سرویس اقتصادی «انتخاب»: در بحبوحه حمله ارتش روسیه به اوکراین و به خطر افتادن امنیت انرژی در اروپا این بحث در ذهن بسیاری از ایرانیان نقش بسته که با توجه به تنش ایجاد شده بین روسیه و غرب، آیا ایران میتواند جایگزینی برای گاز روسیه به اروپا باشد؟ هم نگاه خوشبینانه و هم بدبینانه نسبت به این مسئله وجود دارد؛ برخی بر این عقیده هستند که ایران میتواند درآینده صادرکننده گاز به اروپا باشد و به صورت تدریجی بخشی از گاز اروپا را تامین کند، اما برخی دیگر نیز برعکس چنین موضوعی را امکانپذیر نمیدانند و عقیده دارند ایران هیچگاه توان صادرات گاز در این سطح را به اروپا نخواهد داشت. در این گزارش قصد داریم که این مسئله را مورد بررسی قرار دهیم.
تاریخچه خطوط لوله صادرات گاز ایران به اروپا
در گذشته چندین طرح خط لوله شبکهای وجود داشت که بحث صادرات گاز ایران به اروپا را عرصه آورد. یکی از این شبکههای خط لوله «ناباکو» بود که قرار بود گاز منطقه دریای خزر را از طریق ارزروم ترکیه به اتریش برساند. کشورهای آذربایجان، گرجستان، ترکیه، بلغارستان، رومانی، مجارستان و اتریش در مسیر این خط لوله قرار داشتند. در این میان بحث ورود ایران به این خط لوله مطرح شد که میتوانست واسطه انتقال گاز ترکمنستان به این خط لوله باشد، اما در سال ۲۰۱۰ اعضای کنسرسیوم ناباکو در نشست آنکارا ایران را رسما و به راحتی از این پروژه حذف کردند که مهمترین دلیل آنها در آن مقطع شرایط سیاسی ایران بود. در واقع اروپا و آمریکا و حتی روسیه مخالف ورود ایران به خط لوله بودند که البته بعدا کل این پروژه ملغی شد. اروپا ایران را یک منبع قابل اتکای تامین گاز نمیداند و هیچوقت مذاکرهای جدی در این حوزه نداشته است.
خط لوله دیگر که بحث صادرات گاز پارس جنوبی به اروپا را مطرح کرده بود «خط لوله اسلامی» بود که قرار بود از پارس جنوبی، عراق و سوریه عبور کند و از آنجا به لبنان و ترکیه و اروپا برود. اما در میانه این مسیر ناامنترین کشورهای دنیا قرار داشتند و طبیعتا اروپا خطر تامین گاز از مسیرهای ناامن را ترجیح نمیدهد. البته این خط لوله هیچگاه در برنامههای اروپا نبود و در نهایت تنها به عراق منتهی شد و سوریه نیز از مشارکت در این طرح به دلیل کمبود منابع مالی خودداری کرد.
«خط لوله پارس» یکی از جدیترین پروژههای انتقال گاز ایران به اروپا بود و قرار بود که شرکت خارجی سوئیسی به نام EGL پیمانکار آن باشد. ایران قرار بود که سالانه ۳۷ میلیارد مترمکعب گاز را از ایران و از طریق خط لوله و از مسیرهای ترکیه، یونان، ایتالیا و سوئیس و سپس اتریش و آلمان و سپس فرانسه و اسپانیا عبور کند. این پروژه حول و حوش سالهای ۲۰۰۷ مطرح شد، اما اکنون که در سال ۲۰۲۲ قرار داریم یعنی ۱۳ سال بعد، کل صادرات ایران سالانه حدود ۲۶ تا ۲۷ میلیارد مترمکعب است در حالی که در آن سال برای صادرات سالانه ۳۷ میلیارد مترمکعب به اروپا برنامهریزی شده بود. این پروژه به دلیل تحریمها و فسخ قرارداد شرکت سوئیسی در تاریخ اکتبر ۲۰۱۰ کاملا از رده خارج شد. این خط دو قسمت کلی داشت: بخش ایران قرار بود گاز را از پارس جنوبی به مرز بازرگان برساند و بخش اروپایی که از ترکیه عبور میکرد و به یونان و ایتالیا میرسد. در ایتالیا خط لوله به دو قسمت تقسیم میشود که قسمت شمالی به سمت سوئیس، اتریش و آلمان میرفت و قسمت جنوبی که راهی فرانسه و اسپانیا میشد.
