بازتاب: در هفته ای که گذشت، جشنواره پرسابقه بین المللی کن به پایان رسید، اما آنچه در ایران خبرساز شد، حضور یک سینماگر زن ایرانی و استفاده از حجاب توسط این هنرمند ایرانی در این رویداد و همچنین ده ها جشنواره ای است که در طول چند سال اخیر میهمانش بوده است تا شاهد طرح این پرسش باشیم که چرا لیلا حاتمی همچون برخی بازیگران سینما، افراط و برهنگی را در رویدادهای بین المللی سینمایی برنگزیده است؟
رویدادهای بین المللی سینمایی که عمدتاً در دو قالب جشنواره و جایزه طبقه بندی می شوند، از سطوح مختلفی برخوردارند، اما برجسته ترین آنها که شاید به حدود بیست جشنواره و حدود ده جایزه محدود شود، به مراتب بیشتر مورد توجه اهالی سینما، رسانه ها و به طبع آن، مردم قرار می گیرند و با توجه به حضور کارگردانان شاخص مغرب و مشرق زمین محل نسبتاً مناسبی برای ارزیابی وزن هنری و سینمایی تازه ترین ساخته های چهره های مطرح تلقی می شوند.
طبیعتاً در معدودی از این جشنواره ها نظیر کن، برلین و ونیز حضور چهره های شاخص سینمای جهان و کارگردانان مطرح و صاحب سبک و گروهی از تواناترین و مطرح ترین بازیگران جهان و همچنین شیوه سنگین و خاص برگزاری جشنواره های پرسابقه، باعث می شود، فضای سنگینی شکل بگیرد که یک بازیگر ناهمگون و تازه وارد به این فضاها تحت تاثیر قرار گرفته و دست به رفتارهایی بزند که بعضاً برایش هزینه ساز نیز بشود.
این واکنش ها شاید از آنجا نشات می گیرد که بازیگر ایرانی تصور می کند با حضور در این جشن و عبور از فرش قرمز، همانند بازیگران شاخص هالیوود می شود و توقعاتی مشابه از وی می رود و ناگزیر باید همرنگ آنان شود!
جو سنگین حاکم بر این رویدادها به خصوص برای بازیگران زن ایران دردسرهایی را به همراه داشته، چرا که برخی از این بازیگران متاثر از جو، خود را باخته و تصور می کنند باید کشف حجاب کرده یا حتی در اندک مواردی نیمه برهنه شوند تا کاملاً هم شکل دیگر بازیگران خارجی حاضر در این رویدادها باشند و اینچنین است که برخی روسری بر می دارند، برخی تاپ و سارافون می پوشند و برخی نیز تقریباً نیمه برهنه روی صحنه حاضر می شوند که طبیعتاً چنین شیوه ای نه در شان یک زن ایرانی مسلمان است - اگر قدری به بدیهیات اسلامی اعتقادی داشته باشیم- و نه به نفع یک زن سینماگر ایرانی است. چرا که طبیعتاً پس از چنین رخدادهایی یا این زن باید فرنگ نشین شود یا در صورت بازگشت، حداقل مدتی طعم ممنوع الفعالیتی را بچشد و پاسخگوی آنچه رخ داده نیز باشد و مهمتر آن که فرد با چنین حرکتی نشان می دهد تعلقی به خاستگاه فرهنگی جامعه خودش ندارد.
