پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یک تحلیلگر مسائل بین الملل درباره متوقف شدن مذاکرات، گفت: «آن طور که رسانهها گفتهاند، هیاتها برای مشورت بیشتر و گرفتن دستورالعملهای جدید به پایتخت بازمیگردند. حال اینکه مذاکرات بعد از یک هفته به نتیجه برسد یا شکست بخورد و اینکه مذاکرات تمدید و به طور کلی تا چه زمانی تمدید شود، موضوعی است که نمیتوان فعلا در موردش سخن گفت. اما آنچه از گذشته تا الان در جریان است، این است که مذاکرات گرچه سرعتش کم است اما رو به جلو دارد حرکت میکند.»
امیرعلی ابوالفتح در گفت و گو با خبرنگار «انتخاب»، در تحلیل خود از روند مذاکرات، ابراز کرد: «مذاکرات رو به جلو است و همه طرفین از اینکه در مسیر درستی حرکت میکند، ابراز امیدواری کردهاند. بعضی طرفها همچون ایرانی، روسی و چینی ابراز خوشبینی میکنند که این توافق قریب الوقوع خواهد بود. حتی روسها گفتهاند تا پایان فوریه توافق به دست میآید. طرفین غربی هم یک مقدار با احتیاط بیشتری نسبت به توافق احتمالی صحبت میکنند. ولی همه طرفها یعنی ایران به همراه پنج کشور عضو 1+4، تاکید دارند که مذاکرات به نقطه حساسی رسیده است و نیاز به تصمیمات مهم و سرنوشت سازی دارد که این تصمیمات در پایتختها و توسط مراجع اصلی تصمیمساز کشورها اتخاذ میشود.»
وی افزود: «آن طور که رسانهها گفتهاند، هیاتها برای مشورت بیشتر و گرفتن دستورالعملهای جدید به پایتخت بازمیگردند. حال اینکه مذاکرات بعد از یک هفته به نتیجه برسد یا شکست بخورد و اینکه مذاکرات تمدید و به طور کلی تا چه زمانی تمدید شود، موضوعی است که نمیتوان فعلا در موردش سخن گفت. اما آنچه از گذشته تا الان در جریان است، این است که مذاکرات گرچه سرعتش کم است اما رو به جلو دارد حرکت میکند.»
ابوالفتح در پاسخ به این پرسش که منظور از تصمیمات سیاسی که گفته میشود هیاتها برای گرفتن این تصمیمات به پایتختها برگشتهاند چیست، گفت: «سه موضوع حائز اهمیت برای ایران وجود دارد و یک موضوع مهم هم برای غرب. آنچه برای ایران اهمیت دارد، این است که تمام تحریمهای پسا 2018 برداشته شود؛ همان تحریم هایی که با عناوین هستهای، حقوق بشر، نظامی و تروریسی اعمال شدن. موضوع دوم این است که ایران باید از برداشته شدن تحریمها اطمینان پیدا کند و این راستیآزمایی باید اتفاق بیافتد. حال اینکه مکانیسم راستیآزمایی چگونه خواهد بود یکی از موضوعات مورد بحث است. در نهایت ایران میخواهد اطمینان پیدا کند که دولتهای بعدی امریکا از توافق خارج نمیشوند و توافق پایدار باقی میماند. این چیزی است که ایران روی آن تاکید میکند که از حمایت روسیه و چین هم برخوردار است.»
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی درباره موضوع مورد اهمیت برای غرب، عنوان کرد: «آنچه از نظر سه کشور اروپایی به همراه امریکا حائز اهمیت است، این است که نحوه بازگشت ایران به تعهدات برجامی چگونه خواهد بود؛ به خصوص سانتریفیوژهای نسل جدید که به کار گرفته شده است، چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد و آن ارقام تعیین شده در برجام مبنی بر تعداد سانتریفیوژ، میزان و درصد اورانیوم غنی شده، میزان ذخایر آب سنگین ایران که در برجام بوده و در گامهای پنجگانه از آنها عبور کرده، قرار است چگونه مدیریت شود. این چهار موضوع به نظر میرسد که مهمی هستند و بقیه موضوعات تا حدودی حل و فصل شده است.»