در آن مقطع اظهارنظرهایی مبنی بر این موضوع انجام شد که این خط لوله جایگزینی برای خط لوله ناباکو و همچنین «سوث استریم» روسیه است، اما روسیه از خط لوله گاز پارس جنوبی در آن زمان حمایت کرد.
تولید، مصرف و صادرات گاز ایران
بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده ایران دارای ۳۴ تریلیون متر مکعب ذخایر گاز طبیعی است که این میزان حدود ۱۸ درصد کل ذخایر دنیا را شامل میشود. اما میزان تولید گاز نسبت به ذخایر در کشور وضعیت قابل قبولی نیست. در حال حاضر عمده تولید گاز کشور در دو شرکت نفت و گاز پارس یعنی میدان پارس جنوبی و شرکت نفت مناطق مرکزی یعنی میادینی مانند نار، کنگاه، دالان و ... انجام میشود که البته بیش از ۷۰ درصد تولید گاز سهم میدان پارس جنوبی است.
طبق گفته مقامات شرکت ملی گاز، تولید گاز ایران روزانه حدود ۸۰۰ تا ۸۱۰ میلیون مترمکعب است و این در حالیست که روزانه تقریبا معادل ۷۵۰ میلیون مترمکعب گاز در کشور مصرف میشود؛ بنابراین طبق گفته سخنگوی شرکت ملی گاز اگر صادرات ایران را نیز به این مقدار مصرف اضافه کنیم میتوان گفت که میزان مصرف از تولید گاز در کشور بیشتر است.
نکته دیگر اینکه کل صادرات گاز ایران در حال حاضر روزانه در خوشبینانهترین حالت ۷۵ میلیون مترمکعب است که عمده آن به دو کشور ترکیه و عراق صادر میشود. یعنی حدود ۳۰ میلیون مترمکعب از صادرات گاز ایران سهم ترکیه و حدود ۳۸ تا ۴۲ میلیون مترمکعب نیز سهم عراق است. اردوغان رئیس جمهور ترکیه اوایل بهمن ماه امسال در پی قطع صادرات گاز ایران به ترکیه به دلیل مشکلات فنی عنوان کرد که این اختلال تاثیری روی ترکیه نداشته و آذربایجان توانسته این کمبود را جبران کند. صادرات گاز ایران به عراق نیز گاها حتی تا شش ماه متوقف میشود چرا که مصرف داخلی کشور در برخی مواقع سال به مرحلهای میرسد که ایران ناچار است طبق توافق صادرات خود به عراق را قطع کند. حتی صادرات گاز ایران به ترکیه ناپایدار بوده و ترکیه حتی در مقطعی توانست با شکایت از ایران به دلیل قطعی گاز در سال ۹۲ حدود ۲ میلیارد دلار گاز مجانی دریافت کند و حتی قیمت گاز ایران را تا پایان قرارداد ۲۵ ساله ۱۳ درصد کاهش دهد که زیانی معادل ۴ میلیارد دلار را به کشور تحمیل کرد. صادرات گاز به جای اینکه برای کشور سودآور باشد، اما به دلیل اختلالات مکرر بیشتر زیانآور بوده است.
صادرات روسیه به اروپا
اروپا حدود ۳۸ تا ۴۰ درصد گاز طبیعی خود را از کشور روسیه دریافت میکند و این میزان حدود ۸۰ درصد گاز صادراتی روسیه را در بر میگیرد. در حال حاضر اروپا تقریبا معادل سالانه ۱۳۰ میلیارد مترمکعب گاز فقط از روسیه وارد میکند که عمده آن از طریق کشور اوکراین ترانزیت میشود. همچنین باید گفت که میزان تولید روزانه روسیه امسال از مرز ۲ میلیارد مترمکعب یعنی بیش از دو برابر تولید ایران، عبور کرده و نسبت به سال ۲۰۲۱ حدود ۱۰ درصد بیشتر است. یعنی تولید سالانه روسیه امسال به ۷۶۲ میلیارد مترمکعب خواهد رسید.