در اینجا بحث بر سر رعایت حجاب در زندگی و محیط خودمانی نیست و شاید چنین رفتاری شخصی تلقی شود. اما در مقابل، بازیگر و یا هر سلبریتی دیگری اعم از خواننده، نقاش، قهرمان و... به واسطه الگو و نماد کشور بودن، رفتارهای علنی اش در سطح جامعه صرفاً شخصی تلقی نمی شود، بلکه اینجا بحث بر سر این است که اصولاً چرا یک بازیگر به چنین رفتاری تن در می دهد؟ آیا اصولاً همه بازیگران و یا بخش قابل توجهی از بازیگران زن سینمای ایران - آن گونه که امثال سلحشور ادعا کرده بود- فلان صفت نامناسب را دارند و آب ندیده اند تا مهارتشان را در شنا نشان دهند یا اصولاً این رفتارها متاثر از جو برخی جشنواره ها یا به اصطلاح عوام جوگیری برخی سینماگران ایرانی است؟
به نظر می رسد اگرچه قشر محدودی گرایش هایی در این باره دارند که در جشنواره های خارجی نیز نمایش گذاشته اند، اما بیش از هر مسئله ای جوگیری باعث چنین مسائلی می شود که به عنوان نمونه بازیگری چون گلشیفته فراهانی که جایگاه تثبیت شده ای در سینمای ایران نیز داشت، از حضور بی حجاب در جشنواره های خارجی آغاز نماید و تا مرز برهنگی در سطح جشنواره های خارجی پیش برود؛ جوی که بیش از همه در بلندمدت به این تیپ بازیگران ایرانی ضربه می زند و کمتر از انگشتان یک دست در سطح خارج موفق به حضور مستمر در سطح سینما شده و از آن کمتر در سطح اول سینمای دنیا نقش های جدی داشته است.
ممکن است برخی نگاه فرهنگی به موضوع نداشته باشند و بگویند، صرفا نگاه حرفه ای برایشان مهم است و این رفتار را مقدمه کندن از وطن و ورود به سینمای جهان بدانند، اما آنها باید بدانند شاید بزرگترین بازیگران ایرانی و به خصوص بازیگران زن سینمای ایران در کشورمان پهلوانی باشند، اما در رقابت با ستاره های شاخص سینمای فرانسه، ایتالیا و همچنین دنیای مملو از ستاره هالیوود نه از بازی چندان بالاتری برخوردارند، نه از چهره های عمیق تر و گیراتر بهره می برند و از همه اینها مهم تر، نه به اندازه بازیگران انگلیسی زبان یا فرانسوی زبان بر زبان فرانسه با لهجه های اصیل که نتوان غیرانگلیسی بودنشان را در نگاه اول از بیان تشخیص نداد، مسلط هستند.
بنابراین خارج از اینکه عده ای بحث حجاب را یک حق شخصی و کشف حجاب یک بازیگر را حق شخصی تلقی می کنند یا یک مسئله مربوط به اجتماع و غیرشخصی تلقی می نمایند، سرنوشت چندان روشنی در انتظار یک بازیگر ایرانی که بدون برنامه ریزی و با برهنه شدن در دیار فرنگ ماندنی شود، نیست.
اما یکی از نشانه های اینکه چنین رفتارهایی در بین بازیگران عمومیت ندارد و برخی بازیگران تحت تاثیر جو در جشنواره های خارجی برهنه می شوند، لیلا حاتمی است؛ حاتمی که در خانواده ای روشنفکر بزرگ شد، طبیعتاً می بایست در این زمینه ها مستعدتر از برخی بازیگران باشد، اما او علی رغم سواد و همچنین تسلط بر زبان های انگلیسی، فرانسه و آلمانی که حضورش را در سینمای ایران سهل الوصول تر می سازد، هیچ گاه مرز حجاب را در جشنواره های خارجی نشکسته است و در آخرین مورد نیز در جشنواره کن بر روی فرش قرمز حاضر شد که اگر چه شاید حجابش، حجاب کامل نبوده باشد، اما در هر حال مرز حجاب و پوشش را در حدود بازیگران مسلمان ایرانی و خط قرمزهای سینمای ایران رعایت کرد.
