است که میانجیگری میان افغانستان و پاکستان در ۱۹۶۳ پیش از انقلاب اسلامی و ۱۹۹۲ در جریان جنگ داخلی تاجیکستان پس از انقلاب اسلامی نمونه‌هایی بارز از این موضوع است.

بر این اساس لازم است کشورمان با بکارگیری دیپلماسی فعال و همه جانبه و حتی در صورت لزوم گفتگوی مستقیم با دول غربی _صرفنظر از مشکلات موجودش در سایر زمینه ها_ نقشی هوشمندانه بعنوان کشوری میانجیگر در جهت کسب منافع ملی خود اتخاذ نماید و از این طریق بتواند زمینه‌هایی جدید جهت اثرگذاری بر سایر موضوعات جاری خود نظیر موضوع هسته‌ای ایجاد نماید. این رویکرد ضمن کاستن از حساسیت‌ها به نوع واکنش ایران، اثرگذاری ایران بر تحولات پیرامونی این بحران را نیز حتی در مسیری حداقلی می‌تواند موجب شود و در واقع از تبعات منفی در مجموع علیه منافع ملی ایران جلوگیری نماید.

بنظر نمی‌رسد در شرایط کنونی کشور‌های غربی از اقداماتی نظیر تحریم و قطعنامه علیه روسیه فراتر روند و در نهایت به اقداماتی نظیر همین قطعنامه‌ای که اخیراً با ۱۱ رای موافق و ۳ ممتنع و البته وتوی خود روسیه در شورای امنیت که با تعدیل‌های فراوان و بکارگیری واژه "ابراز تاسف" به جای "محکومیت" و در نهایت شکست در تصویب نیز همراه بود بسنده خواهند کرد. در نتیجه دیپلماسی هوشمندانه کشور‌هایی که در نهایت از این بحران تبعاتی را شامل خواهند شد در شرایط کنونی بسیار حائز اهمیت خواهد بود.