مقایسه وضعیت تولید و صادرات گاز ایران و روسیه
مقایسه وضعیت تولید و صادرات ایران و روسیه به عنوان دو کشوری که رتبههای اول و دوم بیشترین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارند تفاوت فاحشی را نشان میدهد. در حالی که میزان تولید روزانه ایران حدود ۸۰۰ میلیون مترمکعب در روز است این رقم برای روسیه حدود ۲ میلیارد مترمکعب در روز است. این تفاوت فاحش طبیعتا در میزان صادرات نیز خود را نشان میدهد. صادرات سالانه گاز روسیه تقریبا معادل ۱۸۰ میلیارد مترمکعب است که حدود ۱۳۰ میلیارد مترمکعب آن راهی اروپا و ترکیه میشود. این در حالی است که صادرات سالانه گاز ایران در بهترین حالت ۲۵ میلیارد مترمکعب است. با این حال ایران با این میزان تولید بعد از روسیه و آمریکا سومین کشور تولید گاز دنیا را در اختیار دارد. اما سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که اگر ایران سومین تولید کننده گاز دنیاست چرا که سهم آن در بازار جهانی تنها حول و حوش ۱ درصد است؟ در ادامه سعی میکنیم به این سؤال پاسخ دهیم.
نکتهای که ذکر آن در اینجا اهمیت دارد این است که طبق گفته معاون وزیر نفت اگر ایران بخواهد در یک بازه زمانی ده ساله تولید گاز خود را دو برابر کند یعنی به حدود ۱.۵ میلیارد مترمکعب در روز برساند باید در این بازه زمانی ۹۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کند و برعکس در صورتی که سرمایهگذاری برای تولید گاز و بهرهبرداری از منابع صورت نگیرد ایران با وجود این همه ذخایر وابسته به واردات گاز خواهد شد؛ بنابراین وقتی صحبت از صادرات گاز ایران به اروپا میشود باید این ارقام را مد نظر قرار داشت بدین معنی که وقتی ایران توان صادرات حتی ۷۰ میلیون مترمکعب در روز آن هم به کشورهای همسایه و هممرز را ندارد چگونه میتواند جایگزین روسیه برای تامین گاز اروپا باشد؟
صادرات گاز به اروپا: افسانه یا واقعیت؟
اکنون میتوان به بحث توان ایران برای صادرات گاز به اروپا و جایگزینی دست کم بخشی از آن پرداخت. در شرایط حاضر و در کوتاهمدت با توجه به میزان مصرف داخلی کشور و قدرت محدود ایران برای صادرات اساسا امکان صادرات گاز به اروپا وجود ندارد. ایران هم اکنون در صادرات خود به ترکیه و عراق به دلیل رشد غیرقابل پیشبینی مصرف داخلی چه در گرما و چه در سرمای شدید گاها دچار مشکل میشود و حتی توان تامین گاز سایر کشورهای منطقه در صورت وجود تقاضا را نخواهد داشت چرا که به پیک مصرف نسبت به تولید رسیده است.
همچنین اگر بازه زمانی کوتاهمدت را در نظر بگیریم، جدای از بحث مصرف شدید داخلی که گاها از چند کشور نیز بیشتر است، خط لوله حاضر و آمادهای برای انتقال گاز به اروپا وجود ندارد و ایجاد زیرساخت برای این امر چندین سال طول خواهد کشید. دیگر اینکه ایران در بازار ال ان جی نیز جایگاهی ندارد که بتواند از این طریق به اروپا گاز صادر کند (کاری که الجزایر و قطر انجام میدهند)؛ بنابراین در شرایط کنونی دست کم تا ده سال آینده امکان صادرات گاز ایران به اروپا وجود ندارد.
