پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دیپلماسی ایرانی: یک بخش مهم در استراتژی دولت اوباما به منظور مانع تراشی در راه اهداف هسته ای ایران قطع منبع تامین بودجه این کشور یعنی صادرات نفتی است. بیش از نیمی از درآمد دولت ایران از طریق صادرات نفتی به دست می آید که در ماه های اخیر با کاهش خرید مشتریان نفتی ایران نظیر هند و ژاپن مواجه بوده است.
این در حالی است که اول جولای، در تقویم جامعه بین المللی بسیار حائز اهمیت است چرا که در این زمان تحریم نفتی اتحادیه اروپا به طور کامل علیه ایران به اجرا درمی آید. به این ترتیب باز هم صادرات نفتی ایران کاهش پیدا می کند و جامعه بین المللی به هدف خود برای سنگ اندازی در روند برنامه های هسته ای ایران نزدیک تر می شود. البته این واقعیت نیز وجود دارد که جامعه جهانی باید جای خالی نفت ایران را با منابع دیگر پر کند. اما در زمانی که صادرات نفتی ایران دیگر در دسترس نباشد، چه ظرفیتی برای افزایش حجم محموله های نفتی مشتریان نفت ایران وجود دارد؟
استیون چو، وزیر انرژی ایالات متحده بر این باور است که ظرفیت کافی در بازار جهانی نفت وجود دارد و از طریق آن می توان جای خالی نفت ایران را پر کرد. این در حالی است که سازمان اطلاعات انرژی می گوید ظرفیت اضافی تولید نفت در بازار هم اکنون نزدیک به بالاترین سطح تاریخی خود قرار دارد. اما چو بر این عقیده است که از سرگیری تولیدات نفتی لیبی و افزایش 20 درصدی صادرات نفتی عراق جایگزین های مناسبی برای نفت ایران به شمار می رود. از سوی دیگر آژانس بین المللی انرژی نیز برآورد کرده است که تولید نفت عراق می تواند تا سال 2015، دوبرابر شود و به طور کامل کمبود صادرات نفتی ایران را پوشش دهد.
آژانس بین المللی انرژی همچنین می گوید با وجود اینکه تولید نفت در بالاترین سطح 30 سال اخیر قرار دارد، عربستان سعودی همچنان از ظرفیت اضافی تولید روزانه 2 میلیون بشکه نفت برخوردار است که بیش از میزان مورد نیاز برای جبران کاهش 500 هزار بشکه صادرات نفت ایران است که پس از تحریم های اروپا رخ می دهد. علاوه بر این واحد اطلاعات اقتصادی نیز به تازگی اعلام کرده است ظرفیت اضافی تولید نفت عربستان روزانه 2 میلیون و 500 هزار بشکه است.
این در حالی است که گروه 8 در نشست ماه گذشته خود توافق کردند در صورت نیاز برای مقابله با هرگونه اختلال در تامین منابع نفتی، ذخایر استراتژیک خود را آزاد کنند. این نوه از پاسخ های هماهنگ از سوی جامعه بین المللی قطبی کلیدی از رویکرد دولت اوباما در قبال ایران به شمار می رود و دلیل اصلی موفقیت این رویکرد است.
اما در صورتی که تنگه هرمز توسط ایران مسدود شود، توانایی کشور های بزرگ تولید کننده نفت در حوزه خلیج فارس برای جبران کاهش صادرات نفتی ایران به طور ملموسی کاهش می یابد. این در شرایطی است که ایران گزینه ها برای جایگزین کردن راه صادرات نفت از تنگه هرمز را مجدود کرده است. بسته شدن خط لوله داخلی شمال – جنوب موجب می شود عراق نتواند به طور کامل از طرق ترکیه نفت صادر کند و این درحالی است که خطوط لوله عربستان سعودی و لبنان نیز غیر فعال شده اند.
عربستان سعودی در حال حاضر سه چهارم صادرات نفتی خود را از طریق ترمینال راس تنورا در خلیج فارس انجام می دهد که باید از تنگه هرمز عبور کند و یک چهارم صادرات نفتی این کشور نیز از طریق دریای سرخ در جریان است. ظرفیت ترمینال ینبو در دریای سرخ 4 میلیون و 500 هزار بشکه در روز است و خط لوله شرق – غرب از میادین نفتی عربستان سعودی نیز حداکثر ظرفیت این ترمینال را به 5 میلیون بشکه در روز می رساند.