این رویه، البته صرفاً به جشنواره کن 2012 خلاصه نمی شود و لیلا حاتمی که شاید ده برابر برخی بازیگران مدعی به جشنواره های مطرح به عنوان عضو هیات داوران یا میهمان، دعوت رسمی می شود، در تمامی این رویدادهای هنری، شیوه عملش همان بود که در جشنواره اخیر فرانسوی ها رخ داده و کلا به حجاب پشت پا نزده است و در عین حال در این رویدادها با پرستیژ حاضر شده و حتی به اهدای جوایز و داوری پرداخته است و نشان داده می توان با پختگی و بدون جوگیری در این فضاها حاضر شد و شان یک بازیگر ایران را نیز حفظ کرد و از این منظر، اتفاق قابل توجهی رخ داده که می تواند در مقابل افراط دیگران، یک الگوی اعتدال باشد.
در جشنواره کن نیز حاتمی برخلاف اکثر بازیگران و سینماگران غیر فرانسوی حاضر در کن، بدون نیاز به مترجم فرانسه روی صحنه اختتامیه حاضر شد و با لهجه سلیس فرانسوی جایزه ویژه هیات داوران را به فیلمساز برگزیده اهدا کرد.
اکنون باید به حال برخی که با توهمات روشنفکرانه برهنگی را برگزیدند و برای خودنمایی مقابل فرانسوی ها، حتی حد و حدود بازیگران هالیوودی در پوشش را زیر پا گذاشتند و البته هیچ دستاوردی هم از جشنواره مذکور نداشتند، تاسف خورد و امیدوار بود که جوانان هنرمند کشورمان در مسیر خود همواره اخلاق، عقلانیت، اعتدال و پختگی را راهنمای فعالیتهای خود قرار دهند.
قرار بود رسالت شما آگاهی بخشی باشه نه قضاوت و مردم خودشون #انتخاب کنند نه اینکه بهشون حقنه بشه.
#سایت خبری زرد
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
هر چند با فراهانی نمیشه مقایسه کرد ولی جا داشت خانم حاتمی مراعات بیشتری میکرد
اگه شما خبرگذاری بی طرف و منصفی هستید اجازه بدین ما هم یک مقاله بنویسیم اینجا چاپ کنید
با عنوان
از تحجر تا انسانیت
اين خانم بسيار متين وبا شخصيت ونماينده همان سينماي نجيب ايران بعد از انقلاب هستن
خدا رحمت كند پدر گراميشون را
این متن شما اینطور القا میکنه که انگار هرکدومشون پاش باز شد خارج باید برهنگی رو انتخاب کنه و اگر نکرد کار شاقی کرده.در صورتی که اصلا قرار نیست کسی برهنگی رو انتخاب کنه
البته ایشون هم دستشون درد نکنه که نرفتن مثل گلشیفته بشن اما این وضع ایشون هم به نظر شما آیا در خور یک زن مسلمان ایرانیه ؟؟؟
جالبه
ولی خدائیش همین لیلا حاتمی با اون لباسش که به نظر من خیلی شبیه به کولی های اروپائی شده بود و شما تعبیر به حجاب میکنید تو جشنواره داخلی با همین لباسش اجازه حضور داشت؟تو مجامع عمومی چی؟ از چیزی تعریف کنید که یرش داخلی هم داشته باشه....مثل اون نشه که با بد حجابی تو خیابون مبارزه میکنید بعد همونا رو تو انتخابات به عنوان سند پیروزی نشون میدید....( حرف احمدی نژاد در این مورد درست بود )
به نظر من گلشیفته فراهانی به مراتب از لیلا حاتمی هنرمندتره.
لیلا حاتمی بازیگر توانا و با سواد و با شخصیتی است اما لزومی نداره برای اثبات این موضوع گلشیفته رو جوزده خطاب کنیم
زنده باد تمام هنرمندان ایران زمین
زنده باد "تمام" هنرمندان ایران زمین
فقط خداست که حق قضاوت بین ما انسانها را دارد.
ضمن اینکه استانداردهای حکومت ایران هنوز هم با پوشش لیلا حاتمی بسیار فاصله دارد.
استفاده شما از پوشش لیلا حاتمی برای کوبیدن گلشیفته فراهانی را نمی دانم چه می توان نامید!