صادرات گاز ایران به اروپا در صورت وجود مازاد عرضه تنها در صورتی امکانپذیر است که نگاهی جهانی به مسئله گاز وجود داشته باشد و تبدیل ایران به یک بازیگر مهم جهانی در دستور کار قرار بگیرد. نمیتوان در شرایط انزوای گازی و در حالی که سهم ایران از بازار گاز جهان زیر یک درصد است از صادرات گاز به اروپا سخن گفت. ایران تنها با اتخاذ یک دیپلماسی گازی قدرتمند و سرمایهگذاری روی ال ان جی میتواند زمینههای نه تنها حضور در بازار اروپا بلکه سایر بازارها از جمله شرق آسیا را نیز فراهم کند. این موضوع نیازمند سرمایهگذاری هم در بخش ال ان جی و هم خط لوله با مشارکت سایر کشورها در یک بازه زمانی ده ساله است که بتوان منابع انتقال گاز را متنوع کرد.
طبیعتا فراهم شدن شرایط سیاسی حضور ایران در بازار جهانی و پرهیز از نگاه تقابلی به غرب در اینجا اهمیت زیادی دارد و گرنه موضوع صادرات گاز ایران به اروپا از اساس منتفی است، چرا که صادرات گاز ایران به اروپا نیازمند ایجاد امنیت سرمایهگذاری در این بخش در یک بازه زمانی بلندمدت است و قراردادهای گازی نیز به طور بنیادی قراردادهای بلندمدت هستند.
در اینکه تحریمها باعث جلوگیری از جذب سرمایه خارجی برای توسعه میدانهای نفت و گاز شدهاند شکی نیست چرا که ورود سرمایه به کشور با امنیت سرمایهگذاری گره خورده است. پیش از این شرکتهایی از قبیل توتال و حتی شرکتهای روسی به دلیل تحریمها از بازار ایران خارج شدهاند؛ اما نکته اینجاست که ایران حتی در زمانهایی که تحریم نبوده نیز نتوانسته آن طور که باید و شاید سرمایهگذاری خارجی جذب کند که احتمالا مهمترین دلیل آن جدای از موانع فنی اساسا به نوع رویکرد مقامات اقتصادی کشور به این بازار بر میگردد که بر اساس مصرف داخلی و تامین صد در صدی گاز داخل و احداث خط لوله به کشورهای منطقه پایهریزی شده که نیاز به سرمایهگذاری خارجی چندانی ندارد. در واقع استراتژی اصلی صادراتی ایران روی نفت بنا شده و به گاز بیشتر به عنوان انرژی جایگزین در داخل نگریسته میشود.
«محمد حسین عادلی» دبیر کل سابق مجمع کشورهای صادرکننده گاز و از طرفداران جدی ورود ایران به ال ان جی و تبدیل کشور به بازیگر جهانی گاز معتقد است که تحریم ضربههای سختی به صنعت گاز ایران زده است. وی میگوید زمانی که ایران از طریق خط لوله پارس قصد صادرات به اروپا را داشت وابستگی گاز اروپا به روسیه ۳۰ درصد بود و ایران میتوانست به جای تمرکز بر مصرف داخلی روی صادرات تکیه کند، اما هم تحریمهای شدید و هم سیاست مصرف داخلی عملا جلوی این کار را گرفت. این در حالیست که اکنون میزان وابستگی اروپا به گاز روسیه نزدیک ۴۰ درصد است.
یکی از استدلالهایی که مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش سال ۱۳۹۶ خود در رد ورود ایران به بازار ال ان جی آورده این است که بازار ال ان جی یک بازار اشباع شده است. این استدلال مبنای قدرتمندی ندارد چرا که سهم گاز در سبد جهانی انرژی به ویژه در دوران گذار به انرژی پاک بیشتر و بیشتر خواهد شد و کشورها از جمله چین و ژاپن و حتی اروپا برای رهایی از وابستگی به گاز روسیه، تقاضای بیشتری برای گاز خواهند داشت. عادلی همچنین آماری در این رابطه میدهد و میگوید سهم گاز در سبد انرژی جهانی اکنون حدود ۲۲ درصد است و سهم نفت خام ۳۲ درصد، اما در سال ۲۰۵۰ سهم نفت از ۳۲ درصد به ۲۷ درصد کاهش خواهد یافت و سهم گاز برعکس از ۲۲ درصد به ۲۷ درصد رشد خواهد کرد. در واقع در فرآیند گذار به انرژی پاک سهم گاز نسبت به سایر انرژیهای فسیلی افزایش خواهد یافت چرا که به تدریج جایگزین سوختهای آلوده مانند زغالسنگ و افزایش کیفیت هوا با کاهش انتشار کربن دی اکسید خواهد شد.