تولید نفت عربستان سعودی در واکنش به کاهش صادرات نفتی ایران هم اکنون به 10 میلیون و 100 هزار بشکه در روز رسیده است که بالاترین میزان در دهه های اخیر به شمار می رود. اما صادرات نفتی عربستان در صورت بسته شدن تنگه هرمز به طور قابل ملاحظه ای کاهش خواهد یافت.
علاوه بر تهدید بستن تنگه هرمز که تا کنون بارها از سوی مقامات تهران مطرح شده، این تنگه استراتژیک در معرض ترافیک تجاری و نظامی نیز قرار دارد. تنگه هرمز یکی از شریان های حیاتی انتقال نفت در جهان به شمار می رود و آژانس بین المللی انرژی می گوید 20 درصد از صادرات نفتی جهان یعنی حدود 17 میلیون بشکه در روز از این تنگه عبور می کند. از سوی دیگر بیش از 85 درصد از نفتی که از طریق تنگه هرمز صادر می شود به دست مشتریان در بازار های آسیایی مانند ژاپن، هند، کره جنوبی و چین می رسد.
گزارش ها حاکی از آن است که در سال 2011 به طور متوسط 14 سوپر تانکر نفتی به طور روزانه از تنگه هرمز خارج شده اند و تعداد مشابهی نیز برای بارگیری نفت به این تنگه وارد شده اند. به این ترتیب در صورت بسته شدن تنگه هرمز، راه های طولانی تر پیش رو خواهد بود که هزینه نقل و انتقال نفت را افزایش می دهد.
برآورد آژانس امنیت بین الملل در سال 2008 حاکی از آن است که کشتی های نظامی و زیردریایی های ایرانی می توانند حدود 700 مین را در بستر تنگه هرمز جاسازی کنند بدون اینکه تجهیزات مین روب یا هلی کوپتر ها قادر به شناسایی آنها باشند. این در حالی است که تجربه آمریکا از تلاش برای مین روبی در مورد عراق در سال های 1991 و 2003 نشان می دهد که مین روبی تنگه هرمز با 15 کشتی متخصص 35 تا 39 روز به طول می انجامد و این در صورتی است که ایران با آن مخالفت نکند. البته پاکسازی یک راه ساده برای عبور از یک میدان نفتی می تواند 3 تا 4 روز به طول بیانجامد.
این در حالی است که برای پاکسازی بستر تنگه هرمز از مین باید پوشش هوایی نیز وجود داشته باشد تا امکان خنثی کرد تلاش های ضد راداری و مقابله با کشتی ها از سوی ایران، ایجاد شود. اما باید در نظر داشت که بستن تنگه هرمز ضمن اینکه از عبور کشتی ها جلوگیری می کند، موجب می شود که نفت صادراتی ایران نیز تواند خلیج فارس را ترک کند.
ژنرال مارتین دمسی، فرمانده ستاد مشترک آمریکا بر این باور است که ایران می تواند برای مدتی تنگه هرمز را مسدود کند اما ایالات متحده نیز از توانایی های لازم برای باز کردن این تنگه بهره مند است. ایالات متحده می تواند در صورت بسته شدن تنگه هرمز از طریق همکاری با انگلیس و فرانسه این تنگه را باز کند.
دور بعدی مذاکرات ایران و گروه 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) هفته آینده در مسکو برگزار می شود. این احتمالا آخرین دور مذاکرات هسته ای ایران با 6 قدرت جهانی پیش از اعمال تحریم های نفتی اتحادیه اروپا در ماه آینده خواهد بود. به همین دلیل مذاکره کنندگان آمریکایی، اروپایی و چینی باید نسبت به فشار سختی که تحریم های اروپا علیه اقتصاد ایران اعمال خواهد کرد، آگاه باشند و همچنین توجه داشته باشند که اکنون چه توانایی هایی برای جبران کاهش صادرات نفتی ایران وجود دارد.