ابوالفتح در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه قطر در این رفت و آمدها چه نقشی دارد، بیان کرد: «روابط دو جانبه و چندجانبه ایران ارتباطی به مذاکرات برجام پیدا نمیکند. در حال حاضر ایران در وین با پنج کشور در حال مذاکره است که لحظه به لحظه به اطلاع مقامات امریکایی هم میرسد. مذاکراتی که نمایندگان امریکا با روسها، چینیها و سه کشور اروپایی دارند و از آن سو هم ایران با این کشورها البته به جز امریکا، مذاکرات دوجانبه و چند جانبه دارد. بنابراین دلیلی وجود ندارد که کشوری میانجگری کند. اینکه تصور کنیم در شرایطی که مذاکرات در جریان است وزیر خارجه یا رئیس جمهور کشوری به ایران بیاید و برعکس، الزاما به این معنا نیست که این کشورها دارند فعالیت میانجیگرانهای میکنند.»
این کارشناس مسائل امریکا، تاکید کرد: «گمان نمیکنم در این شرایط سفر وزیر خارجه قطر یا دیگر مقامات خارجی به تهران یا بالعکس سفری که آقای امیرعبداللهیان به کشورهای دیگر انجام میدهد، موثر باشد؛ البته به جز کشورهایی که ذی نفع هستند. مثلا سفر آقای رئیسی به روسیه یا سفر آقای امیرعبداللهیان به چین جدا از روابط دو جانبه و چند جانبه، با مذاکرات وین مرتبط هم هست. ولی کشورهایی که در وین حضور ندارند، نمیتوانند چندان نقش موثری ایفا کنند.»
ابوالفتح درباره اینکه چرا گزارش اواسط ماه فوریه آژانس بین المللی، برای مذاکرات میتواند نگران کننده باشد، گفت: «از زمانی که ایران گامهای پنجگانه خود را شروع کرده است، هر بار که آژانس گزارش میدهد، مشخص میشود که ایران بیش از گذشته از تعهدات برجامی خود فاصله گرفته است. چه از نظر سانتریفیوژهای جدیدی که به کار گرفته و غنیسازی که به 60 درصد رسیده و چه از نظر اورانیوم غنی شده. همه اینها از آمار و ارقام تعیین شده در برجام عبور کرده است. حال امریکاییها ادعایی را مطرح میکنند و معتقدند هر چه زمان میگذرد ایران به گریز هستهای یا به اصطلاح «دستیابی به ظرفیت تولید سلاح اتمی» نزدیکتر میشود و ایران اگر از میزان مشخصی عبور کند، دیگر برجام خاصیت خود را ازدست میدهد.»
او ادامه داد: «این ادعای امریکاییها از یک جنبه نادرست است و این است که امریکاییها یا طرفین غربی به طور عامدانه یا سهوا خلط مبحث میکنند. بدان معنا که میزان ذخایر اورانیوم ایران را معادل بمب اتم تعریف میکنند. در صورتی که به لحاظ فنی هر میزان اورانیوم غنی شده برای اینکه به یک سلاح اتمی تبدیل شود، نیاز به یک فناوری و تکنولوژی بسیار پیشرفته تولید کلاهک اتمی دارد و کشوری که کلاهک اتمی را نتواند بسازد، حتی اگر میزان زیادی از مواد شکافپذیر با خلوص بالا داشته باشد، نمیتوان آن کشور را در زمره دارندگان سلاح اتمی قلمداد کرد.»
ابوالفتح اضافه کرد: «به ادعای گزارشهای خود امریکاییان معتقدند که ایران اگر برای ساخت کلاهک اتمی اقدام کند دو سال زمان میبرد در حالی که ایران بارها اعلام کرده چنین قصدی ندارد و حتی از سوی رهبری هم این موضوع حرام شرعی اعلام شده است. اما به لحاظ فنی این دو سال را خود طرفین غربی در نظر میگیرند. بنابراین تعیین یک مدت زمان دو هفتهای و سه هفتهای مبنی براینکه ایران از این گریز هستهای فرار میکند، با واقعیتها منطبق نیست و بیشتر ابراز مذاکراتی و فشار بر تیم مذاکرهکننده ایران است.»