حضور ایران در بازار گاز اروپا از طریق خط لوله نیز از آنجا که باید با مشارکت سایر کشورها انجام شود تقریبا بسیار دشوار است. در این شرایط ضمن اینکه ایران باید تولید خود را افزایش دهد و به سطح صادرات برساند، باید زیرساختهای خط لوله انتقال را نیز فراهم کند. احیای خط لوله پارس با مشارکت سرمایهگذاران خارجی میتواند در آینده در دستور کار قرار بگیرد و پروزه انتقال گاز به اروپا را کلید بزند.
روسیه و ایران؛ همکاری یا تقابل؟
روسیه و آمریکا بزرگترین قدرتهای گازی جهان هستند، اما نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که حدود ۸۰ درصد گاز روسیه راهی اروپا و ترکیه میشود و عمده قدرت روسیه در بازار به وابستگی اروپا به گاز این کشور باز میگردد. این در حالی است که قدرت گازی آمریکا جهانیتر است و دلیل این امر نیز توجه این کشور به سرمایهگذاری روی تولید و صادرات ال ان جی است. به عنوان مثال میزان صادرات ال ان جی آمریکا به اروپا از ابتدای سال ۲۰۲۱ تا انتهای همان سال رشد ۳۸ درصدی را تجربه کرد.
بر اساس آمارها میزان صادرات ال ان جی روسیه در سال ۲۰۲۰ حدود ۴۰ میلیارد مترمکعب بوده که عمده آن به کشورهای اروپایی صادر شده است. این در حالیست که میزان صادرات ال ان جی روسیه در سال ۲۰۱۷ حدود ۱۵ میلیارد مترمکعب بود یعنی روسیه طی سه سال اخیر توانسته بیش از ۱۰۰ درصد میزان صادرات ال ان جی خود را افزایش دهد.
در باب تقابل ایران و روسیه در مسئله گاز صحبتهای زیادی مبنی بر این امر شده که روسیه مخالف حضور بیشتر ایران در بازار گاز است. اما آمارها نشان میدهد این فرضیه مبنای محکمی ندارد. روسیه در شرایط کنونی در بهترین حالت میتواند ۳۰ تا ۴۰ میلیارد متر مکعب گاز به خارج از اروپا صادر کند و سهم عمده این کشور در اروپا قرار دارد. از کل ۱۸۰ میلیارد مترمکعبی که روسیه در سال صادر میکند بیش از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب آن راهی اروپا میشود و این موضوع نشان میدهد روسیه در خارج اروپا یک ابرقدرت گازی محسوب نمیشود.
زمانی که بحث جایگزینی گاز روسیه به اروپا مطرح شود طبیعتا دیپلماسی گازی این کشور فعال میشود تا نه تنها بازار عمده مصرفی خود را همچنان زنده نگه دارد بلکه وابستگی اروپا به خود را نیز ادامهدار کند. اما نکته اینجاست که بازار مصرفی اروپا بازار بزرگی است و تنها ۴۰ درصد آن در اختیار روسیه است و حضور ایران مانعی برای روسیه محسوب نمیشود، نشان این امر را میتوان در حمایت روسیه از «خط لوله پارس» در آن مقطع زمانی در نظر گرفت.
زمانی که بحث صادرات گاز ایران به اروپا و جایگزینی آن با گاز روسیه مطرح میشود روسیه طبیعتا به سختی میتواند با این موضوع کنار بیاید. از طرف دیگر در حال حاضر قدرت روسیه مبتنی بر صادرات از طریق خط لوله است و البته برنامه افزایش ال ان جی خود تا سال ۲۰۳۵ به بیش از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب را در دستور کار قرار داده است.
اروپا نیز البته برنامه کاهش وابستگی به روسیه را در برنامههای آتی خود قرار داده و در این راستا اقداماتی را در قالب خطوط لولههای مختلف مانند «ایستمد»، «پوزیدیون» و «» ترنسمد» انجام داده است. روسیه نیز به تبع این امر باید بازارهای دیگری در آینده برای گاز خود پیدا کند مانند چین که البته این امر نیاز به سرمایهگذاری برای احداث خطوط لوله جدید و یا افزایش صادرات ال ان جی دارد. به همین دلیل از دست دادن بازار اروپا برای روسیه کار راحتی نیست و این کشور تمام تلاش خود را خواهد کرد تا این بازار را همچنان فعال نگه دارد.
به همین دلیل روسیه به هیچ عنوان تا زمانی که بازارهای خارج از اروپا مطرح باشد نمیتواند یک رقیب گازی برای ایران باشد و برعکس ایران حتی میتواند از تکنولوژی و سرمایهگذاری گازپروم و نواتک دو شرکت بزرگ روس در راستای اجرای پروژههای افزایش تولید و صادرات گاز خود بهره بگیرد. همسایگان ایران همچنان ظرفیت بسیار خوبی برای واردات گاز از ایران دارند؛ منطقهای که روسیه حضور قدرتمندی به لحاظ گازی در آن ندارد. اگر ایران بتواند سرمایهگذاری روی پروژه ال ان جی را به انجام برساند، میتواند بازارهای بکری را در شرق آسیا پیدا کند و دیپلماسی گازی خود را توسعه دهد.
به عنوان مثال طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی کشور هند تا سال ۲۰۳۰ تبدیل به سومین مصرفکننده انرژی در جهان خواهد شد و از اتحادیه اروپا پیشی خواهد گرفت و این بدین معناست که مصرف انرژی در این کشور دو برابر خواهد شد. نکته مهم در مورد هند این است که این کشور چهارمین واردکننده ال ان جی در جهان است و مقصد بسیار خوبی برای گاز احتمالی ایران خواهد بود. اتصال خط لوله صلح یکی از پروژههای گازرسانی ایران به هند بود، اما به دلیل اختلافات هند و پاکستان عملا این خط لوله از کار افتاده است. این احتمال وجود دارد که بین هند و پاکستان تنشزدایی صورت بگیرد و پاکستان با دولت کنونی فرآیند تکمیل خط لوله صلح را به انجام برساند و واردات گاز از ایران را کلید بزند که البته این موضوع نیاز به دیپلماسی گازی ایران نیز دارد. در صورتی که ایران روی ال ان جی سرمایهگذاری میکرد میتوانست صادرات گاز خود به این کشور را افزایش دهد و یک بازار مصرفی خوب ایجاد کند، چرا که هزینه حمل گاز از ایران به هند نسبت آمریکا بسیار پایینتر است.
پاکستان، عمان، کویت، امارات، افغانستان، کشورهای حوزه قفقاز و حتی کشورهای دورتر در سمت شرق نیز علاوه بر ترکیه و عراق قابلیت این را دارند که گاز ایران را دریافت کنند. اما طبیعتا این موضوع بستگی به سیاستگذاری گازی کشور دارد و ضمن اینکه نیازمند سرمایهگذاری در دو بخش خط لوله و ال ان جی دارد بلکه از طرف دیگر نیازمند تمرکز بیشتر روی صادرات نسبت به مصرف داخلی است. در حال حاضر محبوبیت ال ان جی به دلیل قابلیتهای زیستمحیطی آن در حال افزایش است و ایران به عنوان یک قدرت گازی میتواند بخشی از این بازار را از آن خود کند و روی صادرات ۵۰ میلیون تن در سال هدفگذاری کند. اگرچه بازار ال ان جی در دستان کشورهایی مانند آمریکا و استرالیا و قطر است، اما ایران با توجه به ذخایر و تولید عظیم خودش میتواند سهم خود را در بازار گاز کسب کند. مانند نفت که اگر چه قدرت در دستان روسیه، عربستان و آمریکاست، اما ایران نیز همیشه به عنوان یک قدرت نفتی مطرح بوده است.